صبر پیامبر در مصیبت عمویشان حمزه علیهما السلام
صبر پیامبر در مصیبت عمویشان حمزه علیهما السلام
صبر پیامبر در مصیبت عمویشان حمزه علیهما السلام عنوان نوشتاری است که به مناسبت روز 15 شوال، سالروز شهادت حضرت حمزه سید الشهداء علیه السلام منتشر می شود...
خداوند درباره اینکه اگر با دشمن درگیرى حاصل شد و آنها دست به تعدى و تجاوز زدند و مسلمانان بر آنها پیروز شدند و دست یافتند به مسلمانان دستور مى دهد: «وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِلصَّابِرِینَ »[سوره نحل، آیه 126]- اگر خواستید مجازات کنید فقط به مقدارى که به شما تعدى شده کیفر دهید (و نه بیشتر از آن) ولى اگر شکیبایى پیشه کنید و عفو و گذشت، این کار براى شکیبایان بهتر است».
در بعضى از روایات مى خوانیم که این آیه در جنگ احد نازل شده، هنگامى که پیامبر صلی الله علیه و آله وضع دردناک شهادت عمویش حمزه بن عبدالمطلب را دید (که دشمن به کشتن او قناعت نکرده، بلکه سینه و پهلوى او را با قساوت عجیبى دریده و کبد یا قلب او را بیرون کشیده است و گوش و بینى او را قطع نموده بسیار منقلب و ناراحت شد) و فرمود: «اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا أَرَى»- خدایا حمد از آن تو است و شکایت به تو مى آورم و تو در برابر آنچه مى بینم یار و مددکار مایى.
سپس فرمود: «لَئِنْ ظَفِرْتُ لَأُمَثِّلَنَّ وَ لَأُمَثِّلَنَّ»- اگر من بر آنها چیره شوم آنها را مثله مى کنم، آنها را مثله مى کنم، (و طبق روایت دیگرى فرمود 70 نفر آنها را مثله خواهم کرد).
در این هنگام آیه نازل شد «وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِلصَّابِرِینَ » بلافاصله پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کرد: «أَصْبِرُ أَصْبِرُ»- خدایا صبر مى کنم، صبر مى کنم.[تفسیر عیاشی ذیل تفسیر آیه 126 سوره نحل]
با اینکه این لحظه شاید دردناکترین لحظه اى بود که در تمام عمر بر پیامبر اسلام گذشت، ولى باز پیامبر صبر کرد و به جای انتقام، راه عفو و گذشت را انتخاب کرد و چنان که در تاریخ در سرگذشت فتح مکه مى خوانیم، آن روز که پیامبر صلی الله علیه و آله بر این سنگدلان پیروز و مسلط شد فرمان عفو عمومى صادر کرد و به وعده خودش در جنگ احد وفا نمود.
به راستى اگر انسان بخواهد نمونه عالى بزرگوارى و عواطف انسانى را ببیند باید داستان احد را در کنار داستان فتح مکه بگذارد و آن دو را با هم مقایسه کند. شاید تاکنون هیچ ملت پیروز مسلطى با قوم شکست خورده این معامله اى را که پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان پس از پیروزى با مشرکان مکه کردند نکرده باشد آنهم در محیطى که انتقام و کینه توزى در بافت جامعه آنها نفوذ کرده بود، و کینه ها را نسل به نسل به میراث مى گذاردند و اصلا ترک انتقام جویى در آن محیط عیب بزرگى بود.
نتیجه اینهمه بزرگوارى و عفو و گذشت آن شد که این ملت جاهل و لجوج چنان تکان خوردند و بیدار شدند که به گفته قرآن «یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْواجاً»[سوره نصر، آیه 2] گروه گروه در آئین خدا وارد شدند.
البته این عفو و گذشت و صبر و شکیبایى در صورتى اثر قطعى خواهد گذارد که بدون هیچ چشمداشتى انجام پذیرد یعنى فقط به خاطر خدا باشد، لذا قرآن اضافه مى کند: «وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُکَ إِلَّا بِاللَّهِ» شکیبایى پیشه کن و این شکیبایى تو جز براى خدا و به توفیق پروردگار نمى تواند باشد.
آیا انسان مى تواند در برابر این صحنه هاى جانسوز که تمام وجودش را آتش مى کشد بدون یک نیروى الهى و انگیزه معنوى صبر و استقامت کند؟ و این همه ناراحتى را در روح خود پذیرا باشد و شکیبایى را از دست ندهد؟ آرى این تنها در صورتى ممکن است که براى خدا و به توفیق خدا باشد.
در روایات می خوانیم حضرت رسول صلی الله علیه و آله پس از اینکه شهداى احد را دفن کردند به طرف مدینه مراجعت کردند، هنگامى که از محله بنى اشهل و بنى ظفر می گذشتند فریاد ناله و شیون زنان این دو قبیله را شنیدند، در این هنگام دیدگان مبارکش پر از اشک شد و گریه کرد، پس از این فرمود، اینک براى حمزه گریه کننده اى نیست. سعد بن معاذ و اسید بن حضیر چون این سخن از آن جناب شنیدند گفتند: هیچ زنى ابتدا بر کشته هاى خود گریه نکند، مگر اینکه قبلا در منزل فاطمه حاضر شود و در مصیبت حمزه با وى شرکت کند، هنگامى که پیغمبر فریاد شیون زنان را در منزل فاطمه علیهاالسلام شنید فرمود: برگردید خداوند شما را رحمت کند، شما امروز حق مواسات را انجام دادید.[إعلام الورى بأعلام الهدى، طبرسى، فضل بن حسن ، اسلامیه ، تهران ، 1390ق ، ص 85]
منبع: تفسیر نمونه، ج 11، ص: 458، تفسیر آیه 126 سوره نحل.
افزودن دیدگاه جدید