جعفر کذاب یا جعفر تواب کدام درست است؟
وجه تسمیه جعفر به کذّاب هم این بود که وی به دروغ ادعای امامت کرد. جعفر پس از شهادت امام هادی (علیه السلام) ادعای امامت کرده و می گفت: "امام مردم من هستم نه برادرم ( امام عسکری (علیه السلام))" ، و به همین منظور نزد خلیفه وقت رفت و گفت: "بیست هزار اشرفی برای تو می فرستم و از شما خواهش دارم که فرمان دهی تا بر مسند امامت بنشینم و این مقام از برادرم سلب گردد."[قمی، حاج شیخ عباس، منتهی الآمال، ج 2، ص 261 و باب سیزدهم در فصل پنجم] ولی حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) اجازه هیچ گونه خودنمایی را به او نداد تا این که پس از شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) و آغاز غیبت صغرای امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، او باردیگر فرصت یافت تا ادعای امامت کند و با دروغ، جمعی را به گمراهی بکشاند و از این رو به جعفر کذاب شهرت یافت.
حضرت امام سجاد (علیه السلام) درباره ملقب شدن امام ششم به «صادق» فرمود: «از نسل پنجم او مردی به نام جعفر متولد می شود که به دروغ ادعای امامت می کند، و نامش جعفر کذاب است، از این رو به امام ششم، جعفر صادق لقب داده اند.»[دایرة المعارف تشیع، ج 5]
آیا جعفر بعدها توبه کرد؟
مورخین درباره عاقبت کار جعفر بن علی دو نظر دارند؛ عده ای بر این باورند که وی تا پایان زندگی بر دعوی دروغین خود پای فشرد و همچنان خود را امام می دانست، اما برخی دیگر می گویند که وی از دعوی خود دست کشید و توبه کرد، و شیعیان نیز نامش را از جعفر کذاب به جعفر تائب برگرداندند.
در روایتی از محمد بن عثمان عمری، نائب خاص امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، آمده است که امام دوازدهم در توقیعی کار و راه جعفر را به کار برادران یوسف همانند کرده اند.[دایرة المعارف تشیع، ج 5؛ قاموس الرجال، ج 2؛ المعارف و المعاریف، ج 2؛ دایرة المعارف الشیعیة العامه، ج 7]
برخی این عبارت را تفسیر کرده اند به اینکه جعفر همچون برادران یوسف در نهایت توبه کرده است[کمال الدین، ج ۱، ص۴۸۳-۴۸۴. رجال کشی ج ۱، ص ۲۹۰. بحارالانوار ج ۵۰، ص۲۲۷] و از این رو وی را توّاب لقب داده اند؛[علی بن محمد العلوی ، المجدی فی انساب الطالبیین ص۱۳۰.طبقات اعلام الشیعة قسم۲، ص ۵۱۹]
اما، به نظر می رسد مراد امام در توقیع مزبور، سابقه دار بودن گمراهی در فرزندان انبیاء و اولیاء بوده است.[الفصول العشرة فی الغیبة، ص ۶۲. رجال کشی ج ۱، ص ۱۰۷]
جعفر عمر کوتاهی داشت و سرانجام در سال 271 قمری در سامراء درگذشت.
دیدگاهها
در این باره کتابی هست به قلم جناب رفیع الدین سید جعفر رفیعی که به صورت مبسوط این اتهامات و شبهات را پاسخ دادند و ایشان را بریء از این اتهامات میدانند.
جا دارد کسانیکه شک و شبهه ای در این مووضوع دارند به این کتاب رجوع بفرمایند از جمله سایت محترم ضیاء الصالحین...!!!
ضمنا اسم کتاب مورد نظر #طهر_مطهر است...
حتما این کتاب رو تهیه کنین و مطالعه کنین تا مظلومیت این سید شریف [ جناب #جعفر_طاهر ] براتون مسلم بشه
اجمالا اینکه: ایشان از بس که دستگاه بنی العباس رو سرکار میگذاشت و هر روز میومد و میگفت: الان امام زمان علیه السلام در خانه تشریف دارند و بیاید دستگیرشون کنین و وقتی عمال بنی العباس میومدن و چیزی دستگیرشون نمیشده و امام زمانی پیدا نمیکردند ایشون رو کذاب خطاب کردند و متاسفانه شیعیان هم این لفظ رو در مورد ایشون هنوز به کار میبرند.
در متن بالا صراحتا گفته شده که به خلیفه گفته:
"...ﺑﯿﺴﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﺍﺷﺮﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻣﯽ ﻓﺮﺳﺘﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﻫﯽ ﺗﺎ ﺑﺮ ﻣﺴﻨﺪ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﺑﻨﺸﯿﻨﻢ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﺎﻡ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﺳﻠﺐ گردد".
و حال اینکه خود خلیفه وقتی با این پیشنهاد مواجه میشه میگه من خودم خلیفه مملکت اسلامی ام و نیازی به پول تو ندارم و اینکه امامت رو که من منسوب نمیکنم و از طرف خداست و ...
و تمام کارهایی که ایشون انجام داده فقط اظهار به معصیت بوده و دلیلش هم حفظ جان امام عسکری و امام زمان علیهما السلام بوده است.
یک دلیل خنده دار دیگه هم در روایتیه که به امام میفرمایند: امام ششم به این دلیل #صادق نامیده شدند چون توی نسلشون یکی میاد که کذابه...!!!
و حال اینکه اسما و القاب ائمه علیهم السلام همه از طرف خدا نهاده شده و اینکه به خاطر یک نفر دیگه ایشون صادق نامیده شدن خنده داره!!!
یکی از اصلی ترین دلایل بیگناه بودن ایشان قضیه نماز خواندن ایشون بر امام عسکری است
وقتی ایشان برای امامت نماز جلو میایسته و امام زمان علیه السلام تشریف میارن به ایشون با احترام میفرمایند که ای عمو عقب بایست که من از تو سزاوارترم!!! بر نماز!!!
و نمیفرمایند تو لایق نیستی نماز بخوانی و همچنبن از اصحاب امام عسکری چند نفر از نواب خاص حضرت و اصحاب ثقه از جمله احمد ابن اسحاق قمی و.... قبل از تشریف فرمایی امام و موقع تکبیر نماز جناب جعفر به ایشون اقتدا میکنن!!!!!
ادله دیگر هم بسیار فراوان است که طالبین جا دارد این کتاب شریف را تهیه کنند و صحت و سقم مطلب را مطلع شوند.
نویسنده محترم جایی میفرمودند که این کتاب رو خدمت علمای معاصر برده اند از جمله آیت الله صافی گلپایگانی و ایشون بعد از مطالعه کتاب بسیار خوشحال شدند از این موضوع و دست این سید بزرگوار(مولف) رو بوسیدند....!!!!!
متاسفانه مطالبی که صاحب این کتاب ارائه هیچ گونه دلالتی بر اینکه جعفر کذاب شخصی خوبی بوده و مثلا داشته دستگاه خلافت رو فریب میداده، ندارد
و مصنف صرفا تراوشات ذهنی خود رو ارائه کرده و حتی یک دلیل درست ارائه نکرده
و اینکه جناب عالی روایت امام سجاد علیه السلام رو در خصوص لقب امام صادق علیه السلام تمسخر میکنی و میخندی، آن شاء الله که فقط از جهالت شماست نه بیشتر
تنها دلیل تبرئه کنندگان جعفر کذاب، اون روایتیه که حضرت جعفر کذاب رو تشبیه به برادران حضرت یوسف کردن
... که راه راه برادران یوسف است...
و قطعا این روایت هیچ دلالتی بر تبرئه جعفر نداره
بلکه این رو میرسونه همونطور که برادران یوسف به یوسف خیانت کردند چعقر هم به امام خیانت کرده و هیچ صراحتی بر توبه جعفر نداره
مرحوم آقای بهجت هم میفرمودند که ایشان را کذاب نخوانید و ایشان جعفر تواب هستند...
البته در تشبیهی که میفرمایید، اشاره به برادران یوسف شده، قرینه ای که وجود داره اینه که سرانجام برادران یوسف علیه السلام نیز توبه بوده و این تشبیه هم شانسی و بی ارتباط با این موضوع نیستش
موفق باشید
یاعلی
دوست عزیز سلام.
اگر کتاب طهر مطهر را مطالعه فرموده بودید اینچنین نمی نوشتید.
این کتاب سرشار از استدلالاتی قوی ست که تمام روایات مربوط به جناب جعفر بن علی الهادی را با بررسی رجال روایت و همچنین استدلالات حول روایت زیر سوال می برد.
بنظرم بر دوستداران خاندان امامت خاصا محققین عزیز در حوزه مهدویت لازم است که این کتاب را مطالعه فرمایند.
این کتاب در کتابخانه قائمیه بصورت رایگان قابل دریافت می باشد و همچنین تحقیقی دیگر و به صورت خلاصه تر در پایگاه جامع اطلاع رسانی امام مهدی ارواحنا فداه به آدرس زیر موجود می باشد.
https://www.ziaossalehin.ir/fa/node/52760
رفیع الدین رفیعی کی کتاب طھر مطھر کے حدیث و روایت پیش کی ہیں وہ سب معتبر ہیں ؟یہ ضعیف روایت ہے کیونکہ شیعہ کتب مین جعفر کذاب امامت کا دعوہ کرنے کے بعد یوئے اور جب غلطی محسوس کی تو تواب بولا جانے گا کے توبہ کرلی تھی جن شیعہ محدث نے اپنی کتب میں جعفر زکی کے در میں روایت یہ حدیث بیان کی ہے رفیع الدین رفیقی ان راویت اور حدیث کو ضعیف اور روایت کرنے والا کو مجہول بولا رہا ہے یعنی شیخ صدوق اور شیخ مفید علامہ مجلسی کو نہیں پتہ تھا جو روایت وہ جمع کرکے تحریر کررہے ہیں اپنی کتب میں وہ ضعیف ہیں اور چودہ سو سال بعد رفیع الدین رفیعی نے حو انوگھی تحقیق کی ہے پتہ نہیں کس کو خوش کرنے کے لئے وہ درست ہے اور قدیم علماء کرام کی تحقیق ناکس تھی فضول تھے ان کو الہام ہوا ہے جو بعد میں ائے ہیں شاید جعفر زکی کی اولاد کی کہنے پر یہ کام کیا گیا ہے جب کے سامرہ میں تو ان کی قبر کا بھی کسی کو پتہ نہیں ہے اج تک موللا حسن عسکری اور نرجس خاتون قبر مبارک موجود ہے شاید اس کتاب کے شائع یونے کے بعد مقصد میں کامیابی ہوجائے جو انوکغی تحقیق کی گی ہے اپنے ایک خواب کو کہانی کی شکل بناکر اس کتاب کے بارے میں جس کا نام طھر مطھر ہے کتب بینی کرنے والا مومنین بھی اپنا تبصرہ دینے مجھے تو اس کتاب میں حولاجات سے در پیش ہوتا نہیں نظر ائے اور کتاب مولف اپنی بات کرتے ہی نظر ارہے ہیں اپنے علماء اکرام کی کام کو فضول اور اپنے کام بہت عمدہ ثابت کرنے کی کوشش کررہا ہے کوئی خاص بات یوں تو اپ بھی کتب بینی والے بیان کرے مجھے اس کتاب میں کذاب اور تواب نہیں تھے ثایت ہوتے نہیں نظر ارہے ہیں مولف کتاب طھر مطھر رفیع الدین رفیعی ان کی زاتی رائے ہے یہ تاریخی غلطی ہے جو شیعہ علماء کرام سے ہوئی عجیب
درسته