حرمت موسیقی مطرب و غنا در قرآن و روایات

موسیقی مطرب و غنا و معنی آن؛
موسیقی , حرمت موسیقی مطرب و غنا
در این نوشتار تنها به مستندات فقهی حرمت موسیقی از آیات و روایات  اشاره می شود. بررسی چگونگی استنباط گسترة آن و دلایل مخالفین و رد آنها، فرصت دیگری می طلبد.

حرمت موسیقی مطرب و غنا در قرآن و روایات

یادداشت سردبیر: عبارت بکار رفته در این نوشتار در مورد حرمت موسیقی ؛ حرمت مطلق موسیقی نیست بلکه منظور از حرمت موسیقی در اینجا حرمت موسیقی مطرب و غنا است.

پرسش: آیا درباره حکم و حرمت موسیقی ، غنا و آلات آن مطالبی در قرآن و روایات آمده است؟

حرمت موسیقی مطرب و غنا در قرآن و روایات

مرتبط: دلایل حرمت و حلیت موسیقی را بیان فرمایید.

پاسخ:

موسیقی از جمله موضوع هایی است که از لفظ گرفته تا مفهوم و مصداق، همواره در معرفت و اندیشة دینی، بستر پرسش های بحث انگیز و پرهیاهو بوده است. بسیاری از فقیهان دوراندیش، با توجه به منابع و پایه های شناخت تاریخی،  اصول فقهی، قرآنی و روایی پیرامون این مسأله بحث کرده اند.

در این نوشتار تنها به مستندات فقهی حرمت موسیقی از آیات و روایات  اشاره می شود. بررسی چگونگی استنباط گسترة آن و دلایل مخالفین و رد آنها، فرصت دیگری می طلبد.

حرمت موسیقی مطرب و غنا در قرآن و روایات

آیات حرمت موسیقی مطرب و غنا

مفسران و فقها به آیات متعددی در حرمت موسیقی استناد کرده اند:

1. وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ؛[لقمان: 6] و بعضی از مردم سخنان بیهوده را می خرند تا مردم را از روی نادانی، از خدا گمراه سازند و آیات الهی را به استهزاء گیرند. برای آنان عذابی خوارکننده است.

روایات متواتری از ائمه رسیده است که در آن ها «لهو الحدیث» به غناء تفسیر شده است، بسیاری از مفسران نیز، بر آنند که «لهو الحدیث» آن سخنی است که آدمی را از حق منصرف نموده و به خود مشغول نماید، مانند حکایت خرافی، داستانهایی که آدمی را به فساد و فجور می کشاند و یا برخی از مصادیق سرگرمی به شعر و موسیقی و سایر آلات لهوی که همه اینها از مصایق لهو الحدیث می باشد.

یادداشت سردبیر: منظور از لهو الحدیث در موسیقی اشاره به غنا دارد که نشان دهنده این است که غنا یعنی محتوای بکار رفته در موسیقی مثل شعر و ترانه ای که سخن بیهوده و لغو باشد لذا اشعار پر محتوا و نغز شاعرانی چون حافظ، سعدی، شهریار، مولانا و... از این دایره خارج می شوند.

2. … فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ؛ از بت های پلید اجتناب کنید و از سخن باطل بپرهیزید.[حج: 30]

«زور» به معنای آرایش دادن به چیز دروغین و باطل و بی حقیقت است. در تفاسیری، مانند تبیان، قمی، ابوالفتوح رازی، مجمع البیان، منهج الصادقین، برهان، نور الثقلین، نمونه، شبّر، صافی، المیزان و... یکی از وجوه و مصادیق زور خوانندگی حرام و «غنا» دانسته شده است.

3. وَ الَّذِینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً؛[فرقان: 72] و کسانی که شهادت به باطل نمی دهند ( و در مجالس باطل شرکت نمی کنند) و هنگامی که با لغو و بیهودگی برخورد کنند بزرگورانه از آن می گذرند.

واژة «زور» و «لغو» عنوان هایی کلی هستند که مصادیق متعددی دارند. در روایات و تفاسیر از غناء و موسیقی به عنوان مصادیقی از این دو یاد شده است.

4. وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ ... [اسراء: 64] خطاب به شیطان: هر کدام از آنها(انسان ها) را که می توانی با صدایت تحریک کن و لشکر سواره و پیاده ات را بر آنها گسیل دار.

برخی مفسران، صوتی که در جمله وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ آمده است را به غنا و موسیقی تفسیر کرده اند و گروهی نیز به مزامیر و آلات موسیقی تعبیر نموده اند و یا هر صوتی که انسان را به فساد بکشاند، و یا هر صوتی که آدمی را به گناه و معصیت الهی دعوت نماید. و بالاخره هر آوازی که در آن رضای خدای متعال نباشد، آواز شیطان است.

5. برخی آیات دیگر که به آنها برحرمت موسیقی استناد شده عبارتند از: نجم، 61. جمعه، 11. مؤمنون، 3.

حرمت موسیقی مطرب و غنا در قرآن و روایات

روایات حرمت موسیقی مطرب و غنا

در این زمینه روایات به چند دسته  تقسیم می شوند:

الف. روایاتی که در تفسیر آیات فوق به آنها استناد شده و در تفاسیر آمده است.

ب. روایاتی که غنا و موسیقی را لهو و لعب معرفی می کند و از آنجا که لهو و لعب حرام است، در نتیجه غناء نیز حرام خواهد بود. از جمله آن روایت ها است:

1. امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرمایند: شنیدن لهو و آواز، نفاق را رشد می دهد، همانگونه که آب زراعت را.[کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الاسلامیه، ج 4، ص 434]

2. پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در سفارشی به حضرت علی ـ علیه السّلام ـ می فرمایند: سه چیز،  قساوت می آورد. شنیدن لهو، در پی صید رفتن و ورود به بارگاه پادشاه.[حر عاملی، وسایل الشیعه، موسسه آل البیت، ج 17، ص 314]

فقها با مؤید قرار دادن این گونه روایات بر آیات و روایات دیگر حرمت غنا را ثابت کرده اند.

ج. روایت هایی که به صراحت غنا را حرام می دانند مانند:

روایت سهل بن علی از امام رضا ـ علیه السّلام ـ که می گوید درباره حکم غنا پرسیدم و به امام عرض کردم، عباسی از قول شما نقل می کند که شما غنا را اجازه دادی. امام در جواب فرمودند: زندیق دروغ می گوید من این طور نگفتم، بلکه گفتم، کسی از امام محمد باقر ـ علیه السّلام ـ درباره غنا پرسید، ایشان در جواب فرمود: اگر خداوند حق و باطل را جدا کند، غنا در کدام یک قرار می گیرد آن شخص ـ براساس فطرت سلیم خود ـ گفت: با گروه باطل همساز است. امام فرمود: پس خود حکم غنا را بیان کردی.»[کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الاسلامیه، ج 4، ص 435]

د. روایت هایی که ابزار ویژه موسیقی را نام می برند. از جمله:

1. امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرمایند: خداوند، ابزاری را که به جز فساد، بهره ای از آنها نمی شود برد، حرام کرده است. مانند ابزار لهو و شطرنج و هر آنچه لهو به آن انجام گیرد و صلیب و بت و مانند آن، و نوشیدنی های حرام، که در آن فساد و تباهی است و هیچ گونه صلاحی بر آن نیست،  پس فراگیری و آموزش و انجام دادن و مزد گرفتن بر آن و هر کار دیگر با آن، حرام خواهد بود.[کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الاسلامیه، ج 4، ص 396]

2. درروایتی امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرمایند: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، از بازی با نرد و شطرنج و ورق و سه تار و نی بازداشت و همچنین نهی فرمود از فروختن نرد.[حر عاملی، وسایل الشیعه، موسسه آل البیت، ج 17، ص 325]

یادداشت سردبیر: نتیجه کلی آیات و روایات در مورد موسیقی مطرب یعنی آن دسته از موسیقی هایی که انسان را از طبیعت خود خارج کند و لذا هر چیزی که از طبیعت و ذات خود خارج شود به آن فسق گویند و در نتیجه موسیقی مطرب هم به موسیقی ای گفته می شود که انسان را از طبیعت خود خارج کند و لذا علت حرمت موسیقی مطرب هم همین است.

اما در مورد موسیقی غنایی در یادداشت فوق بدان اشاره شد که موسیقی غنایی یعنی آن دسته از موسیقی ای که در آن اشعار لغو و بیهوده بکار رفته و یا خود عمل لغو و بیهوده باشد یا همان تعبیر لهو الحدیث یعنی قول لهو که فرقی ندارد کجا بکار رفته باشد، لهو الحدیث در گفتار معمول هم اخلاقاً صحیح نیست.

 

بازنشر از نرم افزار پاسخ 2 با اندکی تغییرات و اضافات سردبیر ضیاءالصالحین (توضیحات)

پدیدآورنده: 
Share