حیاء و عفت هنگام قدرت بر گناه - استاد عالی

دریافت ویدئو
دانلود فایلاندازه
فایل حیاء و عفت هنگام قدرت بر گناه - استاد عالی67.55 مگابایت
موضوع: 
این کلیپ صوتی 52 دقیقه ای با عنوان «حیاء و عفت هنگام قدرت بر گناه» در کلام حجت الاسلام و المسلمین مسعود عالی تقدیم شما عزیزان می شود.

حیاء و عفت هنگام قدرت بر گناه - استاد عالی

این کلیپ صوتی 52 دقیقه ای با عنوان « حیاء و عفت هنگام قدرت بر گناه » در کلام حجت الاسلام و المسلمین مسعود عالی تقدیم شما عزیزان می شود.

حیاء و عفت هنگام قدرت بر گناه

حیاء و عفت هنگام قدرت بر گناه

امام علی علیه السلام مسئله عفّت و پاکدامنى و چشم‌پوشى از گناه را به هنگامى که انگیزه‌ هاى شدید آن در وجود انسان زنده می‌شود کمتر از شهادت در راه خدا ندانسته و این نشان می‌دهد که اسلام براى مسائل اخلاقى مخصوصاً عفت‏ نفس به ویژه در مقابل انگیزه‌هاى شدید جنسى چه اندازه اهمیت قائل است.[1] چرا چنین نباشد، با آنکه انسان عفیف و پاکدامن در جهاد اکبر به پیروزى رسیده، و مجاهد با دشمنان خدا چه شهید شود، و چه پیروزمندانه از جبهه جهاد بازگردد، پیروزى را در جهاد اصغر به دست آورده است.
امام علیه السلام در تأیید این مطلب و تأکید بر آن؛ در پایان این سخن، عفیف و پاکدامن را همچون فرشته‌ اى از فرشتگان خدا می‌شمرد و می‌ فرماید: «چنین کسى نزدیک است به مقام فرشتگان مقرّب الهى برسد».
بخشى از مقاماتى که بسیارى از اولیا و انبیا پیدا کرده‌اند مرهون عفّت نفس آنها و پرهیز از گناهان بوده است. حضرت یوسف علیه السلام گرچه به‌ دلیل عفّت و پاکدامنى سال‌ ها در زندان به سر برد و رنج‌ هاى فراوانى تحمل کرد اما علاوه بر مقامات معنوى و اخروى، در دنیا سربلند و سرافراز شد و عزیز مصر، آن کشور پهناور و بزرگ گشت.
در حدیثى از پیامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌ خوانیم : «کسى که از چهار چیز خود را حفظ کند وارد بهشت می‌شود: دنیاپرستى، هواپرستى، شهوت شکم و شهوت جنسى».[2]
همچنین امام باقر علیه السلام می‌فرماید: «هیچ عبادت الهی‌اى برتر از این نیست که انسان در مقابل شکم‌پرستى و شهوت‌پرستى عفیف و پاک بماند».[3]

پی نوشت :
[1].  مکارم شیرازى‏، ناصر، پیام امام امیر المؤمنین (علیه السلام) ، ج ‏۱۵، ص۷۰۲ – ۷۰۳، تهران، دار الکتب الاسلامیه‏، چاپ اول‏، ۱۳۸۶ش.
[2]. صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج ‏۱، ص ۲۲۳، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
[3]. الکافی، ج ‏۲، ص ۷۹.

Share