خانواده آسمانی / جلسه 7
خداوند فرمودند: «ونفخت فیه من روحی»[سوره حجر - آیه 29]. «الروح خلق اعظم من جبرئیل»[الوافي , ج 3 , ص 631]؛ روح، مخلوقی است که از جبرئیل که مقرب ترین فرشته نزد خداست، هم عظیم تر است.
به تعبیر قرآن کریم؛ «ینزل الملائکه بالروح»[سوره نحل - آیه2]؛ خداوند فرشته ها را به وسیله روح نازل می کند. عامل نزول فرشتگان است و قوام فرشته ها به این روح است یعنی فرشته ها به این روح وابستگی دارند.کمال مطلق و بی نهایت یکی بیش نیست. یک وجود بی نهایت داریم که همه کمالات را باهم و به صورت عینیت با ذات دارد. «الله» ذات مستجمع همه صفات کمال است. «الله» خالق زمان است. زمان بردار نیست، ازلی است. از نظر رتبه بعد از «الله» حقیقتی وجود دارد که تمام صفات و اسماء خداوند را دارد. «الله» در اولین تجلی خودش موجودی را خلق می کند که هیچ فرقی با خدا ندارد. جز در این جنبه که خدا خالق و او مخلوق است. روح کامل ترین مظهر و کامل ترین تجلی حق تعالی است. همه کمالات حق تعالی را ظهور دارد و مخلوق خدا و فانی در حق است که اسم های مختلفی برایش ذکر شده است. نبی اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: اول ما خلق الله «العقل»/ «القلم»/ «اللوح» / «نور محمد صلی الله علیه وآله » هرچند در کارکرد باهم فرق دارند اما همه ظهورات و جلوه های یک حقیقت هستند. همان اولین چیزی است که از خداوند ظهور و تجلی کرد. همه کمالات حق تعالی را دارد. از آن جهت که حیات همه موجودات به او وابسته است، روح نام دارد. از آن جهت که تدبیر همه موجودات به او وابسته است، عقل نام دارد. و از آن جهت که ظهور سایر موجودات و تمام جلوه های الهی از این موجودات است قلم نام دارد.
مخلوقات خدا کلمات خدا هستند. خداوند بارها در قرآن از مخلوقات به عنوان کلمه یاد کرده است. سخن گفتن یکی از اسم های حق عالی متکلم است.گل کلمه خداست. خدا با آن خودش را نشان می دهد. خدا با همه مخلوقات، با ما سخن می گوید. همه طبیعت با ما سخن می گوید. هیچ دانشمندی پیدا نشده که همه ابعاد وجودی یک موجود و همه پیام هایش را بشنود.انسان یک حس سیری ناپذیری برای شنیدن سخنان خدا دارد. خدا را یاد می کنند ایستاده، نشسته، خوابیده و... «یذکرون الله قیاماً و قعوداً و علی جنوبهم»[سوره آل عمران- آیه 91] در خلق خدا فکر می کنند آسمان و زمین می گویند نه من و نه تو بیهوده خلق نشدیم. کلمات خدا اسم های خدا را به ما یاد می دهند. تنها موجودی که همه اسم های خدا را داراست انسان است. چون فرمود: من از روح خودم در انسان دمیدم.یعنی نور حقیقت ما، آن نور و حقیقتی است که خدا همه چیز را از آن ها خلق کرده است. صورت اصلی من «نور محمد صلی الله علیه وآله » است. مرحله ای است قبل از آن که به زمین بیاییم و نورگیری کنیم. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: خدا رحمت می کند کسی که بداند از کجا آمده، در کجا هست و به کجا می رود.
امام باقر علیه السلام فرمودند: اگر مردم داستان اول خلقت را می دانستند دیگر این همه روی زمین باهم نمی جنگیدند.
مهم ترین مرحله در رشد انسانی این است که انسان اصل و ریشه خودش را باور کند.
جنسیت جزء شخصیت حقیقی ما نیست. جنبه زمینی ماست که اینجا به ما دادند. وطن من و اصل من قبل از این که به دنیا بیایم بالاتر از فرشته ها بود.
انسان مثل اعلی است. عالی ترین نمونه است. همان حقیقت محمد صلی الله علیه وآله است. جنس من و حقیقت من برتر از فرشته هاست. حتی بالاتر از جبرئیل علیه السلام است.
سجده در جایی صورت می گیرد که یک نفر از دیگری برتر باشد. خداوند صحنه ای را ایجاد کرده که بگوید حقیقت انسان برتر از فرشته هاست.
مهم ترین مرحله در رشد انسانی این است که انسان اصل و ریشه خودش را باور کند.
اگر پیش خدا بودیم بازگشتن به سوی خدا چه معنایی دارد؟ آن موقع کامل ترین موجود بودم.
اراده و لطف خداوند تعلق گرفت که بی نهایت انسان را که همه شان مَثَل خودش باشند را بیافریند. همه اسماء و صفات خداوند را داشته باشند.
نامه ای که خداوند در بهشت به بهشتیان می دهند؛ «من الحی القیوم الذی لا یموت الی الحی القیوم الذی لا یموت»؛ یعنی از زنده پایداری که هرگز نمی میرد به زنده پایداری که هرگز نمی میرد. «عبدی علیک منی السلام»؛ بنده من از من به تو سلام. سلام یعنی تو از من در امنیت و آرامشی.
من خدایی هستم که هرچه اراده کنم همان خواهد شد و تو امروز چنین شده ای که هرچه اراده کنی همان خواهد شد. اگر در دنیا گدای عواطف دیگران شویم نشان می دهد که واقعاً از اصل خودمان دور افتاده ایم.
خیلی فرق است بین این که بدانیم از کجا آمده ایم و باور کنیم از کجا آمده ایم. اگر باور کنیم امکان ندارد به کسی حسادت کنیم یا سر دنیا با کسی اختلاف پیدا کنیم. اگر قیمت دستمان بیاید در حسرت کمالات جمادی، نباتی و حیوانی نمی مانیم. منشأ آرامش را در خودمان بیابیم. اگر قیمت دستمان باشد شیطان نمی تواند حمله از عقب داشته باشد.
اسم = ذات + صفت. یعنی من می توانم یک صفتی را بگیرم و جزء دارایی های من باشد.
آیا می شود 60 سال گناه را با اسم «مبدل» خدا پاک کنیم و تبدیل به خوبی ها کنیم؟
«اولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات»؛[سوره فرقان - آیه 70] مهم این نیست گناه کردیم، مهم این است که در گناه نمانیم. در لجن و نجاست و آلودگی نمانیم. اگر حواسم به اصل و ریشه و وطنم باشد، شادی و آرامش بر وجودم سرریز می شود. دنیا خیلی کوچک و پست می شود. بعد از خدا باعظمت ترین اصل، مال من است. اصل من خود خداست. حقیقتی که می گوییم، روح خداست. لذا قرآن می فرماید: این ها آن قدر آدم های بزرگی هستند که تا یک مشکل در زندگیشان پیش می آید باید به این ها بشارت داد. «الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انالله و انا الیه راجعون»[سوره بقره - آیه 156]
تا به خودمان ایمان نیاوریم هم در دنیا و هم در آخرت بدبختی می کشیم. اگر بخواهیم همه اضطراب ها و غصه ها از ما برطرف شود باید ایمان بیاوریم. مهم ترین چیزی که باید ایمان بیاوریم اصل و نسب خودمان است. «انا لله و انا الیه راجعون»؛ (ما ز بالاییم و بالا می رویم) دست از نظام ارزیابی نباتی، جمادی و حیوانی برداریم تا زمانی که با این قیمت ها زندگی می کنیم و تمام دلمان متوجه آن هاست پوچی و محروم شدن را داریم. چون بزرگیم و خودمان را کوچک فروختیم.
باید بدانیم که با اصل و وطن خودمان چه رابطه ای داشته باشیم؟
------------------------
منبع: سایت منتظران منجی
افزودن دیدگاه جدید