علامه«رحمة الله علیه» می فرماید: «و به منتهی درجه شقاوتی که استعداد آن را دارند، برسند».
این کار شیطان است، و سنت وجود شیطان از این جهت در نظام عالم سنّت حکیمانه ای است. در جنگ و درگیری، هرکس آن کسی که باید بشود، می شود. آری؛ سنّت خدا این است که هر کس هر آن چه را می خواهد تا آنجا که ممکن است، به او می دهد. حالا کسی بدی می خواهد، زمینه انتخاب بدی را برایش فراهم می کند و دیگری خوبی می خواهد، زمینه انتخاب خوبی را برایش فراهم می کند. می فرماید:
«کلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّک وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّک مَحْظُوراً»؛[1]
ما هر دو گروه را - چه آن هایی که دنیا و لذّات دنیایی را طلب و اراده کنند و چه آن هایی که آخرت را اراده نمودند- در تحت تربیت خود و کمک خود قرار می دهیم و از عطاء خود برایشان افاضه می کنیم، بدون هیچ تفاوت.
طبق آیه فوق خدا هم خوب ها را کمک می کند و هم بدها را، و عطایش را به هر دوی آن ها می دهد. عطای خدا به کسانی که می خواهند بدی کنند این است که شیطان بدهد تا بتوانند بدی کنند. اگر شیطان نبود، این افراد آن بدی ای که به دنبال آن بودند را نمی توانستند به طور کامل به انتها برسانند. می فرماید: «وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّک مَحْظُوراً» عطای پروردگار بسته و ممنوع نیست. پروردگار طوری دنیا را آفریده است که هر کس آنچه را می طلبد، به دست آورد، البته این مشخص است که در دادن امکان بدی، آن قدر به شما می دهند که نتوانی به من ضرر بزنی. یک وقت شما از خدا یک قدرتی بخواهید که همه را بکشید، این را نمی دهند. اما تو استعداد شقی شدن می خواهی، شرطش را به تو می دهند. حالا دیگر چقدر می توانی بکشی، به اندازة آن هایی که آن ها باید بمیرند را تو می توانی بکشی و نه به اندازه ای که تو دلت بخواهد. بالأخره انسان ها تحت ولایت مطلق پروردگار حفظ می شوند.