راه کارهای شاد زیستی در خانواده (قسمت اول) / 1

شاد زیستی

هر کدام از زن و مرد اگر لحظه ای به حال و وضع دیگری بیندیشند و با اندکی بردباری و حوصله، برخورد ناخوشایند و زودگذری را که پیش می آید، به دیده اغماض بنگرند و پس از چند دقیقه سرور و نشاط انس و محبّت را در محیط خانه مشاهده کنند، دیگر هرگز حاضر نخواهند شد با هیچ قیمتی صفا و صمیمیت حاصل از خوش خلقی را با رفتاری ناشایست از دست بدهند.

پایه گذاری زندگی بر محبّت:
سابقاً نیز اشاره کردیم که انسان تشنه ی دوستی و محبّت است. انگیزه ی بسیاری از تلاش ها و زحمات طاقت فرسای زندگی،محبّت می باشد.
محبِت زن و فرزند،پدر و مادر و دوست و آشناست که انسان را به فعالیّت و کسب معاش وامی دارد.
هم چنان که آدمی از محبّت خویش نسبت به دیگران لذّت می برد،پیوسته در تلاش است که با اقدامات گوناگون،محبّت دیگران را نسبت به خود جلب نماید. 
انسان می خواهد که او را دوست داشته باشند،و اگر احساس کند که هیچ کس به او علاقه ندارد، جهان با همه ی وسعتش برای او تنگ و تاریک خواهد شد،خود را غریب و تنها می بیند و چه بسا همین احساس تنهایی،او را به اذیّت و آزار دیگران و یا حتّی خودکشی وادارد.
زن و شوهر بیش از دیگران،انتظار محبّت از یکدیگر را دارند و همان گونه که پیشتر یادآور شدیم،یکی از اهداف مهم ازدواج نیز همین محبّت خواهی و انس طلبی و آرامش در سایه کامیابی -های مشروع است.
جهاز و مَهر زن مِهر است ای دوست                        محبّت مغز باشد ما بقی پوست
در آن خانــــه که نبــوَد مهــربانــی                           جهنّــم دان و نامش زنــدگانی
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
«هرگاه کسی را دوست داشتی او را بدان آگاه ساز،زیرا این کار،دوستی را در میان شما استوارتر می سازد». 
هم چنین آن بزرگوار نقل می کنند که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرموده اند:
«قَولُ الرَّجُلِ لِلمَرأَۀِ إِنّی اُحِبُّکِ لا یَذهَبُ مِن قَلبِها أَبَداً». 
«گفتار مرد که به همسرش بگوید تو را دوست دارم هیچ گاه از دل او بیرون نمی رود».
چه بسیار مشکلات و اختلافات خانوادگی که با باور این کلام جذّاب و به کار بستن آن از بین می -رود. آری کلامی که در فرهنگ روانشناسی و علوم تربیتی باید با خطّ زرّین بر صفحه ی دل ها به نگارش درآید.
احترام متقابل:
هر انسانی به شخصیّت خویش علاقه مند است و از خدشه دار شدن آن می رنجد. عدم رعایت این امر مهمّ باعث بریدن رشته ی محبّت و ایجاد فاصله بین افراد می گردد. حفظ حرمت و شخصیّت دیگران در گرو احترامی است که در برخوردها از انسان ظاهر می گردد. رعایت این مسأله خصوصاً از سوی کسانی که با هم انس و الفتی دارند باعث استحکام دوستی و گرمی روابط آنان خواهد شد. 
هرگز نباید به خاطر ارتباط صمیمانه و تماس نزدیک و خصوصی با دیگران،از این امر مهم غفلت ورزید. زن و شهر به دلیل ارتباط بسیار نزدیکی که با هم دارند بیش از همه موظّف به رعایت احترام متقابل و حراست از شأن و منزلت یکدیگر هستند.
حفظ آبروی یکدیگر،پرهیز از توهین و افشای اموری که شخصیّت دیگری را تخریب می کند خودداری از داد و فریاد و ناسزاگویی و دشنام به بستگان و نزدیکان یکدیگر، به کار بردن نام و لقب مورد علاقه ی طرف مقابل، پرهیز از نام بردن هر یک از دو طرف به الفاظی که طرف دیگر را می رنجاند و خودداری از هر عملی که به گونه ای احترام و شخصیّت دیگری را خدشه دار می نماید از مهمترین اموری است که باید به دقّت از سوی هر یک از زن و مرد مراعات گردد بلکه در برخی موارد به عنوان یک واجب شرعی و دینی باید به آن ها توجّه نمود، چه آن که نه تنها گرمی و استحکام زندگی تا حدّ زیادی به آن ها وابسته است بلکه از عدم مراعات آن ممکن است دیگران سوی استفاده کرده و نهایتاً موجب بدآموزی فرزندان گردد.
اخلاق خوش:
دارا بودن اخلاق خوش یکی از اصول بسیار مهم و سرنوشت ساز در حیات اجتماعی انسانهاست. اجتماعی که افراد آن با اخلاق خوش و برخورد نشاط آمیز و گشاده رویی بیگانه اند، اجتماعی است پردرد که زندگی در آن مصیبت بار است. بیماری های روانی و ناراحتی های روحی که امروزه جوامع بشری به آن مبتلا است، عمدتاً از عدم رعایت این اصل مهم سرچشمه می گیرد.
خوش خلقی در محیط زندگی، نه تنها انسان را از انواع نگرانی ها و تشنّجات عصبی مصون می -دارد، بلکه عامل بسیار مؤثری برای پیروزی بر مشکلات و دشواری هایی است که برای آدمی پیش می آید.
«لا عَیشَ أَهنَأُ مِن حُسنِ الخُلقِ». 
«حیاتی گواراتر از خوش خلقی نیست».
فرد بدخلق بیش از همه در جهنّم رفتار خویش می سوزد. دیگران نیز از معاشرت با وی بیزار، متنفّر و گریزانند. اخلاق خوش تا آنجا از اهمیّت برخوردار است که بسا فقدان آن، سبب ابطال اعمال نیک انسان می گردد.
در حدیث وارد شده که در حضور رسول خدا(صلی الله علیه وآله) دربارۀ بانوی مسلمانی عرض شد که وی روزها روزه و شب ها به عبادت مشغول است ولی بداخلاق است و با زبانش همسایگان خود را می آزارد. حضرت فرمودند: 
هیچ خیر و خوبی ندارد و اهل آتش است.
همسران به خاطر معاشرت نزدیکی که پیوسته با هم دارند بیش از همه نیازمند رعایت این اصل مهم و پرهیز از بدخلقی می باشند. سوی خلق و بدی رفتار هر یک از آنان می تواند محیط زندگی را به جهنّمی سوزان مبدّل گرداند. بسیاری از طلاق ها و اختلافات همسران، ناشی از عدم برخورداری آنان از اخلاق خوش می باشد. 
سعد بن محاذ صحابی بزرگی که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) با پای برهنه در تشییع جنازه ی او شرکت کردند ، در اثر بدرفتاری با خانواده اش به فشار قبر مبتلا گشت. 
امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: 
«مَلعُونَۀٌ مَلعوُنَۀٌ امرَأَۀٌ تُؤذی زَوجَها وَ تَغُمُّهُ وَ سَعِیدَۀٌ سَعِیدَۀٌ امرأَۀٌ تُکرِمُ زَوجَها وَ لا تُؤذیِهِ وَ تُطیعُهُ فی جَمِیعِ أَحوالِهِ». 
« از رحمت خدا دور و به لعن و نفرین او گرفتار است زنی که شوهرش را اذیّت کرده واندوهگین می سازد، وخوشبخت و سعادتمند زنی است که شوهرش را احترام گذاشته، آزارش ندهد، و در همه حال دستورش را پذیرا باشد».
هر یک از زن و مرد در محیط کار و زندگی خود با مسایل و مشکلات فراوانی روبرو هستند؛مرد در خارج منزل با صدها مسأله درگیر است فراز و نشیب های زیادی را طی می کند، ناملایمات گوناگونی را متحمّل می شود و با دلی پر از امید راه خانه را در پیش می گیرد، و به تنها جایی که برای تجدید نشاط و روحیه خود دل بسته است فضای منزل و برخورد شاد و خندان زن و فرزند خویش است.
از آن سوی، بانوی خانه با تلخی و شیرینی های فراوانی در طول روز مواجه می شود، کمبودهای زندگی را تحمّل می کند، توقّعات زیاد فرزندان را به هر شکلی که شده پاسخ می دهد، اذیّت و شیطنت آنان را بر خود هموار می سازد و با روحیه ای خسته، تنها امیدش این است که شوهر مهربان خود را که تنها محل تکیه و اعتماد اوست ملاقات کرده، حیاتی تازه بیاید.
تن دادن به حکم عقل و اطاعت از دستور شرع و ضرورت رعایت موازین اخلاقی، و بالأخره ، و بالاخره لزوم به کارگیری تجربیات گرانبهای زندگی، همه وهمه انسان را به خویشتن داری، بردباری، پرهیز از خشونت، دوری جستن از هر کار شتاب زده فرا می خواند. 
هر کدام از زن و مرد اگر لحظه ای به حال و وضع دیگری بیندیشند و با اندکی بردباری و حوصله، برخورد ناخوشایند و زودگذری را که پیش می آید، به دیده اغماض بنگرند و پس از چند دقیقه سرور و نشاط انس و محبّت را در محیط خانه مشاهده کنند، دیگر هرگز حاضر نخواهند شد با هیچ قیمتی صفا و صمیمیت حاصل از خوش خلقی را با رفتاری ناشایست از دست بدهند.
سپاسگزاری و قدردانی:
چنان که در مبحث عواطف گذشت، سپاسگزاری بازتاب عاطفی محبّت و اخلاق خوش در روان آدمی است. هر انسانی طبیعتاً دوست دارد از کار نیک و محبّت دیگران قدردانی کند و این یکی از صفات بسیار پسندیده و خود از بزرگترین رموز جلب دوستی و احسان دیگران است.
سپاسگزاری تا آن اندازه مورد توجّه شارع مقدّس بوده و از چنان منزلت عظیمی برخوردار است که کوتاهی در انجام آن به مثابه ی تقصیر در شکرگزاری نسبت به ساحت اقدس الهی به حساب آمده است.
در حدیث است که امام سجاد (علیه السلام) فرمودند:
در روز قیامت خداوند متعال خطاب به بعضی از بندگانش می فرماید:
آیا از فلان کس قدردانی کردی؟ عرض می کند: من به شکر تو پرداختم . خداوند می فرماید: چون از او قدردانی نکردی، شکر مرا نیز بجا نیاوردی. آنگاه فرمودند:
«أَشکَرُکُم للهِ أَشکَرُکُم لِلنّاسِ». 
« هر یک از شما که بیش از همه سپاسگزار مردم باشد، در واقع از همه کسی بیشتر خدا را شکرگزاری کرده است». 
فقدان این خصلت نیکو در میان جوامع انسانی، نه تنها انسان را از انجام یک وظیفه بزرگ ایمانی محروم می سازد، بلکه از رغبت آدمی نسبت به انجام امر نیک و کار خیر می کاهد و چه بسا علاقه به ادامه زندگی را در انسان از بین برده و به تدریج به یأس و ناامیدی او بینجامد. 
رعایت این امر مهم نیز بسان دوستی و احترام و اخلاق خوش بین از دیگران باید مورد توجّه و اهتمام همسران قرار گیرد.
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
«بهترین زنان شما آن بانویی است که اگر به او چیزی دهند(و یا خدمتی کنند) سپاسگزاری نماید و چنان چه از او بگیرند راضی و خشنود باشد».
نادیده گرفتن احسان و نیکی دیگران، انسان را از خیرخواهی آنان محروم و باعث زوال نعمت و نابودی کارهای نیک خود آدمی می گردد.
امام صادق (علیه السلام) فرموده اند:
«أَیُّما امرَأَۀٍ قالَت لِزَوجِها : ما رَأَیتُ قَطُّ مِن وَجهِکَ خَیراً فَقَد حَبِطَ عَمَلُها».
«هر زنی به شوهرش بگوید: هرگز از تو خیری ندیده ام، اعمالش ضایع گردیده و از بین می رود».

ادامه دارد...
مطالب تکمیلی:

راه کارهای شاد زیستی در خانواده (قسمت اول) / 2

Share