امروز جامعه ما این جوری شده که هر سال تعدادی منافق اضافه می شود، منافق اسلام را قبول ندارد اما چون زندگی اش اینجاست ظاهراً اظهار اسلام می کند امّا برای مسلمانها خطر که پیش می آید تایید می کند، و سال به سال هم این ها بیشتر می شوند، چون سیل علوم غربی به اینجا سرازیر شده است
قرائت[1] آیات مبارکه سوره آل عمران(118-119)
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا بِطَانَه مِنْ دُونِکُمْ لاَ یَأْلُونَکُمْ خَبَالاً وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَ مَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیَاتِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ * هَا أَنْتُمْ أُولاَءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لاَ یُحِبُّونَکُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْکِتَابِ کُلِّهِ وَ إِذَا لَقُوکُمْ قَالُوا آمَنَّا وَ إِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیْکُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَیْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ*
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیرُموفق و معین؛ ثم الصلاه و السلام علی أشرف الأنبیاء و المرسلین، حبیب إله العالمین، أبی القاسم محمد صلی الله علیه و علی أهل بیته الطاهرین المعصومین، من الآن إلی قیام یوم الدین؛ سیّما بقیه الله فی الأرضین.
منافقین صدر اسلام
اگر همه جامعه یک رنگ بی دین باشد یا همه دین دار مسأله خیلی روشن است، بیدینها میفهمند اینها بی دین هستند با آنها رفاقت می کنند، دوستی می کنند، دیندارها هم می فهمند این دیندار است با او دوستی می کنند، اما مشکل زمانی پیدا می شود که جامعه مختلط از دیندار و بی دین است، بی دین هم نخواهد اظهار کند که بی دین هستم، آن وقت مشکلات پیش می آید، پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله وقتی با بت پرستان مبارزه کردند، عدّهای مسلمان شدند، عدّه ای هم بت پرست ماندند، عدّه ای هم ظاهراً قبول کردند اما باطناً؛ بتپرست ماندند. مسلمانها قبل از جریان پیامبر صلی الله علیه و آله با هم آشنا بودند، مردم، عربها، قوم و خویش بودند می رفتند، می آمدند، دوست بودند، اما حالا که این فرد اظهار اسلام کرده است می خواهد با این منافق دوستی کند، ولی او باطناً اسلام را قبول ندارد، مشکل این جا پیدا می شود. آنها با ما باطناً دشمن هستند، ظاهراً دوستی می کنند، ولی برای ما نقشه های بد می کشند، اما ظاهراً با ما دوست هستند، خُب اینها هم سابقاً با هم دوست بودند آشنا بودند، فکر می کند که این فرد همان فرد قدیم است لذا مشکلات پیش می آید. در اینجا پروردگار متعال به مسلمان هشدار می دهد که باید احراز کند که این فرد هم مثل خود شماست؛ منافق نیست.
منافقین امروز و لزوم احتراز از آنها
امروز جامعه ما این جوری شده که هر سال تعدادی منافق اضافه می شود، منافق اسلام را قبول ندارد اما چون زندگی اش اینجاست ظاهراً اظهار اسلام می کند امّا برای مسلمانها خطر که پیش می آید تایید می کند، و سال به سال هم این ها بیشتر می شوند، چون سیل علوم غربی به اینجا سرازیر شده است، علم غربی بدون آداب و رسوم زندگی نمی آید، کنارش لختی بودن می آید، کنارش همه چیز می آید و اینها دارند زیاد می شوند، بعدش هم چون سابقاً با مسلمانها ارتباط داشتند، حالا می خواهند ارتباط را ادامه بدهند. مسلمانها باید بیدار باشند که اینها ظاهرشان با ماست اما باطنشان با دشمنان ماست، وقتی فتنه برپا می شود، ملحق به آنها می شوند. این چند میلیون کجا بودند!؟ همه شان که یهودی نبودند از همین ها بودند بواطن ظاهر می شود، یکی از موارد بسیار مهم اظهار باطن همین امتحانات اجتماعی است. معلوم می شود چه کسی در واقع طرفدار چه کسی بوده است اما در ظاهر طرفداری نمی کرده است، می آمد و می رفت، لذا باید الآن بیدار باشیم، با هر کسی انس و الفت نگیریم مگر اینکه اول تشخیص بدهیم واقعاً مسلمان است، واقعاً دیندار است، واقعاً با ماست، و الّا بعد از مدتی می فهمیم و از عمری که درباره او تلف کرده ایم پشیمان می شویم، هر چه هم بدها بیشتر بشوند فتنه بیشتر می شود. نیروی ایجاد فتنه بدها هستند، آدمهای بد هستند، زیاد که بشوند می توانند بدی بیشتری انجام بدهند، اینها عصای دست دشمنان خارجی ما هستند، وجود اینها برای آنها خیلی خیلی مغتنم است، خارجی ها کمک می کنند، پول می دهند که اینها را برای ایجاد فتنه آماده کنند، برای روزی که آنها منتظرند، بنابراین خیلی باید مراقب باشیم که ما امروز یک دست نیستیم. افرادی هستند که ظاهرشان با ما و باطنشان با آنهاست، ما نباید گول بخوریم، باید امتحان کنیم ببینیم این فرد وضعش از نظر دیانت چه جوری است، اگر احراز کردیم با او رفیق و دوست باشیم، با او رفت و آمد کنیم و الّا خطرناک است، امیدواریم پروردگار متعال همه ما را از این خطر موجود حفظ کند ان شاء الله، اما خیلی ها توجه ندارند، خودشان را ول کرده اند، همانطور که حضرت علیه السلام فرمودند: «فَإِنَّ صَرْعَه الِاسْتِرْسَالِ لَنْ تُسْتَقَالَ»[2]، اگر خودت را رها کنی بعداً قابل جبران نیست،یک جوری زمین می خوری که دیگر قابل جبران نیست، با احتیاط باید کار کنی؛ «پس به هر دستی نباید دست داد». اول باید شناخت این کیست؟ چیست؟ خطش، ربطش، واقعیتش چیست بعد با او دوست شد، و الّا گول نفاقش را بخوری، از بین رفته ای، چه بسا آدم به آنها دختر میدهد، از آنها زن می گیرد و بعد مشکلاتی پیش می آید که قابل جبران نیست، بنابراین هر سال این مشکل دارد زیادتر می شود، عدّه ای از همانها و بچه های آنها بزرگ می شوند و مثل آنها می شوند، ملحق به چند میلیون از آنها می شوند، آن وقت ما خیال می کنیم که اینها مسلمانند، دیروز با هم همسایه بودیم می گفتیم می خندیدیم، حالا جور دیگر شده است، امتحان که پیش می آید معلوم می شود که این آن طرفی است یا این طرفی است، امیدواریم خدا همه مسلمانها را از اختلاط مسلمان با غیرمسلمان نفاقی حفظ کند ان شاء الله.
انواع نفاق
نفاق دو جور است، یک وقت کُفری است، یک وقت نفاق پایین تر از کفر است که هر دو خطرناک است چون منافق یک رو نیست، آن چیزی که به ما نشان می دهد آن نیست و ما به زحمت می افتیم. اما کفری که دیگر هیچ. به هر حال مؤمن باید خیلی زیرک باشد، خودش را ول نکند، با هر حادثه و پیش آمدی همراه نباشد، دقیق، باهوش، ببیند کجا باید برود و چه باید بگوید آنرا بگوید و بکند، و الّا از بین می رود. امیدواریم که خدا همه امت اسلامی را حفظ کند که با هوشیاری و بیداری که گول این فتنه ها را نخورند و الّا خطر سال به سال شدید تر و خطرناک تر پیش میآید. نثار ارواح طیبه آنهایی که به ما آموختند در زندگی مختلط مسلمان با غیر مسلمان وظیفهمان چیست سه صلوات ختم کنید.
اللهم صل علی محمد و آل محمد
************************************************
منبع: برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله خوشوقت
************************************************
پی نوشت ها:
[1] - در ابتدای هر جلسه اخلاق آیاتی از قرآن کریم توسط قاری قرائت می شود.
[2] - قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِع لَا تَثِقْ بِأَخِیکَ کُلَّ الثِّقَه فَإِنَّ صَرْعَه الِاسْتِرْسَالِ لَنْ تُسْتَقَالَ.(کافی ج2 ص672