رهایی از وابستگی ها
از چیزهایی که الآن به آن ها توجه نداریم و در برزخ، بسیار ارزشمند است، معارف الهی و یقین است. انسان باید پی ببرد که آن جا خوراک ها، علم و باور است. قوّت جبریل از مطبخ نبود.[۱]
بشر این گونه است که راه کمال را پیوسته می تواند ادامه دهد و خلود در بهشت، این گونه معنا می شود؛ منتها این راه، راهی است که اگر رفتی، رفتی و اگر نرفتی بعد [در عالم دیگر] باید بروی. بعد چه زمانی است؟ دو هزار سال دیگر، ده هزار سال دیگر، صد هزار سال دیگر، یک میلیون سال دیگر.
اگر فهمیدی و رفتی، رفتی؛ اگر نرفتی، مقداری فشارها را بیشتر می کنند. یک مقدار دوباره محک می خوری، پنج سال دیگر ده سال دیگر، در برزخ. در برزخ هم، همان جا هم همین است؛ نمی شود رها کرد. آن کسی که یافته های پوچ را محکم گرفته، پایش می سوزد و نمی تواند آن را رها کند. بعضی از آن هایی که فکر می کنند مثلاً در معارف، علامه هستند، می بینند که یافته های آن ها از این طرف و آن طرف بوده است. یافته های اصیل برای دین حنیف نیست.
اگر یافته های اصیل را یافتی و گرفتی، راه کوتاه است و انسان می رود؛ اما اگر در دنیا نشد، به عالم برزخ منتقل می شود. [چنین محاسبه می شود که در دنیا] مجموعاً چند درصد کار کردی؟ اگر پنج درصد کار کرده باشی، همین پنج درصد [به عالم دیگر] منتقل می شود و سفر و حرکتت را دقیقاً در برزخ نشان می دهد. برای آن ها هم فرقی نمی کند؛ مسیر را طولانی معنا کرده اند. آن هایی که حرکت کرده اند، حرکت کرده اند و کسانی که حرکت نکرده اند با سرعتی مشخص در برزخ حرکت می کنند.
تشبیهی برای وابستگی های انسان
به تعبیر یکی از آقایان، ما افرادی هستیم که بر بالونی سوار شده ایم. هر چه که در زمین به چشم ما زیبا آمد در بالون قرار دادیم؛ حتی سنگ و کلوخ و … را نیز برداشتیم که شاید ارزشمند باشد. دائماً وسایل زیادی در این بالون قرار دادیم. حالا که بالون می خواهد بلند شود، دائماً زمین می خورد. اگر پرسیدیم: ما چه کار کنیم که بالون ما همیشه زمین می خورد؟ در جواب می گویند: یافته هایت را زمین بریز، دلبستگی هایت را بینداز، بالون باید سبک باشد، بالون سنگین به آسمان نمی رود. مثلا شخصی می گوید: حیف است، من جوانی ام را روی این ها گذاشتم. می گویند: همین است. اگر خواستی بالون حرکت کند، باید این ها را بیرون بریزی. جوانی ات را هم که اگر پای این ها دادی، نسبت سنجی کن و ببین ارزش دارد که بالون تو روی زمین باشد؟ اگر پرواز برای تو مهم تر است، باید همه را پایین بریزی.
آن وقت سخت است که بشر، [داشته های خود را] دور بریزد. می بیند هر یک از آن سنگ ها جذابیت و درخشش مخصوص به خود دارد و نمی تواند از آن ها دل بکَند.
به آن شخص می گویند: همه این ها را که تو می گویی درست است؛ ولی در بالون جای این سنگ ها نیست. حاصل این ها، این است که یا بالون را از بین می بری، یا فرصتت را از دست می دهی.
ولی خیلی ها حاضر نیستند این سنگریزه ها را دور بریزند. می گوید: فلانی گفته: این سنگریزه ها قشنگ است. شما باید ببینی حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام چه گفته است؟ حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم چه فرموده است؟
خداوند به حضرت موسی علیه السلام با این که پیغمبر خدا بود، می فرماید:
إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوى؛[۲]
منم پروردگار تو، نعلین (همه علایق غیر مرا) از خود به دور کن که اکنون در وادى مقدس طوى (و مقام قرب ما) قدم نهاده اى.
اگر می خواهی در وادی مقدس طوی قدم بگذاری و جلال و جبروت الهی را تماشا کنی، یک کفش هم سنگین است.
بشر آن قدر نادان است که نمی داند الآن با این دایره اطلاعات، برای خود، قیامت را هم خیال کرده، بهشت را خیال کرده و حقیقتش را درک نکرده است؟ لذا فرموده اند: اگر یکی از حوری ها جلوه کند همه افراد زمین از شگفتی می میرند.[۳] انسان نه زیبایی آن ها را می داند که چیست، نه روح او آن قدر بزرگ شده که درک و حس کند. اهل بیت علیهم السلام و قرآن آمده اند به ما بگویند: مقصد، بلند است؛ کاری بکنید:
وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ؛[۴]
و آنان را پاک مى گرداند و به آن ها علم کتاب (احکام شریعت) و حقایق حکمت مى آموزد.
بعد هم به این مرتبه برسید:
فی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِر؛[۵]
در منزلگاه صدق و حقیقت نزد خداوند عزّت و سلطنت، جاودانى متنعّم اند.
این است که نجات حقیقی است. بقیه دیگر، مشغول هستند؛ حتی در مراتب پایین بهشت، زندگی شان بسیار شبیه به دنیا است و بعضی ها، همان را دوست دارند؛ صد هزار سال، یک میلیون سال بگذرد، یک مقدار نسیمی به او بخورد؛ ولی بشر آن قدر اسیر این تن است که دلش می خواهد بهشت او همین گونه باشد؛ در حالی که نعم بزرگتر را نمی شناسد، اگر بشناسد، قدرت انتخاب هم پیدا می کند؛ ولی نمی شناسند، وقتی که «مُوتُوا قَبْلَ أَنْ تَمُوتُوا»[۶] شد، بشر از خود جدا شد، به عالم غیب راه پیدا می کند و آشنا می شود.
-----------
پی نوشت:
[۱]. قوّت جبریل از مطبخ نبود بود از دیدار خلاق وجود (مثنوی معنوی)
[۲]. سوره طه، آیه ۱۲.
[۳]. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لَوْ أَنَ حَوْرَاءَ مِنْ حُورِ الْجَنَّهِ أَشْرَفَتْ عَلَى أَهْلِ الدُّنْیَا وَ أَبْدَتْ ذُؤَابَهً مِنْ ذَوَائِبِهَا لَأَمَتْنَ أَهْلَ الدُّنْیَا أَوْ لَأَمَاتَتْ أَهْلَ الدُّنْیَا (بحار الأنوار، ج۸، ص۱۹۹).
[۴]. سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
[۵]. سوره قمر، آیه ۵۵.
[۶]. بحارالانوار، ج ۶۶، ص ۳۱۷.
ترجمه: بمیرید پیش از آن که به مرگ طبیعی بمیرید.
--------------
منبع: بنیاد هاد
افزودن دیدگاه جدید