روح تاریخی حادثه کربلا
اگر شهادت امام حسین«علیه السلام» در فرهنگ بشر نبود همه ی راه ها گم می شد. از بستر عزاداری برای امام حسین«علیه السلام» و اشک و گریه است که بصیرت اجتماعی لازم ایجاد می شود و مطالبات اجتماعیِ صحیح ظهور می نماید، تا مردم مواظب باشند نظام اسلامی شان گرفتار استحاله ی فرهنگی نگردد که در آن، ظاهرِ نظام حفظ شود، ولی باطن و سیرت آن نظام تأمین کننده ی اهداف استکبار جهانی است.
باسمه تعالی
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِكَ
عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللَّهِ أَبَدا مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ
1- راهی که امام«علیه السلام» به سوی ما گشودند
وقتی انسان عزت معنوی خود را نزد خدا حفظ کرده باشد، در مقابل پیشنهاد بیعت با یزید مستکبر می فرماید: «لا أُعْطِيكُمْ بِيَدِي إِعْطَاءَ الذَّلِيلِ وَ لا أَفِرُّ فِرَارَ الْعَبِيد» نه دست ذلت به شما خواهم داد و نه فرار می کنم. زیرا متوجه است او که حقیقتاً مدیریت عالم را به عهده دارد، جریان استکبار نیست، هرچند استکبار با جمع آوری عِدّه و عُدّه ی خود بخواهد در مقابل آزادی خواهیِ آزادگان قدرت نمایی کند و خود را به عنوان یک واقعیت بر ذهن ها و روان های مخاطبان خود حاکم نماید.
وقتی استکبار توانست خود را این طور بر ما تحمیل کند که آن را به عنوان یک واقعیت بپذیریم و با آن کنار بیاییم تا از ضربه ها ی آن در امان باشیم، و طوری تبلیغ کند که اعتدال و عقلانیت، همین نوعِ کنارآمدن ها است، مسیر تأثیرگذاری خود را بر زندگی ما گشوده است. و اگر به واقع در مقابل چنین صحنه ای در آن تاریخ امامی معصوم قرار نداشت که چنین تحمیلی را نپذیرد، مستکبرین تا قیام قیامت تحت عنوان اعتدال و عقلانیت خود را بر همه ی حرکت های آزادی خواهی تحمیل می کردند و امروز نیز ما تنها از طریق راهی که امام حسین«علیه السلام» جلوی ما گشودند، می توانیم از این خطر رهایی یابیم.
2- مسیرِ به تمامیت رساندنِ سبعیت کفر
حضرت یک جا نشان می دهند چگونه می توانند در عالَم تأثیر گذارند، آن گاه که از خداوند خواستند تا ابن جُوَیْرَه را به سوی آتش ببرد و در همان حال آن دعا مستجاب شد.[1] و یک جا آمده اند تا دشمن همه ی قساوت خود را نشان دهد و اظهار کند و لذا در آخرین لحظات عمر، به حضرت حق اظهار می دارند: «رضیً بقضائک» . زیرا متوجه اند مسیر نابودی چنین دشمنی که با شعار فریب آمده، به تمامیت رساندنِ شخصیت حیوانی و سَبُعی اوست.
3- نظر حق به شما از طریق امام حسین«علیه السلام»
نظر مبارک اباعبداللّه«علیه السلام» زهیر را افلاکی کرد و عزاداری برای آن حضرت نیز موجب جلب نظر مبارک آن حضرت خواهد بود، زیرا خداوند با حسین«علیه السلام» به ما نظر می کند. گفت:
من ز صاحب دل کنم در تو نظر نِی به نقش سجده و ایثارِ زر[2]
عنایت ربوبی از طریق قلب مبارک حضرت سیدالشهداء«علیه السلام» به ما خواهد رسید زیرا در مسیر نظر به حضرت و زیارت آن حضرت از نزدیک و دور، یک نحوه اتحاد روحانی با حضرت پیش می آید و انسان از آن طریق در افق وجودی حضرت قرار می گیرد و از آن زاویه در معرض الطاف الهی خواهد بود. گفت:
تو دلِ خود را چو دل پنداشتی جستجوی اهل دل بگذاشتی
صاحب دل آینه ی شش رو بود حق در آن از شش جهت ناظر بود
چون که او حق را بُوَد در کلِّ حال هیچ بی او حق به کس ندهد نوال
موهبت را بر کف دست اش نهد وز کف اش آن را به محرومان دهد
صد جوال زر بیاری ای غنی حق بگوید دل بیار ای منحنی
گر ز تو راضی است دل، من راضی ام ور تو را مُعْرِض بود، اعراضی ام
با نظرِ قلبی و حُبّی به امام حسین«علیه السلام» در فضایی قرار می گیریم که حق به امام می نگرد و فضایی را که حضرت حق به امام نظر می کنند، ما نیز حسّ می کنیم.
در زیارت جامعه می خوانیم: «یا وليَّي اللَّهِ إِنَّ بَيْنِي وَ بَيْنَ اللَّهِ ذُنُوباً لا يَأْتِي عَلَيْهَا إِلاّ رِضَاكُم » . ای ولیّ خدا؛ بین ما و بین خداوند گناهانی است که برطرف نمی شود، مگر با رضای شما. و راز نظر به امام معصوم و یک نحوه همدلی با او در این است که روحانیت آن حضرت بر شخصیت ما غلبه می کند و عملاً حضرت حق با روحانیت آن حضرت بر ما می نگرد.[3]
آن دلی آور که قلب عالم است ***** جان جانِ جانِ جانِ آدم است
4- زیارت امام و اتحاد روحی با آن حضرت برای تصمیمات بزرگ
زنده باد همّت؛ که حبیب بن مظاهر از وسط بازار در حال حناخریدن - وقتی مسلم بن عوسجه خبرِ آمدن امام حسین«علیه السلام» به کربلا را به او می دهد و او را دعوت به یاری حسین«علیه السلام» می کند- از همان وسط بازار به سوی امام حسین«علیه السلام» حرکت کرد و این است معنای همت بلندِ انسانی که می خواهد زندگی اش را ذیل شخصیت امامی معصوم شکل دهد. و در این رابطه امام صادق«علیه السلام» می فرمایند: «زیارۀَ قبرِ الحسین واجبۀٌ علی الرجال و النساء» زیارت قبر امام حسین«علیه السلام» بر هر زن و مرد واجب است زیرا در آن فضا، زندگی معنایِ حقیقی خود را پیدا می کند و چون به دست آوردن معنای حقیقی زندگی واجب است، نظر به امام«علیه السلام» واجب می گردد.
حضرت امام باقر«علیه السلام» می فرمایند: «لَوْ أَنَّ أَحَدَكُمْ حَجَّ دَهْرَهُ ثُمَّ لَمْ يَزُرِ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ«علیه السلام» لَكَانَ تَارِكاً حَقّاً مِنْ حُقُوقِ اللَّهِ وَ حُقُوقِ رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه وآله وسلم) لِأَنَّ حَقَّ الْحُسَيْنِ«علیه السلام» فَرِيضَةٌ مِنَ اللَّهِ وَاجِبَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِم » ؛ اگر کسی تمام روزگار را حج به جا آورد، ولی زیارت امام حسین«علیه السلام» نکرده، او ترک کننده ی حقی از حقوق رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) است. زیرا رعایت حق امام حسین«علیه السلام» واجبی است از واجبات الهی و بر هر مسلمانی واجب است. زیرا هر نظامِ فکری آدم های خود را می پروراند و نظام فکریِ اسلام ناب محمدی«صلوات اللّه علیه وآله» ، حسین«علیه السلام» را پرورانده، و امام حسین«علیه السلام» نیز فرزندان اسلام ناب محمدی«صلوات اللّه علیه وآله» را می پروراند. همچنان که استعمارگران آدم هایی را می پرورانند که هرگز مخالف استعمار نیستند.
حضرت صادق«علیه السلام» می فرمایند: اگر کسی بدون علت زیارت قبر حسین«علیه السلام» را ترک کند؛ «رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ النَّار» مردی از اهل آتش است[4]. جواب زیارت قبر حسین«علیه السلام» بهشت، و ترک آن حسرت در یوم الحسرۀ است.[5] «مَن زارَ الحسین«علیه السلام» كَانَ كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِي عَرْشِهِ» . یا فرمودند: «كَمَنْ زَارَ رَسُولَ اللَّهِ«صلوات اللّه علیه وآله» » . توجه به حسین«علیه السلام» توجه به خدا است در عرش؛ یا مثل زیارت رسول خدا«صلوات اللّه علیه وآله» است. ما در زیارت حضرت سیدالشهداء«علیه السلام» متوجه روح تاریخی نهضت حضرت می شویم و جایگاه تصمیم گیری آن حضرت را در آن صحنه ها می فهمیم، زیرا هر روحی نمی تواند در آن صحنه ها چنین تصمیماتی بگیرد.
5- نهضت حضرت سیدالشهداء«علیه السلام» مسیر حرکت تاریخ را تصحیح کرد
اگر شهادت امام حسین«علیه السلام» در فرهنگ بشر نبود همه ی راه ها گم می شد. از بستر عزاداری برای امام حسین«علیه السلام» و اشک و گریه است که بصیرت اجتماعی لازم ایجاد می شود و مطالبات اجتماعیِ صحیح ظهور می نماید، تا مردم مواظب باشند نظام اسلامی شان گرفتار استحاله ی فرهنگی نگردد که در آن، ظاهرِ نظام حفظ شود، ولی باطن و سیرت آن نظام تأمین کننده ی اهداف استکبار جهانی است.
اگر امام حسین«علیه السلام» با یزید بیعت می کردند، امویان تبلیغ می کردند استراتژی مقاومت شکست خورده و امام رهبری مستکبران اموی را پذیرفت و امام در رویارویی با یزید و با فلسفه ی تأثیرگذاری معنوی، خط مخصوصی را در تاریخ گشودند؛ قدرتی که از سنخ قدرتِ زورمداران نیست، ولی از اسلحه ی آن ها تواناتر است.
6- راز ماندگاری جامعه ی اسلامی
کربلا نشان داد اگر نسبت به باورهای اصیل خود حساس نباشیم و عناصر فعّال فکری جامعه نسبت به جنگ نرمِ دشمن، هوشیاری لازم را نداشته باشند. پس از پنجاه سال از هجرت رسول خدا«صلوات اللّه علیه وآله» فرزند آن حضرت را به جرم اِصرار بر دین جدّش به شهادت می رسانند.
حساسیت نسبت به دین، خانواده و مسئله ی زن و مرد و استقلال و مقابله با بیگانه و مردم سالاری اسلامی، راز ماندگاری ملت ما است و دشمن اسلام در صدد است با تغییر باورهای ما از یک طرف، پلیدی های سیاه و فاسد رژیم گذشته را زیبا جلوه دهد تا ما جایگاه انقلاب اسلامی خود را نبینیم و افق متعالی نظام اسلامی را نادیده انگاریم و از طرف دیگر در صدد است غرب را پیشرفته و راحت و اَمن و بدون مشکل نشان دهد تا امید حضور تاریخی انقلاب اسلامی را از جوانان ما بزداید و با ترویج دینِ حداقلی و سکولار، هرگونه رفتار شخصی و اجتماعی به سبک غربی در آن قابل قبول گردد.
7- اباذر می گوید: ای امتی که پس از رسول«صلوات اللّه علیه وآله» متحیّر مانده اید، اگر کسی را که خدا مقدم داشته، مقدم می داشتید و کسی را که خدا مؤخر داشته، مؤخر می داشتید و ولایت و وراثت را در اهل بیت پیامبرتان می نهادید، از همه ی نعمت ها از هرسوی بهره مند می شدید[6].
اباذر در جای دیگر می گوید: ای مردم! در آینده فتنه هایی پدیدار خواهد شد، اگر گرفتارش شدید به کتاب خدا و علی«علیه السلام» تمسّک کنید.[7]
مردمِ آن روزگار پس از رحلت رسول خدا«صلوات اللّه علیه وآله» چون بر حاکمیت حکم خدا تأکید نکردند، غدیر را پشت سر گذارد، ولی مردم ما با عبرت گرفتن از آن روزگار بر ولایت فقیه که معنای غدیر در این زمان است تأکید کردند و چهل سال است به جای زندگی در زیر سایه ی استکبار جهانی، بر استقلال خود پای فشردند، حال جا دارد خود را با سایر کشورهایی که تسلیم استکبار بودند، مقایسه کنیم تا نتایج و برکات ایستادگی و مقاومتی که امام حسین«علیه السلام» به ما آموختند را در امروز بیابیم.
امام حسین«علیه السلام» نشان دادند یک مسلمان در هر صحنه ای که باشد، خودش باید بر اساس آموزه های شریعت الهی تصمیم بگیرد، نه آن که عامل تحقق اراده ی دشمن مستکبر، جهت نفوذ در سرنوشت خود و فرزندان اش در آینده ی تاریخ اش باشد، حال مائیم و ادامه ی زندگی در زیر سایه ی امام حسین«علیه السلام» .
منبع: لب المیزان
......................
پی نوشت ها:
[1] - عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جُوَيْرَه، روز عاشورا به حضرت گفت: «اَبْشِر بالنّار» تو را به آتش جهنم بشارت می دهم و حضرت فرمودند: این طور نیست. «إِنِّي أَقْدَمُ عَلَى رَبٍّ غَفُورٍ وَ شَفِيعٍ مُطَاعٍ» سپس از حضرت حق خواستند: «اللَّهُمَّ جُرَّهُ إِلَى النَّارِ» که اسب او رَم کرد و پای او در رکاب گیر کرد و به سوی گودال آتش کشیده شد.
[2] - رسول الله«صلوات اللّه علیه وآله» می فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ لَا يَنْظُرُ إِلَى صُوَرِكُمْ وَ أَعْمَالِكُمْ وَ إِنَّمَا يَنْظُرُ إِلَى قُلُوبِكُم » ؛ «بحار الأنوار» ، ج 67، ص 248. خداوند به ظاهر شما و به اعمال شما نمى نگرد، لكن به قلب شما مى نگرد.
[3] - امام صادق«علیه السلام» می فرمایند: «وَ انْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ الصَّلَاةِ ذِكْرَ اللَّهِ وَ ذِكْرَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الْأَئِمَّةِ نَصْبَ عَيْنَيْك » (بحارالأنوار ج 81، ص: 207) در هنگام شروع نماز یاد خدا و یاد رسول خدا باش و یکی از ما را در مدّ نظر قرار بده.
[4] بحار،ج 98، ص 50.
[5] همان.
[6] - نثرالدر، ج 5، ص 77 - تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 171، نقل از تاریخ تحول دولت و خلافت ص 149.
[7] - انساب الاشراف، ج2، ص 118.
افزودن دیدگاه جدید