پرسش و پاسخ اعتقادی/ قیام امام حسین (علیه السلام)
اقامه عزای امام حسین (علیه السلام)، هر جا که چادر و پرچم عزا زدند و نیتشان این است که می خواهند اقامه عزا بکنند، جای خوبی است. اما خدای نکرده یک وقت بچه بازی و مانند این ها نباشد. نیت عزاداری باشد، نه این که طبل و سنج و ارکستر بزنند، بلکه جمع شوند دور هم برای مصیبت امام حسین (علیه السلام) گریه و عزاداری کنند، منظور این است، این خیلی خوب است.
سوال 1: آیا خروج حضرت سید الشهداء (علیه السلام) به سمت کربلا طبق اعتماد به همین شرایط امور ظاهری بود یا این که ایشان عالم به مصیبت ها بودند و وظیفه امامتشان چنین حکمی میکرد؟
جواب: خدا این وظیفه را برای ایشان معین کرد، اوضاع به جایی رسیده بود و خطر این قدر نزدیک به حذف اسلام شده بود که اگر این اتفاق نمی افتاد بنی امیّه همه اسلام را از بین می بردند. لذا قرعه به نام ایشان افتاد، خدا به ایشان هم شرایطش را داده بود، ایشان هم خوب انجام داد و تا به امروز برکات و آثارش نصیب ما هم شده است.
اگر او نبود هیچ چیز نبود. لذا این را باید محکم نگه داشت. ما را تا اینجا آورده و من بعد هم همین بناست ما را ببرد، و الّا این نباشد نه ما هستیم و نه اسلام، لذا این دستور خداست. طرّاحش خدا بود، غیر از این نمی شد. باید یک کاری انجام می گرفت که با همه انسان ها سر و کار داشته باشد، این کار با عاطفه است، پول نمی خواهد. هیچ چیز نمی خواهد. یهودی ها گریه می کنند، مسیحی ها گریه می کنند، توده ای ها گریه می کنند. خدا یک همچنین برنامه ای را پیاده کرد و الّا شما می بینید مسجد هست فایده ندارد، قرآن هم هست فایده ندارد، اما این کار همه را راه می اندازد حتی دزد و جنایتکار و قمار باز و عرق خور همه با یک پیراهن مشکی و یک زنجیر راه می افتند، محرم که تمام می شود در تور امام حسین (علیه السلام) میافتند، توبه می کنند و نماز و روزه و همه چیز را شروع می کنند. دوباره سال آینده می چرخد. کسانی که تازه شدند در تور میافتند ان شاء الله و این ادامه دارد. لذا بر ماست که این را حفظ کنیم.
این که بعد از منبرها روضه می خوانند نکته اش همین است، این باید حفظ شود، این که حفظ شود توده عوام و بی سوادها هم این را دارند. دوباره سال بعد هم سیاهی بالا برود می آیند. فرد خسته هم نمی شود هر چه سنش بالا می رود علاقه بیشتر پیدا می کند و می گوید من دارم می روم اوضاعم خراب است حضرت شفیع ما شود و بازار گرم می شود. این را باید محکم نگه داشت.
سوال 2: چه عاملی باعث شد که حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) توسط شیعیانش به شهادت برسد؟
جواب: کدام شیعه ایشان را کشت؟ چرا نسنجیده حرف زدی؟ دشمن می کشد، شیعه که نمی کشد. امام حسین (علیه السلام) عمداً کوفه را انتخاب کرد، چون یگانه شهری که شیعه نشین بود کوفه بود، همه شهرها سنی بودند. عمداً اینجا آمد. اگر همان مدینه قیام می کرد کشته می شد مثل ائمه بقیع علیهم السلام می شد، دست وهابی ها می افتاد و از کار می افتاد. عمداً آنجا آمد، با تمام اوضاع خودش را به آنجا رساند و همانجا توقف کرد. شیعه هم ایشان را نکشت، دشمنان کشتند. آن ها کوفه را چون شیعه نشین بود بستند، اجازه ندادند کسی بیرون بیاید، می دانستند که اگر بیرون بیایند کمک می کنند جنگ طول می کشد لذا راه ها بستند و نگذاشتند کسی بیاید، فقط حبیب بن مظاهر با یک غلام و مسلم ابن عوسجه و دو سه نفر بیشتر نتوانستند بیایند. راه را بستند. بنابراین آن ها از شام آمدند و کشتند.
سوال 3: این سی هزاری نفری که جمعیت لشکر بود ظاهراً چهار هزار تا را عمرسعد از کوفه آورده بود، آیا این نقل ها اشتباه است؟
جواب: نه، شهر کوفه همه اش شیعه نبود، کوفه سنی هم داشت. حاکمش سنی بود. اعوان و انصارش سنی بودند. اما اجمالاً شیعه نشین بود، اما آن ها هم بودند دیگر.
سوال 4: یعنی طوری بود که چند هزار تا هم از غیرشیعه داشته باشد؟
جواب: به هر حال از شام هم نیرو آوردند. شامی ها دشمن بودند، جدی می جنگیدند، ولی آن ها ممکن بود جدی نجنگند، چون قبول داشتند. این ها دلشان با امام حسین (علیه السلام) بود امّا شمشیرشان با آن ها بود.
سوال 5: این روایت که از حضرت سجاد (علیه السلام) نقل شده که درباره قاتلین فرمودند:«کلٌ یتقرّبون الی الله بدمه»[1]، اگر درست یادم باشد، این هم احتمال دارد؟
جواب: آن ها اهل تقرّب و این حرف ها نبودند، شتر را با بارش می خوردند. این ها درست نیست. (بنی امیّه) پول می دادند دیگر. با پول آمدند.
سوال 6: علت این همه قساوت دشمنان اهل بیت علیهم السلام در مورد خاندان پیامبراکرم صلی الله علیه و آله چیست؟ در حالی که در جنگ های دیگر حتی با کفّار روم و ایران و غیره چنین قساوتی را از خودشان نشان ندادند؟
جواب: چون در اول ظهور اسلام پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله با عرب ها جنگید، و از آن ها کشت، البته خود پیامبراکرم صلی الله علیه و آله آدم نمی کشت، چون عرب ها کینه توز بودند، اگر از یک قبیله یک نفر را میکشت هیچ کدام ایمان نمی آوردند، لذا ایشان دست خود را بست و شمشیر را به امیرالمؤمنین (علیه السلام) داد، او می کشت، راه دیگری هم نبود. اگر شمشیر نبود آن ها پیامبر را کشته بودند، چون خدا امیرالمؤمنین (علیه السلام) را برای همین ساخت، او شمشیر پیامبر بود، خدیجه سلام الله علیها مال داشت خرج کرد، امیرالمؤمنین (علیه السلام) هم شمشیر، لذا بنی امیّه با علی (علیه السلام) دشمن شدند، به خصوص حضرت امیر (علیه السلام) در جنگ بدر خیلی از دانه درشت های بنی امیّه را کشت، از بت پرستهایی که مسلمانان (در جنگ بدر) کشتند نصف آن ها را امیرالمؤمنین (علیه السلام) به تنهایی کشت، باقی را دیگر مسلمانان کشتند، لذا با ایشان دشمن بودند. تا پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله زنده بود کاری نمی توانستند بکنند، منتظر بودند تا پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله برود همه از اسلام برگردند، چون در فتح مکه مردم از ترس شمشیر گفتند: « اشهد ان لا اله الا الله» ولی دلشان نگفت. در نهج البلاغه حضرت امیر (علیه السلام) فرمودند: مردم از اسلام برگشتند و این خطرش خیلی بیشتر از امامت من بود، فرمودند: من امامت را رها کردم سراغ این ها آمدم، اگر ایشان نبود باز کار درست نمی شد، آنجا هم دید اسلام دارد از بین می رود، کمک کرد تا آن ها از بین رفتند، بنابراین با ایشان و نسل ایشان دشمن شدند، چون یک نفر بیشتر نبود، او را کشتند و شهید کردند اما درست نشد، بچه هایش را هم کشتند، نکته اش این بود.
سوال 7: برای افزایش معرفت نسبت به حضرت اباعبدالله (علیه السلام) چه کنیم؟
جواب: باید از بالا باید شروع کنیم، همه این ها یک جور هستند، اگر گناه نکنی معرفتت به خدا و پیغمبر و امام بیشتر و بیشتر می شود.
سوال 8: نیّت ما از هیأت رفتن چه چیزی باشد؟
جواب: اقامه عزای امام حسین (علیه السلام) ، هر جا که چادر و پرچم عزا زدند و نیتشان این است که می خواهند اقامه عزا بکنند، جای خوبی است. اما خدای نکرده یک وقت بچه بازی و مانند این ها نباشد. نیت عزاداری باشد، نه این که طبل و سنج و ارکستر بزنند، بلکه جمع شوند دور هم برای مصیبت امام حسین (علیه السلام) گریه و عزاداری کنند، منظور این است، این خیلی خوب است.
سوال 9: آیا مهم است که مداح آن خوب می خواند؟ یعنی در انتخاب هیأت می تواند مؤثر باشد؟
جواب: بله، اگر در هیأت از آن آوازها بخوانند باید بروی ارکستر بیاوری، ارگ بزنی، این ها به درد امام حسین (علیه السلام) نمی خورد، باید یک جوری بخواند که ایجاد حزن بکند نه آنکه دلنگ دلنگ بکند حواس شما را پرت کند آن وقت اثر عزاداری را خراب می کند. لذا کار خوبی کردند که این شیپور و امثال اینها را کم کم محدود کردند، مردم عَلَم بلند می کردند مبتلا به فتق می شدند، باید ایجاد حزن کرد این را همه گفته اند نه چیزهای دیگر. آن عکس هایی که می گذاشتند اینها پیله هایی بود که بسته شده بود، صافش همان اقامه عزا با گریه کردن است.
سوال 10: سینه هم بزنند؟
جواب: سینه زدن هم عیب ندارد، اما لخت نشوند و در خیابان بیایند، زن ها را دنبال خودشان راه بیندازند. این درست نیست.
سوال 11: اگر در موقع روضه خواندن گریه مان نمی گیرد چه کار کنیم؟
جواب:عیب ندارد، مثل آن هایی که گریه می کنند خودت را شبیه آنها بکن، اظهار تأثّر بکنی شریک هستی[2]، بعضی ها غدّه های اشکیشان از نظر فیزیکی خراب می شود، عیب ندارد، آب در آن غدّه ها نیست هر چه هم فشار می آورند نمی شود که اشک بیاید، تشبّه به باکی ها کافی است.
سوال 12: این نشانه قساوت قلب نیست؟
جواب: نه، همیشه اینگونه نیست.
سوال 13: آیا گریه به خودی خود برای رشد ایمان موضوعیت دارد؟
جواب: سبب ارزانی است، همه هم دارند، بهترین راه است.
سوال 14: صفت کثیرالبکاء یعنی چه؟
جواب: زیاد گریه می کردند، یا در مصائب امام حسین (علیه السلام) یا در پیشگاه خدا.
سوال 15: بعضی وقت ها که داخل مجالس روضه یا مسجد یا سخنرانی هستیم حالتی خوبی داریم وتصمیم های خیلی خوبی می گیریم مثلاً دیگر کار بد نکنیم امّا بعد که آدم کم کم می آید در دنیا و زندگی و خرید و فروش این حالت کم می شود و اصلاً آدم سرد می شود و انگار نه انگار مسجدی رفته، روضه ای رفته، همان زندگی عادی اش را می کند که در بینش گناه هم صورت می گیرد، چه کار کنیم آن حالت داخل مسجد حفظ شود و بیرون هم آن حالت را داشته باشیم؟
جواب: این ها مال ضعف ایمان است، علامت ضعف ایمان است که انسان وقتی پای موعظه می نشیند حالش خوب می شود و گناه نمی کند. بعد کم کم حرارتش کم می شود مشغول گناه هم می شود، اگر در اثر ترک گناه ایمان را تقویت کنیم این مشکل حل می شود.
سوال16: واقعه عاشورا در چه فصلی از سال بود؟
جواب: در آن مکانی که اتفاق افتاد فصل هایش همیشه تابستان است، زمستان ندارد.
*********************************
منبع: برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله خوشوقت (ره)
*********************************
پی نوشت ها:
[1] - چنین روایتی در منابع روایی موجود نیست.
[2] - عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أَنْشَدَ فِی الْحُسَیْنِ بَیْتاً مِنَ الشِّعْرِ فَبَکَى وَ أَبْکَى عَشَرَه فَلَهُ وَ لَهُمُ الْجَنَّه- وَ مَنْ أَنْشَدَ فِی الْحُسَیْنِ بَیْتاً فَبَکَى وَ أَبْکَى تِسْعَه فَلَهُ وَ لَهُمُ الْجَنَّه فَلَمْ یَزَلْ حَتَّى قَالَ مَنْ أَنْشَدَ فِی الْحُسَیْنِ بَیْتاً فَبَکَى وَ أَظُنُّهُ قَالَ أَوْ تَبَاکَى فَلَهُ الْجَنَّه. (وسائل الشیعه ج14 ص596)
افزودن دیدگاه جدید