تحلیل پدیده تکنولوژی / رابطه دین و تكنولوژی و تحلیل ریشه آن/بخش اول
گفتار زیر مقاله ای است که از مباحث حجت الاسلام و المسلمین میرباقری درباره تکنولوژی و جایگاه آن و بررسی ریشه های استفاده شده است. در واقع كاروان عظیم پیشرفت، تمدن و تكنولوژی در راستای تحقق وصول به رفاه، آسایش و آرامش فردی و اجتماعی با شتابی روزافزون در حركت است. با نگاهی گذرا به ابداعات، اختراعات و اكتشافات بشر در گستره های گوناگون می بینیم كه انسان توانسته است با نیروی عظیم خلاق و كاوشگر خود مجهولات بسیاری را حل کند. گرچه باید اعتراف كرد كه هنوز مجهولات فراوانی در پیش روی اوست كه سزاوار است به معلوم تبدیل شود. مباحث این نوشتار در مقام پاسخگویی به پرسش هایی است كه پیرامون رابطه دین و تكنولوژی مطرح می شود. آیا مطلقاً دین تكنولوژی را تأیید می كند و با آن سازگار است و یا مطلقاً ناسازگار است؟ و یا در مواردی با یكدیگر سازگار و در جاهایی همدیگر را نفی می كنند؟
در ابتدا باید بیان کرد که سؤال اصلی مورد بحث این است كه آیا دین اقتضاء خاصی نسبت به تكنولوژی دارد یا به عكس؟ آیا تكنولوژی، دین و فرهنگ خاصی را همراه می آورد؟ نخست لازم است یادآور شوم كه همه ما اكنون با امری جدی به نام تكنولوژی مدرن رو به رو هستیم، كه تمام عرصه ها و اوقات زندگی انسان را تحت تاثیر قرار داده است. كم تر عرصه ای از زندگی انسان است كه در آن آثار فن آوری جدید به چشم نخورد. پدیده ای كه با آن مواجه هستیم، مدعی است كه آینده نویدبخشی را برای بشر پیش بینی و تامین می كند. بشر با گسترش فنون مختلف به اصطلاح مدرن توانسته است به تولید طبیعت جدید از طریق شیمی حیات دست یافته و تكنولوژی حیات، بیوشیمی و بیوتكنولوژی و مانند این ها طبیعت ها، انرژی ها و محصولات جدیدی را در اختیار بشر قرار دهد. انرژی هایی كه قبلا شناخته شده نبود و توانسته است محصولات جدیدی را تولید كند. گاهی سرعت تولید مواد جدید به حدی زیاد است، كه در هر روز قریب به هزار نوع ماده جدید تولید می شود. این پدیده نو توانسته است با ایجاد ابزار جدید، توسعه ارتباطات و ارتباطات الكترونیكی را در دنیای جدید سامان دهی نموده و تصرفات فراوانی كه با آن روبه رو هستیم؛ به همراه آورد. این تكنولوژی با عرصه ها و ساحت های گسترده ای كه دارد، زمینه های مختلف را تحت تأثیر قرار داده است؛ از جمله ایجاد و پردازش در اطلاعات و نظام اطلاعات جدید و امثال این ها، مدعی است كه برای آینده بشر می تواند امنیت و رفاه و آزادی بیشتر را به ارمغان آورد و آن دغدغه های قدیمی و كهن بشر را مرتفع كند. به طور طبیعی می بایستی اندیشمندان و متفكرین دنیای اسلام موضع خویش را با این تكنولوژی مدرن روشن كرده و توضیح دهند كه آیا این تكنولوژی و ره آورد جدید بشری را به رسمیت می شناسند، یا خیر؟ آیا تعارض بین این تكنولوژی و فن آوری های جدید و دین وجود ندارد؟ و سؤال های فراوان دیگری كه پیش روی متفكرین دنیای اسلام است؛ كه به ناچار می بایست به این سؤال ها پاسخ روشنی بدهیم. البته معنی این كه ما ناچار هستیم كه نسبت خودمان و اسلام را با دنیای مدرن و از جمله تكنولوژی و فن آوری های مدرن ترسیم و روشن كنیم، فقط از این زاویه نیست؛ كه این دنیای مدرن در حال جهان گشایی است و به جغرافیای دنیای اسلام هجوم آورده است؛ بلكه از این جهت است؛ كه ما مدعی یك تمدن جدید هستیم؛ و در این تمدن جدید باید نسبت خودمان را با این محصولات بشری به روشنی تبیین كنیم. بنابراین تحلیل تكنولوژی مدرن و شناخت و تبیین نسبت آن با تمدنی كه ما مدعی آن هستیم، یك ضرورت برای ما در مسیر دست یابی به تمدن جدید است. آیا تمدنی كه ما مدعی آن هستیم همین فنون مورد استفاده بشر است و تنها مسیر استفاده آن تغییر می كند، یا این فنون و تكنیك های جدید، ابزار دست یابی به تمدن دینی نیستند؟ آیا می خواهیم، آنها را به طور كلی از عرصه حیات بشر حذف كنیم، یا می خواهیم از بین آن ها متناسب با شرایط فرهنگی و اقلیمی خودمان گزینش كنیم و به طور كلی این تكنولوژی را در یك تكنولوژی جدید منحل و تبدیل كنیم؟ پاسخ به مجموعه این سؤالات نه از موضع ضعف بلكه به خاطر این رویكرد است، كه ما مدعی یك تمدن جدید هستیم و این تمدن جدید یكی از موضوعات جدی ای كه باید حل و فصل كند و از برخورد ابهام آمیز با آن اجتناب كند؛ همین مساله تكنولوژی و فن آوری های مدرن است. بیش از این لازم به توضیح نیست كه برای دست یابی به یك تمدن جدید ما نیاز به یك سلسله ساز و كارها و فن آوری ها داریم.
حال سؤال این است، كه آیا این فن آوری هایی كه ما در راه نیل به مقاصد و آرمان های خود به كار می گیریم، همین تكنولوژی مدرن است؛ یا چیز دیگری است؟ آیا این تكنولوژی مدرن اصولا بار ارزشی و فرهنگ خاصی را به همراه دارد یا نه ضرورتاً حامل یك فرهنگ خاصی نیست و می توان همین تكنولوژی را در فرهنگ های مختلف به كار گرفت بدون این كه تاثیر منفی بر آن فرهنگ ها داشته باشد؟ برای تبیین موضع ضروری است كه هم تكنولوژی و هم دین را تعریف نموده و بشناسیم؛ تا بگوئیم تعامل بین دین و تكنولوژی چگونه برقرار می شود. بدون تبیین منظور از این دو تعریف، نسبت بین این دو مقوله ممكن نیست. در واقع بسیاری از اختلاف نظرهایی كه در پاسخ به این مسأله كه موضع دین نسبت به تكنولوژی چیست؟ ناشی از اختلاف نظر در فهم و تبیین دین و تكنولوژی است. بنابراین به طور مختصر نگاه خود را نسبت به این دو مقوله تبیین می كنیم.
نگاه به دین
در نگاه به دین گاهی دین را به یك سلسله اعتقادات و دستورات اخلاقی و یك سلسله احكام تفسیر می كنید. و به ویژه در توضیح چارچوبه این اخلاق و اعتقادات و احكام هم به معارف دینی موجود بسنده می كنید. یعنی دین را به اخلاق، اعتقادات و احكام فقهی خلاصه می كنید این یك نگاه نسبت به دین است. نگاه دیگر نسبت به دین این است كه حتی از این هم دین را حداقل تر كنید. و معتقد باشید، كه آنچه در عرصه معارف دینی ما موجود است ضرورتاً تمامی آن مربوط و منسوب به دین نیست. بلكه بسیاری از آموزه هایی كه در معارف دینی ما موجود هستند، جزو اجزاء ذاتی دین نیستند. اجزاء ذاتی دین بسیار محدودتر از همین معارف و آموزه هایی است، كه در حوزه های معرفت دینی تبیین شده است. لذا به یك دین حداقلی محض می رسیم؛ دینی كه هم در عرصه اعتقادات و هم در عرصه اخلاق حداقلی است هم چنانكه برخی مدعی آن هستند. نگاه دیگر هم در باب دین هست و آن این كه دین را طریق جریان سرپرستی خدای متعال در مسیر تكامل بشر و تاریخ بشری و ابزار سرپرستی تكامل بشر درهمه عرصه های حیات بدانیم. با این دیدگاه دین ابزار جریان هدایت الهی برای سرپرستی بشر به سمت قرب و ابزار هدایت بشر به سمت تكامل و توسعه قرب و تكامل بندگی خدای متعال است. بنابراین دین صرفاً یك سلسله اعتقادات، احكام واخلاق نیست و تنها عرصه حیات فردی انسان را پوشش نمی دهد بلكه همه عرصه های حیات انسان را درمسیر قرب خدای متعال سرپرستی می كند. به تعبیر دیگر دین به مجاری ولایت و ربوبیت خدای متعال بر حیات بشر تبیین وتفسیر می شود كه طبیعی است اخلاق، اعتقادات و رفتار انسان را در همه عرصه های حیات انسانی اعم ازفردی و جمعی تحت تدبیر و پوشش قرار می دهد. اگر دین را از منظر بالا نگاه كنیم و در قوس نزول مورد توجه قراردهیم جریان ولایت الهی درهمه عرصه های حیات می خواهد بشر را به سمت توسعه بندگی خدای متعالی سرپرستی كند؛ تا جایی كه «حتی تكون اعمالی و اورادی كلها ورداً واحداً و حالی فی خدمتك سرمدا»
اگر قرار است، جریان توحید و پرستش، خضوع، خشوع و تذلل فقط برای خدای متعال در همه عرصه های زندگی بشر جاری شود؛ طبیعی است مناسكی برای بندگی درعرصه های مختلف حیات اجتماعی، فردی، عرصه روح و روان، ذهن و اندیشه و رفتار عینی انسان تبیین شود، كه در این صورت همه تحت ولایت و سرپرستی دین قرار می گیرند. اگر از منظر خودمان یعنی درقوس صعود به دین نظر افكنیم دینداری ما تولی به ولایت الهیه درهمه عرصه های حیات است. دین جریان ولایت و تولی است. باطن دین چیزی جز جریان ولایت الهیه نیست. آداب فقهی و احكام و مناسك اخلاقی، و عملی و حتی اعتقادات، مناسك جریان ولایت خدا درعرصه حیات انسان هستند. دین با این نگاه یك مفهومی وسیع تر از صرف اخلاق، اعتقادات و احكام پیدا می كند، آن هم اخلاق و اعتقادات و احكام در عرصه حیات فردی انسان.
نگاه به تكنولوژی
نگاه به تكنولوژی را هم یك بار فقط به عنوان ابزار تولید محصول خاص تعریف می كنید؛ ابزاری كه منابع را به یك محصول خاص تبدیل می كند؛ مثل تكنولوژی كه به وسیله آن اتومبیل، صنایع و محصولات الكترونیكی جدید تولید می شود به این تكنولوژی می گویند. یعنی تكنولوژی را به ماشین آلات تفسیر می كنید. این یك نگاه به تكنولوژی است. كه بگوییم تكنولوژی یك سلسله ماشین آلاتی هستند؛ كه وسیله تبدیل منابع به یك محصول خاص هستند. مثلا ماشین لباسشویی تولید می كنند محصولات ماشینی كه مورد نیاز بشر امروز است و درزندگی بشر امروز به كار می آید، را تولید می كنند. این یك معنای از تكنولوژی است واین یك منزلت از تكنولوژی هم هست. یك بخش از فن آوری هایی كه باید موضوع بحث و مورد توجه قرارگیرد و نسبت آن با دین تبیین بشود همین ماشین آلات مدرن هستند و محصولات صنعتی مدرن را تولید می كنند، باید روشن شود كه این ها چه نسبتی با دین دارند؟ و هم چنین محصولاتی صنعتی جدید، محصولات ماشینی جدید، چه نسبتی با دین برقرار می كنند؟ این یك بخش و یك سطح از تكنولوژی است، ولی تكنولوژی دراین خلاصه نمی شود هم چنان كه در ادبیات علمی معاصر هم تكنولوژی را فقط به این معنا به كار نمی برند. تكنولوژی دو سطح دیگر هم دارد: یك سطح از تكنولوژی ابزار طراحی و مهندسی است. كه تولید محصول خاص را طراحی و مهندسی می كند؛ یعنی طراحی تكنولوژی به مفهوم مهندسی طرح و طراحی كردن تكنولوژی به معنی ماشین آلات صنعتی منزلت دیگری از تكنولوژی است.
كنولوژی به این معنا یك نرم افزار است. صرفاً سخت افزار نیست. این هم منزلتی از منزلت تكنولوژی است كه در اصطلاح امروز جزو تكنولوژی و فن آوری و فنون عملی كه درزندگی بشر جاری می شوند به حساب می آید دایره این فن آوری یك مقدار وسیع تر از تكنولوژی به مفهوم قبل است. درتكنولوژی به مفهوم قبل شما ماشین آلاتی دارید؛ كه منابع خاصی را صرفاً به یك محصول خاص تبدیل می كنند. فرض كنید كارخانه ای دارید كه كارخانه تولید تلفن همراه است و كارخانه دیگری كه كارخانه تولید ماشین لباسشویی است. این كارخانه و این سخت افزاری به راحتی نمی تواند محصول دیگری را تولید كند. ابزاری برای تولید محصول خاص و تبدیل منابع خاص به یك محصول خاص است ولی دامنه مهندسی طرح از این وسیع تر است. یك نرم افزاری است كه درطراحی های گوناگون به كار می آید. یك مقدار انعطاف پذیری وسیع تر و گسترده تری دارد.
از این مرحله بالاتر ابزار تولید این نرم افزار است. یعنی شما طراحی و مهندسی طرح دارید، خود این مهندسی طرح تابع روشی كه از آن روش تولید معادلات و علوم كاربردی است. تولید می شود خود آن روشی كه روش تولید معادله و علوم كاربردی است. آن هم بخشی از فن آوری و تكنولوژی جدید. بلكه تكنولوژی اساسی و محوری است. فن آوری اساسی است كه حاكم بر مهندسی طرح و طبیعتاً حاكم برماشین آلات و محصولات آن هاست. یعنی مجموعه محصولات صنعتی مدرن كه در زندگی بشر به كار می آید و حتی خدمات رسانی مدرن تابع مهندسی طرح ها و مهندسی طرح ها تابع روش تولید معادلات و روش تولید این مهندسی هستند. آن روش ها هم جزو فنون و تكنولوژی به حساب می آیند به این معنا تكنولوژی مفهوم عامی پیدا كرده و مجموع فنون عملی را تحت پوشش قرار می دهد. آن اصطلاحی هم كه اكنون درباب تكنولوژی به كار می رود معمولا همین معنای عام را درنظر دارد.
مراد ازتكنولوژی فقط ناظر بر ماشین آلاتی كه ابزار تولید محصول خاص هستند و منابع و مواد اولیه ای را به یك محصول خاص تبدیل می كنند، نیست؛ بلكه مجموع فن آوری هایی كه درتولید خدمات و كالا به كار می روند و بالاتر، فن آوری هایی كه در مهندسی طرح اعمال می شوند و بلكه مجموع فن آوری هایی كه خود توسعه مهندسی طرح و توسعه معادلات و علوم كاربردی به وسیله آن ها اتفاق می افتد به نام تكنولوژی نامیده می شوند، كه در این اصطلاح بین تكنولوژی و علم ارتباطی تنگاتنگ برقرار می شود. اگر شما تكنولوژی را به این معنا تعریف كنید و دین را با آن نگاه عام و جامع بنگرید؛ طبیعی است، كه نوع ارتباطی كه بین تكنولوژی و دین تعریف می كنید با نگاه حداقلی به دین و محدود كردن تكنولوژی صرفا به ماشین آلات، كاملا متفاوت است. ماشین آلات صنعتی كه تولید یك سلسله كالاهای صنعتی می كنند. این نگاه ها كاملا بر موضع گیری و موقفی كه ما تبیین می كنیم، تأثیرگذار است. بر این اساس اگر تكنولوژی را شامل این سه سطح ببینید و برای دین هم یك مفهوم عام تبیین كنید طبیعی است، بین این دو تعاملی ضروری و جدی برقرار می شود؛ یعنی بی تردید بین دین و تكنولوژی ارتباط قطعی و جدی برقرار می شود. لذا نمی توان گفت دین ارتباطی با تكنولوژی ندارد و یا تكنولوژی ارتباطی با دین ندارد. تكنولوژی می خواهد مجموع فنون عملی ای را كه زندگی عملی انسان را تبیین و سازوكار زندگی عملی انسان را هدایت و رهبری می كند؛ فرا بگیرد و دین هم برای همین كار آمده است. دین را شما به یك معنویت مبهم تعریف نمی كنید. دین را صرفا به یك معرفت دینی محدود، تبیین نمی كنید بلكه دین را جریان ولایت الهیه می دانید؛ كه همه عرصه های حیات را تحت پوشش قرار می دهد و می خواهد همه عرصه های حیات را در مسیر قرب و بندگی خدای متعال سازماندهی كند و تكنولوژی هم مجموعه فنون عملی است كه می خواهد همه عرصه های حیات بشر را تحت پوشش قرار داده و سازماندهی كند. با این نگاه تعامل جدی بین دین و تكنولوژی پیدا می شود كه باید توضیح دهیم كه این تعامل چیست؟
افزودن دیدگاه جدید