تولد شاعر و نویسنده ایالات متحده آلمانی؛ ویلهلم کلایست(1777میلادی)
ویلهِلْمْ هاینْریشْ فُن کلایسْتْ(Heinrich Wilhelm von Kleist)، شاعر و نویسنده معروف آلمانی در 18 اکتبر سال 1777میلادی، در فرانْکفورت آلمان به دنیا آمد. وی در جوانی وارد مدرسه نظام شد و مدتی نیز در رشته فلسفه تاریخ به تحصیل پرداخت اما هر دو را نیمه کاره رها کرد و از این زمان به بعد، یک زندگی توام با آوارگی را در پیش گرفت. ویلهلم کلایسْتْ در جوانی به پاریس رفت و در آن جا به فکر بروز استعداد و قریحه خویش افتاد از این رو از آغاز قرن نوزدهم به نویسندگی روی آورد و با نوشتن نمایش نامه خانواده شروفِنِشتاینْ، سال های درخشان حیات ادبی خود را آغاز کرد. این نمایش نامه که یک تراژدی غم انگیز است، انسان را گرفتار و محبوس در دست تقدیر ترسیم می کند که گریز از آن عملی نیست. در واقع، وسوسه های اساسی که در وجود کلایست پنهان مانده بود، به صورت آثار نمایشی و با قدرتی غیر ارادی تجلی کرد که موضوع عدم اعتماد و بیماری روح در آن منعکس می گردید. ویلهلم کلایست هم چنین مجموعه آثارش را در سال 1810میلادی، به چاپ رسانید که شامل داستان های مشهور او بود. آثار این نمایش نامه نویس و شاعر آلمانی در ادبیات رمانتیک آلمان مقام شامخی دارد. آثار او نمونه ای از کوشش های نویسنده ای خوش قریحه است که برای فرار از هرج و مرج ابهام آمیز هستی و رسیدن به وضوح و روشنی تلاش می کند. کلایست نیز مانند بسیاری از نویسندگان آن عصر سعی داشت آثاری درباره زندگی مردان شجاع و فداکار به رشته تحریر درآورد تا بدین وسیله الگوهایى جهت روحیه افراد کشورش ترسیم نماید و روح قهرمانی را در مردم برانگیزد. ویلهلم کلایست از نمایش نامه نویسان کم نظیری است که می توان او را به طور قاطع با ویلیام شکسپیر، نمایش نامه نویس شهیر انگلیسی سنجید. داستان های کوتاه او در تاریخ ادبیات آلمان، در قرن نوزدهم مقامی والا و ممتاز دارد که به رغم همه کوشش هایى که نویسندگان دیگر در تقلید از سبک او به کار برده اند، بی همتا مانده است. به طور کلی زندگی ویلهلم کلایست، مملو از یأس، تشویق و آشفتگی های درونی بوده است و او بارها در آثار خود، تلاش بشر و اعمال پاک و روشن آدمی را بی نتیجه دانسته است چرا که انسان، خود تحت تاثیرِ قدرتی ناپیدا می باشد. از ویلهلم کلایست نمایش نامه های متعددی بر جای مانده که داستان های کوتاه، پنتِه زیلئا، جنگ هرمان، کوزه شکسته و شاهزاده هامبورگ از آن جمله است. نام کلایسک با نهضت ادبی رمانتیسم پیوند خورده است. در این مکتب ادبی، احساسات بر عقل ترجیح داده می شد. بنابراین دارای جلوه های منفی نیز بود؛ حسّ درماندگی و ناسازگاری با محیط، رنج و پریشانی ناشی از مواجهه با مادیت جهان و سرسختی جهان مادی در برابر احساساتِ رقیق، بسیاری از رمانتیک ها که قادر به برقراری سازشی در میان واقعیت و ذهنیت نشدند را به خودکشی وادار می نمود. آنها در میان امرِ واقع و امرِ آرمانی قرار گرفته و در نتیجه این کشمکش، دچار درماندگی می شدند. ویلهلم کلایست نیز سرانجام در نوامبر 1811میلادی، در 35 سالگی بر اثر مشکلات و آشفتگی های روحی و عصبی خودکشی کرد.
افزودن دیدگاه جدید