محاسبه نفس، راهی برای نجات
هر انسان عاقلی برای موفقیت در کارهایش، هر از چندی، کارهای خود را بررسی می کند تا اگر کم و کاستی و اشتباهی در اموراتش مشاهده می کند، آنها را جبران کند. یک انسان مسلمان نیز به طریق اولی باید کارهای خود را مورد نقد و بررسی قرار دهد، و برای سربلند شدن در آن دنیا تلاش کند. امام سجاد(علیه السلام) در حدیثی کاربردی، نجات انسان مومن را در نقد کردن اشتباهات خود می داند: «ثَلاثٌ مُنْجِیاتٌ لِلْمُؤْمِن:.. وَ طُولُ الْبُكأ عَلی خَطیئَتِهِ؛ سه چیز موجب نجات انسان مومن خواهد بود:... و بسیار گریستن بر اشتباهاتش.»[1] طبعا وقتی انسانی(علی الخصوص مسلمان) بر اشتباهات خود گریه کرده و حسرت می خورد، در پی جبران کار خود بر می آید؛ و گرنه اگر صرف حسرت خوردن بر اشتباهات باشد، اما برای جبران اشتباهات خود برنامه ای نداشته باشد، نتیجه قابل قبولی نخواهد گرفت.
عزم مومن بر جبران مافات
امام موسی کاظم(علیه السلام) می فرماید: «لَیسَ مِنّا مَنْ لَمْ یحاسِبْ نَفْسَهُ فی كُلِّ یوْم فَإِنْ عَمِلَ حَسَنـًا اسْتَزادَ اللّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَیئًا اسْتَغْفَرَ اللّهَ مِنْهُ وَ تابَ إِلَیهِ؛ از ما نیست كسی كه هر روز حساب خود را نكند، پس اگر كار نیكی كرده است از خدا زیادی آن را بخواهد، و اگر در آن كار بدی كرده، ازخدا آمرزش طلب نموده و به سوی او توبه نماید.»[2] در این حدیث، یک راهکار برای جبران اشتباهات بیان شده است وآن، داشتن عزم برای بازگشت بسوی خداست؛ وگرنه انسان در دین خود، توفیقی بدست نیاورده و ایام عمر او یکسان خواهد بود. امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «مَنِ اسْتِوی یوْماهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ، وَ مَنْ كانَ آخِرُ یوْمَیهِ شَرَّهُما فَهُوَ مَلْعُونٌ وَ مَنْ لَمْ یعْرِفِ الزِّیادَةَ فی نَفْسِهِ فَهُوَ فی نُقْصان، وَ مَنْ كانَ إِلَی النُّقْصانِ فَالْمَوْتُ خَیرٌ لَهُ مِنَ الْحَیاةِ؛ كسی كه دو روزش مساوی باشد، مغبون است، و كسی كه دومین روزش، بدتر از روز اوّلش باشد ملعون است، و كسی كه در خودش افزایش نبیند در نقصان است، و كسی كه در نقصان است مرگ برای او بهتر از زندگی است.»[3] خدا نکند که ما اینگونه باشیم.
تذکر مهم: این حدیث فوق، یکسان بودن عمر آدمی را از لحاظ معرفت و معنویت، مورد توجه قرار داده است، و منکر این نیست که انسانی از لحاظ مادیات و ظواهر دنیوی، ممکن است هر روز بیشتر از دیروز، رشد کند. در این میان انسان عاقلِ مسلمان می داند که پیشرفت در امورات دنیوی، اگر همراه با پیشرفت در معرفت و معنویت نباشد، حاصل چندانی نخواهد داشت. زیرا که اصل، جهان آخرت است و این دنیا چندان اعتباری ندارد. «وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُون؛ و زندگى دنيا [بدون ايمان و عمل صالح] بازى و سرگرمى است، و يقينا سراى آخرت براى آنان كه همواره پرهيزكارى مى كنند، بهتر است. آيا نمى انديشيد؟»[4] نکته ای که در این آیه به آن اشاره شده، تاکید بر تقوا و تعقل است. بودن این دو صفت برای موضوع بحث ما خیلی کاربردی است.
یک مثال برای تقریب به ذهن: هر انسان عاقلی(مثلا یک کاسب) طبعا برای پیشرفت در امورات دنیوی خود، برنامه ریزی کرده و تمام سعی خود را برای جبران اشتباهات گذشته به کار می گیرد؛ اگر این انسان به تقوای الهی مجهز باشد، می داند که باید برای آخرت خود که مهم تر و حیاتی تر است، بیشتر از امورات دنیا، برنامه ریزی کند و اشتباهات و گناهان خود را جبران نماید.
سخن آخر
بنابر حدیث امام چهارم، مومن برای نجات در آن دنیا باید برای جبران گناهان و اشتباهات خود، برنامه ریزی کند. برنامه ریزی یک مومن برای جبران اشتباهات خود این است که عزم خود را برای بازگشت مجدد به سوی خدا مهیا کند.
پی نوشت:
1ــ بحارالا نوار: ج 75، ص 140.
2ــ إرشاد القلوب ،ترجمه سلگى ، ج1 ، ص 474.
3ـــ الحياة / ترجمه احمد آرام، ج1 ، ص 528.
4ـــ آیه 32 انعام.
افزودن دیدگاه جدید