تربیت جنسی ؛ چرایی و چیستی
چیستی تربیت جنسی
تربیت، شاخه ای از علوم تجربی است که به مجموعه عادت های فکری که باید کسب شود و مجموعه خصایل اخلاقی که باید رشد کند، گفته می شود. همچنین می توان تربیت را فرآیندی از آموزش و پرورش دانست که در آن می کوشند مخاطب را برای شکوفاسازی استعدادها و قابلیت های درونی اش یاری دهند.
جنسیت یا تمایل جنسی در یک معنا، فعالیتی شهوانی است که موجب جذب یک جنس در مقابل جنس دیگر می شود و به لذت یا تولید مثل می انجامد و در معنای دیگر، مفهوم زیست شناسی جنسی را در بر می گیرد.
تربیت جنسی در یک معنای فراتر از احساس جنسی، به رشد شخصیت اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی افراد نیز نظر دارد.
اهمیت و ضرورت تربیت جنسی
با توجه به اینکه انسان دارای ابعاد مختلف جسمی و روحی است، از نظر تأثیر و تأثر متقابل این ابعاد از یکدیگر، تربیت او نیز باید همه جانبه و در عین حال هماهنگ باشد، به ویژه آنکه رشد این ابعاد همراه با هم و به صورت هم زمان اتفاق نمی افتد. ازاین رو، تربیت در هر زمینه ای باید با رشد آن زمینه مناسب باشد.
از سوی دیگر، صاحب نظران و اندیشمندان تربیتی به این نتیجه رسیده اند که در دوران کودکی، پایه های اساسی ساختمان شخصیت انسان شکل می گیرد و دوره نوجوانی به بعد، زمان تثبیت شخصیت انسان است. باید متولیان امر تربیت، به ویژه والدین به این مهم توجه داشته باشند و برای تربیت فرزند خود، از کودکی سرمایه گذاری کنند. امام علی علیه السلام با توجه به همین مسئله، در وصیت خویش به فرزندش امام حسن علیه السلام می فرماید:
همانا قلب نوجوان مانند زمین خالی از کشت است که هر چه در آن بریزی، می پذیرد. ازاین رو، به تربیت و تأدیب تو اقدام کردم پیش از اینکه قلب تو سخت شود (و شخصیت تو شکل بگیرد) و فکر و اندیشه ات، (به چیزی غیر از آنچه به خیر و صلاح توست) مشغول گردد.
اگر تربیت بخواهد به صورت جامع و کامل پیاده شود، باید تربیت جنسی را به عنوان حلقه ای از حلقه های آن به شمار آورد و حتی با توجه به اینکه مسائل جنسی به صورت چشم گیری دیگر ابعاد را تحت تأثیر خود قرار می دهد، توجه به امر تربیت در این زمینه، ضروری تر به نظر می رسد.
با توجه به نقش دوران کودکی، پرداختن به این مهم در این دوران، ضروری است، به گونه ای که برخی صاحب نظران معتقدند حیات جنسی انسان از بدو تولد آغاز می شود. در دوران بلوغ که اوج شکوفایی و رشد غریزه جنسی است، تربیت جنسی بیشتر ضروری به نظر می رسد. بر خلاف تصور مردم، صاحب نظران تربیت، معتقدند مسئله بلوغ را نباید مسکوت گذاشت یا از کنار آن گذشت و نوجوان را در این زمینه به حال خود رها کرد، بلکه باید او را در جریان دگرگونی های جنسی، جسمی و روحی این دوره قرار داد. اگر مربیان و والدین از این مسئله غفلت کنند، آسیب هایی نوجوان را تهدید می کند که از آن جمله می توان موارد زیر را نام برد:
1. استفاده از کانال های اطلاعاتی آلوده در این مورد که در نتیجه ارضا نشدن حس کنجکاوی جنسی صورت می گیرد.
2. احساس گناه و خجلت از مشاهده عوارض طبیعی بلوغ که به انزوا، درون گرایی و خود ارضایی می انجامد.
3. آگاهی نداشتن از تکلیف شرعی و وظایفی که نوجوان از نظر شرعی در برابر عوارض جسمی و جنسی این دوره دارد و در نتیجه، بنیان اخلاقی و اعتقادی وی در اوان تکلیف سست می شود.
پس ضرورت دارد کسانی که به بلوغ می رسند، به وسیله افراد صلاحیت داری که مناسبات دوستانه ای هم با آنها دارند، از این مقوله ها آگاه شوند و احساس و بینش سالم و صحیحی درباره سیر طبیعی رشد خود پیدا کنند.
اهداف تربیت جنسی
1. رشد و تکامل فردی
اینکه رشد و کمال انسان در چیست، به نوع برداشت انسان از خود و جهانی که در آن زندگی می کند برمی گردد. در واقع، باید دید کدام جهان بینی بر انسان حاکم است و او هدف زندگی خود را چه می داند؟
امام علی علیه السلام فرموده است: «خدا رحمت کند کسی را که بداند از کجا آمده، در کجاست و به کجا رهسپار است.» برای یک انسان معتقد به خدا و قیامت، رسیدن به مدارج عالی معنوی و قرب الهی، کمال نهایی است، ولی اینکه آدمی چه زمانی و چگونه به کمال خود می رسد، پرسشی است که هر مکتبی به آن پاسخ داده است.
از دین اسلام و سیره نبوی و علوی استفاده می شود که رسیدن به کمال حقیقی، جز برای افرادی که همه افکار، امیال و آرزوها و گفتار و کردار خود را جهت رضایت خدا قرار می دهند، ممکن نیست؛ همان انسان هایی که با اعتقاد به شعار توحیدی: «همه از خداییم و به سوی او باز خواهیم گشت»، به رفتارهای خود جهت الهی می دهند و رضایت خدا را بر همه چیز مقدم می دارند. البته نباید فراموش کرد که صفت قرب و کمال دارای مراتب بسیار زیادی است و هرکس به همان اندازه که در مسیر آن حرکت کند، به کمال نهایی نزدیک می شود.
از یک سو، با توجه به استعداد هایی که انسان برای رسیدن به مقام عالی انسانی و قرب الهی دارد و بدون راهنما و مربی رسیدن به آن ممکن نیست، باید از تربیت مربیان آگاه و دل سوز برخوردار شود و از سوی دیگر، با توجه به مراحلی که برای رشد و تربیت مطرح است، بعضی از انواع تربیت ها از جمله تربیت جنسی و جسمی باید از دوره کودکی به بعد مورد توجه باشد. در غیر این صورت، رها کردن کودک تا دوران نوجوانی و محروم بودن از تربیت صحیح، او را از رسیدن به سعادت که هدف آفرینش انسان است، محروم می کند. امام علی علیه السلام ادب نداشتن و محرومیت از تربیت را عامل همه بدی ها می داند و می فرماید: «نداشتن ادب و تربیت سبب همه شرها است».
قلب انسان که مرکز همه نگرش ها و گرایش هاست، اگر از معارف مسائل صحیح پر نشود، خواه ناخواه جایگاه چیزهایی خواهد شد که به زیان اوست و کار تربیتی چندان اثر نخواهد داشت.
2. ایجاد نسل سالم
با توجه به اینکه مهم ترین تحولات شخصیتی در دوره کودکی و اوایل نوجوانی رخ می دهد، هرچه از عمر انسان می گذرد و او به سنین بالاتر می رسد، نقش والدین در برقراری ارتباط با فرزندان ضعیف می شود و والدین کمتر بر فرزندان تأثیر می گذارند. از آن به بعد، انسان بر اساس افکار، امیال و آنچه خود خوب می پندارد، رفتار می کند. اگر والدین توانسته باشند اهداف، افکار، ایده ها و خط مشی کودک و نوجوان را در مورد مسائل جنسی به طور مطلوب، بازسازی و نوسازی کنند و به آن جهت دهند، فرزندشان نیز به موازات خواسته های آنها عمل می کند. چنین فرزندی با چنین کار هایی که از او سرمی زند، دوست داشتنی خواهد بود؛ زیرا از استعدادها و امکانات خود برای رسیدن به اهداف عالی انسان بهره برده است و در واقع، برای رسیدن به کمال انسانی و قرب الهی گام برداشته است. (البته برای پدران و مادرانی که بخواهند فرزندشان در مسیر قرب الهی حرکت کند). در غیر این صورت، انسان مورد نفرت خواهد بود و روز به روز روابط او با والدین تیره تر خواهد شد، تا آنجا که از زندگی در خانه خسته شود و از خانه فرار کند. فرار از خانواده ها امروزه گریبان گیر بسیاری از خانواده هاست و شمار دیگری از خانواده ها را نیز تهدید می کند که مفاسد ریز و درشت فردی و اجتماعی از آن به وجود می آید. بهترین راه پیش گیری از این مسئله، تقویت روابط خانوادگی، ایمان و عمل صالح در میان خانواده ها و به ویژه در دوران کودکی است.
3. ایجاد جامعه سالم
صلاح و فساد جامعه بر اساس صلاح و فساد افراد و روابط آنها با یکدیگر شکل می گیرد. اگر همه یا بیشتر جامعه، سالم باشند و روابط آنها با یکدیگر با ارزش ها و هنجارهای جامعه منطبق باشد، به آن جامعه سالم گفته می شود. اگر همه یا بیشتر مردم در یک جامعه به فساد مبتلا باشند و هنجارها و ارزش های مقبول یک جامعه انسانی بر روابط آنها حاکم نباشد، آن جامعه نیز فاسد و آلوده خواهد بود.
یکی از مسائلی که مردم مرتبط با هم با آن روبه رو هستند، «غریزه جنسی» است. از آنجا که غریزه به صورت یک نیاز در انسان وجود دارد، باید به گونه ای صحیح آن را ارضا کرد. اگر انسان در زمینه مسائل جنسی درست تربیت نشده باشد، برای ارضای این نیاز به راه هایی کشیده می شود که هم خود او را به فساد و تباهی می اندازد و هم جامعه را از بین می برد.
از جمله انحراف هایی که افراد محروم از تربیت جنسی به آن مبتلا می شوند، زنا و لواط است که نقش مهمی در فساد و تباهی و نابودی نسل انسانی و در حقیقت، نابودی جامعه دارند.
امام علی علیه السلام می فرماید:
خداوند، ترک زنا را واجب کرد تا نسبت های میان افراد حفظ شود و ترک لواط را واجب کرد تا نسل انسان تکثیر شود.
4. عوامل زمینه ساز انحراف های جنسی
سه عامل در زمینه سازی پیدایش انحراف های جنسی مؤثر است که آنها رامی توان چنین برشمرد:
الف) ویژگی های مزاجی و اخلاقی پدر و مادر
ویژگی های مزاجی پدر و مادر بر رفتار فرزندان اثر می گذارد. اگر آنان خصوصیات اخلاقی و مزاجی نامناسبی در زمینه جنسی داشته باشند، بر فرزندانشان اثر می گذارد و زمینه ناهنجاری رفتار جنسی را به وجود می آورد. به همین دلیل، انسان با ازدواج با افراد بدنام، موافق نیست.
ب) شیر مادر
کج روی های جنسی از راه شیر نیز منتقل می شود. در روایت ها بر لزوم طهارت زنی که به بچه شیر می دهد، تأکید شده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای جلوگیری از این کج روی ها می فرماید: «فرزندانتان را از شیر بدکاره و روان پریش دور بدارید؛ زیرا شیر اثر دارد».
ج) شرایط هم بستری پدر و مادر
شرایط هم بستری پدر و مادر بر شخصیت و رفتار کودک آینده تأثیر می گذارد. آنچه هنگام انعقاد نطفه رخ می دهد، بر شکل گیری ویژگی های آتی فرزند اثر می نهد. دانش نیز بر تأثیر نامطلوب هم بستری در حال مستی و حیض بر جنین پی برده است. توجه به مستحبات و مکروهات می تواند به شکل گیری رفتار درست جنسی کمک کند. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در اندرزهایش به امام علی علیه السلام برای پرهیز از کج رفتاری فرزند به برخی مستحبات و مکروهات هنگام انعقاد نطفه اشاره می کند. از جمله در یکی از اندرزهایش می فرماید: «از سر شهوت به زنی دیگر، با همسرت مجامعت نکن»؛ یعنی افکار فرد در زمان آمیزش می تواند در آینده کودک تأثیر بگذارد.
گفتنی است عوامل زمینه ساز، آدمی را نسبت به عوامل طبیعی حساس تر و پذیراتر می کند، به گونه ای که هرچه آمادگی بیشتر باشد، حساسیت و اثرپذیری از محیط بیشتر خواهد بود. البته اگر محیط خانوادگی و محیط اجتماعی، سالم و پاک باشد، ممکن است این آمادگی از حالت کمون بیرون آید و تعدیل شود، ولی اگر در محیط، محرک های گوناگون جنسی وجود داشته باشد، فعلیت یافتن آنها به هنجارهای رفتار جنسی در فرد می انجامد.
میل جنسی وادادگی یا دلدادگی
بلوغ، مهم ترین رویداد تاریخ جنسی هر فرد در دوران نوجوانی است که اثر آن، دگرگونی های سریع و ناگهانی در رشد جسمانی، فیزیولوژیک و روانی آدمی تحقق می یابد. ظهور جوانه های بلوغ رامرحله ای از تکامل آدمی می توان انگاشت که در آن، دستگاه جنسی، نظام کلی دفع داخلی و اندام فرد بازسازی می شود. بلوغ جنسی با ترشّح غدد جنسی و ظهور ویژگی های ثانوی جنسی از قبیل: رویش موهای زائد و فعالیت غدد عرق در زیر بغل و برخی آثار اختصاصی در جنس مشخص می شود. پسران با احتلام و دختران با قاعدگی، به این مرحله از رشد، قدم می گذارند. هر چند بلوغ جنسی در دختران زودتر از پسران آغاز می شود، ولی پسران پس از بلوغ، بیشتر از دختران خواستار رسیدن به اوج لذت جنسی هستند. آنچه می توان بر آن تکیه کرد این است که میل جنسی و گرایش به لذت بردن از این غریزه فطری و خدادادی با آغاز بلوغ، در تمام دختران و پسران وجود دارد و به عنوان یکی از نیرومندترین غرایز انسان به شمار می آید، به گونه ای که نوجوان و جوان، خود را در چنگال این غریزه، بی دفاع و ناتوان می بیند و آن را خارج از اراده و اقتدار شخصی خود احساس می کند. به راستی، در برابر این «نیاز» جنسی چه باید کرد؟ دوری و پشت پا نهادن به این غریزه یا گرایش یافتن به ارضای آن / خواه به هر وسیله ممکن / یا در چارچوب بایدها و نبایدهای ترسیمی از سوی دین؟
مسیحیت، به نوعی برای سرکوب شهوت جنسی گام برداشته است و به همین دلیل، رهبانیت و دوری از زن را سفارش می کند. در این دیدگاه، ارباب کلیسا با پلید انگاشتن روابط جنسی به صورتی افراطی، به محدود کردن این امر پرداخته اند. این نگرش منفی به علاقه جنسی، در آیین های دیگر نیز به چشم می خورد، آن گونه که برتراند راسل مدعی است که «در همه آیین ها، نوعی بدبینی به علاقه جنسی وجود دارد، مگر در اسلام که هرگز آن را پلید نشمرده است.» البته چنین نگرش منفی به امیال جنسی به نوعی در میان برخی از مسلمانان نیز وجود داشت که رسول خدا صلی الله علیه و آله با نفی رهبانیت و دوری از ازدواج، در زدودن آن کوشید.
در نقطه مقابل، نظریه پردازانی چون زیگموند فروید با اصل انگاری لذت بی حد و مرز، انسان را جهت ارضای کامل جنسی با هر شکل ممکن آزاد گذارده اند. او معتقد بود که مهار غرایز و ارضا نکردن شهوت جنسی، عقده های روانی ایجاد می کند و برای آرام سازی این غریزه باید به اشباع بی حد و حصر آن پرداخت. سیمای کنونی غرب به نوعی ترسیم کننده همین دیدگاه است. گفتنی است منتقدانی همچون اریک فروم، پونگ و هورنای در برابر فروید به نقد دیدگاه وی پرداخته اند.
نوع نگاه فروید به امیال جنسی، به نوعی اسیر شدن در برابر خواست های شهوانی و دوری از سعادت و کمال است. چون امیال آدمی در مرحله معینی توقف ندارد و همواره او را به جلو می برد و به کام یابی محدود و معقول قانع نمی شود. و سرانجام آدمی را در دامی بزرگ و نابودی گرفتار می سازد. از این رو، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در برابر تسلیم شدن انسان ها به خواسته های آزادانه و حریم شکنانه جنسی ایستادگی می کرد و آنان را به تأمین و پاسخ گویی سالم به نیاز جنسی رهنمون می ساخت.
کام یابی جنسی
غریزه جنسی، اصل و واقعیت پذیرفته شده ای است که مانند تشنگی، گرسنگی و دیگر نیازها، در جهت ارضای آن، وجود آدمی را به فعالیت وامی دارد و او را برای به دست آوردن نتیجه برمی انگیزد.
برای ارضای این غریزه، شیوه های مختلفی وجود دارد. برخی از آنها مانند: ازدواج (دایم یا موقت) با طبیعت انسانی سازگار است. پاره ای دیگر با طبیعت بشر و فلسفه آفرینش این غریزه مغایر است که به آن انحراف جنسی می گویند. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ، ازدواج را وسیله ای برای کام جویی سالم جنسی و ارضای نیاز جنسی، عفت و سلامت فرد و جامعه می دانست و می فرمود:
ازدواج، بهترین وسیله برای حفظ و فروهشتن نگاه شهوانی، عفت جنسی، پاکدامنی و شرافت انسانی است.
بنابر فرمایش امیرالمؤمنین علی علیه السلام ، رسول خدا صلی الله علیه و آله این جمله را بارها تکرار می فرمود:
هر کس دوست دارد از سنت من پیروی کند، ازدواج کند؛ زیرا ازدواج از سنت من است.
کنترل جنسی
عفت و پاکدامنی عمومی به دلیل سالم سازی عرصه ها و فعالیت های اجتماعی به عنوان یکی از برترین خصلت ها به شمار آمده است. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرموده است: «نگاه شهوت آلود، بذر شهوت را در دل می افشاند».
قرآن کریم نیز به مردان و زنان مؤمن چنین توصیه می کند:
«به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاکدامنی ورزند که این برای آنان پاکیزه تر است؛ زیرا خداوند به آنچه می کنند، آگاه است و به زنان باایمان بگو دیدگان خود را از هر نامحرمی فرو بندند و پاکدامنی ورزند. (نور: 30 و 31)
منبع : پایگاه اطلاع رسانی حوزه (حوزه نت)
افزودن دیدگاه جدید