و له الحمد

و له الحمد

ترجمه : (و برای اوست حمد و ستایش، و أحدی از ممکنات را این حمد و ستایش سزا نیست.)

شرح : وجه انحصار حمد بذات مقدس احدیت برای آنست که هر موجودی از ممکنات، هر چند صاحب کمال باشد ولی فاقد کمالی دیگر است. مثلاً نبات واجد کمال قوه نامیه و جاذبه و دافعه است، ولی کمال حیوانی را ندارد، و همچنین حیوان که دارای کمال قوای ظاهری از دیدن و شنیدن و بوئیدن و چشیدن است، ولی فاقد کمال انسانی است، و قوه عاقله ندارد. و هکذا افراد انسان نسبت به یکدیگر، و حتی خود انسان نسبت به موت و حیات، ولی ذات مقدس الهی واجد جمیع کمالات است، و نقص صفتی از صفات کمال در او راه ندارد. و چون حمد و ستایش برای هر موجودی به اعتبار صفت کمال است، پس حقیقت حمد اختصاص بذات أقدس الهی دارد. و چون نقصی نسبت به او تصور نمی شود. و به لحاظ همین نکته کلمه له که جمله خبریه است، بر کلمه الحمد که مبتداء است مقدم شده، و در جای خود ثابت شده که تقدیم ما هو حقه التأخیر یفید الحصر، و در اینجا خبر مقدم بر مبتداء شده، تا افاده حصر را برساند، که جنس حمد و تمام أفراد حمد مختص به ذات الهی است.[و هر نوع کمالی در هر موجودی از موجودات عالم حتی وجودشان، از طرف فیاض علی الاصلاق که مستجمع جمیع صفات کمالیه است که بقدر استعداد و قابلیت ممکن الوجود افاضه می شود]

کلمات کلیدی: 
Share