توجّه به عللِ متوسط، عامل تأثیر

پس روشن شد که کار شیطان فقط دعوت است و اشکال از انسان هاست که با زودباوری های خودشان او را بر خود مسلّط می کنند. حالا از خودتان سؤال کنید که آخر انسان ها که هم عقل دارند و هم فطرت، پس چرا بعضاً تحت تأثیر شیطان قرار می گیرند؟ آیه می فرماید: ریشه اش هم در خود انسان هاست و علّتش آن است که علّت های متوسط و واسطه ها را منشأ  اثر اصلی می گیرند. انسان وقتی تلاش نمی کند که به طور عمیق فکر کند و مبادی اثر را پیدا کند، شیطان با تحریک قوة واهمه، علل متوسط را به رخ او می کشد و از علّت اصلی که حضرت ربّ ا لعالمین است، غافلش می کند. مثلاً یک مرتبه متوجّه می شویم با یک مقداری قرض و بدهکاری روبه رو شده ایم - حالا یا از زندگی که پروردگارمان در اختیارمان گذارده، راضی نبوده ایم و برای بهترکردن آن زندگی، قرض به بار  آورده ایم و یا حادثه ای پیش آمده که مجبور شده ایم برای رفع آن قرض کنیم- برای رفع این قرض، اگر جریان  را در رابطه با ربّ خود ببینیم، مواظب هستیم مسئله را از او جدا نکنیم، متوجه باشیم که یا به سبب عدم رضایت از ربّ خود، همان پروردگارمان، گرفتار قرضمان کرد، که توبه می کنیم، و یا به جهت امتحان، آن حادثه را به وجود آورد که صبر پیشه می کنیم و می دانیم خودش به وجود آورده و خودش هم گشایش لازم را - پس از انجام امتحان- فراهم می کند.[1] و در هر دو حال چون در آن موضوع نظر را از حضرت ربّ خود برنداشتیم، شیطان نتوانست علل متوسط را برای ما اصل قرار دهد و به هزار آلودگی گرفتارمان کند.

-------------------------------

[1] - مرحوم آیت الله  ملکی تبریزی«رحمة الله علیه» در کتاب شریف «المراقبات» در آداب ماه رمضان در بحث آداب دعا، روایت قدسی مفصّلی را از حضرت امام صادق(علیه السلام) ذکر می کند که: خداوند به بعضی از پیامبرانش فرمود: «... آیا رواست که او(بنده) در سختی ها به دیگری امید بندد، با این که گشایش همه سختی ها به دست من است؟ آیا رواست که او دل به دیگری بندد و درِ خانه دیگری را بکوبد با این که کلید همه درهای بسته به دست من است و تنها درِ خانه من است که همواره به روی همگان باز است؟...».

Share