بخش نهم؛ فضائل و مناقب فرزندان و ذریّهی حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها و اینکه آنها فرزندان پیغمبرند (باب 9؛ أولادها و ذریتها سلام الله علیها و أحوالهم و فضلهم و أنَّهم مِن أولاد الرسول صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم حقیقة)
بخش نهم؛ فضائل و مناقب فرزندان و ذریّهی حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها و اینکه آنها فرزندان پیغمبرند (باب 9؛ أولادها و ذریتها سلام الله علیها و أحوالهم و فضلهم و أنَّهم مِن أولاد الرسول صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم حقیقة)
[روایت شماره] (01)
وَجَدْتُ فِی بَعْضِ کُتُبِ الْمَنَاقِبِ أَخْبَرَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ الْعَاصِمِیُّ، عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ أَحْمَدَ الْبَیْهَقِیِّ، عَنْ أَبِیهِ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَیْنِ، عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ الْحَافِظِ، عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ الْخُرَاسَانِیِّ، عَنْ أَبِی بَکْرِ بْنِ أَبِی الْعَوَّامِ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ حَرِیزِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ، عَنْ شَیْبَةَ بْنِ نَعَامَةَ، عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ الْحُسَیْنِ، عَنْ فَاطِمَةَ الْکُبْرَی قَالَتْ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم:
کُلُّ بَنِی أُمٍّ یَنْتَمُونَ إِلَی عَصَبَتِهِمْ إِلا وُلْدَ فَاطِمَةَ، فَإِنِّی أَنَا أَبُوهُمْ وَ عَصَبَتُهُمْ.
وَ أَخْبَرَنَا أَبُوالْحَسَنِ بْنُ بُشْرَانَ الْعَدْلُ بِبَغْدَادَ، عَنْ أَبِی عَمْرِو بْنِ السِّمَاکِ، عَنْ حَنْبَلِ بْنِ إِسْحَاقَ، عَنْ دَاوُدَ بْنِ عَمْرٍو، عَنْ صَالِحِ بْنِ مُوسَی، عَنْ عَاصِمِ بْنِ بَهْدَلَةَ، عَنْ یَحْیَی بْنِ یَعْمُرَ الْعَامِرِیِّ قَالَ:
بَعَثَ إِلَیَّ الْحَجَّاجُ فَقَالَ:
یَا یَحْیَی أَنْتَ الَّذِی تَزْعُمُ أَنَّ وُلْدَ عَلِیٍّ مِنْ فَاطِمَةَ وُلْدُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم؟ قُلْتُ لَهُ: إِنَّ أَمَّنْتَنِی تَکَلَّمْتُ قَالَ:
فَأَنْتَ آمِنٌ، قُلْتُ لَهُ: نَعَمْ أَقْرَأُ عَلَیْکَ کِتَابَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ:
«وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ کُلّاً هَدَیْنا» (638) إِلَی أَنْ قَال: «وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عِیسی وَ إِلْیاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ» (639) وَ عِیسَی کَلِمَةُ اللَّهِ وَ رُوحُهُ أَلْقَاهَا إِلَی الْعَذْرَاءِ الْبَتُولِ وَ قَدْ نَسَبَهُ اللَّهُ تَعَالَی إِلَی إِبْرَاهِیمَ علیه السلام.
قَالَ:
مَا دَعَاکَ إِلَی نَشْرِ هَذَا وَ ذِکْرِهِ؟ قُلْتُ: مَا اسْتَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَلَی أَهْلِ الْعِلْمِ فِی عِلْمِهِمْ «لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَکْتُمُونَهُ» (640) الْآیَةَ قَالَ:
صَدَقْتَ وَ لا تَعُودَنْ لِذِکْرِ هَذَا وَ لا نَشْرِهِ.
وَ جَاءَ الْحَدِیثُ مُرْسَلاً أَطْوَلَ مِنْ هَذَا، عَنْ عَامِرٍ الشَّعْبِیِّ أَنَّهُ قَالَ:
بَعَثَ إِلَیَّ الْحَجَّاجُ ذَاتَ لَیْلَةٍ فَخَشِیتُ فَقُمْتُ فَتَوَضَّأْتُ وَ أَوْصَیْتُ ثُمَّ دَخَلْتُ عَلَیْهِ فَنَظَرْتُ فَإذَا نَطْعٌ مَنْشُورٌ وَ السَّیْفُ مَسْلُولٌ، فَسَلَّمْتُ عَلَیْهِ فَرَدَّ عَلَیَّ السَّلامَ فَقَالَ:
لا تَخَفْ فَقَدْ آمَنْتُکَ اللَّیْلَةَ وَ غَداً إِلَی الظُّهْرِ وَ أَجْلَسَنِی عِنْدَهُ ثُمَّ أَشَارَ فَأُتِیَ بِرَجُلٍ مُقَیَّدٍ بِالْکُبُولِ وَ الْأَغْلالِ فَوَضَعُوهُ بَیْنَ یَدَیْهِ فَقَالَ:
إِنَّ هَذَا الشَّیْخَ یَقُولُ: إِنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ کَانَا ابْنَیْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم لَیَأْتِینِی بِحُجَّةٍ مِنَ الْقُرْآنِ وَ إِلا لاضْرِبَنَّ عُنُقَهُ.
فَقُلْتُ: یَجِبُ أَنْ تَحِلَّ قَیْدَهُ فَإنَّهُ إذَا احْتَجَّ فَإنَّهُ لا مَحَالَةَ یَذْهَبُ وَ إِنْ لَمْ یَحْتَجَّ فَإِنَّ السَّیْفَ لا یَقْطَعُ هَذَا الْحَدِیدَ، فَحَلُّوا قُیُودَهُ وَ کُبُولَهُ فَنَظَرْتُ فَإذَا هُوَ سَعِیدُ بْنُ جُبَیْرٍ فَحَزِنْتُ بِذَلِکَ وَ قُلْتُ: کَیْفَ یَجِدُ حُجَّةً عَلَی ذَلِکَ مِنَ الْقُرْآنِ فَقَالَ لَهُ الْحَجَّاجُ: ائْتِنِی بِحُجَّةٍ مِنَ الْقُرْآنِ عَلَی مَا ادَّعَیْتَ وَ إِلا أَضْرِبْ عُنُقَکَ فَقَالَ لَهُ: انْتَظِرْ فَسَکَتَ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ لَهُ مِثْلَ ذَلِکَ فَقَالَ:
انْتَظِرْ! فَسَکَتَ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ لَهُ مِثْلَ ذَلِکَ فَقَالَ:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
ثُمَّ قَالَ:
«وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ - إِلَی قَوْلِهِ - وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ» (641) ثُمَّ سَکَتَ وَ قَالَ لِلْحَجَّاجِ: اقْرَأْ مَا بَعْدَهُ فَقَرَأَ «وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عِیسی (642) فَقَالَ سَعِیدٌ: کَیْفَ یَلِیقُ هَاهُنَا عِیسَی؟
قَالَ:
إنَّهُ کَانَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ،
قَالَ إِنْ کَانَ عِیسَی مِنْ ذُرِّیَّةِ إِبْرَاهِیمَ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ أَبٌ بَلْ کَانَ ابْنَ ابْنَتِهِ فَنُسِبَ إِلَیْهِ مَعَ بُعْدِهِ، فَالْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ أَوْلَی أَنْ یُنْسَبَا إِلَی رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم مَعَ قُرْبِهِمَا مِنْهُ فَأَمَرَ لَهُ بِعَشَرَةِ آلافِ دِینَارٍ وَ أَمَرَ بِأَنْ یَحْمِلُوهَا مَعَهُ إِلَی دَارِهِ وَ أَذِنَ لَهُ فِی الرُّجُوعِ.
قَالَ الشَّعْبِیُّ: فَلَمَّا أَصْبَحْتُ قُلْتُ فِی نَفْسِی: قَدْ وَجَبَ عَلَیَّ أَنْ آتِیَ هَذَا الشَّیْخَ فَأَتَعَلَّمَ مِنْهُ مَعَانِیَ الْقُرْآنِ لِأَنِّی کُنْتُ أَظُنُّ أَنِّی أَعْرِفُهَا فَإذَا أَنَا لا أَعْرِفُهَا فَأَتَیْتُهُ فَإذَا هُوَ فِی الْمَسْجِدِ وَ تِلْکَ الدَّنَانِیرُ بَیْنَ یَدَیْهِ یُفَرِّقُهَا عَشْراً عَشْراً وَ یَتَصَدَّقُ بِهَا ثُمَّ قَالَ:
هَذَا کُلُّهُ بِبَرَکَةِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ علیهما السلام، لَئِنْ کُنَّا أَغْمَمْنَا وَاحِداً لَقَدْ أَفْرَحْنَا أَلْفاً وَ أَرْضَیْنَا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم.
در بعضی از کتب مناقب (643) با چند واسطه از حضرت زهرا سلام الله علیها یافتم که پیغمبر اکرم صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فرمودند:
فرزندان هر مادری به پدر و خویشاوندان پدری خود منسوب میشوند غیر از فرزندان فاطمه سلام الله علیها که من، پدر و خویشاوندان ایشان میباشم.
و با چند واسطه یحیی بن یعمر عامری میگوید:
حجّاج بن یوسف مرا خواست و به من گفت:
ای یحیی! تو گمان میکنی: فرزندان علی از فاطمه، فرزندان پیامبر اکرم صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم هستند؟
گفتم:
اگر در امان باشم جواب تو را خواهم داد، گفت:
تو در امان هستی.
گفتم:
آری، این آیه را که میخوانم مطلب را ثابت مینماید:
«و اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هر دو را هدایت کردیم» تا آنجا که میفرماید:
«و حضرت زکریا و حضرت یحیی و حضرت عیسی و حضرت الیاس: از صالحین بودهاند».
در صورتی که عیسی روح الله است و خدا او را به حضرت مریم سلام الله علیها عطا کرد و مع ذلک خدای علیم، عیسی را به حضرت ابراهیم نسبت میدهد و او را از فرزندان ابراهیم به شمار میآورد.
حجّاج گفت:
چه باعث شده که تو این موضوع را تبلیغ نمایی؟
گفتم:
خدا بر اهل علم واجب کرده که علم خود را نشر دهند، چنانکه در قرآن مجید میفرماید:
«و به خاطر آورید زمانی را که خداوند از کسانی که به آنها کتاب داده شده پیمان گرفت که حتماً آن را برای مردم آشکار نموده و کتمان نکنید».
حجّاج گفت:
راست میگویی ولی در عین حال مبادا بعداً این موضوع را تکرار نمایی و نشر دهی! !
این حدیث را عامر شعبی مفصّلتر از این نقل کرده، چنانکه میگوید:
یک شب حجّاج مرا خواست، من ترسیدم لذا برخاستم، وضو گرفتم و وصیّت خود را کردم و نزد حجّاج رفتم، وقتی نگاه کردم دیدم یک سفرهی چرمی گسترده و یک شمشیر برهنه نزد حجّاج است. من سلام کردم و او جواب داد، آنگاه به من گفت:
خائف مباش زیرا من تو را تا فردا ظهر امان دادهام، پس از اینکه مرا نزد خود نشانید دستور داد تا مردی را آوردند که وی را غل و زنجیر کرده بودند و او را در مقابل حجّاج قرار دادند.
حجّاج گفت:
این پیرمرد میگوید:
حسن و حسین علیهما السلام فرزندان پیغمبر خدایند، اگر برای این مدّعا، دلیلی از قرآن نیاورد گردن او را خواهم زد.
من گفتم:
پس باید این غُل و زنجیر را از گردن وی باز کرد، زیرا که او آزاد خواهد شد و اگر دلیلی از قرآن نیاورد و بخواهی گردن وی را بزنی. شمشیر، این غل و زنجیر را قطع نمیکند. هنگامی که غل و زنجیر را از گردنش باز نمودند دیدم او سعید بن جبیر است. من فوق العاده محزون شدم و با خود گفتم:
چگونه از قرآن دلیل خواهد آورد؟!
حجّاج به وی گفت:
دلیل خود را از قرآن بیاور و الّا گردن تو را خواهم زد.
سعید بن جبیر گفت:
مهلتم بده، وی ساعتی صبر کرد و گفت:
حجّت و دلیل خود را بیاور! سعید گفت:
صبر کن، او ساعتی صبر کرد و گفت:
دلیل و برهان خویش را بیاور! سعید بن جبیر گفت:
اعوذ بالله من الشیطان الرّجیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم سپس آیهی 84 از سورهی انعام را تلاوت کرد.
سعید پس از خواندن این آیه ساکت شد.
حجّاج به وی گفت:
ادامهی آیه را بخوان! سعید آیهی 85 این سوره را هم تلاوت کرد.
آنگاه سعید گفت:
ای حجّاج! حضرت عیسی علیه السلام چه نسبتی به حضرت ابراهیم علیه السلام دارد؟
حجّاج گفت:
عیسی از فرزندان ابراهیم محسوب میشود.
سعید گفت:
حضرت عیسی علیه السلام که بدون پدر خلق شده و از نوادههای دختری حضرت ابراهیم علیه السلام به شمار میرود، با اینکه فاصلهی بین حضرت عیسی و حضرت ابراهیم علیهما السلام خیلی زیاد است مع ذلک از فرزندان حضرت ابراهیم علیه السلام محسوب میشود. پس حسنین علیهما السلام با اینکه با رسول خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فاصلهای ندارند به طریق اولی فرزندان پیغمبر اکرم صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم محسوب خواهند شد.
حجّاج پس از این گفتگوها مبلغ ده هزار اشرفی به سعید بن جبیر جایزه داد و دستور داد تا او را به خانهاش بازگردانیدند.
عامر شعبی میگوید من با خود گفتم بر من واجب است که نزد این مرد عالم یعنی سعید بن جبیر بروم و معانی قرآن را از او بیاموزم، زیرا من گمان میکردم که معانی قرآن را میدانم، ولی اکنون معلوم شد که نمیدانم.
لذا وقتی متوجّه سعید بن جبیر شدم دیدم وی در میان مسجد نشسته و آن اشرفیها را در مقابل خود ریخته و آنها را همچنان ده اشرفی ده اشرفی صدقه میدهد و میگوید:
اینها از برکت حسن و حسین علیهما السلام است. اگر ما یک نفر (یعنی حجّاج) را ناراحت کردیم هزار نفر را با پرداخت این پولها خوشحال نمودیم و خدا و رسولش را راضی نمودیم.
کِتَابُ الدَّلائِلِ، لِمُحَمَّدِ بْنِ جَرِیرٍ الطَّبَرِیِّ: عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَحْمَدَ الطَّبَرِیِّ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الْقَاضِی التَّنُوخِیِّ، عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَبْدِالسَّلامِ، عَنْ عُثْمَانَ بْنِ أَبِی شَیْبَةَ، عَنْ جَرِیرٍ، عَنْ شَیْبَةَ بْنِ نَعَامَةَ، عَنْ فَاطِمَةَ الصُّغْرَی، عَنْ فَاطِمَةَ الْکُبْرَی قَالَتْ:
قَالَ النَّبِیُّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم:
لِکُلِّ نَبِیٍّ عَصَبَةٌ یَنْتَمُونَ إِلَیْهِ وَ إِنَّ فَاطِمَةَ عَصَبَتِیَ الَّتِی تَنْتَمِی [إِلَیَّ ] (644).
در کتاب دلائل الامامهی طبری با چند واسطه از رسول خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم روایت میکند که فرمود:
فرزندان هر پیغمبری به خود او منسوبند. فاطمه فرزند من است که به من منسوب است.
[روایت شماره] (02)
[معانی الأخبار ] الْحُسَیْنُ بْنُ أَحْمَدَ الْعَلَوِیُّ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ بَشَّارٍ مَعاً، عَنِ الْمُظَفَّرِ بْنِ أَحْمَدَ الْقَزْوِینِیِّ، عَنْ صَالِحِ بْنِ أَحْمَدَ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ زِیَادٍ، عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِی حَمَّادٍ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَی الْوَشَّاءِ الْبَغْدَادِیِّ قَالَ:
کُنْتُ بِخُرَاسَانَ مَعَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا علیه السلام فِی مَجْلِسِهِ وَ زَیْدُ بْنُ مُوسَی حَاضِرٌ وَ قَدْ أَقْبَلَ عَلَی جَمَاعَةٍ فِی الْمَجْلِسِ یَفْتَخِرُ عَلَیْهِمْ وَ یَقُولُ: نَحْنُ وَ نَحْنُ وَ أَبُوالْحَسَنِ علیه السلام مُقْبِلٌ عَلَی قَوْمٍ یُحَدِّثُهُمْ.
فَسَمِعَ مَقَالَةَ زَیْدٍ فَالْتَفَتَ إِلَیْهِ فَقَالَ:
یَا زَیْدُ أغَرَّکَ قَوْلُ بَقَّالِی الْکُوفَةِ إِنَّ فَاطِمَةَ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَ اللَّهُ ذُرِّیَّتَهَا عَلَی النَّارِ، وَاللَّهِ مَا ذَلِکَ إِلا لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ وُلْدِ بَطْنِهَا خَاصَّةً.
فَأَمَّا أَنْ یَکُونَ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ علیهما السلام یُطِیعُ اللَّهَ وَ یَصُومُ نَهَارَهُ وَ یَقُومُ لَیْلَهُ وَ تَعْصِیهِ أَنْتَ ثُمَّ تَجِیئَانِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ سَوَاءً لانْتَ أَعَزُّ عَلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْهُ إِنَّ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ علیهما السلام کَانَ یَقُولُ: لِمُحْسِنِنَا کِفْلانِ مِنَ الْأَجْرِ وَ لِمُسِیئِنَا ضِعْفَانِ مِنَ الْعَذَابِ.
وَ قَالَ الْحَسَنُ الْوَشَّاءُ: ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَیَّ وَ قَالَ:
یَا حَسَنُ کَیْفَ تَقْرَءُونَ هَذِهِ الْآیَةَ: «قالَ یا نُوحُ إنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ» (645) فَقُلْتُ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقْرَأُ «إنَّهُ عَمِلَ غَیْرَ صَالِحٍ» وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقْرَأُ إنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ نَفَاهُ عَنْ أَبِیهِ فَقَالَ علیه السلام. کَلا لَقَدْ کَانَ ابْنَهُ وَ لَکِنْ لَمَّا عَصَی اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ نَفَاهُ اللَّهُ عَنْ أَبِیهِ، کَذَا مَنْ کَانَ مِنَّا لَمْ یُطِعِ اللَّهَ فَلَیْسَ مِنَّا وَ أَنْتَ إذَا أَطَعْتَ اللَّهَ فَأَنْتَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ.
[عیون أخبارالرّضا علیه السلام ] السنانیُّ عن الأسدیِّ، عن صالح بن أحمد مثله.
شیخ صدوق در کتاب معانی الاخبار (646) از حسن بن موسی نقل میکند که گفت:
من در خراسان در مجلس امام رضا علیه السلام بودم، زید بن موسی (برادر حضرت رضا علیه السلام ) هم در آن مجلس حضور داشت. زید متوجّه گروهی از اهل مجلس شد و گفت:
ما چنین و چنانیم. وقتی حضرت رضا علیه السلام متوجّه آن گروه شد و سخنان زید را شنید و به وی فرمود:
ای زید! آیا قول بقّالهای کوفه که میگویند فاطمه خویشتن را حفظ کرد و خدا فرزندان او را به آتش جهنّم حرام کرد تو را مغرور نمودهست!
به خدا قسم که این مطلب جز برای حسن و حسین علیهما السلام و فرزندانی که از رحم آن بانو متولّد شدهاند نخواهد بود.
آیا میشود گفت:
حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام خدا را اطاعت کند، در حالی که روزها روزه دار و شبها به عبادت مشغول باشد و تو معصیت خدا را انجام دهی و فردای قیامت نزد خدا با او مساوی باشید و یا اینکه تو نزد خدا عزیزتر باشی؟! در صورتی که حضرت علی بن الحسین علیهما السلام میفرمایند:
اجر نیکوکاران ما خاندان دو برابر و عذاب گنهکاران ما نیز دو برابر خواهد بود.
حسن میگوید:
حضرت رضا علیه السلام متوجّه من شد و فرمود:
ای حسن! این آیه را چگونه قرائت میکنید که خدا میفرماید:
فرمود:
ای نوح! او از اهل بیت تو نیست چون عمل او شایسته نیست.
گفتم:
بعضی از مردم میخوانند:
«اِنَّهُ عَمِلَ غیر صالح» و بعضی میخوانند:
«اِنَّهُ عَمَلٌ غیر صالح» بنا بر قرائت دوّم خدا پسر نوح را از پدرش ندانستهست.
حضرت رضا علیه السلام فرمود:
ابداً این طور نیست، بلکه وی پسر حضرت نوح علیه السلام بود. ولی خدا را معصیت کرد، خدای او را از پدرش ندانست. همین طور هر کسی از ما خاندان اطاعت خدا را نکند از ما نخواهد بود و تو اگر خدا را اطاعت نمایی از ما اهل بیت خواهی بود.
در عیون اخبار الرّضا علیه السلام جلد 2، صفحهی 232 حدیث 1 مثل این حدیث از صالح بن احمد نقل شدهست.
[روایت شماره] (03)
[معانی الأخبار ] أَبِی، عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْبَرْقِیِّ، عَنْ أَبِیهِ، عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ، عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام :
هَلْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم:
إِنَّ فَاطِمَةَ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَ اللَّهُ ذُرِّیَّتَهَا عَلَی النَّارِ؟
قَالَ:
نَعَمْ، عَنَی بِذَلِکَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ زَیْنَبَ وَ أُمَّ کُلْثُومٍ:
نیز در کتاب پیشین (647) با چند واسطه از محمّد بن مروان روایت میکند که گفت:
به حضرت صادق علیه السلام گفتم:
آیا رسول خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فرموده است: فاطمهی اطهر سلام الله علیها خویشتن را حفظ نمود و خدا ذریّهی او را به آتش جهنّم حرام کرد؟
فرمود:
آری، ولی منظور از ذریّهی آن بانو در این حدیث، حسن، حسین، زینب، امّ کلثوم:
است.
[روایت شماره] (04)
[معانی الأخبار ] ابْنُ الْوَلِیدِ، عَنِ الصَّفَّارِ، عَنِ ابْنِ مَعْرُوفٍ، عَنِ ابْنِ مَهْزِیَارَ، عَنِ الْوَشَّاءِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْقَاسِمِ بْنِ الْفُضَیْلِ (648)، عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام :
جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا مَعْنَی قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم إِنَّ فَاطِمَةَ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَ اللَّهُ ذُرِّیَّتَهَا عَلَی النَّارِ فَقَالَ:
الْمُعْتَقُونَ مِنَ النَّارِ هُمْ وُلْدُ بَطْنِهَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ زَیْنَبُ وَ أُمُّ کُلْثُومٍ:
در کتاب معانی الاخبار (649) با چند واسطه از حمّاد بن عثمان روایت میکند که گفت:
به حضرت امام جعفر صادق علیه السلام عرض کردم:
فدایت شوم معنی اینکه پیغمبر خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فرموده:
حضرت فاطمهی اطهر سلام الله علیها خود را حفظ کرد و خدا ذریّهی وی را به آتش حرام کرد، چیست؟
فرمود:
آنان که از آتش آزادند امام حسن و امام حسین و حضرت زینب و امّ کلثوم:
خواهند بود.
[روایت شماره] (05)
[عیون أخبارالرّضا علیه السلام ] بِإِسْنَادِ التَّمِیمِیِّ، عن الرّضا علیه السلام ، عَنْ آبَائِهِ: قَالَ:
قَالَ النَّبِیُّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم إِنَّ فَاطِمَةَ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَ اللَّهُ ذُرِّیَّتَهَا عَلَی النَّارِ.
مصباح الأنوار: عن أبی عبدالله علیه السلام عن النبی صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم مثله.
شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرّضا علیه السلام (650) از حضرت رضا علیه السلام روایت میکند که فرمود پیامبر اکرم صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فرمود:
فاطمه سلام الله علیها خویشتن را حفظ کرد و خدا ذریّهی او را به آتش حرام کرد.
در مصباح الأنوار مثل این حدیث از قول حضرت امام صادق علیه السلام از پیامبر اکرم صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم نقل شدهست.
[روایت شماره] (06)
[عیون أخبارالرّضا علیه السلام ] مَاجِیلَوَیْهِ وَ ابْنُ الْمُتَوَکِّلِ وَ الْهَمْدَانِیُّ، عَنْ عَلِیٍّ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ یَاسِرٍ قَالَ:
خَرَجَ زَیْدُ بْنُ مُوسَی أَخُو أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام بِالْمَدِینَةِ وَ أَحْرَقَ وَ قَتَلَ وَ کَانَ یُسَمَّی زَیْدَ النَّارِ، فَبَعَثَ إِلَیْهِ الْمَأْمُونُ فَأُسِرَ وَ حُمِلَ إِلَی الْمَأْمُونِ فَقَالَ الْمَأْمُونُ: اذْهَبُوا بِهِ إِلَی أَبِی الْحَسَنِ،
قَالَ یَاسِرٌ: فَلَمَّا أُدْخِلَ إِلَیْهِ قَالَ لَهُ أَبُوالْحَسَنِ: یَا زَیْدُ أَ غَرَّکَ قَوْلُ سَفِلَةِ [سِفْلَةِ ] أَهْلِ الْکُوفَةِ إِنَّ فَاطِمَةَ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَ اللَّهُ ذُرِّیَّتَهَا عَلَی النَّارِ، ذَاکَ لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ خَاصَّةً إِنْ کُنْتَ تَرَی أَنَّکَ تَعْصِی اللَّهَ وَ تَدْخُلُ الْجَنَّةَ وَ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ أَطَاعَ اللَّهَ وَ دَخَلَ الْجَنَّةَ فَأَنْتَ إِذاً أَکْرَمُ عَلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ، وَاللَّهِ مَا یَنَالُ أَحَدٌ مَا عِنْدَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِلا بِطَاعَتِهِ وَ زَعَمْتَ أَنَّکَ تَنَالُهُ بِمَعْصِیَتِهِ فَبِئْسَ مَا زَعَمْتَ
فَقَالَ لَهُ زَیْدٌ: أَنَا أَخُوکَ وَ ابْنُ أَبِیکَ: فَقَالَ لَهُ أَبُوالْحَسَنِ علیه السلام :
أَنْتَ أَخِی مَا أَطَعْتَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ نُوحاً علیه السلام قَالَ:
«رَبِّ إِنَّ ابْنِی مِنْ أَهْلِی وَ إِنَّ وَعْدَکَ الْحَقُّ وَ أَنْتَ أَحْکَمُ الْحاکِمِینَ» (651) فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ «یا نُوحُ إنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ» (652) فَأَخْرَجَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنْ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَهْلِهِ بِمَعْصِیَتِهِ.
نیز در همان کتاب (653) با چند واسطه از یاسر روایت میکند که گفت:
زید بن موسی بن جعفر علیهما السلام در مدینه خروج کرد، گروهی را آتش زد و گروهی را به قتل رسانید. بدین لحاظ او را «زید النّار» نامیدند.
مأمون فرستاد تا او را گرفتند و اسیر نمودند و نزد مأمون بردند. مأمون گفت:
وی را نزد امام رضا علیه السلام ببرید.
یاسر میگوید:
وقتی زید به حضور امام رضا علیه السلام آمد، حضرت به او فرمود:
ای زید! آیا قول مردمان پست کوفه که میگویند:
فاطمه سلام الله علیها خود را حفظ نمود و خدا ذریّهی او را به آتش جهنّم حرام کرد تو را مغرور کرد!
به خدا قسم که این مطلب جز برای حسن و حسین علیهما السلام نخواهد بود. تو این طور گمان میکنی که اگر خدا را معصیت کنی داخل بهشت خواهی شد و حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام هم خدا را اطاعت کند و داخل بهشت شود، آنگاه تو نزد خدا از آن بزرگوار عزیزتر باشی؟ به خدا قسم کسی از ما نزد خدا به مقامی نخواهد رسید مگر به اطاعت نمودن پروردگار، ولی تو گمان میکنی اگر خدا را معصیت کنی به این مقام خواهی رسید؟!
زید در جواب حضرت امام رضا علیه السلام گفت:
من هم برادر و پسر پدر تو میباشم.
امام رضا علیه السلام فرمود:
آری، تو مادامی برادر من خواهی بود که خدا را اطاعت نمایی.
حضرت نوح علیه السلام گفت:
«پروردگارا! پسر من هم از اهل من محسوب میشود، وعدهی تو حق و تو بهترین حکم کنندگان خواهی بود».
خدای حکیم فرمود:
«ای نوح! او از اهل تو نیست، او معصیت کار است».
خدا او را برای اینکه معصیت کرد از اهل نوح ندانست.
[روایت شماره] (07)
[المناقب لابن شهرآشوب ] تَارِیخُ بَغْدَادَ وَ کِتَابُ السَّمْعَانِیِّ وَ أَرْبَعِینَ الْمُؤَذِّنِ وَ مَنَاقِبُ فَاطِمَةَ عَنِ ابْنِ شَاهِینَ بِأَسَانِیدِهِمْ عَنْ حُذَیْفَةَ وَ ابْنِ مَسْعُودٍ قَالَ النَّبِیُّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم:
إِنَّ فَاطِمَةَ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَ اللَّهُ ذُرِّیَّتَهَا عَلَی النَّارِ قَالَ ابْنُ مَنْدَةَ: خَاصٌّ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ یُقَالُ: أَیْ مَنْ وَلَدَتْهُ بِنَفْسِهَا وَ هُوَ الْمَرْوِیُّ عن الرّضا علیه السلام وَ الْأَوْلَی کُلُّ مُؤْمِنٍ مِنْهُمْ.
در کتاب مناقب (654) از گروهی از اهل تسنّن از ابن مسعود از رسول خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم روایت میکند که فرمود:
حضرت فاطمه سلام الله علیها خویشتن را حفظ نمود و خدا ذریّهی او را به آتش جهنّم حرام کرد.
ابن مُنْدِه میگوید:
این مطلب مخصوص حسنین علیهما السلام است.
گفته شده مخصوص آن فرزندانیست که از حضرت زهراء متولّد شدهاند.
و از حضرت رضا علیه السلام روایت شده که حق این است که شامل حال فرزندان مؤمن آن بانوی معظّمه میشود.
[روایت شماره] (08)
[الإحتجاج ] عَنْ أَبِی الْجَارُودِ قَالَ:
قَالَ أَبُوجَعْفَرٍ علیه السلام :
یَا أَبَاالْجَارُودِ مَا یَقُولُونَ فِی الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ؟ قُلْتُ یُنْکِرُونَ عَلَیْنَا أَنَّهُمَا ابْنَا رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم قَالَ:
فَبِأَیِّ شَیْءٍ احْتَجَجْتُمْ عَلَیْهِمْ؟ قُلْتُ: بِقَوْلِ اللَّهِ فِی عِیسَی بْنِ مَرْیَمَ «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ - إِلَی قَوْلِهِ - کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ» (655) فَجَعَلَ عِیسَی مِنْ ذُرِّیَّةِ إِبْرَاهِیمَ وَ احْتَجَجْنَا عَلَیْهِمْ بِقَوْلِهِ تَعَالَی «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ» (656) قَالَ:
فَأَیَّ شَیْءٍ قَالُوا؟
قَالَ:
قُلْتُ: قَالُوا قَدْ یَکُونُ وَلَدُ الْبِنْتِ مِنَ الْوَلَدِ وَ لا یَکُونُ مِنَ الصُّلْبِ.
قَالَ:
فَقَالَ أَبُوجَعْفَرٍ علیه السلام وَاللَّهِ یَا أَبَا الْجَارُودِ لاعْطِیَنَّکَهَا مِنْ کِتَابِ اللَّهِ آیَةً تُسَمِّی لِصُلْبِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم لا یَرُدُّهَا إِلا کَافِرٌ،
قَالَ:
قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ أَیْنَ؟
قَالَ:
حَیْثُ قَالَ اللَّهُ «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهاتُکُمْ وَ بَناتُکُمْ وَ أَخَواتُکُمْ - إِلَی قَوْلِه - ِ وَ حَلائِلُ أَبْنائِکُمُ الَّذِینَ مِنْ أَصْلابِکُمْ» (657) فَسَلْهُمْ یَا أَبَا الْجَارُودِ هَلْ یَحِلُّ لِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم نِکَاحُ حَلِیلَتِهِمَا فَإِنْ قَالُوا: نَعَمْ فَکَذَبُوا وَاللَّهِ وَ إِنْ قَالُوا: لا، فَهُمَا وَاللَّهِ ابْنَا رَسُولِ اللَّهِ لِصُلْبِهِ وَ مَا حَرُمَتْ عَلَیْهِ إِلا لِلصُّلْبِ.
بیان: أقول إطلاق الابن و الولد علیهم کثیر و قد مضی الأخبار المفصلة فی باب احتجاج الرِّضا علیه السلام عند المأمون فی الإمامة و سیأتی فی احتجاج موسی بن جعفر علیهما السلام مع خلفاء زمانه و لعلَّ وجه الاحتجاج بالآیة الأخیرة هو اتّفاقهم علی دخول ولد البنت فی هذه الآیة و الأصل فی الإطلاق الحقیقة أو أنَّهم یستدلّون بهذه الآیة علی حرمة حلیلة ولد البنت و لا یتم إلا بکونه ولدا حقیقة للصلب و سیأتی تمام القول فی ذلک فی أبواب الخمس إن شاء الله.
در کتاب احتجاج (658) از ابوالجارود روایت میکند که گفت:
امام باقر علیه السلام به من فرمود:
مردم دربارهی امام حسن و امام حسین علیهما السلام چه میگویند؟
گفتم:
انکار میکنند که حسنین علیهما السلام فرزندان پیامبر خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم باشند.
فرمود:
شما چه دلیلی برای آنان میآورید؟
گفتم:
به آیهی قرآن دربارهی حضرت عیسی بن مریم علیهما السلام که میفرماید:
و از اولاد حضرت ابراهیم، داوود و سلیمان و ایوب تا آخر آیه 85 سورهی انعام که میفرماید:
عیسی و الیاس از صالحین میباشند. زیرا خدا در این آیه حضرت عیسی علیه السلام را از فرزندان حضرت ابراهیم علیه السلام قرار دادهست.
نیز به آیهی 61 سورهی آل عمران که میفرماید:
به آنها بگو بیایید، ما پسران خود را دعوت میکنیم و شما پسرانتان را، ما زنان خویش را و شما زنان خود را دعوت کنید، ما از (کسانی که به منزله ی) جان هایمان هستند دعوت میکنیم و شما از کسانی که همین خصوصیّت را دارند دعوت کنید.
بر آنان استدلال میکنیم.
فرمود:
ایشان چه میگویند؟
گفتم میگویند:
گاهی میشود که فرزند دختر فرزند میباشد ولی از صلب انسان نخواهد بود.
راوی میگوید:
حضرت باقر علیه السلام به من فرمود:
به خدا قسم من دلیلی از قرآن میآورم که فرزندان زهراء سلام الله علیها از صلب پیغمبر صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم هستند، این دلیل را جز شخص کافر، رد نخواهد کرد.
گفتم:
فدایت شوم از کجای قرآن؟
فرمود:
این آیه که میفرماید:
«حرام شده برای شما مادرانتان و دختران و خواهران و عمّهها و خالهها و و همسران پسرانتان که از نسل شمایند» (659).
ای ابوالجارود! از ایشان جویا شو و بگو: آیا برای پیغمبر خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم حلال بود که با زنان حضرت حسنین علیهما السلام ازدواج نماید؟ اگر بگویند:
آری، معلوم است که دروغ میگویند و اگر بگویند:
نه، پس ثابت میشود که ایشان فرزندان پیامبرند و به همین جهت زنان ایشان به رسول خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم حرام بودند.
بیان: اطلاق پسر و فرزند بر حسنین علیهما السلام و ائمّه: (نسبت به رسول خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) در روایات فراوانی آمده و روایات و اخباری نیز، در باب احتجاج حضرت امام رضا علیه السلام در مجلس مأمون به طور مفصّل ذکر کردیم و به زودی در فصل احتجاج موسی بن جعفر علیهما السلام با خلفاء زمان خود نیز در این رابطه روایاتی خواهیم آورد و شاید علّت احتجاج امام باقر علیه السلام به این آیه که در حدیث آمد این باشد که همه متّفق القول هستند که این آیه شامل حال فرزند دختر (نوهی دختری) هم میشود و اصل در اطلاق حقیقت آن است و یا اینکه به این آیه استدلال میکنند بر حرمت حلال بودن ازدواج با فرزند دختر و کلام آخر اینکه فرزند (دختری یا پسری) حقیقت صلب انسان است و به زودی در ابواب خمس همهی روایات و ادلّهی این بحث را خواهیم آورد. انشاء الله.
[روایت شماره] (09)
[تفسیر القمی ] أَبِی، عَنْ ظَرِیفِ بْنِ نَاصِحٍ، عَنْ عَبْدِ الصَّمَدِ بْنِ بَشِیرٍ، عَنْ أَبِی الْجَارُودِ، عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ:
قَالَ لِی أَبُوجَعْفَرٍ یَا أَبَاالْجَارُودِ مَا یَقُولُونَ فِی الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ علیهما السلام قُلْتُ: یُنْکِرُونَ عَلَیْنَا أَنَّهُمَا ابْنَا رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم قَالَ:
فَبِأَیِّ شَیْءٍ احْتَجَجْتُمْ عَلَیْهِمْ قُلْتُ: بِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِی عِیسَی بْنِ مَرْیَمَ «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ إِلَی قَوْلِهِ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ» (660) وَ جَعَلَ عِیسَی مِنْ ذُرِّیَّةِ إِبْرَاهِیمَ،
قَالَ:
فَأَیَّ شَیْءٍ قَالُوا لَکُمْ؟ قُلْتُ: قَالُوا: قَدْ یَکُونُ وَلَدُ الِابْنَةِ مِنَ الْوَلَدِ وَ لا یَکُونُ مِنَ الصُّلْبِ قَالَ:
فَبِأَیِّ شَیْءٍ احْتَجَجْتُمْ عَلَیْهِمْ؟
قَالَ:
قُلْتُ: احْتَجَجْنَا عَلَیْهِمْ بِقَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ» (661) الْآیَةَ قَالَ:
فَأَیَّ شَیْءٍ قَالُوا لَکُمْ؟ قُلْتُ: قَالُوا: قَدْ یَکُونُ فِی کَلامِ الْعَرَبِ ابنی رجل واحد [ابْنَا رَجُلٍ ] فَیَقُولُ أَبْنَاؤُنَا وَ إِنَّمَا هُمَا ابْنُ [ابْنَا ] وَاحِدٍ قَالَ:
فَقَالَ أَبُوجَعْفَرٍ علیه السلام :
وَاللَّهِ یَا أَبَا الْجَارُودِ لاعْطِیَنَّکَهَا مِنْ کِتَابِ اللَّهِ تُسَمِّی لِصُلْبِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم لا یَرُدُّهَا إِلا کَافِرٌ قَالَ:
قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ أَیْنَ؟
قَالَ:
حَیْثُ قَالَ اللَّهُ «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهاتُکُمْ وَ بَناتُکُمْ إِلَی أَنْ یَنْتَهِیَ - إِلَی قَوْلِهِ - وَ حَلائِلُ أَبْنائِکُمُ الَّذِینَ مِنْ أَصْلابِکُمْ» (662) فَسَلْهُمْ یَا أَبَا الْجَارُودِ هَلْ حَلَّ لِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم نِکَاحُ حَلِیلَتِهِمَا، فَإِنْ قَالُوا: نَعَمْ، فَکَذَبُوا وَاللَّهِ وَ فَجَرُوا وَ إِنْ قَالُوا: لا، فَهُمَا وَاللَّهِ ابْنَاهُ لِصُلْبِهِ وَ مَا حَرُمَتَا عَلَیْهِ إِلا لِلصُّلْبِ.
[الکافی ] العدة، عن البرقی، عن الحسن بن ظریف، عن عبدالصمد مثله.
در تفسیر علی بن ابراهیم (663) از ابوالجارود روایت میکند که گفت:
امام محمّد باقر علیه السلام به من فرمود:
این مردم دربارهی امام حسن و امام حسین علیهما السلام چه میگویند؟
عرض کردم:
منکر میشوند که ایشان فرزندان پیغمبر خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم باشند.
فرمود:
شما برای این موضوع چه دلیلی میآورید؟
گفتم:
به این آیه که خدا دربارهی عیسی بن مریم علیهما السلام میفرماید:
و اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هر دو را هدایت کردیم و نوح را نیز پیش از آن و از فرزندان او داوود و سلیمان و ایّوب و یوسف و موسی و هارون را هدایت کردیم و این گونه نیکوکاران را پاداش میدهیم.
زیرا خدا حضرت عیسی علیه السلام را در این آیه از فرزندان حضرت ابراهیم علیه السلام معرّفی نمودهست.
حضرت باقر علیه السلام فرمود:
آنان چه میگویند؟
عرض کردم میگویند:
آری، همین طور است که شما میگویید ولی در عین حال ایشان فرزند صلبی نیستند.
فرمود:
شما در جواب آنان چه گفتید؟
عرض کردم:
به این آیه استدلال نمودم که خدا میفرماید:
به آنها بگو بیایید، ما پسران خود را دعوت میکنیم و شما پسرانتان را، ما زنان خویش را و شما زنان خود را دعوت کنید، ما از (کسانی که به منزله ی) جان هایمان هستند دعوت میکنیم و شما از کسانی که همین خصوصیّت را دارند، دعوت کنید.
فرمود:
آنان چه گفتند؟
عرض کردم میگویند:
در کلام عرب گاهی به دو نفر فرزند که از یک نفر باشند میگویند:
فرزندان ما، در صورتی که ایشان فرزند یک نفرند.
حضرت باقر علیه السلام به من فرمود:
به خدا قسم ای ابا الجارود من از قرآن یک دلیلی برای تو میآورم و ثابت میکنم که آنان فرزندان صلبی پیامبر خدایند و این دلیل را جز شخص کافر رد نخواهد کرد.
عرض کردم:
فدایت شوم از کجای قرآن؟
فرمود آنجا که میفرماید:
«حرام شده برای شما مادرانتان و دختران و خواهران و عمّهها و خالهها و و همسران پسرانتان که از نسل شمایند» (664).
ای ابوالجاورد! تو از ایشان بپرس و بگو: آیا برای رسول خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم حلال بود که با زنان حسنین علیهما السلام ازدواج نماید یا نه؟ اگر بگویند آری، به خدا قسم که دروغ گفتهاند و گناه کردهاند و اگر بگویند نه پس ثابت میشود که حسنین علیهما السلام فرزندان صلبی رسول خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم هستند و بدین لحاظ است که زنان ایشان به پیغمبر خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم حرام بودند.
در کتاب الکافی جلد 8، صفحهی 317 حدیث 501 مثل این حدیث نقل شدهست.
[روایت شماره] (10)
[المناقب لابن شهرآشوب ] وَلَدَتِ الْحَسَنَ علیه السلام وَ لَهَا اثْنَتَا عَشْرَةَ سَنَةً وَ أَوْلادُهَا: الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ الْمُحْسِنُ سَقَطَ وَ فِی مَعَارِفِ الْقُتَیْبِیِّ أَنَّ مُحْسِنَاً فَسَدَ مِنْ زَخْمِ قُنْفُذٍ الْعَدَوِیِّ وَ زَیْنَبُ وَ أُمُّ کُلْثُومٍ.
تَذْنِیبٌ: قَالَ عَبْدُالْحَمِیدِ بْنُ أَبِی الْحَدِیدِ فِی شَرْحِ قَوْلِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فِی بَعْضِ أَیَّامِ صِفِّینَ حِینَ رَأَی ابْنَهُ الْحَسَنَ علیه السلام یَتَسَرَّعُ إِلَی الْحَرْبِ:
أَمْلِکُوا عَنِّی هَذَا الْغُلامَ لا یَهُدَّنِی فَإِنِّی أَنْفَسُ بِهَذَیْنِ یَعْنِی الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ عَنِ الْمَوْتِ لِئَلا یَنْقَطِعَ بِهِمَا نَسْلُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم.
فَإِنْ قُلْتَ: أیَجُوزُ أَنْ یُقَالَ لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ وُلْدِهِمَا أَبْنَاءُ رَسُولِ اللَّهِ وَ وُلْدُ رَسُولِ اللَّهِ وَ ذُرِّیَّةُ رَسُولِ اللَّهِ وَ نَسْلُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم؟ قُلْتُ: نَعَمْ لِأَنَّ اللَّهَ سَمَّاهُمْ أَبْنَاءَهُ فِی قَوْلِهِ تَعَالَی «نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ» (665) وَ إِنَّمَا عَنَی الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ لَوْ أَوْصَی لِوُلْدِ فُلانٍ بِمَالٍ دَخَلَ فِیهِ أَوْلادُ الْبَنَاتِ وَ سَمَّی اللَّهُ تَعَالَی عِیسَی ذُرِّیَّةَ إِبْرَاهِیمَ وَ لَمْ یَخْتَلِفْ أَهْلُ اللُّغَةِ فِی أَنَّ وُلْدَ الْبَنَاتِ مِنْ نَسْلِ الرَّجُلِ.
فَإِنْ قُلْتَ فَمَا تَصْنَعُ بِقَوْلِهِ تَعَالَی «ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ» (666) قُلْتُ: أَسْأَلُکَ عَنْ أُبُوَّتِهِ لِإِبْرَاهِیمَ بْنِ مَارِیَةَ فَکُلَّمَا تُجِیبُ بِهِ عَنْ ذَلِکَ فَهُوَ جَوَابِی عَنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ علیهما السلام وَ الْجَوَابُ الشَّامِلُ لِلْجَمِیعِ أَنَّهُ عَنَی زَیْدَ بْنَ الْحَارِثَةِ لِأَنَّ الْعَرَبَ کَانَتْ تَقُولُ: زَیْدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَلَی عَادَتِهِمْ فِی تَبَنِّی الْعَبِیدِ، فَأَبْطَلَ اللَّهُ تَعَالَی ذَلِکَ وَ نَهَی عَنْ سُنَّةِ الْجَاهِلِیَّةِ وَ قَالَ:
إِنَّ مُحَمَّداً لَیْسَ أَباً لِوَاحِدٍ مِنَ الرِّجَالِ الْبَالِغِینَ الْمَعْرُوفِینَ بَیْنَکُمْ وَ ذَلِکَ لا یَنْفِی کَوْنَهُ أَباً لِأَطْفَالٍ لَمْ یُطْلَقْ عَلَیْهِمْ لَفْظَةُ الرِّجَالِ کَإِبْرَاهِیمَ وَ حَسَنٍ وَ حُسَیْنٍ علیهما السلام.
أَقُولُ: ثُمَّ ذَکَرَ بَعْضَ الِاعْتِرَاضَاتِ وَ الْأَجْوِبَةِ الَّتِی لَیْسَ هَذَا الْبَابُ مَوْضِعَ ذِکْرِهَا.
در کتاب مناقب (667) مینگارد:
حضرت فاطمهی زهراء سلام الله علیها دوازده ساله بودند که حضرت امام حسن علیه السلام را زائیدند. فرزندان فاطمهی اطهر سلام الله علیها عبارتند از:
1. حسن
2. حسین
3. مُحسن:
ابن قُتَیْبِه در کتاب معارف مینگارد:
حضرت محسن علیه السلام از آن ضربتی که قنفذ به حضرت زهراء سلام الله علیها زد سِقْط شد.
4 - زینب سلام الله علیها
5 - امّ کلثوم سلام الله علیها.
ابن ابی الحدید در شرح این خطبه میگوید:
وقتی حضرت امیر علیه السلام در جنگ صفین دید امام حسن علیه السلام به سوی جنگ میرود فرمود:
این پسر را در عقب من قرار دهید، زیرا من از مردن این دو پسر یعنی حسن و حسین علیهما السلام مضایقه دارم. اگر ایشان بمیرند نسل پیغمبر خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم قطع خواهد شد. اگر بگویی آیا جایز است که به حسنین علیهما السلام و فرزندان ایشان گفته شود فرزندان و ذریّه و نسل پیغمبر خدا؟ من میگویم:
آری، زیرا منظور خدای علیم که در این آیهی شریفه میفرماید:
«ما پسران خود را دعوت میکنیم و شما هم پسرانتان را» امام حسن و امام حسین علیهما السلام است.
جواب دیگر اینکه: اگر کسی وصیّت کند مالی را به فرزندان فلانی بدهید فرزندان دختری او هم داخل فرزندان وی خواهند بود.
دیگر اینکه: خدا حضرت عیسی علیه السلام را از ذریّهی حضرت ابراهیم علیه السلام قرار دادهست.
دیگر اینکه: اهل لغت عرب اختلافی ندارند در اینکه فرزندان دختر از نسل مرد به شمار روند. (یعنی اولاد دختری هم تفاوتی با اولاد پسری ندارند. )
اگر بگویی جواب این آیه را که خدا در آیهی 40 سورهی احزاب میفرماید:
«حضرت محمّد صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم پدر هیچ کدام از مردان شما نبود» من در جواب میگویم:
تو در اینکه پیغمبر خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم پدر ابراهیم بن ماریه است چه میگویی؟ هر جوابی که در این باره بگویی من هم همان را دربارهی حسنین علیهما السلام خواهم گفت. جوابی که شامل همهی اینها بشود این است که منظور از این آیه زید بن حارثهست.
زیرا عادت عرب در زمان جاهلیّت این بود که غلام زَرخرید را برای خود پسر میدانستند، لذا به زید بن حارثه هم میگفتند:
زید بن محمّد بدین جهت خدا این روش را باطل کرد و فرمود:
حضرت محمّد صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم پدر مردانی که بالغ و معروفند، نیست. این مطلب با اینکه آن بزرگوار پدر کودکانی از قبیل ابراهیم و حسنین علیهما السلام باشد منافاتی ندارد.
افزودن دیدگاه جدید