معنی خلیفه خدا بودن

خالق انسان گفت: «اِنّی جاعِلٌ فِی الاَرْضِ خَلیفة» من بنا دارم بر روی زمین همواره برای خود خلیفه تعیین کنم. خلیفه یعنی کسی که به جای «مُستخلَفٌ عَنه» است. معاون مدرسه، خلیفة مدیر مدرسه است. یعنی همه اختیارات مدیر را دارد، تفاوتش این است  که همة این اختیارات را «از مدیر» دارد. یعنی مدیر که در مدرسه نباشد، معاون همه اختیارات مدیر را داراست، حق امضاء دارد، تدبیر مدرسه را به دست می گیرد و خلاصه کلیه حقوقی که برای مدیر بود، برای معاون او نیز هست. خلیفه خداوند هم نمایش اسماء حسنای خداوند است و به عبارت دیگر خلیفة خداوند در زمین، مظهر خدایی، خدا است.

خداوند دارای اسمای حسنا است و می فرماید: «وَ لِلّهِ الْاَسْماءُ الْحُسْنی فَادْعُوهُ بِها»[1] یعنی برای خدا اسماء حُسنایی هست و او را با آن اسماء حسنا بخوانید، مثل این که می گوییم خدا «رحیم» است یا «سمیع» و یا «حی» است. حال خلیفة خدا هم حامل همة آن اسماء است. با این تفاوت که این اسماء، ذاتاً از خداست، و بالعرض از انسان است و انسان چنانچه شایستگی خلیفة خدابودن را از خود نشان داد عملاً سراسر حرکات و سکناتش می شود نمایش اسماء الهی، همان مقامی که رسول خدا در رابطه با آن فرمود: «مَنْ رَاٰنِی فَقَدْ رَأی الحق».[2]

------------------------------------
[1] - سوره اعراف، آیه 180.
[2] - «جامع الأسرار»، سید حیدر آملی، ص 463.

Share