بخش نوزدهم:
بخش نوزدهم:
طلاق خُلْع و مبارات
1
مسائل مشترک خُلْع و مبارات
سؤال 937. میتوان صیغه طلاق خلع و مبارات را به فارسی خواند؟
جواب: احتیاط واجب آن است که صیغه طلاق خلع و مبارات به عربی صحیح خوانده شود، ولی اگر زن برای بخشیدن مال خود به شوهر به فارسی بگوید: فلان مال را به تو بخشیدم تا مرا طلاق دهی مانعی ندارد.
سؤال 938. زن میتواند در بین عدّه طلاق خلع یا مبارات از بخشش خود برگردد؟
جواب: زن میتواند در بین عدّه طلاق خلع یا مبارات از بخشش خود برگردد.
سؤال 939. اگر زن در بین عدّه طلاق خلع یا مبارات از بخشش خود برگردد، شوهر حق رجوع دارد؟
جواب: شوهر میتواند رجوع کند و بدون عقد دوباره او را همسر خود قرار دهد.
***
2
طلاق خُلْع
سؤال 940. چه طلاقی را طلاق خلع گویند؟
جواب: زنی که مایل نیست با شوهرش زندگی کند، و بیم آن میرود که ادامه همسری آنها باعث گناه شود میتواند مهر خود یا مال دیگری را به او ببخشد که طلاقش دهد، این را طلاق خلع گویند.
سؤال 941. صیغه طلاق خلع به چه صورت است؟
جواب: احتیاط واجب آن است که صیغه طلاق خلع به صورت زیر باشد: اگر خود شوهر میخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن مثلًا «فاطمه» است میگوید:
«زَوْجَتِی فاطِمَه خَلَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِقٌ
» یعنی زنم فاطمه را در برابر چیزی که بخشیده است طلاق دادم، او رهاست و اگر وکیل او بخواهد صیغه را بخواند احتیاط واجب آن است که یک نفر از طرف زن وکیل شود و دیگری از طرف مرد، چنانچه مثلًا اسم شوهر «محمد» و اسم زن «فاطمه» است، وکیل زن میگوید:
«عَنْ مُوَکلَتِی فاطِمَه بَذَلْتُ مَهْرَها لِمُوَکلِکَ مُحَمَّدٍ لِیخْلَعَها عَلَیهِ
» پس از آن وکیل مرد بدون فاصله میگوید:
«زَوْجَه مُوَکلِی خَلَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِقٌ
» (و اگر زن چیز دیگری غیر از مهر را به شوهر ببخشد باید نام همان را در موقع خواندن صیغه ببرد).
سؤال 942. شوهر میتواند برای طلاق خلع مالی بیش از مهریه بگیرد؟
جواب: در طلاق خلع هر مقدار باشد اشکال ندارد.
سؤال 943. آیا طلاق خلع (با توجّه به بذل مال) عقد است، یا ایقاع؟ اگر عقد است، الفاظ ایجاب و قبول آن چیست؟
جواب: نوعی عقد است، که الفاظ آن را در توضیح المسائل در بحث خود نوشتهایم.
سؤال 944. آیا در تقاضای طلاق خلع، که از ناحیه زوجه مطرح میشود، کراهت و نفرت، باید کراهت ذاتی باشد، یا کراهت عرضی نیز موجب جواز طلاق خلع است؟
جواب: هرگونه کراهتی سبب طلاق خلع میشود.
سؤال 945. با عنایت به این که زن در عدّه طلاق خلع نفقه ندارد، آیا بذل نفقه ایام عدّه از سوی زوج به عنوان قسمتی از بذل، وجاهت شرعی دارد؟ و آیا اساساً چیزی که هنوز واجب نشده، میتواند مورد بذل واقع شود؟
جواب: با توجّه به این که در ایام عدّه در طلاق خلع نفقه وجود ندارد، چیزی برای بخشیدن محسوب نمیشود.
سؤال 946. قسمتی از مهریه نیز قبلًا توسّط زوجه مطالبه و وصول شده است، حال زوجه مدّعی بذل کلّ مهریه است، حکم شرع نسبت به مبلغ دریافتی زوجه چیست؟ آیا باید آن را بازگرداند؟
جواب: مال البذل در طلاق خلع تابع توافق طرفین است؛ بر هر چیزی توافق کنند همان کفایت میکند.
سؤال 947. آیا اعلام قبول ما بذل از ناحیه زوج، شرط صحّت طلاق خلع است؟ به عبارت دیگر، آیا اعلام قبول ما بذل از ناحیه زوج شرعاً ضرورت دارد؟
چنانچه زوج قبول ما بذل را اعلام ننماید، آیا میتوان طلاق خلع را به صرف بذل از ناحیه زوجه انجام داد؟
جواب: در طلاق خلع شرط است که زوج ما بذل را در برابر اجرای طلاق بپذیرد.
سؤال 948. آیا شرط حقّ رجوع به بذل در عدّه، یا شرط رجوع به نکاح در عدّه، بر فرض رجوع زن به بذل در زمان عدّه، مبطل خلع است؟
جواب: این دو موضوع احتیاج به شرط ندارد. و اگر هم شرط شود، تولید اشکال نمیکند.
سؤال 949. درباره تعلیق در خلع، آیا تعلیق بر امر محتمل، یا امر مقارن محقّق معلوم، ضرر دارد؟
جواب: تعلیق در انشا، در هر صورت خالی از اشکال نیست.
سؤال 950. آیا در خلع، رجوع به بذل صحیح و نافذ است؟ در هر حال، اگر رجوع به بذل حاصل شود، آیا احکام مطلّقه رجعیه جاری میشود، یا احکام دیگری دارد؟
جواب: پاسخ این سؤال روشن است؛ رجوع به بذل جایز است. و بعد از رجوع به بذل، احکام مطلّقه رجعیه جاری میشود.
سؤال 951. اگر در طلاق خلع، شخصی اجنبی به ادّعای وکالت از زوجه چیزی بذل نماید، سپس روشن شود که دروغ گفته، آیا طلاق خلع صحیح است؟ در صورت عدم صحّت، آیا طلاق رجعی میشود؟ اگر زن بعداً راضی به آن بذل شود، و آن را اجازه نماید، آیا خلع محقّق میشود؟
جواب: چنین طلاقی اشکال دارد؛ و باید از نو خوانده شود.
سؤال 952. اگر زوجه در مرض موت، در حالی که شعور کافی دارد برای طلاق خلع چیزی بذل نماید، آیا خلع صحیح است؟ در صورتی که بذل زاید بر ثلث مال او باشد، چه حکمی دارد؟
جواب: در هر حال اشکال ندارد.
سؤال 953. همسر این جانب نسبت به احکام اسلامی بی اعتناست و تمکین نمیکند و هنوز غیر مدخوله است، آیا میتوانم او را طلاق دهم؟ طلاق او از چه نوعی است و حکم مهریه او چیست؟
جواب: سزاوار است مدّتی با او مدارا کنید و او را نصیحت کرده و به او محبّت نمایید شاید تدریجاً عوض شود و کار به طلاق نکشد و در غیر واجبات و محرّمات زیاد سختگیری ننمایید، اگر نتیجه نگرفتید میتوانید از او جدا شوید، ولی چون مطابق آنچه نوشتهاید این زن ناشزه و غیر مدخوله است حقّ نفقه ندارد و اگر او بخواهد طلاق بگیرد، طلاق او طلاق خلع است و جز از طریق بذل مهریه یا مانند آن و رضایت زوج امکان پذیر نیست.
سؤال 954. در رساله حضرت امام قدّس سرّه؛ آمده است: در صورت رجوع زن بمابذل، مرد میتواند دوباره بدون عقد او را زن خود قرار دهد، حال سؤال این است که اگر زن تقاضای استرداد مهریه بخشیده شده خود را کرد و مرد هم پرداخت، ولی دیگر نمیخواهد با او زندگی کند و از او متنفّر است، با این وصف آیا زن پس از انقضای ایام عدّه میتواند شوهر کند؟ یا اگر مرد مُرد ارث به او تعلّق میگیرد یا طلاق به قوّت خود باقی است؟ در ضمن آیا مسأله مذکور صرفاً مربوط به طلاق خلع است یا در مبارات هم همین طور است؟
جواب: مرد اگر بخواهد میتواند رجوع کند و اگر نخواهد میتواند رجوع نکند. در مبارات نیز اگر مایل نباشد رجوع نمیکند و در مواردی که طلاق رجعی است در زمان عدّه از یکدیگر ارث میبرند.
سؤال 955. طلاق خلعی واقع شده است ولی شوهر مدّعی است که قبل از طلاق با همسرم آمیزش کردهام و دیگر این که شاهدین عدلین حضور نداشتهاند بلکه طلاق در حضور عدّهای از مؤمنین ظاهر الصّلاح واقع شده است، آیا چنین طلاقی صحیح است؟
جواب: طلاق مزبور در هر حال محکوم به صحّت است زیرا ادّعای شوهر در مورد مواقعه قبل از طلاق در فرض مسأله پذیرفته نیست و به اعتراف خود او ظاهر حال شهود، عدالت بوده و ما مأمور به باطن نیستیم، بنابر این طلاق اشکالی ندارد مگر این که با دلیل شرعی ادّعای خود را ثابت کند.
سؤال 956. اگر مردی زنی را به طلاق خلعی دوم مطلّقه کند، لیکن قبل از انقضای عدّه، زن به بذلش رجوع کند امّا زوج میگوید: من رجوع میکنم به شرط آنکه اکنون که به قرء دوم رسیدی تو را صیغه میکنم و به عقد انقطاعی در میآورم و همین عمل هم انجام شد، امّا باز اختلاف شروع شد و آنها بر بذل مدّت توافق کردند و احتیاطاً طلاق نیز جاری شد. اکنون بیان فرمایید:
الف) آیا این زن باید سه ماه عدّه طلاق نگهدارد و یا عدّه 45 روزه عقد انقطاعی نگهدارد؟
جواب: احتیاط این است که عدّه طلاق نگهدارد.
ب) آیا بذل مدّت صحیح است یا طلاق سوم؟
جواب: از جواب بالا معلوم شد.
ج) چنانچه بذل مدّت صحیح باشد آیا مجدّدا میتواند صیغه کند و یا محلّل لازم است؟
جواب: احتیاط آن است که بدون محلّل ازدواج نکند.
سؤال 957. آیا طلاق خلع بدون گرفتن مال از زن صحیح است؟
جواب: صحیح نیست.
سؤال 958. زنی برای شوهرش چنین مینویسد: «مهرم را میبخشم و آنچه از شما گرفتهام پس میدهم و هرآنچه دادهام را میبخشم، به شرط این که مرا طلاق دهی» شوهر در جواب گفته است: «به این درخواست با شرایط فوق موافقت میکنم» حال سؤال این است که:
الف) آیا این ورقه موافقت بدوی، طلاق به حساب میآید؟
ب) آیا این نوشته دلالت بر وکالت ضمنی میکند؟
ج) اگر شخص ثالث با استناد به این ورقه صیغه طلاق را جاری کند، آیا طلاق صحیح است؟
جواب: طرفین باید به شخص ثالثی وکالت بدهند که در مقابل بذل اموال مزبور صیغه طلاق خلع را با حضور عدلین جاری کند.
سؤال 959. بر مبنای توافق زوجین قرار شد زوجه علاوه بر مهریه، مبلغی را نیز جهت طلاق خلع به شوهر بپردازد؛ ولی بعد از اجرای طلاق خلع، زوجه، یا وکیل او از دادن مال مورد توافق امتناع میورزند. زوج نیز به مجرّد امتناع زوجه از بذل مال در همان زمان، رجوع خویش را به همسر و خانوادهاش اطّلاع میدهد، آیا در این فرض بعد از رجوع و احراز آن، طلاق بر هم میخورد؟
جواب: هرگاه عدم پرداخت به عنوان رجوع به بذل باشد زوج حق دارد رجوع کند و امّا اگر صرفاً تعلّلی در پرداخت بوده باشد زوج حقّ رجوع ندارد و ازدواج زن بعد از عدّه جایز است، و زوج میتواند طلب خود را از زوجه بگیرد.
سؤال 960. مردی در قبال بذل مهریه زوجه، او را طلاق داد، و در ضمن آن حضانت فرزند خردسال خود را برای همیشه به زوجه داده است، آیا بعد از گذشت ایام عدّه و یا چند سالی که طفل هنوز صغیر است، مرد میتواند تقاضای استرداد طفل را بنماید؟ و اگر بتواند، آیا زن هم میتواند به مهر خود رجوع و آن را مطالبه نماید؟
جواب: با موافقت طرفین قرارداد به هم میخورد.
سؤال 961. زوجه در طلاق خلع، که قبل از دخول صورت گرفته، تمام مهر خود را به زوج بذل نموده است؛ آیا زوج حق دارد نصف مهر را بعد از طلاق مطالبه نماید؟
جواب: حق ندارد.
سؤال 962. خانم مطلّقه به طلاق خلعی با رجوع شوهرش موافقت کرده است؛ مدّت زیادی عمل زناشویی انجام دادهاند؛ ولی زوجه رجوع به بذل نکرده است.
با توجّه به این مقدّمه به سؤالات زیر پاسخ فرمایید:
الف) آیا عمل آنها صحیح است؟
جواب: تا زن رجوع به بذل نکند زوج حق رجوع ندارد؛ ولی میتواند با توافق طرفین او را عقد جدید بنماید.
ب) آیا کار آنان زناست، یا وطی به شبهه محسوب میشود، و یا رجوع قهری حساب میشود؟
جواب: چون جاهل به مسأله بودهاند وطی به شبهه است و رجوع قهری محسوب نمیشود و زنا هم نیست.
ج) چنانچه بچّهدار شوند، کیفیت ارث چگونه است؟ تکلیف فعلی آنان چیست؟ آیا باید از هم جدا شوند، یا نیاز به طلاق مجدّد دارند؟
جواب: اولاد ایشان ملحق به ایشان است و در جمیع احکام مانند بچّه حلالزاده است؛ ولی اگر از این به بعد بدون عقد جدید با هم آمیزش کنند زنا محسوب میشود.
د) در صورتی که بدون طلاق جدا شوند علی القاعده باید عدّه نگه دارد. آیا از وقتی که از شوهر جدا میشود عدّه شروع میشود یا بعد از توجّه؟ در صورتی که رجوع قهری حساب شود، آیا زن مالک مهریه مبذوله میشود یا نه؟ در صورت امکان تمام شقوق محتمله در این موضوع را بیان فرمایید.
جواب: به واسطه دخول مستحقّ مهرالمثل میباشد و احتیاط واجب آن است که زن عدّه نگه دارد و اگر عدّه طلاق خلع تمام نشده بنابراحتیاط واجب باید بقیه عدّه را بگیرد و بعداً عدّهای هم برای وطی به شبهه نگه دارد.
سؤال 963. در طلاق خلع زوجه با بذل مهریه، یا عنداللّزوم مازاد بر آن، طلاق خود را از زوج تقاضا مینماید. سؤال این است که:
الف) آیا بذل مهریه و مازاد بر آن در قالب عقد هبه ضمن طلاق خلع صورت میگیرد؟ اصولًا تملیک زوجه نسبت به زوج در طلاق خلع از لحاظ فقهی تحت چه عنوانی از عناوین فقهیه است؟
جواب: بذل زوجه نوعی هبه معوّضه است؛ ولی احکامی مخصوص به خود دارد.
ب) در صورتی که زوجه در طلاق خلع و در زمان عدّه به مبذول خود رجوع نماید آیا محض رجوع وی، مهریه یا مال دیگری که توسّط زوجه بذل شده، قهراً به ملکیت زوجه برمیگردد و یا برگشت مال به ملکیت زوجه مستلزم رجوع زوج است و تا زمانی که زوج رجوع نکرده مال مبذول در ملکیت زوج باقی است و تنها اثر رجوع زوجه به بذل این است که طلاق خلع که بائن است تبدیل به طلاق رجعی میشود؟
جواب: صحیح همان تعبیر اوّل است؛ یعنی به محض رجوع زوجه به بذل، مالکیت او بازمیگردد.
سؤال 964. چهار سال قبل از همسرم به طلاق خلع جدا شدم؛ خانم در زمان عدّه تلفن کردند و بنده را همراه تنها فرزندمان دعوت کردند، رجوع و نزدیکی انجام گرفت. بعد نشستیم و صحبت کردیم و مطالب زیر مطرح شد:
الف) ما شرعاً رجوع کردیم، ولی من محضر نمیآیم، برای این که اگر اداره باخبر شود بنده را اخراج میکند.
ب) حقوق خود را دیگر به شما نمیدهم. گفتم چه بهتر، شما هرطور بخواهی میتوانی انجام دهید.
ج) مهریه را که بخشیده بود طلب کرد، جواب دادم جای خود باقی است.
د) از من خواست با برادرش صحبت کنم، که صحبت کردم و او را در جریان گذاشتم. حال تقاضامندم به سؤالات زیر جواب دهید:
الف) آیا رجوع مزبور درست است؟ اگر درست نباشد من مرتکب گناه شدهام؟
ب) اگر رجوع درست باشد، آیا این خانم میتواند بدون جاری شدن صیغه طلاق با مرد دیگری ازدواج نماید؟ اگر با مرد دیگری ازدواج کرده باشد، آیا این زن نسبت به من حرام است؟
ج) اگر زن بعد از رجوع مهر خود را ببخشد، آیا رجوع درست نیست؟
جواب: اگر قبل از اتمام عدّه، زن از مهریهای که بخشیده برگردد و مرد پس از آن رجوع کند رجوع صحیح است و بدون طلاق مجدّد از هم جدا نمیشوند و اگر زن بدون طلاق شوهر کند به شوهر اوّل حرام نمیشود؛ امّا اگر بعد از تمام شدن عدّه رجوع کنند، رجوع باطل است.
سؤال 965. این جانب با دختری ازدواج نمودم و بعد از ازدواج از او نفرت پیدا کردم؛ ولی از دادگاه تقاضای طلاق نکردم، امّا دختر تقاضای طلاق کرد. من به دلایل عاطفی که دختر مذکور بدبخت نشود با طلاق مخالفت کردم. با توجّه به این که قلباً هم به این امر راضی هستم و میخواهم او را طلاق دهم و با توجّه به این که دختر باکره است و فقط قسمتهایی از آلت مرد به مهبل دختر داخل شده است او را باید چه نوع طلاقی داد؟ اگر او را طلاق خلع بائن داده باشند آیا طلاق صورت گرفته است؟ آیا ایشان باید عدّه نگه دارد؟ در ضمن دختر مهریه خود را بخشیده است.
جواب: اگر تمام حشفه داخل شده باشد عدّه لازم است، در غیر این صورت عدّه واجب نیست و دخول و عدم دخول تأثیری در نوع طلاق ندارد و امّا نوع طلاق در صورتی که زوج مایل به طلاق نباشد، ولو به خاطر جهات عاطفی، و تنها زوجه مایل باشد طلاق خلع است و الّا طلاق مبارات است.
سؤال 966. اگر در ایام طلاق خلع، زن به مهر خود رجوع کند و زوج نتواند در یک قسط تمام مهر زوجه را پرداخت کند، یا از پرداخت مهر معسر باشد، یا بطور کلّی از پرداخت مهر امتناع کند، آیا با این اوصاف طلاق به قوّت خود باقی است، یا این که به صرف رجوع زن به مهر بدون رضایت زوج، طلاق باطل و ازدواج برقرار و مرد مکلّف به ادامه زندگی زناشویی با زوجه است؟ یا این که طلاق برقرار و زوجه بایستی جهت وصول مهر خود، به مراجع صالحه مراجعه و اقامه دعوا نماید؟
جواب: در مدّت عدّه، زن میتواند بذل خود را بازپس گیرد و شوهر حق ندارد امتناع کند و بعد از بازپس گرفتن طلاق رجعی میشود.
سؤال 967. طلاقی که به درخواست زوجه و بدون موافقت زوج واقع میشود چه نوع طلاقی است؟ آیا قاضی دادگاه میتواند بدون رضایت زوج قبول بذل نماید و رأی به طلاق خلع دهد؟
جواب: در مواردی که دادگاه به خاطر تخلّفاتی از سوی زوج حقّ طلاق دارد و بازگشت و رجوع سبب تجدید مشکل میشود، میتواند طلاق خلع دهد و بذل را از طرف زوج بپذیرد.
سؤال 968. شخصی خانم خود را در حضور سه نفر عامی طلاق داده، ولی صیغه را به صورت «بذلتُ» و بدون «علی «خوانده است و خانم پس از اتمام عدّه، ازدواج کرده است. حکم این طلاق چیست؟
جواب: چنانچه بقیه صیغه را مطابق آنچه در رساله ما آمده است خوانده باشد، اشکالی ندارد؛ زیرا طلاق به هر صورت واقع شده است.
سؤال 969. شخصی سنّی مذهب در کشور هند با دختری شیعه مذهب ازدواج میکند، پس از مدّتی در جایی دیگر با خواهر کوچکتر همسر خود ازدواج میکند. حکم ازدواج این مرد با خواهر همسرش چگونه است؟ در صورتی که این کار حرام بوده، آیا میتواند پس از طلاق همسر خود، دوباره آن خواهر را به عقد دائم خود درآورد؟ همسر وی پس از این جریان از شوهر خود تقاضای طلاق خلعی دارد و چند سال است که این تقاضا را تکرار مینماید؛ ولی شوهرش در موعد مقرّر برای طلاق حاضر نمیشود، این در حالی است که در صورت تمایل زن دادگاههای هند برای وی حکم طلاق صادر خواهند کرد؛ ولی ایشان میخواهد حکم شرعی خود را بداند. لطفاً بیان نمایید که در صورت عدم حضور شوهر، طلاق خلعی چگونه صادر خواهد شد و تکلیف این زن چیست؟
در ضمن شوهر او طلاق و نفقه نمیدهد.
جواب: الف) ازدواج او با خواهر دوم حرام و باطل بوده و اگر مسأله را میدانسته حدّ شرعی دارد؛ ولی اگر خواهر اوّل را طلاق شرعی بدهد، بعد از پایان عدّه او، میتواند با خواهر دوم ازدواج کند.
ب) در مورد طلاق خواهر اوّل، اگر آن مرد بدون عذر شرعی نفقه او را قطع کرده و با او زندگی نمیکند، حاکم شرع یا کسی که از طرف او مجاز است به او اتمام حجّت میکند، اگر به وظیفه خود عمل نکرد میتواند زن را طلاق خلعی بدهد و نفقه آن مدّت را از او بگیرد، یا به جای مال خلع حساب کند.
سؤال 970. لطفاً به سؤالات چهارگانه زیر پاسخ فرمایید:
الف) آیا برای مردی که همسرش را طلاق رجعی یا خلعی داده، جایز است که همسر مطلّقهاش را در زمان عدّه، عقد موقّت کند؟
جواب: در طلاق خلع جایز است، و در طلاق رجعی در واقع رجوع به نکاح سابق است و نکاح جدیدی محسوب نمیشود.
ب) اگر شخص مزبور در زمان عدّه، صیغه عقد موقّت را بخواند و در زمان عدّه آمیزش کند، آیا این عقد موقّت، رجوع محسوب میشود؟ در حالی که در طلاق رجعی، قصد رجوع ندارد و در طلاق خلع بدون رجوع به بذل، رجوع صحیح نیست.
جواب: در مواردی که رجوع جایز است، عقد مزبور، مصداق رجوع است و در طلاق خلع، عقد جدید محسوب میشود.
ج) در فرض مزبور، اگر عقد موقّت رجوع محسوب نشود، عدّه طلاق پس از انتهای مدّت عقد موقّت چه مقدار است؟
جواب: احتیاط آن است که عدّه خلع تکمیل شود، سپس عدّه عقد جدید را شروع کند.
د) اگر شوهر در فرض مسأله بالا در اثنای عدّه و حتّی بعد از تمام شدن عدّه، چندین بار آمیزش کند و زن اکنون قصد دارد با مرد دیگری ازدواج کند، عدّهای که زن برای ازدواج با شوهر جدید باید عدّه نگهدارد، چه مدّت است؟
جواب: احتیاط آن است که عدّه طلاق خلع را بعد از پایان عقد موقّت تکمیل کند، سپس عدّه عقد موقّت را شروع کند.
سؤال 971. چندی قبل به سفارش برادر و پدرم، که روحانی هستند، و در کهولت سن به سر میبرند، با خانواده دختری به قصد ازدواج آشنا شدم. قبلًا صحبتهای لازم صورت گرفت، و حتّی قبل از عقد، در جلسهای که خودِ دختر و مادرش حضور داشتند، برای اتمام حجّت، آن قدر راجع به ویژگیهای خود، که گمان بود منفی به نظر برسد، صحبت کردم که هیچ چیز ناگفته نماند. با این حال، دختر هیچگونه اعتراض یا سؤالی نکرد، و عقد ازدواج با رضایت کامل طرفین صورت گرفت، و دختر حاضر شد با همه شرایط مطرح شده اینجانب بسازد. امّا هنوز یک ماه نگذشته بود که اختلافات شروع شد، ولی ما به خاطر حفظ شؤونات خانوادگی در همان دوران عقد، میسوختیم و میساختیم، تا این که شش ماه بعد از عقد، پدر و مادرش را در جریان این اختلافات گذاشتم. ابتدا پدر، نظر دخترش را پرسید. دختر گفت: من حاضر به ادامه این زندگی نیستم.
سپس پدر و مادر دختر با خوشرویی گفتند: مانعی ندارد، شما بروید مراحل قانونی طلاق را انجام داده، کارها را آماده کنید، تا ما هم امضا کنیم. بنده با اعتماد به این قول، به قم آمدم و مراحل قانونی را انجام دادم، امّا موقعی که باید آنها درخواست توافق طلاق را امضا میکردند، استنکاف ورزیدند! البتّه بنده هم میتوانستم قضیه را آن قدر مسکوت بگذارم که آنها هم مجبور به اقدام قانونی شوند. امّا با توجّه به شؤونات زندگیِ خانوادگی، و حفظ حرمت پدرم، نمیخواستم بیش از این خاطر ایشان آزرده شود. و تقریباً مجبور شدم در خواستِ طلاق را برخلاف میلم شخصاً پیگیری نمایم. لطفاً در این مورد به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) با توجّه به شرایط فوق الذکر، مبنی بر رضایت طرفین به طلاق، این، چه طلاقی محسوب میشود؟
جواب: اگر دختر حاضر به پرداخت وجهی در برابر طلاق باشد، هر چند مقدار کمی از حقوقش بوده باشد، طلاق خلعی میشود. در غیر این صورت، طلاق رجعی است.
ب) با توجّه به این که هنوز عروسی واقع نشده، و دختر به خانه شوهر نرفته، آیا نفقه به او تعلّق میگیرد؟
جواب: زوجه حقّ نفقه ندارد؛ ولی اگر از مهر خود صرفنظر نکند، میتواند نیمی از آن را با طلاق بگیرد.
***
3
طلاق مبارات
سؤال 972. چه طلاقی را طلاق خلع گویند؟
جواب: هرگاه زن و شوهر یکدیگر را نخواهند و زن مهر خود یا مال دیگری را به مرد ببخشد که او را طلاق دهد آن را طلاق مبارات گویند.
سؤال 973. صیغه طلاق خلع به چه صورت است؟
جواب: احتیاط واجب آن است که صیغه طلاق مبارات را به طریق زیر بخوانند، اگر خود شوهر صیغه را میخواند و مثلًا اسم زن «فاطمه» است میگوید:
«بَارَأْتُ زَوْجَتی فاطَمَه عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِقٌ
» یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رها است (و اگر چیزی غیر مهر را میدهد باید آن را نام ببرد) و در صورتی که وکیل مرد بخواهد صیغه را بخواند میگوید:
«بَارَأْتُ زَوْجَه مُوَکلی فاطِمَه عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِقٌ
» البته قبلًا باید زن مهر خود بلکه چیزی کمتر از آن را به شوهر در برابر طلاق مبارات بخشیده باشد.
سؤال 974. شوهر میتواند برای طلاق مبارات مالی بیش از مهریه بگیرد؟
جواب: مالی را که شوهر برای طلاق مبارات میگیرد باید بیشتر از مهر نباشد بلکه احتیاط واجب آن است که کمتر باشد.
***
افزودن دیدگاه جدید