شراب طهور چیست؟ / شراب طهور در اقوال مفسران
پاسخ اجمالی: «شراب» به معناى نوشیدنى و «طهور» به معناى چیزى است که پاک و پاک کننده است. از آیات مختلف استفاده می شود که در بهشت انواع نوشیدنی هاى گوارا و پاک با کیفیت هاى متنوع وجود دارد. در این که منظور از « شراب طهور » چیست، چند قول وجود دارد.
بعضى گفته اند مُراد از آن نوعى نوشیدنى است که آن را بعد از غذاهاى بهشتى می خورند و همه فضولات درونى را پاک می کند، و فقط چیزى به صورت عرق خوشبو و معطر از پوست تنشان تراوش می کند.
برخى دیگر گفته اند: مُراد از آن بهره هاى روحى و معنوى براى سیر معنوى و سلوک روحانى است.
پاسخ تفصیلی: «شراب» به معناى نوشیدنى[قرشى، سید على اکبر، قاموس قرآن، ج 4، ص 12، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش] است، و در قرآن کریم نیز بدین معنا به کار رفته است: «و میوه هاى بسیار و نوشیدنی ها در اختیار آنان است».[صاد، 51] و «نازل کرد از آسمان آبى که نوشیدنى شما از آن است».[نحل، 10]
«طَهُور» هم به معناى چیزى است که خود پاک است،[ قاموس قرآن، ج 4، ص 242] و هم پاک کننده.[راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 526، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق] «و از آسمان آبى پاک کننده نازل کردیم».[فرقان، 48]
شراب طهور چه نوع نوشیدنی است؟
از آیات مختلف استفاده می شود که در بهشت انواع نوشیدنی هاى گوارا و پاک[ظاهراً بحثى از پاک کنندگى شراب هاى بهشتى آن طور که در دنیا مطرح است، نمی باشد؛ چون نجاست و قذارت را در بهشت راهى نیست و آنچه در آن جا مطرح است مراتب کمال و رشد است] با کیفیت هاى متنوع وجود دارد. مایعاتى که در نهرهاى بهشت روان اند؛ هم از لحاظ گوهر و ذات با مایعات دنیا فرق دارند و هم از لحاظ کیفیت؛ زیرا در نهرهاى دنیا غیر از آب، چیز دیگرى جارى نیست، چنان که این آب ها بعد از مدتى بو می گیرند، ولى مایعات نهرهاى بهشت از این دو جهت، امتیاز خاص دارند که از آیات قرآن استفاده می شود. قرآن کریم به چهار نوشیدنى که در چهار نهر بهشتى جریان دارند اشاره می کند:[محمد، 15] نهر آب، براى رفع عطش؛ نهر شیر، براى تغذیه؛ نهر عسل، براى لذّت و قوّت؛ و نهر شراب، براى نشاط. این نوشیدنی ها چنان آفریده شده اند که هرگز گذشت زمان باعث فساد و دگرگونى آنها نمی شود.[مکارم شیرازى، ناصر، پیام قرآن، تفسیر موضوعى، معاد در قرآن، ج 6، ص 244، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ پنجم، 1377ش] در آیاتى دیگر، از «رحیق مختوم و یا تسنیم»،[مطففین، 27 و 28] و یا از شرابى که ممزوج با کافور[دهر، 5 و 6] و یا زنجبیل[دهر، 17 و 18] است، نام می برد. در یک آیه از قرآن تعبیر به «شراباً طهورا» نموده: «و سقاهُم ربّهم شراباً طهوراً».[دهر، 21] و پروردگارشان شراب طهور به آنها می نوشاند. که ساقى آن نیز خداوند تبارک و تعالى است.
اقوال مفسران
اقوال مفسران درباره شراب مخصوص بهشتى که حیات بخش است، را می توان در قالب سه نظریه جمع نمود:
1. این که مُراد از شراب طهور، نوعى نوشیدنى است که بهشتیان آن را بعد از غذاهاى بهشتى می خورند و همه فضولات درونى را پاک می کند، و فقط چیزى به صورت عرق خوشبو و معطر از پوست بدنشان تراوش می کند.[طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 10، ص 623، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش] این برداشت نوعى برداشت مادى از نعمت ها و غذاهاى بهشتى است، لکن با کیفیت و ویژگى برتر و لذایذ بیشتر. چنان که روایات[می توان به روایت عبدالله بن سنان از امام صادق(علیه السلام)در نورالثقلین، ج 5، ص 32 - 33، حدیث 30 مراجعه کرد] و آیاتى از قرآن مجید، شراب هاى بهشتى را در زیباترین تعبیر همراه زیباترین ساقیان، خوب رویان و خوش قامتان با چشمان فروهشته وصف کرده است که با جامى از باده ناب پیرامون بهشتیان به گردش در می آیند، باده اى سخت سپید که نوشندگان را لذّتى خاص می دهد، نه در آن، فساد عقل است، و نه ایشان از آن به بدمستى و فرسودگى می افتند.[صافات، 45 و 47؛ زخرف، 7]
2. مُراد از آن، بهره هاى روحى و معنوى براى سیر معنوى و سلوک روحانى است. در برخی تفاسیر اشاره به پاکسازی هاى روحانىِ این « شراب طهور » شده است که آلودگی هاى غفلت از خداوند و حجاب هاى مانع از توجه به او را بر می دارد.[طباطبائى، محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه، موسوى همدانى، ج 20، ص 361، بنیاد علمى فکرى علامه طباطبایى، 1363ش] چنان که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: چون مؤمن شراب طهور بیاشامد از همه ما سوى الله اعراض می کند و متوجه خدا می شود.[کاشانی، ملا فتح الله، منهج الصادقین، ج 10، ص 110؛ مجمع البیان، ج 10، ص 623]
بعضی می گویند؛ « شراب طهور » قلوب ابرار و دل آنها را از اخلاق رذیله و صفات خبیثه و خیالات فاسده و از همّ و غمّ و کثافات و پلیدی ها پاک می کند.[طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 327، تهران، اسلام، چاپ دوم، 1378ش] در روایتى از امام باقر(علیه السلام) است که وقتى [مؤمنان] از آن شراب شربتى می نوشند، خداوند به وسیله آن، قلوبشان را از حسد پاک می کند.[قرشى، سید على اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج 11، ص 480، تهران، بنیاد بعثت، تهران، چاپ سوم، 1377ش]
برخى معتقدند؛ چون استغراق در توحید ناب و کمال انقطاع از ما سوى الله طهارت تام است، هر چیزى که با آن هماهنگ نباشد فاقد ملکه طهارت است، چنان شرابى که از دست [بی دستى] چنین ساقى نوشیده شود انسان را از تمام آنچه غیر از خدا است، تطهیر خواهد کرد. چنان که این مضمون، به عنوان یک اصل جامع و فراگیر که از غُرَر تعالیم اهل بیت(علیهم السلام) است.[جوادى آملى، عبدالله، تفسیر موضوعى قرآن در قرآن، ج 5، ص 298 و 302] از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: این شراب، جسم و جان آنان را از همه چیز، جز از ذات پاک و بی همتاى خدا، پاک و پاکیزه می سازد؛ چرا که تنها ذات پاک خدا و یاد و نام او است که انسان را از آلوده شدن به پاکی ها و نارواها باز می دارد.[تفسیر مجمع البیان، ج 10، ص 623]
3. بعضى از مفسران جمع بین دو نظریه نموده و گفته اند؛[جوادى آملى، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج 1، ص 27، قم، اسراء، چاپ اول، 1378ش] چون انسان آمیزه زیبایى از خاک تیره و روح خدا است، افزون بر ارزاق مادّى، بهره هاى روحى و معنوى قرار داده... و چون آدمیان در سیر و سلوک خویش متفاوت اند، بهره هاى بهشتى آنان نیز گوناگون است. برخى همانند ابرار از شراب گواراى «رحیق مختوم» سیراب می شوند که مُهر مشکین صیانت از باطل بر آن نهاده شده و از گزند هر آلودگى منزّه است و بهره مقربان، «شراب چشمه تسنیم» که قراح محض و صراحى ناب است، می باشد. در حدیثى از رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) است که فرمودند: «تسنیم، شریف ترین نوشیدنى در بهشت است که محمد(صلی الله علیه وآله) و آل محمد از آن می نوشند، اصحاب یمین و بقیه اهل بهشت از مخلوط شده آن می نوشند»،[مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 8، ص 150، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق] که ساقى آن ذات اقدس اله: «و سقاهم ربّهم شراباً طهوراً»،[انسان، 21] و ساغر آن، حقیقت نفیس معرفت و محبّت به او است: «إنَّ الأبرار لفى نعیم... یُسقون من رحیق مختوم...».[مطففین، 27 و 28]
از آنچه گفته شد چنین به دست می آید؛ همان طور که در این دنیا انسان ها در مراتب مختلف از کمال قرار گرفته اند، در بهشت نیز داراى مراتب مختلف هستند و بهره شان از بهشت نیز به تناسب ظرفیت و توان روحى آنان است؛ و به همین جهت در قرآن با تعابیر گوناگون از آنان یاد شده است. عده اى را «اصحاب یمین»، عده اى را «ابرار» و عده اى را «مقّربان» درگاه حق می نامد. و به تناسب مقامشان، آنان نیز از بهشت بهره بر می دارند. آنچه مسلم است بهره هاى بهشتى سرشار از لذّت و سرور و حیات بخشى است، ولى نه آن گونه که در دنیا تصور می گردد.