اشعار قیصر امین پور

گفتی که سنگر ما در جبهه ی جنوب است / شاعر : قیصر امین پور

 آن روز شیشه ها را

همیشه اول آن «چرا، چگونه، آیا»ست / شاعر : قیصر امین پور

 معما:
پری برای پرواز

در دل زمین رازی مثل درد می پیچید / شاعر : قیصر امین پور

 یک جوانه ی کوچک

زنده ای نبود و زندگی نبود / شاعر : قیصر امین پور

 تو اگر نبودی ای درخت سبز

آرزوی شما در آینده / شاعر : قیصر امین پور

 صبح یک روز نوبهاری بود

رویای روشن / شاعر : قیصر امین پور

فرزندم!
رویای روشنت را

عشق خواهر من است، درد هم برادرم / شاعر : قیصر امین پور

این منم در آینه، یا تویی برابرم؟

حس مرگ / شاعر : قیصر امین پور

 مردن چه قدر حوصله می‌خواهد
بی آنکه در سراسر عمرت

بگذریم... / شاعر : قیصر امین پور

 این روزها
خیلی برای گریه دلم تنگ است!

با توام ای شادی غمگین / شاعر : قیصر امین پور

با توام
ای غم!
غم مبهم!