دانلود پاورپوینت کتاب الغارات - جلسه دوم + نکات
سیر مطالعاتی تاریخ تطبیقی، پیرامون حکومت علوی و وقایعی که امیرالمؤمنین، علی علیه السلام با آن مواجه بودند؛ با محوریت کتاب الغارات در "طرح شنبه های با کتاب"
❖ نکات منتخب :
1- در حدیث ابن ابی لیلی[1] آمده است که علی(علیه السلام) گفت: کس جز من دیدگان فتنه را برنکند و اگر من در میان شما نمی بودم کس نبود که به پیکار اصحاب جمل و شورشگران نهروان رود...
اینکه امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند که کسی جزء من نمی توانست با آنها بجنگد از جنبه مورد بحث و بررسی است؛ یکی اینکه در فضای فتنه وقتی لغزش از سوی خواص باشد، تشخیص حق و حقیت برای هرکسی (جز اهل بصیرت) به راحتی نخواهد بود.. دوم اینکه، شیوخ نهروان آنقدر از نظر رتبه و فضایل بین مردم متشخص بودند که کسی جرأت آن را نداشت که تیغ بر روی آنها بکشد. و امام علیه السلام با اعلام این نکته می فرمایند که این شیوخ اگر از همه مردم هم بالاتر بودند، از امام پایین بودند و لذا امام بر آنها نیز ولایت داشت و آنها به حق «خوراج» بودند و بر امام خود شوریده و از دین خارج شده بودند...
و نکته مهم دیگر هم در این مورد این است که امام در درگیری با آنها مراعات آنها را به هیچ وجه نمی کند، زیرا که اینها فتنه گر هستند و ممکن است امتی را به گمراهی بکشانند...
و به حق که منافق از کفار هم بدترند...
و هرگز نباید اجازه داد که منافقین فتنه گر بین امت به راحتی رفت و آمد داشته باشند و آزادانه هرکاری خواستند بکنند، چون نمونه بازماندگان آن خوارج یکی اشعث بود که با وجود نحس خود نقشه قتل امام را با یکی از دیگر از بازماندگان خوارج یعنی ابن ملجم مرادی علی لعنة الله کشیدند و نقشه شوم خود را عملی کردند...
2- مردی دیگر بر خاست و گفت: یا امیر المؤمنین، برای ما از فتنه ها سخن بگوی.گفت:
فتنه ها چون فراز آیند شناخته نشوند که حق چیست و باطل چیست و چون بازگردند، آنگاه حقیقتشان آشکار شود.آری، چون می آیند ناشناخته اند و چون پشت می کنند، شناخته.
خداوند سبحان در قرآن نیز در این رابطه سخن به میان آورده و اگر ما بخواهیم فضای فتنه را به چیزی تشبیه کنیم، اصطلاحاً باید عرض کنیم که «فتنه» همانند «سیل» است که وقتی رو میکند جماعتی از «عوام» را هم با خود همراه می سازد و حقیقت را در باطن خود نهان می سازد و حالت «عمومی» به خود میگیرد یعنی «حق» و «باطل» در هم می آمیزد مثل «سیل» که «آب زلال» با «گل و لای و خس خاشاک» در هم آمیخته می شوند و تشخیص ها بر عامه مردم سخت میشود و حتی در فضای آرام «فتنه» هم نمی شود «اطمینان» داشت که فضا به چه سمتی که اگر کوچکترین پایی به آن رسد همچو سیل زیر پا را خالی می کند تا فرد را زمین گیر سازد؛ آن وقت که به کلی فضا آرام شد و فتنه خوابید؛ آن حقیقت زلال (آب) خود را از «گل و لای» جدا می سازد و «حقیقت» بر همه کس روشن و آشکار میگردد... در کل فضای سهمناکی برای کسانی است که اهل بصیرت نیستند و برای در امان ماندن از آن باید انسان خود را به «ولایت» بچسباند و جدا نشود و از این روست که در «آخرالزمان» فتنه ها شدیدتر و سخت تر می شوند تا جاییکه می فرماید: نگه داشتن دین از نگه داشتن آتش سوزان در دست سخت تر خواهد شد...
از این رو برای در امان ماندن از این فتنه ها، یکی «ولایت پذیری و ولایت مداری» است و دیگر اینکه همراه ولایتمداری و ولایت پذیری، همواره بر «دعای غریق» مداومت داشته باشیم...
«یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ؛ یا الله! یا رحمان! یا رحیم! ای تغییر دهنده قلب ها! قلب مرا بر دینت ثابت و استوار کن!» [2]
3- آگاه باشید که پس از من گروههایی چند پدید آیند و در هم آمیزند، در حالی که به سوی یک قبله نماز می گزارند و حج و عمرۀ خویش یکسان به جای می آورند، ولی دلهایشان با هم یکی نیست و هر کس را رأیی و راهی دیگر است...
نتیجه فتنه، اختلاف و چند دستگی و پراکنده شدن قلوب است که در این صورت تر و خشک با هم می سوزند و تضعیف حق باعث میشود که باطل بر آن غلبه کرده و زیر سلطه باطل فرو رود...
4- مردی از جای بر خاست و گفت: یا امیر المؤمنین، در چنین روزگاری چه بایدمان کرد؟ گفت: به خاندان پیامبر خود بنگرید، اگر در خانه نشسته اند در خانه بنشینید و اگر شما را به یاری خوانده اند یاریشان کنید، تا پاداش یابید. ولی بر آنان پیشی مگیرید تا گرفتار بلا نشوید.
ولایت مداری و لایت پذیری همواره راه گشا و نسخه نجات است...
5- خداوند بوسیلۀ مردی از ما، خاندان پیامبر، فتنه را می شکافد، آنسان که پوست را بر تن کسی که به شکنجه در چرم گاوش گرفته اند می شکافند. پدرم فدای آن فرزند بهترین کنیزان باد که به خواریشان افکند و ...
امام علیه السلام پایان تمام فتنه و ظلمها را به ظهور منجی بشریت مرتبط می سازد و آن وعده حتمی الهی را به همگان میدهد... لذا تشکیلات اسلامی از اوجب واجبات است و راهی که با «عمل» به سوی «ظهور» و «تمدن نوین اسلامی» ختم میشود...
6- سعید اشعری[3] گوید: هنگامی که علی(علیه السلام) آهنگ جنگ نهروان کرد، مردی از قبیلۀ نخع را که هانی بن هوذه نامیده می شد به جای خود نهاد. روزی نامه ای به علی نوشت که غنّی و باهله فتنه بر می انگیزند و دست به دعا برداشته اند که دشمنت بر تو پیروز شود. علی(علیه السلام) در پاسخ نوشت که آنان را از کوفه بران و حتی یک تن از آنان را هم در کوفه مگذار.
منافقین داخلی از دشمنان خارجی خطرناکترند، لذا وجود آنها می تواند مانند خوره ای باشد که ساختار تشکیلات را از درون متلاشی سازد، لذا آنها یا باید محصور باشند و یا اخراج گردند و اگر دست به سلاح بردند و مسلحانه وارد میدان شدند، همگی باید کشته شوند...
پی نوشت:
1- مراد محمد بن عبد الرحمن بن ابی لیلی است. از راویان شیعه و از اصحاب امام جعفر صادق(علیه السلام).
2- ابن بابویه، محمّد بن علی، «کمال الدّین و تمام النّعمه»، تهران، اسلامیه، ج 2، ص: 352.
3- سعید بن ابی برده بن ابی موسی الاشعری،از مردم کوفه بود و از راویان ثقه.
دانلود فایل | اندازه |
---|---|
دانلود پاورپوینت کتاب الغارات - جلسه دوم + نکات | 626.17 کیلوبایت |