حرکت حضرت سیدالشهداء«علیه السلام» یک تذکر بود به همه ی تاریخ که چگونه از ظلمات زمانه می توان خود را رها کرد و امروز مردم در حماسه ی اربعین در ذیل تذکر حضرت سیدالشهداء«علیه السلام» به روحی منوّرند که آن ها را از ظلمات فرهنگ اُمویِ جهان استکبار رهایی می بخشد و این است معنای حماسه ی میلیونی راهپیمایی اربعین حسینی که شیعه در سال های اخیر با هوشیاری و خوش سلیقگی، زیارت آن حضرت را که در جای خود بسیار ارزشمند است، همراه با پیاده رفتن برای آن زیارت جمع کرده است.
بسم الله الرّحمن الرّحيم
1- به ماجراي اربعين چگونه نگاه کنيم؟
جواب: انسانی بس عظیم و بزرگ در مقام عصمت و طهارت به نام حضرت حسین بن علی«علیه السلام» در کربلا حقایقی را به نمایش گذارد که بس عظیم بود. حقایقی را که تنها انسان های معصوم مثل امام صادق «علیه السلام» توانِ دیدن آن را داشتند و در زیارت نامه هایشان نگاه به حرکت امام حسین«علیه السلام» را عرضه نمودند و در عمل امام حسین«علیه السلام» و نگاه امامان به حرکت آن حضرت می توان به حقیقت کار حضرت سیدالشهداء«علیه السلام» نظر کرد و وقتی بتوان محتوای زیارت اربعین را تصدیق نمود باید خدا را شکر کرد. چه بگویم که چگونه خداوند در زیارت اربعینِ حضرت سیدالشهداء«علیه السلام» با ما چه حرف هایی دارد!!
همه ی آن هایی که دغدغه ی عبور از فرهنگ ظلمانی دوران را دارند و می خواهند با عقلی غیر از عقل غربی با سایر انسان ها مأنوس شوند، باید به فرهنگ اربعین نظر کنند.
اربعین نشان داد که در حكمت حسينی، شكست معنی ندارد و پايداری و بقاء، جزء اصلی اين حكمت است. حتّی در دربار يزيد، آثار زنده ماندن كربلا نمايان شد. حال از آن به بعد در تاريخ ، با نمونه ای بسيار متعالی و روشن و پراز رمز و راز؛ يعنی اربعينِ شهدای كربلا روبه رو هستيم.
انسان به واقع از حيرت نزديك است قالب تهی كند، كه هنوز چهل روز از آن قلع وقمع ها نگذشته بود و هنوز صدای شادی پيروزی بر حسين “عليه السلام» از در و ديوار كوفه و شام به گوش میرسدكه اربعينِ شهدای كربلا به پا میگردد و بانگ بلند حسين”عليه السلام» در روز عاشورا پس از چهل روز در آسمان تمام شهرهای اسلامی گوشها را پر میكند.
داستان آمدن «جابربن عبدالله انصاری» و «عطيّه» به كربلا يك حادثه نيست، يك فرهنگی است كه تاريخ، قصّه اين دو بزرگوار را به عنوان نمونه ذكر كرده است.
2- آيا حرکت میلیونی اخیر در امتداد زيارت اربعين است؟ با توجه به جواب سؤال قبل، بنده آن چه را در این تاریخ در مراسم اربعین اتفاق افتاده است را یک «فرهنگ» می دانم.
جواب: اربعين؛ سنّت شيعيان بيداردلی است كه گذشت زمان، وفاداری آنها را نسبت به امام حسين”عليه السلام» از بين نمیبرد. لذا كسی كه به حق، مؤمن است، نمیتواند به حقيقتِ مجسّم، يعنی اباعبدالله”عليه السلام» مؤمن نباشد و كسی كه همواره به ياد حق است، همواره به ياد حقيقت مجسّم است، هر چند غوغای زمان چيزی غير از حق را بخواهد. غوغای زمان و تبليغات يزيدی تلاش كرد كه اباعبدالله”عليه السلام» را از صحنه ی ذهن ها و خاطره ها پاك كند و آن همه تهمتها و تلاشها برای اين بود كه ذهنها از ياد اباعبدالله”عليه السلام» پاك شود. ولی اربعين كه از نشانه های مؤمن شمرده میشود،[1] نشان داد كه در زير اين آسمان كسانی هستند كه غوغای زمانه نمیتواند آنها را از وفاداری به حقيقت مجسم يعنی امام معصوم، غافل كند و سنّت اربعين سنّت انسانهايی است كه اسير حكومت يزيدی نشدند و تحت تأثير تبليغات نظام كفر، از تعهّدی كه با حق داشتند دست نكشيدند.
حسين«عليه السلام»؛به عنوان قطب دلهای سالم به حق و حقيقت، كهنگی بردار نيست و شامل مرور زمان نمیشود. كسانی كه میخواستند رنگ حسينی را بیرنگ كنند وآنهايی كه تسليم بیرنگی شدند و حسين”عليه السلام» را از ياد بردند، هيچكدام مؤمن نيستند. اين كه امام معصوم”عليه السلام» فرموده است: «زيارت اربعين، يكی از نشانههای ايمان است» يعنی اربعين؛ ادامه ی عهد مؤمن است با حسين”عليه السلام» كه تجسّم اسلام است و قطب دل هر انسانی كه میخواهد دلی فعّال و زنده داشته باشد، هر چند حاكمان ستمگر تلاش كنند تا اين عهد و وفاداری و ميثاق با امام را، از بين ببرند. چراكه مؤمن در عالمی از ايمان و حالی از معنويت بهسر میبرد كه هيچ شرايطی نمیتواند آن حال را از او بگيرد، و در واقع اربعين و زيارت اربعين استحكام آن حال ايمانی است.
اين يك قاعده است كه هميشه ستمگران وقتی حق و حقيقت اسلام و دين را تحمل نكردند، سعی میكنند مظاهر اصلی دين را محو و نابود كنند. سعی میكنند با تبليغات و غوغاسالاری و كشتار و تهمت زدن، حق را از صحنه جامعه و خاطره ها پاك كنند. و اين شيعه اربعين شناس است كه تحت تأثير اين غوغاسالاریها قرار نمیگيرد. اين كه شخصيت جابربن عبدالله انصاری برای ما بسيار ارزشمند است و با توجّه به او سنّت اربعين را عزيز میداريم به جهت كار بزرگی است كه او كرده است. هميشه شيعيان از بركات اربعين بهرهمند شدهاند.
شما فراموش نكنيد كه پس از واقعه عاشورا در كنار آن تبليغاتی كه امام”عليه السلام» را به عنوان يك خارجی معرفی كردند، چنان جوّ ارعابی در كشور حاكم نمودند تا كسی جرأت ياد امام حسين”عليه السلام» را هم نداشته باشد و از اين طريق برای هميشه سنّت حسين”عليه السلام» و سنّت محمّد«صلی الله عليه وآله وسلم» از صحنه ی خاطرهها و سينهها محو شود و يزيديان به راحتی بتوانند خود را تبليغ كنند. در این صورت است که معلوم میشود در چنين شرايطی، احياء اربعين حسين”عليه السلام» چقدر كارساز بوده. در واقع با اربعين، همه ی طمع دشمن خنثی و بینتيجه شد. همچنان که در این تاریخ پس از چهارصدسال حاکمیتِ تفکر سکولاریته، شیعیان با به صحنه آوردنِ اربعین حیله ی ستمگران این دوران را نیز خنثی کردند.
3- آيا يک حرکت خودجوش اجتماعي است یا يک حرکت جديد الهي است؟
جواب: نباید حرکتی که در این تاریخ در اربعین ظهور کرده است را با یک نگاه محدود تعریف کرد و در همین رابطه باید گفت؛ این حرکت در عین آن که یک حرکتِ خودجوشِ اجتماعی است، حرکتی است که خداوند آن را بر قلب مردم إشراق نموده و هرکس به اندازه ای که بخواهد با اراده ی الهی در این تاریخ خود را تطبیق دهد، در ذیل آن قرار می گیرد.
4- چه رفتاري بايد در قبال این حرکت داشته باشيم؟
جواب: باید خود را با آن تطبیق داد تا در ذیل اراده ی الهی قرار گیریم.
5- تفاوت این حرکت که در سال های اخیر شروع شده است، با حرکتی که در همان اولین اربعین شروع شد در چيست؟
جواب: زمینه ی تاریخی ظهور اربعین در این تاریخ این گونه است که ملاحظه می کنید. زیرا در متن سنت اربعینی که در روایات ما آمده، چنین ظرفیتی نهفته است و نقشِ تاریخ سازی آن پیش بینی شده است که بنده در ادامه، بیشتر در تبیین آن سخن خواهم گفت. آن چه فعلاً باید بر آن تأکید کرد؛ فهم درست سنت اربعین است و شرط ادامه ی آن در راستای تحقق تمدن اسلامی است، امکان دارد وگرنه به عنوان یک حرکت عبادیِ فردی، بدون نظر به حضور تاریخیِ جهان اسلام در این دوران و در معادلات جهانی خروش و نشاط آن فرو می نشیند.
6- وظیفه ی مردم ايران و عراق در اين فضایی که به وجود آمده چيست؟
جواب: آن چه از ظواهر پیداست هر دو ملت در عمق جانشان متوجه شده اند می توانند در راستای حرکت اربعین، نقش آفرینی کنند به طوری که بعضی از خودِ مردم عراق فرموده بودند ملت عراق در اربعین، ملت خاصّی هستند یعنی گویا متوجه اند در این شرایط چه نقش مهمی می توانند ایفاء کنند. آن ها به عنوان یک جریان الهی و یک رسالت تاریخی به موضوع نگاه می کنند.
7- برد اين جريان که فعلاً در بین شیعیان ظهور کرده است را، چقدر می دانید؟
جواب: بُردِ این جریان تا حضور شیعه در معادلات جهانی جلو می رود و تا تحقق تمدن اسلامی و تقابل با استکبار شکل خواهد گرفت. جهان اسلام پس از چهارصدسال که از رنسانس گذشته به خود آمده که دیگر برای ادامه ی حیات خود نمی تواند به پروژه های فرهنگ مدرنیته امید ببندد و لذا با شعارهای اسلامی به صحنه آمد و این علی رغم فشارهای جهان استکباری و ارتجاعی ادامه می یابد تا به نتیجه برسد.
8- اگر ماجراي اربعين را با يک عنوان بخواهيم معرفي کنيم با چه عنواني بايد نام برد؟
جواب: جایگاه تمدنیِ زیارت اربعین را مد نظر ها قرار می دهیم. با توجه به این که همیشه تلاش دشمنان اسلام آن بوده که اربعین را بزنند و تأکید ائمه »علیهم السلام» آن است که اربعین زنده بماند، چون اربعین یعنی ادامه ی حسین«علیه السلام»، شیعه باید بیشترین نگاه را جهت بقای اسلام به اربعین بیندازد تا نسبت به مهم ترین عامل بقاء اسلام کور نباشد.
حرکت حضرت سیدالشهداء«علیه السلام» یک تذکر بود به همه ی تاریخ که چگونه از ظلمات زمانه می توان خود را رها کرد و امروز مردم در حماسه ی اربعین در ذیل تذکر حضرت سیدالشهداء«علیه السلام» به روحی منوّرند که آن ها را از ظلمات فرهنگ اُمویِ جهان استکبار رهایی می بخشد و این است معنای حماسه ی میلیونی راهپیمایی اربعین حسینی که شیعه در سال های اخیر با هوشیاری و خوش سلیقگی، زیارت آن حضرت را که در جای خود بسیار ارزشمند است، همراه با پیاده رفتن برای آن زیارت جمع کرده است.
همان طور که عرض شد،حماسه ی اربعین چیزی نیست که از ما شروع شده باشد، امامان ما همه در بزرگداشت اربعین مصر بودند تا معلوم شود حرکتی که حضرت سیدالشهداء«علیه السلام» شروع فرمودند یک حرکت عقیم نیست. در این رابطه حضرت عسکری«علیه السلام» می فرمایند: «عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ؛ صَلَاةُ الْإِحْدَی وَ الْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ وَ التَّخَتُّمُ فِي الْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ». علامت های مؤمن پنج چیز است: پنجاه رکعت نماز و «زیارت اربعین» و انگشتر در دست راست کردن و پیشانی بر خاک نهادن و «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» را بلندگفتن.
جابربن عبداللّه انصاری یعنی صاحب اسرار آل محمد«صلوات اللّه علیهم»، می داند باید با زیارت حضرت امام حسین«علیه السلام» در اربعین نشان دهد آن حرکت، حرکتی نبود که در خود عقیم شود. جابر با این که در آن زمان نابینا است و با این که مسافرت در آن شرایط و با آن وضع از مدینه تا کربلا آن اندازه طاقت فرسا است، ولی متوجه است آن زیارت یک زیارت معمولی نیست همراه با ثواب های فردی، بلکه یک حضور تاریخی است در تاریخی که امام حسین«علیه السلام» شروع کردند، حضوری است در راستای تقابل با حاکمیت استکباری امویان.
در حماسه ی اربعین حسینی و حضور بیست میلیون انسان های وفادار به آرمان های قدسیِ امام حسین«علیه السلام» و مصمم در پشت کردن به فرهنگ یزید، خبر از آن می دهد که هویتی از شیعه در حال شکوفائی است و به بهترین شکل می خواهد از حیطه ی جهان استکباری با فرهنگ حضور مردم در صحنه ها، عبور نماید و این نوع حضور آثار بسیار عمیقی در وجود تک تک انسان های حاضر در این اقیانوس انسانی خواهد گذاشت و هرکس خود را یک اقیانوس انسانِ تمدن ساز احساس می کند.
در حماسه ی اربعین حسینی رفتارهایی از تمدن سازی شیعه ظهور می کند که هرگز به چشم فرهنگ غربی نمی آید، از مردان و زنان محترمی که با پای پیاده خود را به ساده ترین شکل در انبوه جمعیت غرق کرده اند تا از اَنانیّت خود هیچ چیز باقی نگذارند تا خادمان زوّار که با اندک بضاعت خود در خدمت زوّار قرار می گیرند. همه در حال نشان دادن اهدافی برای زندگی دینی هستند و زوّار و خدمه می خواهند در راستای اهداف بزرگ خود صورت ایثار حسین«علیه السلام» را در این صحنه ها به ظهور برسانند و با از خودگذشتگی خود به امام حسین«علیه السلام» نزدیک شوند و نقش حسینی خود را در این تاریخ به فعلیت آورند.
انبوه زائران اربعین حسینی و این همه خدمه ی زوّار؛ همه و همه به خوبی می دانند در چه تاریخی قرار دارند و چه تمدنی از طریق آن ها در حال وقوع است. اینان به دنبال دستور خداوند به رسولش هستند که فرمود: «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَك» خودت و همراهانت در راستای رسالتی که دارید پایداری و مقاومت کنید و استکبار جهانی را در موضع متهم قرار دهید و روشن نمایید عقیده ی توحیدی باید در تاریخ، حضور فعّال داشته باشد.
9- آيا ملت های دیگر از حرکت اربعينی شیعه که شروع شده است، مي توانند برداشت درستی یکنند؟
جواب: ملت ها در این تاریخ در حال تجدید نظر نسبت به رجوعشان به فرهنگ مدرنیته اند که نگاه سکولاریسم به عالم و آدم دارد و «اربعین» یک تذکر تاریخی به همه ی ملت ها است تا در این شرایط، نسبت خود را با خداوند و مسیر انبیاء الهی شکل دهند.
10- آيا همان طور که براي انقلاب اسلامي خاستگاهي را قائل هستیم، می توان گفت اربعين از همان خاستگاه سرچشمه می گیرد؟
جواب: همین طور است؛ حتی ایجاد و بقاء انقلاب اسلامی هم از بركات سنّت اربعين است. در شب پانزده خرداد سال 42 وقتی امام خمينی«رضوان اللّه تعالی علیه» را دستگير كرده و به زندان بردند، فردای آن روز مردم به خيابانها آمدند و بدون هيچ ترسی فرياد اعتراض شان بلند شد. «فردوست» در خاطراتش مینويسد: «در آن روز آنقدر آدم آمده بود و آنقدر ما اينها را كشتيم كه خودمان ترسيديم». تاريخ میگويد اينها مسلسلها را در صحن حضرت معصومه«عليها السلام» گذاشتند و بسياری از مردم را كشتند. شاه حساب كرده بود وقتی امام خمينی«رضوان اللّه تعالی علیه» را تبعيد كرد، و مردمِ وفادار به امام را هم كشت، بقيّه اين ملّت برای هميشه وفاداری خود را نسبت به امام و انقلاب پس میگيرند و لذا آنچه بايد بكند كرد. اما امام خمينی«رضوان اللّه تعالی علیه» را بعد از چهل روز آزاد كردند و به روستايی در حاشيه ی شهر به نام «داوديّه» بردند كه در واقع ايشان را به آن جا تبعيد كنند. مورّخين میگويند مردم آنقدر به ديدار امام«رضوان اللّه تعالی علیه» رفتند كه جادّه داوديّه پر از ماشين شده بود.[2] اين چه سنّتی و چه شعوری است كه بعد از اين همه كشته دادن، به ديدار امام« خمينی« رضوان اللّه تعالی علیه» میرود. حضور حماسی مردم وفادار به امام و آزاد از رعب نظام شاهنشاهی همه حيله ها را خنثی كرد. بعد امام را به قيطريه آوردند و از آنجا هم به قم بردند. اگر به نهضت كربلا و نهضت امام خمينی«رضوان اللّه تعالی علیه» نگاه دقيق و عميقی بكنيد شباهتهای بسياری بين اين دو نهضت میبينيد. يعنی با همان فرهنگ و حكمت حسينی، انقلاب اسلامی شكل گرفته است.
شايد سيزدهم محرم بود كه خبر شهادت امام حسين”عليه السلام» به مدينه رسيد، امويان تمام خانه های بنیهاشم را در مدينه خراب كردند. يعنی ديگر بنی هاشم بايد از صحنه تاريخ پاك شود. «جابربن عبدالله انصاری» به همراه «عطيّه» بدون آنكه مرعوب جوّ پليسی نظام يزيدی شوند، به سوی كربلا حركت میكنند تا ثابت كنند كه روح ايمانی و وفاداری به امام حسين”عليه السلام» جوّ پليسی را به چيزی نمیگيرد و شامل مرور زمان هم نمیشود، چيزی كه يزيديان نمیفهميدند. وفاداری به امام و دين، تجددّ و روشنفكری هم برنمیدارد، هميشه بايد حق برای قلب مؤمن حی و حاضر باشد. اين است كه جابر، سنّت اربعين را به توصيه معصوم، پايه گذاری كرد و برای هميشه فرهنگ كربلا با سنّت اربعين جهان را تغذيه خواهد كرد، و عهد حسينی بر خلاف جوّ پليسی و رعب و وحشت، جای خود را باز میكند و راه خود را ادامه میدهد.
دشمنان اين همه تلاش كردند تا این وفاداری به امام از بين برود، وگرنه كشتن امام به وسيله ی آن همه لشكر كه عمرسعد جمع كرده بود، هنر نيست. آنها میخواستند اين وفاداری كه جابر و امثال او نشان دادند برای هميشه نابود شود، وفاداری عاشقانهای كه كربلاييان را سمبل دين میكند. در واقع عهد حسينی با اربعين حفظ شد و امروز هم من و شما سنّت اربعين را تكرار میكنيم، يعنی ای حسين، شما هميشه حق هستيد و ما بنا داريم ارتباطمان را با حق يگانه كنيم و وفاداری به حق را هيچگاه از دست ندهيم، و مرور زمان و غوغای زمانه و تبليغات يزيدی نمیتواند ارتباط ما را با شما قطع كند. هر سال اربعين گرفتن آنگونه كه امام صادق “عليه السلام» در زيارت اربعين به ما آموختند و با حسين”عليه السلام» حرف زدن، چيزی گرانقدر و ارتباط بزرگی است.
11- آيا جهت حرکت اربعين به سمت جامعه ی مهدوي«عجل اللّه تعالی فرجه» است؟
جواب: چرا که نه؟! حقیقتی به نام مهدی«عجل اللّه تعالی فرجه» را فقط در این کالبد جسمانی دیدن، جفایی ست بسیار عظیم و هزاران تأسف که نگاهِ عرفی ما تنها محدود شده به همین ساحت ایشان، و غافل ازاین که مهدی حقیقتی است که عالَم تمام در محضرشان است و هرچه جلو می رویم دایم ظهور ایشان به سمت ما شدیدتر می شود. آری! من به هرچه شدیدترشدن ظهور ایشان در این عالم، ایمان دارم. در این کنش واکنش های مداوم جهانی و در این ظلمات کثرت زده ی پوچ غربی، تنها حضور و ظهور مهدی ست که هربار در لباسی جلوه گری می کند و ما را به وحدت و انس و یکی شدن در وادی هستیِ حقیقی سوق می دهد. این ظهور و حضور مهدی ست که در لباس اربعین با بیش از بیست چند ملیون انسانِ هم دل، خود را نشان می دهد.
12- چه نکاتی را در رابطه با آموزه های اسلامی باید در نگاه به موضوع اربعین به طور کلّی داشت؟ و تأکید امامان شیعه در این رابطه چگونه بوده است؟
جواب : بهترین نگاه را ائمه ی ما در زیارت اربعین به موضوع انداخته اند و لذا در اين زيارت، اينگونه شروع میكنيم:
السَّلامُ عَلی وَلِيّ الله وَ حَبيبِه
سلام بر ولی خدا و حبيب خدا!
اين سلام يعنی ظهور ارادت به امام، يعنی هنوز حسين بن علی عليه السلام، زنده و حبيب و ولی خداست، نه يزيد و يزيديان؛ و هنوز دل ما به ولی و حبيب خدا نظر دارد و تبليغات يزيدی در طول تاريخ نتوانسته است ما را طعمه خود كند. شما ديده ايد آدمهايی را كه با يك مسئله كوچك تمام تعهداتشان را نسبت به انقلاب و اسلام و امام و ارزشها از دست میدهند، چون اينها شيعه واقعی نيستند و با شدّت گرفتن جوّ تبليغاتیِ زمانه و غوغاهای دشمن، تمام ارتباط قبلی خود را با اسلام وانقلاب از دست میدهند، چون به حقيقت وفادار نيستند و اسير جوّ زمانه هستند.گفت:
مر سفيهان را رُبايد هر هوی
زآنكه نَبْوَدْشان گرانی قوا
آدمهای بیاصول با هر بادی به لرزه درمیآيند، چونكه از نظر معرفتی قوی نيستند و ريشه محكم ندارند. ريشه انسانِ مؤمن، وصل به حق است؛ لذا غوغای زمانه نمیتواند او را به لرزه درآورد و بربايد. مثلًا در زمان رضاخان كه او دستور داده بود زنان بايد چادرها را از سرشان بردارند، كسانی كه سنت اربعين را نمیشناختند، سريعاً چادرشان را از سربرداشتند و به اسم مقتضيات زمانه رنگ اصيل خود را از كف دادند و رنگ ضد انسانی حكومت غيرالهی رضاخان را پذيرفتند، ولی فرهنگ اربعين چيز ديگری به ما میآموزد و آن عبارت است از پايدار ماندن به عهد الهی خود و اين با اعلام ارادت به امام معصوم “عليه السلام» محقّق میشود لذا میگوييم:
السَّلامُ عَلی خَليلِ الله وَ نَجيبِه
منبع: لب المیزان