پاسخ به شبهات کرونایی و تعارض علم با دین

تعداد کلمات 5014 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
پاسخ به شبهات کرونایی و تعارض علم با دین
علمای دینی همواره بلاها و مشكلات اجتماعی را ناشی از گناهان انسان ها یا امتحانات الهی معرفی می كردند؛ اما ویروس كرونا و فراگیری خطرناك آن موجب شد كه همه تبیین ها و تفسیرهای گذشته را فراموش كرده و در مقابل نظر پزشكان تسلیم شوند..

پاسخ به شبهات کرونایی و تعارض علم با دین

علمای دینی همواره بلاها و مشکلات اجتماعی را ناشی از گناهان انسان ها یا امتحانات الهی معرفی می کردند؛ اما ویروس کرونا و فراگیری خطرناک آن موجب شد که همه تبیین ها و تفسیرهای گذشته را فراموش کرده و در مقابل نظر پزشکان تسلیم شوند و برای در امان ماندن از این بیماری حتی همه مکان ها و مراسم های مذهبی را تعطیل کنند! در ادامه با پاسخ به شبهات کرونایی همراه ما باشید. 

پاسخ به شبهات کرونایی و تعارض علم با دین

پاسخ:

اولاً:

این شبهه یکی از مصادیق شبهه تعارض علم و دین است. تعارض علم و دین یک از انگاره های فلسفی و فرهنگی دنیای غرب است که بر جهان اسلام قابل انطباق نیست. مبانی و آموزه های دین اسلام هرگونه تعارض مستمر و واقعی میان علم و دین را نفی می کند. از نگاه اسلام دین و علم مکمل یکدیگر و هرکدام به بخشی از واقعیت هستی نظر دارند. هیچ کدام از معارف و آموزه های دین، علم صحیح را نفی نمی کند و علم تجربی صحیح و اطمینان بخش نیز هیچ کدام از معارف و آموزه های معتبر دین را نفی نخواهد کرد.

ثانیاً:

جهانی که در آن زندگی می کنیم بر پایه نظام علیّت بنا شده است. در این جهان هر پدیده ای دارای علت های مادی و معنوی است. بیماری و سلامت انسان ها نیز علل و زمینه های مادی و معنوی خود را دارد. به حکم عقل، دین و تجربه، رعایت مسائل بهداشتی و ایجاد زمینه های سلامت، موجب بالا رفتن احتمال سلامتی و کاهش بیماری ها و عدم رعایت این امور موجب افزایش بیماری و فزونی احتمال اختلال در سلامت فردی و عمومی است. دانش پزشکی از دانش های ریشه دار و کهن بشری است که بر اساس تجربه و تحقیقات دامنه دار بشر درباره علل، عوامل و نشانگان و راه های درمان بیمار ی ها و نیز کیفیت نگهداشت و بالابردن بهداشت جسمی، پدیده آمده و اکنون دوران بالندگی خود را طی می کند. دین اسلام نه تنها به دانش پزشکی و تغذیه بی اعتنا نبوده بلکه خود در بالندگی آن نقش مهمی داشته است. در قرون نخستین اسلام بسیاری از پزشکان پر آوازه، خود از عالمان و فقیهان دینی بوده اند. با این وجود آیا می توان ادعا کرد که همه بیماری ها، نشانگان تشخیصی و راه ها و داروهای درمانی آن توسط دانش پزشکی کشف و معرفی شده است؟ آیا می توان ادعا کرد که علت همه بیماری های جسمی تنها و تنها ویروس ها و باکتری های مضر است و امور معنوی و روحی در بیماری و سلامت جسم نقشی ندارد؟ یقینا هیچ کس نمی تواند چنین ادعایی بکند و اساسا چنین ادعایی از نظر عقل و علم مردود است! بنابر این علت یا علل مشکلات جسمی همچنان که می تواند مادی باشد، ممکن است معنوی بوده و به سبب رفتارهای غیر اخلاقی و غیر شرعی انسان ها باشد. علل معنوی، علل بعید پدیده ها است و علل مادی، علل قریب آن. علل بعید همواره از طریق تأثیر بر علل قریب، عمل کرده و حوادثی را ایجاد می کند. توجه به علل قریب حوادث و غافل شدن از علل بعید، موجب ماندگاری مشکلات است. بنابر این توصیه عالمان دین به رعایت امور بهداشتی، علاوه بر اینکه توصیه خود دین است، به خاطر جامع نگری نسبت به حوادث جهان است. زمینه ها و علل بیماری و سلامت جسمی و روحی، در زمینه ها و علل مادی، محدود نیست و مسائل اخلاقی و معنوی هم در این خصوص علیت دارد؛ هر چند ممکن است تأثیر علل معنوی در سلامت و بیماری جسمی، با وساطت همان علل مادی صورت پذیرد؛ اما اینکه علل مادی در همه موارد، تأثیر قطعی و خود بنیادی در بیماری و سلامت جسمی داشته باشد، سخن کامل و درستی نیست. ادیان الهی به ما آموخته است که مهربانی، بخشندگی، خوش اخلاقی، خیرخواهی، پاک دستی، پاکدامنی و دیگر فضائل اخلاقی و مهم تر از همه ارتباط معنوی و عمیق با جان جهان و مبدأ و منتهای عالم وجود، یعنی خداوند مهربان، علت نخستین همه خیرها و سودمندی ها است؛ همچنان که نامهربانی، بخل، حسد، مردم آزادی، دروغ، تباه کردن حقوق انسان ها، بی اعتنایی به ارزش ها و حدود الهی و ارتکاب گناهان ریشه بسیاری از نابسامانی ها و مشکلات بشر است. پیامبران و امامان (علیهم السلام) هرگز علت های مادی را نفی نکرده اند؛ بلکه چشم انسان را از محدود ماندن در اسباب مادی به افقی فراخ تر و عمیق تر در عالم هستی باز کرده اند. از این رو هم پای توجه به علت های مادی می بایست به علت های معنوی نیز توجه شود و برای پیشگیری از مشکلات، حل نابسامانی ها و بالا بردن کیفیت زندگی، لازم و ضروروی که هم از علت های مادی و هم علت های معنوی غافل نمانیم.

ثالثاً:

امروزه علم روان شناسی و جامعه شناسی در کنار عقل و دین، بر اهمیت اخلاق و معنویت و نقش آن در بهزیستی انسانی در ابعاد گوناگون زندگی تأکید می روزد. حتی جامعه شناسان ملحدی مانند مارکس وبر هم دین و معنویت را موجب انسجام و یکپارچگی جامعه و در نتیجه عامل بسیاری از خیرها و سودمندی های عمومی می دانند. دین و معنویت موجب معنا یافتن و هدفمندی زندگی و ایجاد امید در دل های انسان ها شده و انسان ها را از احساس تنهایی و وحشت می رهاند؛ هر چند این آثار بخشی از آثار غیر مادی دین و معنویت است و تبیین آثار تکوینی و حقیقی آن در گستره وجود انسان تنها در اختیار پیامبران الهی است. تحقیقات پزشکی و روان شناسی تجربی بر این امر تأکید دارند که نظام سلامت جسمی، بسیار بیش از آنچه انسان ها تصور می کنند به سلامت فکر، احساس و فرایندهای روان شناختی افراد بستگی دارد. آنچنان که بیماری فکر و عاطفه می تواند جسم انسان را تضعیف و آماده گرفتار شدن به انواع بیماری های دشوار و کشنده کند. امروزه بسیاری از بیماری ها را بیمارهای روان تنی می نامند؛ زیرا اعتقاد بر این است که در دوران مدرن به واسطه پیچیدگی و دشواری زندگی، دسترسی انسان ها به خواسته ها و اهداف فردی با سختی زیادی همراه است و این امر تنیدگی و فشار زیادی را بر روان انسان ها تحمیل می کند؛ استرس مهم ترین عامل بیماری در جهان امروز است. دین و معنویت و اخلاق با ارائه سبک زندگی مبتنی بر اهداف متعالی، ارزش های اصیل و دست یافتنی، معنا بخشی، امیدآفرینی و پیشگیری از بسیاری از رفتارهای مخرب و آسیب زا به سلامت جسمی و روانی بشر خدمتی بی بدیل ارائه می کند. دین و معنویت، یاری گر و کامل کننده دانش پزشکی در شناخت، پیشگیری و درمان بیماری ها و بالا بردن کیفیت سلامت جامع نگر انسانی است و هرگز در قامت رقیب و مخالف با دانش های ریشه دار انسانی ظاهر نشده است. دین اصیل و حقیقی با عقل و دانش صحیح در تضاد نیست؛ بلکه مکمل و مؤید آن است. بنابر این توصیه به رعایت مسائل بهداشتی و پزشکی اساسا هیچ منافاتی با رعایت مسائل معنوی، توبه و توسل ندارد و این هر دو در کنار هم می تواند مشکلات را حل کند. همان دینی که گناهان را علت برخی از بیماری ها و مشکلات انسان ها معرفی می کند، بی توجهی به بهداشت و مسائل پزشکی را هم نامطلوب و حتی حرام دانسته و بر نقش آن در بروز بیماری و فقر تأکید می کند.

پاسخ به شبهات کرونایی و تعارض علم با دین

علم تجربی گره گشا و علم دینی انفعال

ویروس کرونا می تواند رنسانس بزرگی در فکر مذهبی ایجاد کند و نگاه آسمانی به رویدادهای زمینی را دگرگون کند! نگاه الاهیاتی با بلاها و مشکلات طبیعی و اجتماعی در برابر نگاه علمی، منفعل شده و بر همه روشن شد که تنها علم می تواند به بشر کمک کند تا بر این بحران ها غلبه کند؛ نه آنچه دین و علوم دینی می گوید! نگرشی که به دیده تحقیر در علم تجربی می نگریست، امروز از علم تجربی انتظار گره گشایی دارد!

پاسخ:

اولاً:

این شبهه بر مبنای علم پرستی و تقلیل همه پدیده ها و فرایندهای هستی به امور محسوس و قابل تجربه حسی بنا شده است. علم تجربی با وجود خدمات بزرگی که از ابتدای خلقت انسان تاکنون به بشریت نموده و گره های فراوانی که از مجهولات و مشکلات انسان ها گشوده، تنها به جهان محسوس و ملموس اختصاص دارد و توانایی رازگشایی از همه لایه ها و مراتب هستی و انسان را ندارد؛ علم تجربی تنها می تواند بخشی از پدیده های محسوس را بررسی و از ماهیت مادی و روابط میان پدیده ها شناخت حاصل کند. این انتظار که علم همه مجهولات بشر را معلوم کرده و همه مشکلات بشر را برطرف کند، انتظاری است که با واقعیت علم سازگار نیست و هیچ عالم و فیلسوفِ علمی هم آن را ادعا نکرده و تاکنون هم تحقق نیافته است. دین در کنار علم و مکمل آن بوده و در صدد تکمیل کاستی های ذاتی آن است. این دو هدیه الهی در کنار هم می توانند زندگی بشر را سعادتمندانه تر کنند.

ثانیاً:

عقل، تجربه و دین هر سه بر این مسأله تأکید دارند که انسان ها در اموری که به آن دانا نیستند و دانایی در آن نیازمند تخصص و دانش منظم و عمیق است، می بایست به متخصصان و عالمان شناخته شده و امین رجوع کنند. این حکم عقلانی و دینی، مطلق است و همه امور دنیایی و معنوی انسان را در همه شاخه ها و ابعاد شامل می شود؛ عقل سلیم و ذوق عقلانی بشر چنان با این مسأله آشنا است که هر کس بدون مشورت با افراد دارای صلاحیت، به کاری که در آن تخصص و دانش کافی ندارد، دست زده و گرفتار آسیب گردد، بی درنگ از سوی عاقلان سرزنش می شود. بر این اساس همچنان که همه مردم و از جمله پزشکان باید در مسائل مربوط به معنویت و دین به عالمان و مختصصان دین شناس و معنویت شناس مراجعه کنند و از تخصص آنان در امور دینی و معنوی بهره گیرند، عالمان و متخصصان دینی هم موظف اند در امور پزشکی به پزشکان کارآزموده و امین مراجعه کنند. بی اعتنایی به نظر پزشکان باتجربه و مورد اعتماد، از نظر دین و عقل محکوم است؛ همچنان که بی اعتنایی به امور معنوی و نظر متخصصان دینی از سوی دیگران، مردود و غیر منطقی است.

ثالثاً:

همان دینی که انسان ها را به دعا، توبه، توسل به ارواح پاک و متعالی اولیای الهی، اخلاق حسنه و پرهیز از بداخلاقی ها و ارتکاب محارم الهی تشویق و توصیه می کند و گناه و بداخلاقی را عامل بسیاری از مشکلات و بیماری ها می داند، رجوع به متخصصان در امور مهم را هم واجب دانسته و بی اعتنایی به آن را گناه و موجب عقوبت می شمارد. در این راستا سخنان بسیاری از معصومان (علیهم السلام) صادر شده که اهمیت مسأله از نگاه دین را آشکار می کند. امام علی (علیه السلام) می فرماید: «کسی که (مشورت را وانهد) و به رأی خود استبداد ورزد، هلاک می شود».

لزوم رجوع به متخصصان در امور دین و دنیا از احکام خود دین است و کسی که به آن بی اعتنایی کند، به امر دین بی اعتنایی کرده است. بنابراین اگر پزشکان امین و کار آزموده تشخیص دهند که برخی از مراسم های جمعی اعم از مذهبی و غیر مذهبی باید موقتا تعطیل شود تا از شیوع ویروس و بیماری کاسته شود، عمل به توصیه این متخصصان از سوی خود دین و پیشوایان دین واجب شمرده شده است.

رابعاً:

این سخن که روحانیان و افراد مذهبی با علم و دانش انسانی مخالف بوده و در آن به دیده تحقیر می نگریسته اند، اتهامی بسیار زشت و دور از واقعیت است. نه تنها در هیچ آیه و روایت معتبری، دانش های انسانی کم اهمیت تلقی نشده، بلکه آیات و روایات فراوانی بر اهمیت و لزوم یادگیری دانش های مورد نیاز انسان ها، حتی با دانش آموختن از کافران و مشرکان، تأکید شده است. در طول تاریخ پس از اسلام بسیاری از عالمان بنام علوم طبیعی، خود در کسوت روحانیان و از عالمان دینی بوده اند. خواجه نصیر الدین طوسی و ابوریحان بیرونی نمونه هایی برجسته از اتحاد علم و دین به شمار می رفته اند. امروزه هم بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران در علوم انسانی و طبیعی در همه جای دنیا از مؤمنان و معتقدان به ارزش های دینی و اسلامی اند. آیا پزشکانی که در کشور ما هم اکنون با اقتدار و تعهد مثال زدنی، مشغول کمک به بیماران اند، مسلمان و مؤمن نیستند؟!

خامساً:

این ادعا که تنها علم تجربی می تواند مشکلات بشر را بر طرف کند، ادعایی بی دلیل و دقیقا مخالف با واقعیت زندگی است. نه عالمان علوم تجربی چنین ادعایی دارند و نه علم بشر در عمل توانسته است همه ی مشکلات بشر را برطرف کند. علم تجربی هرچند خدمات زیادی به انسان ها کرده و در مجموع، زندگی را قدری آسان تر نموده است؛ اما نه تنها همه مشکلات را برطرف نکرده، بلکه مشکلات دیگری برای بشر ایجاد کرده است. بسیاری از بیمارهای صعب العلاج و لاعلاج، مثل برخی از سرطان ها، که در موارد زیادی معلول پیشرفت های علمی و صنعتی و فن آوری است، هنور برای علم پزشکی ناشناخته است و درمان قطعی پزشکی ندارد. برخی از روش های درمانی و داروهایی که بشر به واسطه علم تجربی ساخته، خود دارای عوارض جانبی است و اگرچه عوارض بیماری خاصی را برطرف می کند؛ ولی ممکن است مشکلات و ناراحتی های دیگری برای مصرف کننده ایجاد کند. در همین موضوع ویروس کرونا دانشمندان زیست شناس و پزشکان با صراحت اعتراف می کنند که ماهیت این ویروس ناشناخته است و در حال حاضر هیچ دارویی برای آن وجود ندارد. پزشکان تصریح می کنند که بهترین درمان این بیماری، پیشگیری از ابتلای به آن است! بنابر این دست کم در حال حاضر علم پزشکی و ویروس شناسی نتوانسته است این مشکل را برطرف کند؛ البته این موضوع چیزی از اهمیت علم تجربی کم نمی کند، اما یقینا بطلان علم پرستی را فریاد می زند!

پاسخ به شبهات کرونایی و تعارض علم با دین

بیماری کرونا و قدرت الهی

اکنون کرونا تمام جهان را درمی نوردد و از هیچ کس حتی خدا هم کاری ساخته نیست! همه ی تشکیلات مربوط به خدا اعم از مساجد، حرم های امامان و امام زاده ها و همۀ ی مراسم های مذهبی تعطیل شد و آب هم از آب تکان نخورد! خوب اگر خدا قدرت دارد جلوی این ویروس را بگیرد!

پاسخ:

1. حوادث و اتفاقات عالم بخشی از نظام آفرینش است که با علم و قدرت الهی محقق شده و در جریان است. اگر کسی انتظار داشته باشد که خدا یا امام با قدرت ماورایی خود مانع تحقق این حوادث و اتفاقات شود، در واقع خواستار تغییر و در هم ریختن نظام آفرینش می باشد و واضح است که این انتظار نابجا است. مساجد، حرم های امامان و امام زادگان و مراسم های مذهبی تشکیلات خدایی خدا نیستند. اینها مکان ها و مناسکی هستند که مؤمنان از طریق آنها با خدا ارتباط برقرار می کنند و البته تنها جلوه های بندگی خدا هم نیست.

اولاً: تعطیلی مساجد و حرم های اؤلیای الهی برای حفظ جان انسان ها است که در نگاه دین بسیار محترم است و ثانیاً تعطیلی این مکان ها و برخی از مراسم های مذهبی به معنای تعطیلی دین، دینداری و بندگی خدا نیست. انسان مؤمن می تواند در همه امور زندگی و در هر حال و هر مکانی به یاد خدا و برای خدا باشد. گستره هستی ملک خدا و همه موجودات جهان، از بزرگ ترین کهکشان تا کوچک ترین ذره، مخلوقات خدا و زیر تدبیر و به فرمان او است. سخنانی از این دست ناشی از خداناشناسی و نادانی است. خداوند خالق و مربی انسان ها است و همان گونه که با عبادت و نیایش آنان را تربیت می کند، بیماری، بلا و مصیبت هم هدفی جز تربیت و تنبیه انسان ندارد. «وَ لَنَبْلُوَنَّکمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»؛ سوره بقره: 155) هر چند ممکن است در بسیاری از موارد خود انسان عامل و زمینه ساز بلا و مصیبت باشد!

2. خداوند جهان را آفریده و خواسته است تا انسان از دل طبیعت برخاسته و در بستر حوادث زندگی رشد یافته و کامل شود. وظیفه نوع انسان، آبادی زمین و استخراج ظرفیت ها و استعدادهای طبیعت و وجود خویش است و این امر جز با پنجه علم، عقلانیت، تلاش و مبارزه با نیروهایی است که در برابر او قرار می گیرد. فیلسوفان گفته اند که جهان بر پایه تضاد نیروها سامان یافته و اگر تضاد نبود، فیض خداوند از جهان قطع می شد. اگر بنا باشد خداوند به طریقی غیر از نظام کنونی جهان یا امام با قدرت و توانایی خود مانع بروز حوادث شده یا در صورت بروز، آن ها را بدون اسباب طبیعی و اراده و تلاش انسان ها حل کند، یعنی باید اعتقاد داشت که امام معصوم، به جای یاری عقل و علم، مانعی بر سر راه توسعه علم و دانشی باشد که بشر می تواند و باید بدست آورد؛ زیرا همواره از دل حوادثی چون سیل، زلزله، بیماری فراگیر و...توانایی های پزشکی، صنعتی، ساختمانی و...در بشر رشد یافته و شکوفا شده است. انتظار اینکه امام یا پیامبر با قدرت های ماورایی همه امور عالم را تغییر دهد، به معنای بیهوده بودن عقل، هوش، علم، تلاش و استعدادهای بشری، دست کم در میان شیعیان است و بطلان چنین اعتقادی چون روز آشکار است! پیامبر و امام برای تقویت و یاری عقل، هوش، علم و استعدادهای انسان آمده اند نه تعطیل آنها! امام علی (علیه السلام) در خطبه اول نهج البلاغه هدف از فرستادن پیامبران را مطالبه عمل به پیمان فطرت، یادآوری نعمت های فراموش شده خدا و برانگیختن ظرفیت های عقلی دفن شده بشر در زیر غبار غرائزش معرفی فرموده است. (نهج البلاغه،خطبۀ اول).

3. هر پدیده ای در جهان ویژگی های تکوینی خاصی دارد. جسم انسان نیز ویژگی های فیزیولوژیک و شیمیایی خاصی دارد که موجب آسیب پذیری در برابر برخی از باکتری ها و ویروس ها است. اعتقاد و ایمان معنوی مربوط به روح انسان است و موجب تغییر در ساختمان بدنی انسان نمی شود؛ سپس اینکه ویروس در انسان های دیندار اثر نکند یا دینداران بتوانند به روش هایی غیر از روش های درمانی دیگر انسان ها درمان شوند، انتظار نابجایی است. بدن انسان مسلمان و کافر تفاوتی ندارد، تفاوت آنها در فکر، صفات روحی، جهت گیری های عاطفی و رفتارها است نه در جسم و ویژگی های جسمی. بیمار شدن مسلمان و سالم ماندن کافر از بیماری، دلیلی بر باطل بودن ایمان و اعتبار کفر نیست. نظام علیّ ـ معلولی در سرتاسر عالم یکسان است؛ اگر قرار است ویروس یا میکروبی با دارویی ترکیب شده از برخی مواد شیمیایی از بین رود، تفاوتی ندارد که مسلمان آن را استفاده کند یا غیر مسلمان؛ همان گونه که آثار و پیامدهای ویروس در بدن مؤمن و غیر مؤمن یکسان است، روش درمان دارویی مسلمان و غیر مسلمان نیز مشابه است؛ بنابراین ادعای اینکه مسلمانان باید به شیوه ای متفاوت از کافران درمان شوند تا درستی اعتقادات شان اثبات شود، سخن نامعقولی است. ایمان و اعتقاد دینی مبانی و دلائل خاص فکری خود را دارد و به ساختمان بدنی افراد ارتباطی ندارد، البته ما معتقدیم که همه ذرات عالم به فرمان خدا است و خداوند هر گونه بخواهد می تواند در جهان تصرف کند؛ اما خواست خدا این است که معمولا امور جهان بطور طبیعی و بر اساس اسباب مادی به پیش رود، ولی خرق عادات طبیعی هم ممکن است و هم وقوع یافته است. مضاف بر اینکه جریان ذرات عالم و تأثیر اسباب مادی هم، به اراده و مشیت خدا است و از این رو دعا و خواستن از خدا برای رفع مشکلات مادی و درمان بیماری ها نه تنها با استفاده از دارو و درمان منافاتی ندارد؛ بلکه کامل کننده آن است.

4. برخلاف نگاه محدود و وارونه شبهه کنندگان، وجود و شیوع برخی بلاهای ناتوان کننده بشر مثل بیماری کرونا، نه تنها دلیلی بر عدم وجود خدا نیست، بلکه ثابت می کند که نیرویی بالاتر از نیروی بشر وجود دارد که عمق قدرت و دانش او فهم ناشدنی است و می تواند با موجودی بسیار کوچک همه ادعاهای انسان های متکبر را در هم فرو ریزد. ویروس کرونا یک پدیده مثل همه پدیده های موجود در جهان است و هر پدیده ای به علت هستی بخش نیازمند است. ویروس کرونا به همان اندازه بر وجود خداوند قادر و دانا دلالت می کند که بزرگ ترین کهکشان ها!

امروز بشر با همه پیشرفت های خیره کننده و ادعاهای بزرگی که دارد، همچنان در مواجهه با پدیده ای که با چشم غیر مسلح دیده نمی شود، ضعیف و درمانده است؛ وجود بیماری کرونا ثابت کرد تمام زندگی بشری که مدعی تسخیر آسمان و اعماق دریا، ساخت انواع وسایل پزشکی و درمانی، انواع سخت افزارها و نرم افزارهای جنگی و تسلیحاتی و...است با موجودی که در ذات خود ناتوان و ناچیز است به یک باره به هم می ریزد.

5. مساجد و حرم ها را انسان ها برپا می کنند تا با خدای خود مناجات کرده و به او نزدیک شوند؛ اگر خداوند برپایی مساجد را دوست دارد و به آن امر کرده است، به بشر عقل هم داده و وحی هم به او آموخته که حفظ جان خود و دیگری واجب است و اگر حفظ جان مستلزم تعطیلی موقت مسجد باشد، تعطیلی آن واجب است. در نگرش توحیدی، استحباب یا وجوب ساخت و عمارت مسجد با وجوب تعطیلی موقت آن برای حفظ جان انسان ها هیچ تضادی ندارد، بلکه عین توحید ناب است!.

پاسخ به شبهات کرونایی و تعارض علم با دین

کفایت علم از دین

با آمدن ویروس کرونا و به حاشیه رفتن مسائل دینی و پررنگ شدن توصیه ها و راهبردهای پزشکی و بهداشتی این پرسش مطرح می شود که اگر با دارو و بهداشت به دواء می رسیم چه نیازی به توصیه های معنوی دین وجود دارد؟ وقتی علم گره گشایی می کند، به دین چه نیازی است؟!

 پاسخ:

 1. در شناخت نقش دین و علم در زندگی انسان، توجه به رسالت هر کدام ضروری است. دین به گستره و عمق بسی فراخ تر جهان و روابط کلی و نامحسوس پدیده ها اشراف و اهتمام دارد، امّا علم تجربی تنها به پدیده ها و روابط جزئی و محسوس میان آن می نگرد و بیش از این هم توان ندارد. جهان تنها در ماده و مادیات منحصر نیست و هستی وسیع تر و عمیق تر از جهان مادی و محسوس ما است، شناخت آن حقایق و هماهنگ شدن با آن نیز مسأله مهمی است که در بهزیستی دنیایی و سعادت ابدی ما تأثیر قطعی دارد. به همین سبب برای زندگی سعادت مندانه، هم نیازمند به علم هستیم هم به دین.

 2. با توجه به نکته اول، علم پزشکی به زمینه ها و عوامل مادی بیماری می پردازد و برای آن نسخه درمانی متناسب با یافته های خود ارائه می کند، اما دین علاوه بر تأیید علم پزشکی و ارائه برخی از توصیه های پیش گیرانه بهداشتی و طبی، به توصیف و تبیین زمینه ها و عوامل معنوی و فرامادی بیماری ها اهتمام دارد و برای درمان آن نسخه های متناسبی توصیه کرده است و از نگاه کسانی که به فراتر از ماده اعتقاد دارند، بهره جستن از علم، لازم است، ولی کافی نیست.

 هنر دین در ایجاد و بالارفتن آرامش و تقویت روحیه بیماران مذهبی و حتی غیرمذهبی و در نتیجه بهبود سیستم ایمنی بدن آنها، قابل انکار نیست. مضاف بر اینکه بر اساس اعتقادات ما، دین در ضمن دعا و توسل و... بر بهبود بیماران تأثیر مستقیم و بی واسطه هم دارد.

 آموزه های دینی در این گونه موارد از جهاتی لازم و مفید هستند. گاهی از حیث علمی و مادی به داروها و علل یک پدیده اشاره می کنند، در برخی موارد نیز به حقیقت و باطن حوادث، سختی ها و بلاها و فراز و نشیب زندگی دنیا و عبرت های آن، توجه می دهند؛ از سوی دیگر نیز با آموزهایی از قبیل توبه، دعا و نیایش و یاد خداوند مهربان، برادری و مواسات، انفاق و ایثار و غیر اینها به ساماندهی مشکلات جامعه کمک می کنند؛ لذا در هیچ زمان و شرایطی، افراد و جوامع بشری بی نیاز از خدا، دین و آموزه های وحیانی نیستند.

 3. بر این اساس، روشن می شود که نه تنها با آمدن ویروس کرونا، دین به حاشیه رانده نشد، بلکه دین با توجه به توصیه هایی که در زمینه های پزشکی و بهداشتی دارد در کنار توصیه ها و راهبردهای پزشکی و بهداشتی موجب تشویق مردم در این زمینه خواهد شد، ما در صورتی می توانیم ادعا کنیم که با درمان توسط دارو و بهداشت نیازی به توصیه های معنوی دین وجود ندارد که اولاً توصیه های بهداشتی دین تأثیری در رعایت امور بهداشتی مردم نداشته باشد، ثانیاً رسالت دین را در این امر جزئی مانند درمان کرونا خلاصه کنیم. پس مسائل و توصیه های دینی با توجه به پشتوانه های الهی ای که دارند، در کنار توصیه های پزشکی و بهداشتی، اگر تأثیرگذار تر و راهبردی تر نباشند، قطعاً ضعیف تر از آن نخواهند بود، بنابراین علم و دین در کنار هم گره گشایی می کنند و به هر دو نیازمندیم.

پاسخ به شبهات کرونایی و تعارض علم با دین

بلا و مصیبت

مگر اینجا کشور امام زمان و اهل بیت (علیهم السلام) نیست؟! پس این همه بلا و مصیبت عمومی در غرب و شرق و جنوب و شمال آن برای چیست؟! چگونه می توان اینها را تببیین کرد؟

پاسخ:

اولاً:

نظام جهان بر پایه زنجیره اسباب و مسببات جریان دارد. در این نظام هر معلولی علت یا عللی دارد. حوادث طبیعی، چه سودمند و چه زیان بار، دارای زمینه ها و عللی است که از آن تخلف نمی کند. چه کشوری که مردم آن به امام زمان اعتقاد دارند و چه کشورهایی که چنین اعتقادی ندارند. البته علل حوادث در علت های مادی منحصر نیست و بسیاری از حوادث طبیعی زمینه های و علل معنوی هم دارد؛ هر چند علل معنوی همواره توسط علل مادی اثر می کند. مثلا بی اعتنایی به امور اخلاقی، ظلم ها و حق کشی های فراگیر، ممکن است موجب کاهش باران و خشکسالی شده و از این راه بر رشد منفی نیازمندی های غذایی یک جامعه تأثیر منفی بگذارد. بر این اساس سنت های الهی در همه جای جهان به یک منوال است و استثنایی در آن نیست. حتی در اموری که ما آن را استثنا می پنداریم، باز بر اساس سنت و سببی انجام می گیرد. اعتقاد به امام زمان به همراه عمل به ارزش های مورد رضایت آن امام یقینا موجب بروز و ظهور خیرهای معنوی فراوان می شود. حتی ممکن است با دعای آن حضرت برخی از بلاهای بنیان کن از جامعه مهدوی برطرف شود. اما این اعتقاد و ارتباط به معنی این نیست که چنین کشور و جامعه ای یکسره از دیگر کشورها متفاوت شده و سنت های دیگری بر آن حاکم می شود. در دروان حیات پیامبر و حکومت امام علی (علیهما السلام) هم با وجود اینکه پیامبر و امام در میان امت حضور دارد، حضورشان از پیدایش شکست ها، تنگناها و مشکلاتی که به صورت طبیعی یا در اثر کوتاهی ها و خطاهای انسانی پدید می آید، جلوگیری نکرده است.

ثانیاً:

بلاها، مصیبت ها و شرور لازمه عالم مادی است و حذف مطلق شرور از صحنه زندگی انسان مساوی با فانی شدن نظام عالم مادی است. فارابی فیلسوف بزرگ اسلامی در این باره می گوید: «خدا که در قدرت و حکمت و علم خود تام است، تمامی افعال او کامل و بدون نقص و عیب است و آفات و شروری که بر اشیای طبیعی عارض می شود، ضروری عالم ماده و طبیعی است. عالم ماده، نمی تواند خیر محض را بپذیرد». با توجه به این مطلب تصور این که ایران چون کشوری اسلامی و شیعی و مورد عنایت اهل بیت (علیهم السلام) و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، باید از هر گونه بلا، مصیبت و شرّی در امان باشد، تصوری نادرست است؛ مکه مکرمه و خانه خدا (کعبه) که مقدس ترین مکان اسلامی است، بارها گرفتار سیل شده و خانه خدا ویران گشته است. حال کسی نگفته که چون کعبه در مکه قرار دارد، نباید سیل آنجا را خراب کند! هیچگاه تقدس اماکن، نقش پیشگیرانه انسان ها در مقابله با بلاها را از بین نبرده و نخواهد برد. درست است که کشور ایران نسبت به کشورهای دیگر بیش تر مورد عنایت امام زمان (عج) است و این امر در حوادث بسیاری به اثبات رسیده، ولی این باعث نمی شود که از عوامل پیشگیری از بلاها غفلت ورزیم. درباره بیماری ویروس کرونا نیز رعایت امور بهداشتی و پزشکی، و روان شناسی در راستای نظام علی و معلولی است و رعایت آن بر همه انسان ها واجب است؛ همچنانکه توبه، دعا، توسل و پناه بردن به خداوند و اولیای پاکش نیز باید به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد.

ثالثاً:

برخی از این بلاها و شرور از آزادی و اختیار انسان ها در عمل ناشی است. خداوند متعال به انسان نعمت آزادی و اختیار ارزانی داشته و خوبی ها و بدی ها را نیز به او الهام کرده است. همچنین دستورهای سعادت بخشی را از طریق رسولان برای تکامل به انسان نازل فرموده است. برخی از انسان ها با اختیار خویش اعمال شرورانه ای انجام می دهند که لازمه آن، رنج و عذاب دیگران است. بنابراین برخی از شرور و بلاها از شرارت انسان ها حاصل می شود. درباره شیوع برخی بیماری ها مانند ایدز و ویروس کرونا نیز طبق تحقیقات برخی متخصصان، عامل این بیماری ها ارتباط نادرست انسان با حیواناتی نظیر میمون و خفاش است. بنابراین اینگونه بیماری ها ناشی از خطای انسان هایی است که از اختیار خود سوء استفاده می کنند! البته احتمال ساخت و انتشار ویروس هایی مثل کرونا توسط دشمنان بشریت هم وجود دارد که احتمال قابل اعتنایی است، ولی هنوز شواهد قوی و معتبری به سود آن وجود ندارد!

رابعاً:

صرف انتساب مردم یک جامعه به اسلام موجب نمی شود که سنت های الهی درباره آنان تغییر کند و آن مردم از گزند حوادث جهان محفوظ و مستثنا باشند. برخی از شرور و بلاها و نیز خیرها و نعمت ها صرفا ناشی از قرار گرفتن کشور یا منطقه ای در شرایط خاص اقلیمی است. البته بسیاری از زمینه ها و علل خیرات و شرور به رفتارهای انسان ها وابسته است و در این خصوص تفاوتی میان مسلمان و نامسلمان نیست. مثلا نظم، سخت کوشی، علم آموزی، برنامه ریزی، آینده نگری، حق طلبی، اتحاد و انسجام اجتماعی و غیره زمینه و عامل بسیاری از خیرهای عمومی و خصوصی است. حال اگر مسلمانان به این امور بی توجه باشند، طبیعتا از آثار مثبت آن نیز محروم شده و به پیامدهای منفی فقدان آن گرفتار می شوند. گرفتاری های مردم در کشورهای اسلامی در بسیاری از موارد از بی اعتنایی به سنت های الهی و عمل نکردن به فرمان های دین است؛ نه ناشی از مسلمان بودن آنها.

پدیدآورنده: 
Share