(6) هزينه زندگى

كسب و كارى براى تامين هزينه زندگى
1. در صورت امكان بر هر فردى واجب است كه براى فراهم كردن نيازمنديهاى خود و كسانى كه هزينه زندگى آنها بر عهده اوست - مانند فرزند - كسب و كار مى كند (240).
2. كسى كه تأمين هزينه هايى مانند: مخارج زن و فرزند بر او واجب است و مالى ندارد، بايد براى فراهم كردن آن هزينه ها كسب و كار بپردازد (241).
3. كسب و كار براى توسعه بخشيدن بر خانواده و دستگيرى از مستمندان و نيازمندان مستحب است (242).

هزينه فرزندان و نوه ها
1. مشهور آن است كه هزينه زندگى فرزند - در صورتى كه از خودش درآمدى ندارد و فقير است - دختر باشد يا پسر، به ترتيب اولويت بر عهده افراد زير است:
-پدر
- جد پدرى
-مادر
- والدين مادر - كه بايد هر يك نيمى از آن را بپردازند - و اگر مادر پدر هم داشته باشد بايد به اتفاق والدين مادرش نفقه او را بدهند، و اين قول مشهور موافق با احتياط است (243).
2. واجب است انسان - در صورتى كه بتواند - هزينه زندگى فرزندان و نوه ها و نتيجه هاى خود، و فرزندان آنها را كه فقير بوده و توانايى كسب و كار ندارند بدهد؛ خواه كوچك باشد يا برزگ، مسلمان باشند يا كافر (244).
3. بر پدر و مادر واجب است كه هزينه زندگى فرزند فقير خود را بدهند و به صرف اينكه فرزند بتواند از وجوهات استفاده كند، وجوب نفقه اش از عهده پدر و مادر برداشته نمى شود، چه گرفتن وجوهات برايش اهانت باشد يا اهانت نباشد ولى اگر كسى هزينه زندگى او را بدهد، وجوب نفقه از والدينش ساقط مى شود (245).
4. فقط هزينه زندگى فرزند و اولاد فرزند، بر پدر واجب است ولى هزينه زندگى همسر فرزندش بر او واجب نيست (246).
5. پرداخت هزينه فرزندى كه فقيرى است و توانايى كسب ندارد بر پدر و مادر او واجب است. اما هزينه ازدواج او بر والدينش واجب نيست (247).
6. پدرى كه هزينه زندگى فرزند فقير خود را نپرداخته ولايت او بر فرزند نابالغش از بين نمى رود (248).
7. پدرى كه هزينه زندگى فرزند فقير خود را نپرداخته بدهكار نيست ولى چنانچه شخصى به در خواست پدر مبلغى را هزينه كرده است، پدر ضامن است اما اگر؛ درخواست او نبوده ضامن نيست (249).
8. توسعه بخشيدن در پرداخت هزينه زندگى همسر و فرزند، ثوابش از صدقه دادن به ديگران برتر است (250).

پرداخت خمس و زكات به فرزند
1. چون مخارج فرزند بر عهده ولى اوست، بنابر احتياط واجب دادن زكات به فرزند براى توسعه در زندگى جايز نيست (251).
2. بنابر احتياط واجب ولى كودك نمى تواند خمس مال خود را به فرزند خود براى مخارجى كه بر عهده اوست بدهد (252).

هزينه يتيمان
1. قيم بايد مسائل زير را در رابطه با هزينه زندگى يتيمان مراعات كند:
بايد هزينه زندگى يتيمان را به طور معمول از اموال آنها بدهد و بر آنها سخت نگيرد (253).
بايد عادت يتيم و كودكى همچون او را ملاحظه كند و خوراك و پوشاك را مطابق شان او تهيه نمايد (254).
در دادن نفقه به يتيم نبايد اسراف كند (255) و چنانچه اسراف كند، ضامن است (256).
مى تواند در خوردنى و نوشيدنى يتيم را يكى از عائله خود حساب كرده و آنچه را كه به مصروف آنها رسانده بين تعداد نفرات تقسيم كند و سپس يتيم را از مال او بر دارد (257).
نمى تواند يتيم را در لباس با عائله خود يك جا حساب كند بلكه اگر مى خواهد هزينه يتيم را از اموال او بپردازد بايد لباس او را جداگانه حساب كند (258).

جهيزيه دختر
1. جهيزيه اى را كه پدر از درآمد ساليانه خود براى دخترش مى خرد،
- اگر به واسطه صلح يا بخشش به ملكيت دخترش در آورده باشد نمى تواند آن را پس بگيرد و اگر ملك او نكرده باشد، پس گرفتن آن اشكال ندارد (259).
- ظاهرش اين است كه به عنوان بخشش به دختر داده مى شود، در نتيجه مال دختر بوده و پس از مرگ دختر به وارثانش مى رسد (260).
- اگر معلوم باشد كه پدر، جهيزيه را به دختر نبخشيده، جهيزيه متعلق به پدر است (261).

لباس و زيور
1. بنابر احتياط واجب بايد پسر بچه ها را از زينت كردن به طلا باز دارند (262).
2. احتياط واجب است كه مكلفين امكان پوشيدن طلا را در اختيار پسر بچه هاى مميز قرار ندهند (263).
3. قرار دادن امكانات زينت كردن به طلا در اختيار پسر بچه هاى غير مميزى كه در نوع لباس تشخيصى ندارند جايز است (264).
4. بنابر احتياط واجب بايد پسر بچه ها را از پوشيدن لباس حرير باز دارند (265)

 

---------------------------------------------------
(240) - ت، گ، ص 489،م 2857. 
(241) - ت، خ، ص 348، م-261ت. گ، ص، 347، م 261. 
(242) - ت. خ. ص 348،م 261 -ت. گ. ص 347،م 261. 
(243) - مناهج، ج 2، ص 313،م 1403. 
(244) - تحرير، ج 2، ص 319،م 1. 
(245) - منهاج، ج 2، ص 313،م 1401. 
(246) - تحرير، ج 2، ص 321،م 10. 
(247) - مجمع، ج 2، ص 184،م 524. 
(248) - مجمع، ج 1، ص 557،م 71. 
(249) - استفتائات، ج 2، ص 546،م 64. 
(250) - عروه، ج 2، ص 319،م 1227. 
(251) - عروه، ج 2، ص 319،م 9، الثالث. 
(252) - ت. ا،م 1835 و 11841. 
(253) - تحرير، ج 2، ص 15،م 15 و ص 106،م 58 - مجمع، ج 2، ص 287،م 814. 
(254) - تحرير، ج 2، ص 15،م 15 و ص 58 - مجمع، ج 2، ص 287،م 814. 
(255) - مجمع، ج 2، ص 287،م 814 - تحرير، ج 2، ص 15،م 15. 
(256) - تحرير، ج 2، ص 106،م 58- مجمع، ج 2، ص 287،م 814. 
(257) - تحرير، ج 2، ص 14،م 12. 
(258) - تحرير، ج 2، ص 14،م 12. 
(259) - ت. گ. ص 484،م 2844 -ت. خ. ص 493،م 2822. 
(260) - مجمع، ج 2، ص 134،م 351. 
(261) - مجمع، ج 2، ص 134،م 351. 
(262) - عروه، ج 1، ص 742،م 36. 
(263) - عروه، ج 1، ص 563،م 20. 
(264) - عروه، ج 1، ص 563،. 20. 
(265) - عروه، ج 1،ص 742، م 36.

Share