بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحثی راجع به محیط زیست دارم. منتها محیط زیست به دو معناست، یک محیط زیستی که در دنیا وایران رسم است و می
گوییم، حفاظت از آب و خاک و جنگل و رودخانه و فضا و جو و... این یک محیط زیست این است که جامعه ای که ما در آن زندگی می کنیم، جامعه ی غیبت و تهمت و بدبینی و سوء ظن نباشد و این هم محیط زیست است.
یک کسی با سیگارش محیط زیست را خراب می کند، یک کسی هم با غیبتش محیط زیست را خراب می کند. این بحث گرچه حالا یک روز را گذاشته اند و مثلاً روز سیزده به در را روز طبیعت می گویند، ولی واقعیتش این است که این ها روزی نیست. مثل این که می گوییم: شبی با قرآن! مثل این است که بگوییم: شبی با اکسیژن! اکسیژن که شبی نیست. دائما با اکسیژن. دائماً با طبیعت، دائماً با خدا، دائماً با اخلاق، دائماً با مردم!
1- دستورات دین درباره ی مسکن و شهرسازی
حالا مطالبی را که یادداشت کرده ام می خواهم بگویم که اسلام خیلی دستور برای محیط زیست دارد. من یک وقتی فکر کردم و یک مقداری هم اقدام کردم، منتها دیگر بدن نمی آید که هر چه را که می خواهم انجام بدهم. گفتم: یک شهرداری در اسلام بنویسم! اسلام و جوی آب! اسلام و خیابان و کوچه! اسلام و نظافت! اسلام و ناودان! اسلام و قبرستان! اسلام و فضای سبز! اسلام و کشتارگاه! اسلام و سدّمعبر! اسلام و نرج اجناس! اصلاً یک چیزی به نام شهرداری در اسلام درست کنم. نگاه کردم و دیدم که صدها آیه و حدیث در این زمینه هست. یعنی ما بعد از سی و هفت سال، شرقی نیستیم، غربی هم نیستیم، اما قرآنی هم نیستیم. نه شرقی، نه غربی، و نه مسلمان درست و حسابی!
شما نگاه کنید، اسلام مثلاً می گوید که شما مو اصلاح کردید، مو را دفن کنید. ناخن را دفن کنید، خون را دفن کنید، شکمبه حیوان را دفن کنید، دندان را دفن کنید، و چیزهای دیگر! یا اگر شنیدید، یک جایی طاعون آمده است، اگر بیرون هستید، وارد منطقه نشوید، اگر در منطقه هستید، بیرون نیایید. یا می گوید: مرده را قبرش را محکم بسازید، روزنه نداشته باشد. اصلاً خود خداوند طبیعت را بر اساس حفظ محیط زیست آفریده است. نور خورشید چقدر میکروب را از بین می برد؟ بخار در محیط زیست چه اثری دارد؟ نور به اقیانوس و دریا می تابد، اقیانوس و دریا بخار به بالا می دهد، نورش محیط زیست است، بخارش محیط زیست است، باران که می آید محیط زیست است. یعنی الان وقتی این ریزگردها در استان ها پیدا می شود، همه دست ها بالا است فکری هستند که چه کنند؟ جز اینکه باران مشکل را حل کند. باران محیط زیست است. اصلاً حیوان های لاشخور برای حفظ محیط زیست هستند. چون یک سری از پرنده ها می میرند، این لاشخورها نباشند، محیط زیست خراب می شود. خدا آن ها را فرستاده است تا آن ها را بخورند. نهنگ ها برای حفظ محیط زیست هستند، در دریاها کلی حیوان می میرند، اگر این نهنگ ها حیوانات مرده را نخورند، آب دریا بدبود می شود، آب دریا بدبو شود، تنفس برای ما مشکل می شود. این ها همه محیط زیست است. یعنی آدم وقتی...
هنر قرآن این است که با هر نگاهی به قرآن نگاه کنی، چیزی گیرت می آید. بلا تشبیه مثل خیابان! شما اگر یک خیابان را به قصد تیرهای چراغش نگاه کنی، عجب! من تا الان متوجه نشده بودم که چقدر لامپ دارد. یک بار دیگر در خیابان به قصد شمردن درخت ها می روی و نگاه می کنی! یک بار دیگر به قصد... یعنی توجه به این چیزها مهم است. که انسان گاهی وقت ها توجه ندارد.
یک نامه ای برای من آمده بود که ما در کشومان مهتابی سبز علامت مسجد است. در جمهوری اسلامی و تهران مهتابی سبز علامت سیراب و شیردان است. من خوب با اینکه سال ها در تهران هستم ولی توجه نداشتم. بلند شدم و بین الطلوعین در خیابان های تهران گشتم، دیدم بله! هر کجا که مهتابی سبز است، کله پاچه است. ببینید این ها معلوم می شود، من که خودم هم که در تهران هستم، هنوز به این نیت نگاه نکرده ام که مهتابی سبز علامت چیست؟ ما نسلمان را باید... این ها جزء آداب اسلامی است. اصلاً اسلام با همین آداب پیش رفت.
اسلام می گوید: چاه آبی که آشامیدنی است، با چاه آبی که فاضلاب است، این چاه ها باید فاصله داشته باشد. اگر زمینش سفت است، فاصله اش فلان مقدار! اما اگر زمینش نرم است، باید فاصله اش بیش تر باشد. خوب این حدیث است، ولی برای محیط زیست است. اگر کسی پوست هندوانه و خربزه و موز پرتاب کند. کسی اگر لیز بشود و بیفتد، آن کسی که این پوست را انداخته است، ضامن است. شما برف پشت بام را در کوچه می ریزید، یخ می زند، من می آیم بروم، لیز می شود، می افتم و پایم می شکند، پول شکستگی پایم را باید آن خانه ای بدهد که برف هایش در کوچه تبدیل به یخ شده است. یکی از کارهایی که حضرت مهدی(علیه السلام) می کند این است که دستور می دهد که ناودان ها باید عمودی باشد. یعنی باید به دیوار بچسبد. الان اینطوری است، ولی قدیم ناوردان ها افقی بود. یعنی آبش سر آدم می ریخت. اگر ناودان آبش سر من ریخت، پول اتوشویی لباسم را باید صاحب ناودان بدهد. این ها برای چیست؟ هر چیزی که...
2- توجه اسلام و پیشوایان دین به نظافت محیط زیست
برای زباله در اسلام چقدر حدیث داریم که زباله را در خانه نگه ندارید، پشت در نگذارید، در کوچه نگذارید. به نظرم این را یادم هست که گفته ام، منتها نمی دانم که در تلویزیون گفته ام یا در سخنرانی هایم، یکی از علمای بزرگوار دید که مردم زباله هایشان را... حالا الحمدلله مردم در کیسه زباله می گذارند. قدیم می آوردند و در سطل خالی می کردند. بعد کارمندهای محترم شهرداری می آمدند و با بیل این ها را در ماشین می ریختند. الان خیلی بهتر شده است. هر چقدر که این عالم بزرگوار سفارش کرد که زباله هایتان را اینجا نریزید، مردم گوش نکردند. تا بالاخره ایشان وصیت کرد که اگر من مُردم، من را اینجا وسط زباله ها دفن کنید. آیت الله... این آقا از دنیا رفت و گفتند: وصیت کرده است. به هر جا زنگ زدند، گفتند: اگر وصیت کرده است، وسط زباله ها دفنش کنید. زباله ها را جمع کردند و عالم را دفن کردند و دیگر به احترام عالم آنجا زباله نریختند، و بعد هم سنگ مرمر و سالن و یک کتابخانه درست شد. یعنی این عالم گفت: من با مرگ خودم باید به محیط زیست خدمت کنم.
این مهم است. خود پوست میوه ها. میوه اگر در پوست نباشد، آلوده می شود و چه اثری دارد. به ما گفتند: غذا می خورید، «حَلاَلًا...» فقط کافی نیست، بعد می گوید: «طَیبًا» (مائده/88) حلال یعنی درآمدت حلال باشد. طیب یعنی به دلت بنشیند. یعنی غیر از اینکه حلال است، طبعت هم این را بپذیرد.
حتی قیافه های نکره! حضرت یک کسی را دید، یک موهای درهم و برهم و فرمود: حال نداری، بتراش! اگر حال داری ، شانه کن. این چه زلفی است که تو داری؟ هم زلف است و هم مثل جنگل است. خودت را درست کن.
3- دقت در سلامت تغذیه و خوراکی ها
محیط زیست. به ما گفته اند غذا می خوری، دقت کن! «فَلْینظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِه» (عبس/24) آیه ی قرآن است. غذا می خوری، به غذایت نگاه کن. البته «فَلْینظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِه» خیلی معنا دارد. یک: نگاه کن این از چه موادی ترکیب شده است. آخر خاک که ترش نیست، این لیمو چرا ترش است؟ خاک که شیرین نیست، این خرما چرا شیرین است؟ خاک که ترش و شیرین نیست، این انار و پرتقال چرا ترش و شیرین است؟ ترشی از کجا آمد؟ «یسْقَى بِمَاء وَاحِدٍ» (رعد/4) قرآن می گوید: یک آب و یک خاک! ترش ترش است، لیموترش! شیرین شیرین است، خرمای شیرین! ترش و شیرین است، انار! از یک آب و یک خاک در یک باغ، هم خرما است، هم قوره ی ترش است، هم خرمای شیرین است. «یسْقَى بِمَاء وَاحِدٍ» از یک آب! «فَلْینظُرِ...» برای خداشناسی! این سیبی که شما می خورید، قرمز است. قرمزی اش کجا بود؟ این درختی که آتش می زنید، شعله هایش را می گویند: انرژی است که درخت از خورشید گرفته است، در خودش ذخیره کرده است، حالا که شما کبریت می زنید، آن ذخیره هایی که در عمرش از خورشید جذب کرده است، حالا یک مرتبه نشان می دهد. این معاد است. در معاد انسان یک عمری کار می کند و در قیامت همه شعله می کشد، خوبی ها و بدی ها! «فَلْینظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِه» از چه ترکیب شده است. «فَلْینظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِه» دیگران دارند یا ندارند؟ فقط شما دارید؟ دیگران هم دارند؟ «فَلْینظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِه» که این انرژی که از این غذا می گیرید، کجا مصرف می کنید. این همه ویتامین مصرف کردی، چه کردی؟ انواع ویتامین را می خورد، دو رکعت نماز نمی خواند. با این زبانش با هر کس و ناکسی حرف می زند، یک دقیقه با خدا حرف نمی زند. «فَلْینظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِه»
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «وَ كُلُّ شَی ءٍ یكُونُ فِیهِ الْمَضَرَّةُ عَلَى الْإِنْسَانِ فِی بَدَنِهِ فَحَرَامٌ أَكْلُهُ» (وسائل الشیعة،ج25،ص84) هر چیزی که برای بدن ضرر دارد، حرام است. هر چیزی که ضرر دارد حرام است. حتی اگر یک خانمی خلافکار بود. قاضی دستور داد که چند شلاقش بزنند. اگر این شلاقی که به خانم می زنند، در شیر خانم اثر بگذارد و شیر در کودک اثر بگذارد. اسلام می گوید: حق ندارید که شلاقش بزنید. اگر خانمی حامله است، که اگر تنبیه بشود، این تنبیهش در بچه اش اثر می گذارد، تنبیه در آن زمان ممنوع است.
4- لزوم تلخیص کتب مفید برای بهره گیری بیش تر
بهداشت مسجد! ما در ایران خیلی نیاز به نهضت داریم. حالا یک نهضت که امام بود و اصل انقلاب بود. خدا رحمتش کند. سلام و صلوات خدا بر او و شهداء! نهضت هایی باید راه بیفتد. شاید حدود پنجاه نهضت در سر من باشد. یک نهضتی باید بشود، نهضت تلخیص! این کتاب های کلفت خلاصه شود. ببینید شما شیشه گلاب را بغل نمی کنید و راه بروید. ولو گلاب بو دارد. اگر عطرش کنید. عطر که شد در جیبتان می گذارید. تیرآهن را در جیبتان نمی گذارید و بروید، اما اگر آمپول شد، در همه ی رگ ها فرو می رود. یعنی باید این تیرآهن ها را آمپولش کنیم. اخیراً به این جا رسیدیم. الان بعضی از مفسرین بزرگوار زمان خودمان مثلاً تفسیر مفصل نوشته بود، آخرش هر هفت جلدی را یک جلدش کردند. یازده جلد الغدیر را یک جلدش کردند. چون زمان کم است و کتاب زیاد است. اگر نهضت تلخیص راه بیفتد... گاهی وقت ها هم یک کتاب دویست صفحه ای می خوانیم و پنج کلمه ی درست و حسابی در آن نیست. مرتب حرف می زند و قلم فرسایی می کند. یک نهضتی باید راه بیفتد و کتاب های کلی تلخیص بشود. یک نهضتی باید در آموزش و پرورش و دانشگاه بشود و درس هایی که ضرورت ندارد، از کتاب ها حذف بشود. آخر بچه هر چیزی را بداند، خوب است که بداند!!! نخیر!!! چه کسی گفته است خوب است؟ حالا بوعلی سینا چند کیلو است. حالا اگر بدانیم بوعلی سینا چند کیلو است، یا خواجه نصیرالدین طوسی نیشابور به دنیا آمد یا سبزوار! حالا یا نیشابور و یا سبزوار! چند تا اولاد داشت؟ قبرش کجاست؟ این ها چه اطلاعاتی است؟ مثلاً ندانیم چه خاکی بر سرمان می کنیم؟ حالا که فهمیدیم چه گلی به سرمان می زنیم؟ وگرنه شما کله ی بچه ها را در دیپلم از یک سری از اطلاعات پر می کنید، ولی دیپلم می گیرد و هنری ندارد. هیچ هنری ندارد. دانشجو لیسانس و فوق لیسانس است، ولی مهارت ندارد. دیپلم بی مهارت را اصلاً نمی شود تربیتش کرد. اگر هر بچه ای یک مهارت داشته باشد، خودش تربیت می شود. نیاز به امور تربیتی و نصیحت ندارد. خیلی فسادها در اثر بیکاری است. بیکار که شد، چرت و پرت گوش می دهد، فیلم بد می بیند، ضد انقلاب می شود، پای فضای مجازی وماهواره ها می نشیند، معتاد می شود. آدم بیکار این کارها را می کند. ایام بیکاری گناه بیش تر می شود. در دنیا هم همینطور است. در دنیا روزهای یکشنبه که مسیحی ها تعطیل هستند، آمار فساد و گناه در روزهای یکشنبه در دنیای اروپا هم بیش از باقی روزها است.