مراتب طهارت
عزیزا! تا بر این نردبان اعلا عروج کنی باش تا تو را از پلکان آن خبر دهند تا بر هر پایه که پای نهی آنجا نمانی و آهنگ پایه برتر داشته باشی:
1- نخست پایه طهارت از پلیدی های ظاهر بود که در رسالات عملیه آن را توانی یافت که اگر فاقد علم بر آنها باشی بسا نمازت هم بی اشکال نباشد.
2- پایه دوم طهارت با وضو است که وجود آن برای خواندن نماز و مس قرآن و اسماء الله ضروری است و بندگان مراقب، بی وضو شب هنگام به بسترنروند، و ادب آن است که اگر مس انگشتان بی وضو بر اسماء الله جایز نیست ادای آن بر زبان هم جایز نبود که نوعاً اهل مراقبه بر آن عزم اند تا دقیقه ای بی وضو نگذرانند.
3- دراین منزل باید بکوشی که همان گونه که اندام خویش را با وضو پاک کردی، این اندام را از پلیدی گناه نیز مصون داری، روی را از توجه به غیر خدا و دست از خلاف امر خدا و سر را از اندیشه جز او و پای را در ورود به مجلس معصیت زبان را از غیبت وتهمت و دروغ و لغو و نمامی و گوش را از استماع لغو و سخنان نابجا [مصون داری]و چون بدن سالک در این مقام رسید آماده طهارت باطن گردد.
4- در این منزل، رهرو خیال را نیز از اعتقادات باطل وتخیّلات بیهوده و ازجولان در میدان آمال و آرزوها راه بربندد، و چه بسا وضو ساخته و رو به قبله نشسته و درب ازخلق برخود بسته ای و عازم ذکر یا نمازی هستی ولی درحقیقت جای دیگری.
5- طهارت قلب از یاد ما سوی الله که هر چه را جز خدا در او نشانی بر آن ستم روا داشتی.«القلب حرم الله فلا تسکن فی حرم الله غیرالله .» «دل سراپرده خداست در سراپرده خدا جز خدا را منشان . » و زمینهء این مقام فراهم نگردد جز آنکه از تعلقات بکاهی و بر عشق خالقت بیفزایی که هر چند ریشه های تعلقات در دل راه یابد از عشق حق بکاهد.
6- طهارت روح و آن از بهره های تجلیات صفات و لذت قرب و مشاهدات انوار قرب حاصل آید که بر شوق و عشق سالک در افزاید. ولی کل این منازل نباید هدف باشد و آدمی را از مقصود باز دارد تورهسپار راه دوست باش و از حرکت ممان و جز رضای او مطلب که :
فر اق و وصل چه باشد رضای دوست طلب
که حیف باشد از او غیر او تمنایی
منبع: استاد ک.م.حقیقی، کتاب صفیر عرش
افزودن دیدگاه جدید