رفتن به محتوای اصلی

خاطراتی شنیدنی از حاج قاسم سلیمانی

تاریخ انتشار:
در این نوشتار به مناسبت شهادت سردار رشید و سرافراز اسلام، سردار آسمانی دلها، خاطرات شنیدنی از حاج قاسم سلیمانی تقدیم حضورتان می گردد....
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی

خاطراتی شنیدنی از حاج قاسم سلیمانی

در این نوشتار به مناسبت شهادت سردار رشید و سرافراز اسلام، سردار آسمانی دلها، خاطراتی شنیدنی از حاج قاسم سلیمانی تقدیم حضورتان می گردد....

خاطراتی شنیدنی از حاج قاسم سلیمانی

مطالب مرتبط و پیشنهادی :
ویژه نامه سردار دلها ، شهید حاج قاسم سلیمانی

توفیق بوسه بر پاهای مادر

مادر بزرگوار سردار حاج قاسم سلیمانی که از دنیا رفتند، پس از چند روز با جمعی از خبرنگاران تصمیم گرفتیم برای عرض تسلیت به روستای قنات ملک برویم. با هماهنگی قبلی، روزی که سردار هم در روستا حضور داشتند، عازم شدیم. وقتی رسیدیم ایشان را دیدیم که کنار قبر مادرشان نشسته و فاتحه می خوانند. بعد از سلام و احوالپرسی به ما گفت من به منزل می روم شما هم فاتحه بخوانید و بیایید. بعد از قرائت فاتحه به منزل پدری ایشان رفتیم. برایمان از جایگاه و حرمت مادر صحبت کرد و گفت: این مطلبی را که می گویم جایی منتشر نکنید. گفت: همیشه دلم می خواست کف پای مادرم را ببوسم ولی نمی دانم چرا این توفیق نصیبم نمی شد. آخرین بار قبل از مرگ مادرم که این جا آمدم، بالاخره سعادت پیدا کردم و کف پای مادرم را بوسیدم. با خودم فکر می کردم حتماً رفتنی ام که خدا توفیق داد و این حاجتم برآورده شد. سردار در حالی که اشک جاری شده بر گونه هایش را پاک می کرد، گفت: نمی دانستم دیگر این پاهای خسته را نخواهم دید تا فرصت بوسیدن داشته باشم. [1]

خاطراتی شنیدنی از حاج قاسم سلیمانی

ایثار و خلوص سردار

حمید حسنی همرزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: ایشان خصایص اخلاقی بسیار زیادی همچون ایثار، از خودگذشتگی و مردم داری داشتند و به عنوان فرمانده هرگز به ما اجازه نمی دادند که با مردم رفتار بدی داشته باشیم. ایشان به صله رحم خیلی اعتقاد داشتند و نیکی به پدر و مادر را سرلوحه کار خود قرار می دادند ایشان وقتی بعد از مأموریت به کرمان برمی گشتند بعد از فرودگاه مستقیم به رابر برای دستبوسی و دیدار با والدین می رفتند. خود ایشان به همسرشان و خانواده خود بسیار احترام می گذاشتند. حاج قاسم سلیمانی بسیار مظلوم بودند ایشان گاهی از خستگی زیاد در حسینیه پتویی زیر سرشان می گذاشتند و استراحت می کردند. آقای ترامپ مرتکب اشتباه بزرگی با به شهادت رساندن سردار سلیمانی شدی چرا که حاج قاسم سلیمانی میلیون ها فرزند دارد و اگر گوشه ای ضربه ای به قاسم سلیمانی زدی باید نگران باشی که از هزار گوشه به تو ضربه زده خواهد شد و انتقام سختی از شما می گیریم.

خاطراتی شنیدنی از حاج قاسم سلیمانی

پدری با دو دختر به نام «زینب»

همسر شهید حسین محرابی از مدافعان حرم: هنگامی که ما در هتل استقلال تهران برای دیدار خانواده های شهدای مدافع حرم با سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی بودیم، دخترم زینب در صحبتی که آن جا با سردار داشتند، قول یک دیدار خصوصی در منزل را از ایشان می گیرد و سردار بدون هیچ حرفی قبول می کنند.

ما انتظار دیدار و حضور چهره های انقلابی مانند حاج قاسم سلیمانی را داشتیم و برای ما باعث افتخار بود که یک سردار سپاه آن هم سردار سلیمانی در منزل ما حضور پیدا کنند. من و دخترانم حس نمی کردیم که یک مسؤول عالی رتبه با ما صحبت می کند؛ ذره ای احساس دوری یا رسمیت در برخوردهای سردار حس نمی شد و رابطه ای که در همان زمان کوتاه بین سردارسلیمانی و دختران من ایجاد شده بود از جنس پدردختری و صمیمیت، چاشنی این دیدار بود. این دیدار فراموش نشدنی برای ما تداعی کننده دیداری بود که با مقام معظم رهبری داشتیم و سردار را که با رشادت و عملکرد خود در میدان جنگ، لرزه به تن دشمنان می اندازد، مانند عضوی از خانواده تصور می کردیم.

خاطراتی شنیدنی از حاج قاسم سلیمانی

حفظ رابطه خالصانه با شهدا، توصیه سردار سلیمانی به دختر شهید

دختر شهید محرابی از احساس خود نسبت به این دیدار می گوید: من هیچ احساس دوری از سردار نداشتم و از صمیم قلب مشتاق دیدار ایشان بودم؛ وقتی از ارادت قلبی خودم نسبت به سردار سلیمانی برای دوستانم می گفتم، من را با گفتن اینکه "چه طور کسی را الگوی خودت قرار داده ای که حتی یک بار هم او به شما سر نزده؟" مسخره می کردند، اما اکنون با کمال افتخار می توانم شیرینی این دیدار و رابطه پدر و دختری را به آنها یادآوری کنم. " عمو قاسم" به من گفت که من از این به بعد دو دختر به اسم زینب دارم و من را هم دختر خودش دانست و به حفظ رابطه خصوصی و خالصانه با شهدا به من توصیه کردند. موقع رفتن، سردار سلیمانی درخواست من را برای حضور در اتاقم قبول کردند. سردار از محافظان و عکاس خواست که بیرون بمانند و من و " عمو قاسم" لحظاتی تنهایی صحبت کردیم و ایشان ضمن تحسین من از اینکه عکس شهید جهاد و عماد مغنیه را در اتاقم داشتم، از شخصیت این دو شهید نیز برایم تعریف کردند. خانواده دایی من که در این دیدار حضور داشتند از سردار درخواست کردند که به اختیار خودشان، نام دختر دایی سادات من را که آرشیدا بود، تغییر بدهند و " عمو قاسم" نام زینب را برای او انتخاب کردند. ببینید: فیلم

خاطراتی شنیدنی از حاج قاسم سلیمانی

مطالب مرتبط و پیشنهادی :
بانک تصاویر سردار سلیمانی - ویژه نامه سیمای آسمانی
ویژه نامه سردار آسمانی مداحی شهادت حاج قاسم سلیمانی

پی نوشت:
[1] ایسنا.

موضوع مقالات

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا