دو توقیع به شیخ مفید رحمت الله علیه
دو توقیع به شیخ مفید رحمت الله علیه
شیخ طبرسی رحمه الله در کتاب « الاحتجاج » دو نامه ای را که از ناحیه ی مقدمه حضرت مهدی علیه السلام برای شیخ مفید رحمه الله فرستاده شده نقل کرده است . در این دو نامه اشاره به برخی مطالب صحیح و عالی شده و نیز از برخی مسائل به طور رمز و اشاره خبر داده است . [احتجاج ، ج2 ، ص 597 - 602.]
نامه ی اول در اواخر ماه صفر سال 410 هجری سه سال قبل از وفات شیخ مفید رحمه الله به دست او رسید است . و نامه ی دوم در سال 412 هجری یعنی یک سال قبل از وفات شیخ به دست او رسیده است . و این درحقیقت بعد از گذشت هشتاد سال از وفات شیخ علی بن محمد سمری سفیر چهارم است که همان انتهای غیبت صغری و شروع کبری غیبت بری در سال 329 هجری است .
فرستنده ی نامه اول می گوید : این نامه ی را از منطقه ای که متصل به حجاز است آورده است . و از این کلام استفاده می شود که امام در آن هنگام در نواحی حجاز ساکن بوده است ، و این نامه را توسط برخی از خواص برای شیخ نواحی حجاز ساکن بوده است، و این نامه را توسط برخی از خواص برای شیخ مفید رحمه الله فرستاده اند .
امه ی دوم نیز در اول ماه شوال سال 412 از ناحیه ی مقدسه برای شیخ فرستاده شد . و در روز پنجشنبه 23 ماه ذی حجه همان سال به دست شیخ رسیده است . یعنی سه ماه و هفت روز کم در بین راه در دست قاصد بوده است .
هر دو خطاب به املای حضرت مهدی علیه السلام و خط برخی از ثقات و معتمدین نزد امام زمان علیه السلام بوده همان گونه که از ظاهر رساله اولی و نص رساله دوم استفاده می شود . و آخر هر دو نامه ی مزین به چند سطری کم از خط خود امام است که شهادت و گواهی بر صحت نامه است. امام در آن کلمات به شیخ مفید رحمه الله امر می کند تا این رساله را از هر کس مخفی بدارد ، ولی نسخه ای از آن را بردارد تا موثقین از اصحابش بر آن مطلع شده یا شفاهاً به اطلاع آن ها برساند. [تاریخ الغیبه الکبری ، ص 140 و 141.]
سند دو توقیع
سند این دو توقیع را از جهاتی می توان مورد توجه قرار داده و برای اعتبار آن چاره ای اندیشید ، گرچه شیخ طبرسی که تنها ناقل این دو توقیع است آن ها را مرسلاً و بدون سند نقل کرده است .
1- طبرسی این دو روایت را از مسلمات به حساب آورده که این به نوبه ی خود دلالت بر اعتقاد به صحت سند نزد او دارد . و ممکن است که طبرسی به جهت شهرت و وضوح این دو توقیع ، سند آن ها را حذف کرده است، همان گونه که سند بسیاری از روایات را حذف کرده است .
2 - مضامین عالی که در این روایت است و نیز خبرهای صادقی که در آن دوبه آن ها اشاره شده نیز از جمله شواهد صدق این دو توقیع و انتساب به حضرت مهدی علیه السلام است .
و امری که موجب ازدیاد و اطمینان به این دو توقیع است این که محدث بحرانی بعد از آن که اشعار منسوب به امام زمان علیه السلام در رثای شیخ مفید را نقل می کند . که بر قبر او نوشته شده بود ، می فرماید : « این اشعار از امام زمان علیه السلام نسبت به شیخ مفید علیه السلام بعید نیست ، بعد از آن که توقعیاتی از ناحیه حضرت علیه السلام برای شیخ مفید فرستاده شد ، توقعیاتی که مشتمل بر تعظیم و اجلال فراوانی بوده است ... » .
آن گاه می گوید : « شیخ یحیی بن بطریق حلی در رساله ی نهج العلوم الی نفی المعدوم معروف به « سؤال اهل حلب » دو طریق در تزکیه شیخ مفید ذکر کرده است :
الف ) صحت نقل او از ائمه طاهرین علیهم السلام ، آن طوری که در تصانیف او از مقنعه و دیگر کتب ذکر شده است .
ب ) آنچه را که عموم شیعه روایت کرده و مورد قبول قرار داده است که صاحب الامر - صلوات الله و سلامه علیه و علی آبائه - دو نامه به شیخ مفید نوشته است به این نحو که در هر سال یک نامه ، و عنوان نامه ، « به سوی بردار سدید ... » است ، و این بالاترین تعبیر در مدح و تزکیه و ثنای شیخ مفید در گفتار امام امت و جانشین ائمه است .
گفتار ابن بطریق دلالت دارد بر این که این دو توقیع مورد اجماع است . و نیز از کلام طبرسی در مقدمه ی « احتجاج » استفاده می شود که این دو توقیع از قسم احادیثی است که مورد اجماع علما بوده و لذا سند آن دو را ذکر نکرده است .
ابن شهر آشبو در « معالم العلماء » و در ترجمه ی شیخ مفید می گوید :
« صاحب الزمان علیه السلام او را شیخ مفید نامید ... ». [معالم العلماء ، ص 113 ، رقم 765.] ظاهراً مراد او همان چیزی است که در توقیع حضرت به شیخ مفید آمده است . که فرمود : « للأخ السدید و الولی الرشید ، الشیخ المفید ... ».
3- طبرسی در مقدمه ی کتاب « احتجاج » می گوید : « بیشتر روایاتی را که نقل می کنیم سند آن ها را نمی آوریم یا به جهت وجود اجماع بر آن روایت است ، و یا به جهت موافقت آن با دلیل عقل و یا شهرت آن در سیره ها و کتاب ها بین مخالفت و موافق ... ».[مقدمه ی احتجاج ، ص 14.]
این دو توقیع نیز از یکی از این سه احتمالی خالی نیست .
4 مصلحت عمومی نیز اقتضای صدور چنین نامه ها و توقیعاتی را در اوایل عصر غیبت کبری داشته است .
یکی این که حضرت با این نامه ها به جماعت شیعیانش دستورات لازم را برساند و دیگر این که با فرستادن این نامه ها به دست علمای صالح امثال شیخ مفید رحمه الله ریاست و زعامت او را تثبیت کرده ، مردم را به اطاعت از او در عصر غیبت کبری تشویق کند . همان گونه که در نامه ی خود به ابن بابویه خطاب به او فرمود : « یا شیخی ! یا اباالحسن ».
منبع: کتاب غیبت کبری
افزودن دیدگاه جدید