زیارت اربعین از اعمال مهم و وِیژه شیعیان است که هر ساله شیعیان زیادی به صورت پیاده به سوی کربلا برای زیارت امام حسین (علیه السلام) می روند. این سنت از قدیم الایام در میان شیعیان مرسوم بوده است. علمای شیعه هم به این امر اهتمام ویژه ورزیده اند.
این مقاله قسمتی از پرونده «تاریخ زیارت امام حسین (علیه السلام)» است.
زیارت
زیارت خانه خدا و مراقد ائمه اطهار (علیهم السلام)، از امور مهم معنوی شمرده شده و روایات بسیاری درباره آن وارد شده است. پاداش های اخروی مختلفی برای زیارت بیان شده و در روایت آمده است که اهل بیت (علیهم السلام) به زیارت زوار رفته و هول و هراس قیامت را از آنها دور کرده[۱] و ایشان را مورد شفاعت قرار دهند.[۲] زیارت امام حسین (علیه السلام) نیز بسیار سفارش شده و روایات و پاداش های فراوانی برای آن وارد شده است. زائر آن حضرت (علیه السلام) از آتش دوزخ در امان است[۳] و زیارت ایشان، برابر با هزار حج و هزار عمره و آزاد کردن هزار بنده است، اجر هزار شهید از شهداى بدر و هزار روزه دار و هزار صدقه مقبوله به زائر امام حسین (علیه السلام) عطا می شود[۴] و آمرزش گناهان گذشته و آینده، کمترین ثوابی است که به او کرامت می شود.[۵]
برای زیارت، علاوه بر پاداش های اخروی، فواید و ثمرات مختلفی از جمله تزکیه نفس و خداشناسی، بیداری دل ها و یاد آخرت بیان شده و زیارت، بیان گر اعلام وفاداری[۶] و ابراز ادب و ارادت به مراد است. شاخص ترین ثمره زیارت تعظیم و بزرگداشت جایگاه خداوند و ائمه اطهار (علیهم السلام) است. این نکوداشت زمانی که با پای پیاده صورت گیرد، علاوه بر تعظیم فراوانی که در این حرکت وجود دارد، سبب ایجاد ارتباط معنوی عمیقی می شود و جلوه ای عاشقانه از بندگی را به رخ می کشد. به فرموده مرحوم دربندی: زائر پیاده، خود را در برابر سلطان اقلیم جوانمردی و خورشید سپهر عصمت و شهادت، کوچک میشمارد.[۷]
زیارت با پای پیاده، بزرگداشتی است که از گذشته بوده و اختصاص به زمان خاصی ندارد، همان گونه که نقل شده، حضرت آدم هزار بار به زیارت خانه خدا رفت؛ در حالی که این مسیر را به وسیله قدم هایش پیمود[۸]؛ این شیوه، اختصاص به دین و فرهنگ خاصی ندارد،[۹] همان گونه که قیصر، پادشاه روم با خدا پیمان بسته بود که هرگاه در نبرد با امپراتوری ایران پیروز شود، به شکرانه این پیروزى بزرگ، از مقر حکومت خود (قسطنطنیه)، پیاده به زیارت بیت المقدس برود. او پس از پیروزى، به نذر خود عمل کرد و پاى پیاده رهسپار بیت المقدس شد.[۱۰]
در دین مبین اسلام نیز، زیارت با پای پیاده، سنتی حسنه شمرده شده و سفارش بسیاری بر آن شده است. امام صادق (علیه السلام)، محبوب ترین وسیله تقرب بنده به خداوند را زیارت خانه او با پای پیاده دانسته و می فرمایند: یک حج با پای پیاده، برابر با هفتاد حج است.[۱۱] تشرف با پای پیاده به بارگاه ائمه اطهار (علیهم السلام) نیز مورد تأکید بسیاری قرار گرفته و امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: هر که پیاده به زیارت امیر مؤمنان (علیه السلام) رود، خداوند متعال به هر گامى ثواب یک حجّ و یک عمره براى او نوشته می شود، و اگر پیاده برگردد، به هر گامى، براى او ثواب دو حجّ و دو عمره می نویسند[۱۲] زیارت امام حسین (علیه السلام) نیز با پای پیاده مورد سفارش بسیاری قرار گرفته و امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: هر که پیاده به زیارت او رود، هر گامى که بردارد و بگذارد، ثواب آزاد کردن بنده اى از اولاد اسماعیل را دارد و در روایت دیگری نیز می فرمایند: هر که پیاده به زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) رود، خداوند متعال به عدد هر گام برای او هزار حسنه می نویسد و هزار گناه را از او محو مى کند.[۱۳] و روایات در این باب، بسیارند.
فرهنگ زیارت
مرحوم شیخ بهایی، برای رواج فرهنگ زیارت در بین مردم، در سال ۱۰۰۹ ه. ق از اصفهان عزم مشهد کرده و با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) رفت.
اهل بیت (علیه السلام) نیز به این سنت نیکو اقدام کرده اند و نقل شده است که امام حسن (علیه السلام) بیست وپنج مرتبه از مدینه با پای پیاده به زیارت خانه خدا رفتند.[۱۴] امام حسن (علیه السلام) در مسیر زیارت خانه خدا، از مرکب پیاده شده و مسافت بین مدینه تا مکه را با پای پیاده طی نموده و تمام کاروان نیز به تأسی از ایشان از مرکب پیاده شدند؛ به گونه ای که دیگر سواره ای در کاروان وجود نداشت.[۱۵] و در روایت دیگری نیز بیان شده است که امام حسین (علیه السلام) راه را پیاده می پیمود، در حالی که محمل ها و جهازها در کنار ایشان حرکت می کردند.[۱۶]
از نقل های تاریخی این گونه به دست می آید که تشرف به بارگاه ائمه اطهار (علیهم السلام) با پای پیاده، از زمان حضور ائمه رایج بوده[۱۷] و در نقاط مختلف سرزمین اسلامی صورت گرفته است؛[۱۸] ولی در قرن های گوناگون اسلامی و به مقتضای حکومت های مختلف، مشکلات بسیاری به خود دیده و همان گونه که زیارت ائمه اطهار (علیهم السلام) در زمان ها و مکان های مختلف دچار سختی های فراوان بوده، این سنت نیز دارای فراز و نشیب بوده است.
حاکمان حکومت های شیعی مانند حکومت آل بویه و حکومت صفویه، به این سنت حسنه اقدام کرده و سعی در تبلیغ آن بین شیعیان داشته اند. بنا به نوشته ابن جوزی، جلال الدوله، یکی از نوادگان عضدالدوله،[۱۹] در سال ۴۳۱ ه. ق با فرزندان و جمعی از یاران خود برای زیارت، رهسپار نجف شده و از خندق شهر کوفه تا مشهد امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نجف را که یک فرسنگ فاصله بود، پیاده و با پای برهنه پیمود.[۲۰] در زمان حکومت صفویه نیز اهتمام بسیاری بر زیارت با پای پیاده صورت گرفته است. شاه عباس صفوی و علمای بزرگ عصر ایشان همچون مرحوم شیخ بهایی، برای رواج فرهنگ زیارت در بین مردم، در سال ۱۰۰۹ ه. ق از اصفهان عزم مشهد کرده و با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) رفت.[۲۱] نقل های دیگر تاریخی نیز شهادت بر این مطلب می دهد.[۲۲]
علما و بزرگان نیز، به تأسی از ائمه اطهار (علیهم السلام)، اهتمام بسیار زیادی به این سنت حسنه داشته اند و نقل شده که زیارت کربلا با پای پیاده، تا زمان مرحوم شیخ انصاری (قده) مرسوم بوده [۲۳] و حتی نقل شده است که ایشان طبق نذری که داشته، با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) رفته اند[۲۴] و مرحوم آخوند خراسانی (قده) نیز به همراه اصحابشان با پای پیاده به زیارت کربلا مشرف می شدند.[۲۵] میرزا حسین نوری (قده) اهتمام بسیاری به این امر مهم داشته و هر سال در روز عید قربان به همراه جمعی از زائرین امام حسین (علیه السلام) به پیاده روی از نجف تا کربلا اقدام می کردند و این سفر، سه روز به طول می انجامید.[۲۶]
سفر پیاده تا کربلا
تشرف به کربلا با پای پیاده، تا زمان محدث نوری (قده) بین طلاب و فضلای حوزه نجف رسم بود، ولی با وارد شدن اولین نوع از اتومبیل ها به منطقه، سفرهای کاروانی تعطیل شده و به دنبال آن، زیارت با پای پیاده نیز بسیار کمرنگ شد و به فراموشی سپرده شد. ولی پس از مدتی و با مطرح شدن آیت الله العظمی سید محمود شاهرودی (قده) به عنوان یکی از اساتید و مدرسان با نفوذ معنوی حوزه نجف، به علت التزام و اصرار ایشان در پیاده رفتن به کربلا، مجدداً مسئله پیاده رفتن به کربلا به عنوان یک سفر مقدس رایج شد و با توجه به این که در این سفر، بعضی از ایرانیان نیز گاهی اوقات، ایشان را همراهی می کردند، رفته رفته مردم عراق به این مسئله توجه نموده و این گونه سفرهای مقدس رواج یافت.[۲۷]
ایشان حدود ۲۶۰ مرتبه،[۲۸] مسیر کربلا را با پای پیاده پیموده و در این سفر معنوی، جمعی از اطرافیان و شاگردان، ایشان را همراهی می کردند. این امر سبب شد تا پیاده روی کربلا بین طلاب و حوزویان رواج بسیاری پیدا کند و نقل شده است که مرحوم علامه امینی در زیارت هایی که به کربلای معلی داشته اند، براى کسب پاداش بیشتر، بارها مسیر بین نجف تا کربلا را با پای پیاده پیموده اند.[۲۹] این امر، چنان بین روحانیون ساکن در نجف اشرف رواج پیدا کرده بود که غالب طلاب بارها مسیر این شهر تا بارگاه امام حسین (علیه السلام) را پیاده پیموده و حتی در غیر زمان اربعین و عرفه[۳۰] نیز گروه هایی از طلاب، پیاده به سمت کربلا حرکت می کردند. غالب علمای معاصر نیز در سفر پیاده کربلا شرکت کرده و کرامات و خاطرات زیبایی از این سفرها نقل شده است.[۳۱]
سفر پیاده تا کربلا، به مرور زمان در عراق گسترش بسیاری پیدا کرد و در مناسبت های مختلف، زائران امام حسین (علیه السلام) از سراسر این کشور، به سمت کربلا حرکت کرده و با پای پیاده مسیر شهرشان تا کربلای معلی را می پیمودند و در بین آن مناسبت ها، پیاده روی اربعین از جایگاه ویژه ای برخوردار بود. با روی کار آمدن دولت بعث عراق، حکومت با این مسئله به شدت برخورد نموده و بسیاری از زائرین پیاده را اسیر و اعدام کرد و این مراسم مذهبی را به تعطیلی کشانید، ولی بعد از سقوط صدام، عشق حسینی، دلباختگان امام حسین (علیه السلام) را به سمت خود کشانده و دوباره این سنت حسنه و ارزشمند را برپا کرده است. شیعیان و عاشقان سالار شهیدان (علیه السلام)، در مناسبت های مختلف، به ویژه در اربعین حسینی، بسیار پرشورتر از قبل، از شهرها و کشورهای مختلف، به سمت کربلا روانه شده، قدم در مکان گام های اسیران کربلا قرار داده و مسیرهای منتهی به شهر کربلا را با پای پیاده می پیمایند.
میلیون ها[۳۲] عزادار حسینی، چنان نمادی برای شیعه معرفی کرده اند که همانند آن در هیچ آیین و مذهبی پیدا نمی شود و چنان تعظیم شعائری برپا کرده اند که جهانیان در عظمت آن مبهوت مانده اند.
منبع: پایگاه کرب و بلا
-------------------
پی نوشتها:
[۱] کامل الزیارات، ابن قولویه، جعفر بن محمد: ۱۱.
[۲] کامل الزیارات: ۱۲.
[۳] کامل الزیارات: ۱۲۲.
[۴] کامل الزیارات: ۱۴۲ و ۱۴۳ و ۱۶۴.
[۵] کامل الزیارات: ۱۳۸.
[۶] من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه محمد بن علی: ج ۲، ص ۵۷۷. قال الرضا (علیه السلام): ان لکل امام عهدا فی عنق اولیائه و شیعته و ان من تمام الوفاء بالعهد زیاره قبورهم.
[۷] اسرارالشهاده (چاپ سنگی): ۱۳۶.
[۸] وسایل الشیعه، حر عاملی محمد بن حسن: ج۱۱ ص۱۳۲.
[۹] دانشنامه ایران، موسوی بجنوردی محمد کاظم: ج۲ ص۳۹: ابن خردادبه دربارۀ شیز مى گوید: آتشکدۀ آذرجشنس (آذر گشنسپ) در آنجا بوده است و این آتشکده در نزد مجوسان گران قدر بود و هرگاه کسى از ایشان به شاهى مى رسید، از مداین پیاده به زیارت آن مى رفت.
[۱۰] فروغ ابدیت، سبحانی جعفر: ص۶۹۶.
[۱۱] من لایحضره الفقیه: ج۳ ص۵۳.
[۱۲] فرحه الغری، ابن طاووس عبد الکریم بن احمد: ۷۵.
[۱۳] کامل الزیارات: ۱۸۳ و ۱۸۴ و ۱۸۵.
[۱۴] فضائل الخمسه من الصحاح السته، حسینی فیروز آبادی مرتضی: ج۳ ص۳۵۱.
[۱۵] صلح الحسن (علیه السلام)، آل یاسین راضی: ۲۷ و ۲۸.
[۱۶] من لایحضره الفقیه: ج۳ ص۵۴.
[۱۷] تاریخ کربلا و حایر حسینی علیه السلام، کلید دار عبدالجواد: ۸۶: گزارشى است که به حسین، نوه دخترى ابوحمزه ثمالى مربوط مى شود. او حرکت پیادۀ خود از کوفه، به قصد زیارت امام حسین (علیه السلام) را گزارش کرده است.
[۱۸] رحله ابن بطوطه، تحفه النظار فی غرائب الأمصار و عجائب الأسفار، ابن بطوطه محمد بن عبد الله: ج۳ ص۱۳۳.
ترجمه سفرنامه ابن بطوطه، موحد ابطحی محمد علی: ج۲ ص۵۹: در این هنگام خضر خان در فاصلۀ دو روزه راه از دهلى در جایگاهى که سندبت (سند پات) نامیده مى شود، بنا به نذرى که داشت، پیاده به زیارت قبور شهیدانى که در آن نقطه واقع است رفته بود تا در حق پدر دعا کند.
[۱۹] ابوشجاع عضدالدوله یا فناخسرو )پناه خسرو) یکی از امرای خاندان آل بویه در ایران و عراق بود. او بزرگترین امیر این خاندان شمرده می شود.
[۲۰] المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم، ابن الجوزی ابی الفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد بن علی: ج ۸، ص ۱۰۵.
[۲۱] ایران در عصر صفوی، راجر سیوری: ۹۷.
[۲۲] ایران در زمان شاه صفی و شاه عباس دوم، واله اصفهانی: ۱۷۶: و از قریۀ بشماسى که تا حظیره مقدسه دو فرسنگ راه بود به بلدى رعایت ادب و آداب آن مسافت را پیاده قطع فرمود. تاریخ جهان آرای عباسی، وحید قزوینی محمدطاهر بن حسین: ۲۰۶: بعد از ورود رایات نصرت آیات در اندک روزى قلعه به تصرف آمد و حکومت آنجا به صفى قلى خان شفقت شد و به قصد زیارت عتبات سدره مرتبات از یک منزلى نجف اشرف پیاده روانۀ زیارت شدند.
خلاصه التواریخ، منشی قمی احمد بن حسین: ج۲ ص۱۰۷۳: شاه جهانیان چون به حوالى آن شهر دلبند رسیدند غسل زیارت کرده پیاده بآستانه تشریف بردند.
[۲۳] نجم ثاقب در احوال امام غایب (علیه السلام)، نوری حسین بن محمد تقی: ۲۵.
[۲۴] مردان علم در میدان عمل، حسینی سید نعمت الله: ج۲ ص۳۷۵.
[۲۵] روح مجرد، حسینی طهرانی سید محمد حسین: ۵۵۳.
[۲۶] نجم ثاقب در احوال امام غایب (علیه السلام)، نوری حسین بن محمد تقی: ۲۶.
[۲۷] زندگی و مبارزات آیت الله العظمی سید محمود حسینی شاهرودی به روایت اسناد: ۴۱.
[۲۸] سیمای شاهرود، بوستان کویر، رعایتی جعفر: ۱۰۱.
[۲۹] فرهنگ زیارت، محدثی جواد: ۶۷.
[۳۰] مانند اول رجب، نیمه رجب، نیمه شعبان، تمام ایام زیارتی امام حسین (علیه السلام) به ویژه شب عاشورا و شب های جمعه.
[۳۱] عمرم چگونه گذشت؟ زندگی نامه حضرت آیت الله شیخ علی آزاد قزوینی، آزاد قزوینی علی: ۵۵: مدتی گذشت و غیر از خودم و فرزندم حسن کسی را نمی دیدم. متوجه شدم به فرمایشات حضرت آیت الله العظمی شاهرودی، که ببینم در آن جا چه می بینم. ناگهان صدای مرغ هایی را شنیدم که از آن جنگل بیرون می آمدند، از طرف مشرق به مغرب می رفتند به طوری که آن جاده پر از آن مرغ ها شده بود و آن مرغ ها خاکستری رنگ بودند و قدری از گنجشک بزرگ تر بودند. جمعیتی از مرغ ها اول وارد جاده شدند و به زبان فصیح عربی می گفتند: «وای حسین (علیه السلام) قد قتل». این ها از جاده رد می شدند. عده زیادی هم بعد از آن ها از آن جنگل وارد آن جاده می شدند و به زبان فارسی فصیح صدا می زدند: «وای حسین (علیه السلام) کشته شد». بنده با فرزندم حسن آن جا ایستادیم و بنده از حالی به حالی شدم؛ به طوری که از ناراحتی گاهی گریه می کردم و گاهی به آن ها نگاه می کردم و صدای آن ها را می شنیدم. آن جا ایستادم تا آفتاب غروب کرد. نه مرغ ها را دیدم و نه صدای آن ها را شنیدم و از جمعیتی هم که از آن جا می رفتند کسی را نمی دیدم. بعد حرکت کردم به طرف کربلای معلی.
[۳۲] علی الصفار، سخنگوی حرم مطهر حضرت عباس (علیه السلام) در گفتگو با شبکه جهانی الکفیل (شبکه رسمی حرم عباسی) آمار زائرین پیاده در سال ۱۴۳۵ ه. ق را بیش از ۱۸ میلیون اعلام کرد.