پیوستگان به امام حسین (سلام الله علیه)

حجت الاسلام و المسلمین عدالت
امام حسین علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین ...
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن...

-------------------------------------
تا دلم در حرم قرب تو یابد راهی
آتشی زن که برآید زوجودم  آهی
تو به یک کاه دو صد کوه گنه میبخشی
من بیچاره چه سازم که ندارم کاهی
گر شود عمر شبی ، با توام آنشب گذرد
صبح فریاد برآرم چه شب کوتاهی
پشت بشکسته و پا خسته و چشمم بسته
راه پر پیچ و خم و گام به گامم چاهی
----------------------------------------------
پیوستگان به امام حسین (سلام الله علیه)
کربلا کانون تحول، دگرگونی و رسیدن به سعادت جاودان بود. حتی برای آنان که پیشینه درخشانی نداشتند، اما با لطف پروردگار و تصمیم جِدّی، فرجام نیک را از همراهی با سیدالشهداء به دست آوردند و خون خویش را با خون پاکان و اولیای الهی درهم آمیختند و درخت دین را استوار ساختند.
خصوصیت این افراد:
اول: در دنیا عاقبت به خیر شدند.
دوم: در عاقبت به بهترین درجات بهشتی رسیدند.
سوم: مشمول سلام ابدی خوبان عالم ، اوصیاء الهی شدند.
چهارم:  برای مؤمنین عالم اسوه و نمونه شدند.
پنجم: یادشان ابدی شد و هرگز فراموش نشده و نمی شوند.
ششم: در آخرت همنشین با پیامبر و ائمه و امام حسین سلام الله علیهم شدند.
هفتم: به مقام شفاعت دست پیدا کردند.
هشتم: سلام خدا را برای خود خریدند.
نهم: قبر آنان زیارتگاه بهترین بندگان خدا از جمله حجت خدا شد.
دهم: مرگشان بهترین مرگ بود با شهادت ، با دیدن جایگاه بهشتی خود، و با دیدن رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم، و سر بر زانوی سیدالشهداء از دنیا رفتند که این نوع مرگ نمونه ندارد.
و .... هزاران فضیلت دیگر...
-----------------------------------------------------------
1ـ حرّبن یزید ریاحی. حُر سرآمد دگرگون شدگان است. گر چه وی راه را بر امام حسین علیه السلام بست و مانع حرکت آن حضرت به سوی کوفه گردید، اما صبح عاشورا چون از تصمیم عمر بن سعد در جنگ با امام حسین علیه السلام اطمینان یافت به بهانه آب دادن اسب خویش، از اردوگاه کوفیان خارج شد و به امام پیوست. پس از پذیرش توبه وی از سوی آن حضرت، به میدان بازگشت و پس از نصیحت کردن شامیان، با آنان جنگید تا اینکه در رکاب سرور شهیدان به فیض شهادت نایل آمد(1).
مرحوم شهید مطهری درباره دلیل تغییر روحیه حرّ بن یزید می نویسد: 
«گفته شده که یک علت اینکه «حرّ» به سیدالشهدا علیه السلام گروید این است که مدت زیادی همراه حضرت بود و از نزدیک او را می شناخت.»(2)
--------------------------------------------------
2ـ علی فرزند حرّ. او نیز با جدا شدن پدرش از سپاه کوفه، از منافقان جدا شد، و همراه پدر به امام حسین علیه السلام پیوست، و چون نزدیک آن حضرت رسید، از اسب پیاده شد و زمین ادب بوسید.
امام پرسید: ای جوان تو کیستی؟
گفت: من علی پسر حرّ ریاحی می باشم، آمده ام تا جان خود را در راه شما نثار کنم!
آن حضرت برای او دعا کرد. هنگامی که اجازه نبرد یافت، وارد میدان گردید در حالی که رجز و شعر می خواند. با همان حال جنگید، تا اینکه به فیض شهادت رسید(3).
-------------------------------------------------
3ـ زهیر بن قین. زهیر از شخصیت‌های برجسته کوفه بود که روز عاشورا در رکاب امام به شهادت رسید. وی ابتدا از هواداران عثمان بود، اما ناچار گردید در یکی از منزلگاه‌ها فرود آید. امام او را به همراهی خود فرا خواند، ابتدا علاقه چندانی به همکاری نداشت، اما همسرش او را تشویق کرد تا نزد پسر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برود. همسرش نیز همراه او آمد. سخنان امام آتشی در دل زهیر برافروخت، چنان که از یاران فداکار آن حضرت گردید و در کنار امام به شهادت رسید(4).
------------------------------------------------
4ـ ابوالحتوف و سعد. این دو شخصیت که فرزندان حرث هستند، از پیوستگان به امام یاد شده اند، و گویند: این دو برادر هر چند که سابقه درخشانی نداشتند و در سپاه کوفه برای جنگیدن با امام آمدند، هنگامی که تنهایی آن حضرت را دیدند و ندای «هل من ناصر ینصرنی» و گریه اهل بیت علیهم السلام را شنیدند، دگرگون شده، به سوی امام روی آوردند و در صحنه پیکار با کوفیان جنگیدند، تا اینکه سرانجام به شهادت رسیدند(5).
-----------------------------------------------------
5ـ شبیب کلابی. وی در شمار تابعان و از یاران علی علیه السلام بود. او، که مردی دلیر و رزمنده به ویژه در میدان‌های جنگ صفین بود، با مسلم بن عقیل در کوفه بیعت کرد، اما پس از شهادت مسلم همراه سپاه کوفه به کربلا آمد، و تا شب نهم محرم در اردوی کوفیان بود، اما هنگامی که در عصر روز نهم شمر نامه ابن زیاد را به عمر سعد داد و گفت: باید کار حسین علیه السلام را یکسره کند، شبیب دانست که کار به کشتن امام می انجامد. از این رو، بسیار ناراحت و افسرده خاطر شد. و در تاریکی شب دهم خود را به امام رسانید و در روز عاشورا به فیض شهادت نایل آمد(6).
----------------------------------------------------
6ـ مصعب بن یزید، برادر حر. مصعب پس از شهادت حر و پسرش علی و غلامش غرّه که همگی در سپاه کوفه بودند، از کوفیان جدا شدند، و یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند(7).
----------------------------------------------------
7ـ غرّه. او غلام حرّ بن یزید ریاحی بود. پس از شهادت اربابش عنان صبر از کف بداد، و با چشمانی گریان بر کوفیان تاخت و گروهی را کشت. آن گاه نزد امام بازگشت و گفت:
ای پسر رسول خدا گستاخی کردم، مرا معذور دار؛ زیرا هنوز آداب و رسوم جنگیدن را خوب نمی دانم. امروز می خواهم اجازه دهی که جان خود را در قدمت نثار کنم، تا فردا در عرصه محشر بر خواجگان افتخار نمایم.
امام نیز به وی اجازه داد. او با شور و نشاط فراوان به میدان رفت، تا اینکه پس از جنگیدن به شهادت رسید(8).
--------------------------------------------------
8ـ بکر تمیمی. وی مردی دلیر و نیرومند بود که همراه سپاه کوفه برای جنگیدن با امام به کربلا آمد، اما هنگامی که از نزدیک ماجرا را دید و بررسی کرد حقیقت را دریافت. از کوفیان جدا شد و به یاران امام پیوست، تا اینکه در روز عاشورا به شهادت رسید(9).
----------------------------------------
9ـ جابر بن حجاج. وی غلام عامر بن نهشل تیمی، و یکی از دلیران عرب و رزمندگان کوفه بود. وی با مسلم بن عقیل بیعت کرد، ولی پس از درماندگی مسلم، از ترس پنهان شد و به سختی زندگی می کرد و جرئت اظهار وجود نداشت؛ زیرا این افراد به محض اینکه شناخته می شدند، به جرم تشیع و همکاری با مسلم محکوم به مرگ می گردیدند.
از این رو، هنگامی که شنید امام به کربلا آمده و سپاه کوفه به سوی کربلا حرکت می کند، همراه آنان به کربلا آمد و بی درنگ خود را به امام رسانید و در روز عاشورا به شهادت رسید(10).
---------------------------------------------------------
10ـ جوین بن مالک تمیمی. جوین در شجاعت، زیرکی و مردانگی، یگانه روزگار خود بود و از شیعیان و پیروان اهل بیت علیهم السلام به شمار می رفت. او همراه سپاه کوفه به کربلا آمد.
هنگامی که رفتار و برخورد پسر سعد را با امام از نزدیک مشاهده کرد، دریافت که پسر سعد شرایط امام را نمی پذیرد و از رفتن آن حضرت جلوگیری می نماید، و با آن بزرگوار با خشونت رفتار می کند، شبانه همراه گروهی از افراد قبیله خود به امام حسین علیه السلام پیوست و آن حضرت را یاری نمود، تا اینکه در رکاب آن بزرگوار همگی به شهادت رسیدند(11).
-------------------------------------------------------------
11ـ حارث بن امرءالقیس کندی. وی مردی بسیار توانا بود، به گونه ای که او را از قهرمانان عرب شمرده اند. حارث در تیراندازی سرآمد دوران خود به شمار می رفت، وی نخست از سپاهیان ابن سعد بود که در کربلا حاضر شد، ولی آن گاه که رفتار ستمکارانه و جنایتکارانه عبیداللّه  را با امام، از جمله بستن آب بر آن حضرت و یارانش را از نزدیک دید، همراه چهار تن از قبیله خود به یاران امام پیوست، و همگی در راه حق و جاودانه ساختن اسلام محمدی به شهادت رسیدند(12).
---------------------------------------------------
12ـ حلاّس بن عمرو ازدی. وی از یاران پایدار علی علیه السلام بود، که همراه برادرش نعمان در کربلا به کاروان امام پیوستند و در حمله نخست به شهادت رسیدند(13).
----------------------------------------------------
13ـ زهیر بن سلسلم بن عمرو ازدی. زهیر یکی از سپاهیان کوفه بود که در شب دهم محرم از سپاه کوفه جدا شد و به امام پیوست؛ زیرا دریافت که سپاهیان کوفه بر کشتن آن حضرت و یارانش مصمم هستند و هیچ اثری از صلح و آشتی دیده نمی شود؛ از این رو آخرت را برگزید و با اخلاص و ایمان دلیرانه در حمله نخست به شهادت رسید(14).
-------------------------------------
14ـ ضرغامة بن مالک تغلبی. ضرغامه یکی از هواداران علی علیه السلام و ساکن کوفه بود، او با مسلم بن عقیل بیعت کرد، ولی هنگامی که مسلم دستگیر گردید، پنهان شد تا اینکه همراه سپاه کوفه به کربلا آمد. و بعد از پیوستن به سپاه امام حسین علیه السلام در روز عاشورا پس از نماز ظهر به شهادت رسید(15).
----------------------------------------------------
15ـ عبدالرحمان بن مسعود تیمی. وی در مردانگی، شجاعت و تشیع از جایگاه ویژه ای برخوردار بود. و بر اثر کاردانی، شهامت و استواری در عقیده و دوستار ولایت بودن در روز هفتم به کربلا آمد و صبح عاشورا به شهادت رسید(16).
----------------------------------------------------------
16ـ عبداللّه  بن بشر بن ربیعه خثعمی کوفی. وی و پدرش از دلاوران معروف و از پیروان و طرفداران علی علیه السلام بودند. با سپاه کوفه به کربلا آمد، آن گاه از آنها جدا شد و به امام پیوست و در نخستین حمله شهید گردید(17).
---------------------------------------------------------------
17ـ عمرو بن ضبیعة بن قیس تمیمی. عمرو از دلاوران کوفه به شمار می رفت که نزد مردم از احترام خاصی برخوردار بود. وی در آداب و فنون جنگ مهارت فراوانی داشت، چون در بسیاری از جنگها حاضر بود. از این رو عمر بن سعد او را در صف نخست سپاهیان خود قرار داده به کربلا آورد. وی چند روزی در کربلا ماند، اما همه چیز را زیر نظر داشت و بررسی می کرد، تا اینکه رفتار پسر سعد را با امام دید؛ از این رو، نور ایمان در قلب او درخشید و از خواب غفلت بیدار شد. بدین سبب از سپاه کوفه خارج شد و به امام پیوست و در راه یاری آن امام به شهادت رسید(18).
-----------------------------------------------------------------
18ـ قاسم بن حبیب بن ابی بشر ازدی کوفی. وی مردی دلاور، پرهیزکار و دیندار بود. و شبها همواره به عبادت و شب زنده داری می پرداخت. وی به شجاعت و قهرمانی شهرت داشت، و در راه ولایت و ایمان استوار بود و در تمام جنگها پیروزی را در آغوش می گرفت.
او که در شمار شیعیان کوفه بود همراه آنان به کربلا آمد، هنگام ورود به یاران امام پیوست و تا هنگام شهادت در کنار امام خود بود(19).
----------------------------------------------------------
19ـ مسعود بن حجاج تیمی کوفی. وی به تشیع و دوستی خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شهرت داشت. او که از دلیران به شمار می رفت در بسیاری از جنگها حاضر بود و در روز هفتم محرم به کربلا رسید و همراه امام بود تا اینکه به شهادت رسید(20).
---------------------------------------------------------
20ـ مصعب بن یزید بن ناجیه ریاحی. وی برادر حرّ ریاحی است که پس از شهادت برادرش به سپاه امام پیوست و در دفاع از امام حسین علیه السلام همراه دیگران به فیض شهادت نایل آمد(21).
---------------------------------------------
21ـ حبشة بن قیس نهمی. وی از قبیله حمدان است که در کربلا به امام حسین علیه السلام پیوست و روز عاشورا در حضور آن حضرت پس از نبردی جانانه به شهادت رسید(22).
----------------------------------------
22ـ نعمان بن عمرو بن ازدی. وی از یاران علی علیه السلام بود که در صفین حضور داشت، و همواره در دفاع از خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تلاش می کرد، تا اینکه در شب هشتم محرم به کربلا رسید و به امام پیوست، و در راه آن حضرت و در کنار وی همراه برادرش حلاّس به شهادت رسید(23).
 

---------------------------------------------------------------------
منابع‌:
 1- سماوی، محمد، ابصار العین فی انصار الحسین، قم، بصیرتی، بی تا، ص 203؛ شوشتری، محمد تقی، قاموس الرجال، قم، موسة النشر الاسلامی، 1401 ق، ج 3، ص 103.
2- مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، تهران، صدرا، 1370 ش، ج 3، ص 74.
3- خواند میر، غیاث الدین، حبیب السیر فی اخبار افراد البشر، با مقدمه همایی، خیام، 1362 ش، ج 2، ص 52.
4- ابصار العین، ص 95؛ ما مقانی، عبداللّه ، تنقیح المقال فی علم الرجال، نجف، مرتضویه، 1352 ق، ج 1، ص 452؛ ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، بیروت، دارالاضواء، 1412 ق، ج 4، ص 105.
5- ابصار العین، ص 159؛ امین، محسن، اعیان الشیعه، تحقیق حسن امین، بیروت، دارالتعارف، 1403 ق، ج 2، ص 319.
6- تنقیح المقال، ج 2، ص 80.
7- حبیب السیر، ج 2، ص 52.
8- همان؛ اردبیلی، محمد بن علی، جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الاسناد، بیروت، دارالاضواء، 1403 ق، ج 2، ص 282.
9- ابصار العین، ص 113؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 177.
10- ابصار العین، ص 113؛ تنقیح المقال، ج1، ص 189.
11- ابصار العین، ص 113؛ جامع الرواة، ج 1، ص 170؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 240.
12- ابصار العین، ص 103؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 243.
13- ابصار العین، ص 115؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 260؛ طبرسی، فضل بن حسن، اِعلام الوری بأعلام الهدی، تصحیح علی اکبر غفاری، تهران، اسلامیه، 1338 ق، ص 242.
14- مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 113؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 452.
15- ابصار العین، ص 114؛ تنقیح المقال، ج 2، ص 106؛ مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 113.
16- ابصار العین، ص 112؛ تنقیح المقال، ج 2، ص 148.
17- ابصار العین، ص 101؛ تنقیح المقال، ج 2، ص 170.
18- مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 113؛ ابصار العین، ص 113؛ تنقیح المقال، ج 2، ص 332.
19- ابصار العین، ص 109؛ تنقیح المقال، ج 2، ص 18.
20- مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 113؛ ابصار العین، ص 112؛ تنقیح المقال، ج 3، ص 213.
21- حبیب السیر، ج 2، ص 52.
22- ابصار العین، ص 79؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 250.
23- مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 113؛ ابصار العین، ص 109؛ تنقیح المقال، ج 3، ص 273

Share