رفتن به محتوای اصلی

فرزانگان قفقاز [۵۴] - احمد پایانی اردبیلی (۱۳۴۶ - ۱۴۱۷ ق)

تاریخ انتشار:
قسمت ۵۴ از مجموعه فرزانگان قفقاز، مربوط است به احمد پایانی اردبیلی از علمای قفقاز

احمد پایانی اردبیلی (۱۳۴۶ - ۱۴۱۷ ق)

آقای حاج میرزا احمد پایانی اردبیلی در ۵ رمضان المبارك ۱۳۴۶ق در يك خانواده مذهبی در روستای زنگلان از روستاهای شهرِ یاردملی در جمهوری آذربایجان به دنیا آمد. در حدود ۵ سالگی به مکتب‌خانه رفت و روخوانی قرآن کریم، تجوید، قرائت و متون فارسی را فرا گرفت و پس از آن به مدرسه دولتی رفت. در حدود ۱۵ سالگی به تشویق نزدیکان خویش به مدرسه ملا ابراهیم رفت و به تحصیل علوم مقدماتی پرداخت و تا اتمام شرح لمعه در آن مدرسه به تحصیل ادامه داد. ایشان در زندگی‌نامه خودنوشتش در مورد فضای حاکم بر مدرسه ملا ابراهیم و فضای بیرون از مدرسه و معمم شدن خویش می‌نویسد:

جوی که در مدرسه مذکور حاکم بر طلاب بود، جوی مقدس و تزکیه و رعایت وظايف حتمیه و اصول اخلاق اسلامی بود. هر طلبه معتقد بود که رسیدن به مقام والای روحانیت و پیمودن مدارج عالیه علم متوقف بر تقوا و تزکیه نفس است. گرچه تعداد طلاب آن روز خیلی کم و محدود بود و اصولاً اکثریت مردم در نتیجه تبلیغات غلط آن روز، با دیده حقارت به طلاب می‌نگریستند و اشتغال به تحصیل علوم دینیّه، برای اقربای محصل ننگ شمرده می‌شد! ولی خود طلاب دارای روحیه محکم و ایمان قوی بودند. اکثریت به اتفاق طلاب، متعهد و نماز شب‌خوان بودند، اواخر شب زمزمه و راز و نیاز محصلین از حجره‌های مرطوب، در محیط مدرسه يك حالت ملکوتی به‌وجود می‌آورد که هر شنونده را به عبادت و اشك چشم در حال سجده بی‌اختیار می‌کرد آرى «العلم نور يقذفه الله في قلب من يشاء» مقدمات را تا آخر جلدین شرح لمعه با وجود کمبود استاد با زحمت زیاد و مطالعه کافی در همان مدرسه به اتمام رساندیم. درست در اوج قدرت و حکومت حزب توده بود که در آن زمان حاکم بر آذربایجان بود، ترور و اعدام و تهدیدها و سخنرانی‌ها بر علیه روحانیت شروع شده بود. به اصرار و پیشنهاد بعضی از اساتید لباس روحانیت پوشیده و معمم شدم و معمم شدن در آن روز با مقیاس طبیعی و الگوی مصلحت‌اندیشی منطبق نبود. چون عمامه بر سر گذاشتن استقبال از اعدام یا ترور بود. ولی قدرت توکل و مصلحت اسلام‌اندیشی در هر دوره و زمان بر الگوهای مصلحت خوداندیشی مقدم بوده و هست.[۱]

با انقراض حزب توده و بازگشت آرامش نسبی به آذربایجان، در سال ۱۳۶۶ق به حوزه علمیه قم رفت و مکاسب را از آیت‌الله میرزا محمد مجاهدی تبریزی، رسائل را از آیت‌الله سید محمد باقر سلطانی طباطبایی، کفایةالاصول را از آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی استفاده نمود و سپس در دروس خارج آیات عظام سید محمد حجت کوه‌کمری (بحث بيع مكاسب)، حاج آقا حسین بروجردی (فقه) و سید محمد محقق داماد (فقه و يك دوره كامل اصول) شرکت نمود و در این خصوص بیشترین بهره را از استاد اخیرش برد و مبانی علمی خویش را استوار ساخت.
از خصوصیات مهم آیت‌الله پایانی تبلیغ شعائر دینی و تدریس دروس حوزوی تا سال‌های آخر عمر شریف است. استاد ناصرالدین انصاری به برخی از زوایای خصوصیات ایشان اشاره کرده و می‌نویسد:

از خصوصیات آن مرد بزرگ بهره‌وری بهینه از اوقات فراغت خود بود که همه مصروف تأليف، تدريس، مطالعه و مباحثه می‌شد. پای‌بندی به مستحبات و دوری از مکروهات، وظیفه‌شناسی و پرهیز از شهرت‌طلبی از ویژگی‌هایش بود. با اینکه بارها از او تقاضای تدریس درس خارج را می‌کردند اما ایشان می‌گفت: «وظیفه‌ام تدریس مکاسب است و گفتن درس خارج را دیگران بر عهده گرفته‌اند». در رفتارش وقار و آرامش و فروتنی خاصی دیده می‌شد. اخلاق خوش او به همگان - به‌ویژه طلاب جوان - این اجازه را می‌داد که هر وقت از شبانه‌روز مشکلات علمی خود را با او در میان گذارند و پاسخ بطلبند. زهد و تقوا و بی‌اعتنایی به مادیات از دیگر صفات او بود.

خانه‌اش بسیار ساده و محقّر و به دور از امکانات رفاهی بود. در رعایت وقت بی‌اندازه دقت می‌کرد و درسش همواره سر ساعت آغاز و در ساعتی معین پایان می‌یافت. از تعطیلی درس و ضایع شدن وقـت طـلاب متأثر می‌شد و از همین رو با وجود بیماری‌اش، به درس ادامه می‌داد و به منع پزشکان - تـا زمانی که توانایی داشت - وقعی ننهاد. در روزهای چهارشنبه مقید بود تا حدیثی را بخواند و در شرح آن مدتی را می‌گذراند و خود، با کردارش نخستین کسی بود که بدان عمل می‌کرد. خطّش بسیار خوش بود (و به همین دلیل مرحوم آیت‌الله بروجردی استنساخ کتاب جامع‌الرواة را بدو واگذار کرد) و بر سیمای ملیحش همیشه تبسمی شیرین نقش بسته و با رویــی خـوش و کلامی دلنشین با دیگران برخورد می‌کرد. در تدریس احاطه داشت و هیچ مطلبی را ناگفته و حل نشده باقی نمی‌گذاشت و از دشوارگویی پرهیز می‌کرد و تا مدتی پس از درس، به رفع اشکالات شاگردانش می‌پرداخت و از این کار لذت می‌برد.[۲]

آنچه از قلم خود ایشان به یادگار مانده و آنچه توسط شاگردانش از درس‌های ایشان به رشته تقریر درآمده، بدین قرار است:

۱. تقريرات بحث بیع آیت‌الله حجت کوه‌کمری؛
۲. تقریرات درس فقه آیت‌الله بروجردی؛
۳. فهرست جامع الشتات میرزای قمی؛
۴. ارشاد الطالب الى حقايق المكاسب از اوّل مکاسب محرمه تا اواسط خیارات؛
۵. حاشیه بر کفایه الاصول؛
۶. حاشیه بر مکاسب؛ حاشیه بر مكاسب محرمه يك جلد و حاشیه بربیع در ۲ جلد (مطبوع)؛
۷. رسالة في احكام الاراضى و اقسامها (مطبوع به مجموعه مقالات کنگره شیخ انصاری)؛
۸. رسالة فی بيع الفضولی (مطبوع به مجموعه مقالات کنگره محقق اردبیلی)؛
۹. در کلاس درس مکاسب، ۳ جلد، شرح قسمتی از مکاسب محرمه، تقریر فاضل محترم شیخ رضا محمودی؛
۱۰ . در محضر شیخ انصاری، ۲۶ جلد، (مکاسب محرمه ۹ جلد، نیمی از بیع ۸ جلد و خيارات ۹ جلد) به قلم فاضل محقق شیخ جواد فخار طوسی.

سرانجام این استاد ممتاز حوزه علمیه قم در روز یکشنبه ۶ ذی‌القعده‌الحرام ۱۴۱۷ق (۱۹۹۶م) دار فانی را وداع گفت و پیکر پاکش پس از تشییع باشکوه و اقامه نماز میت به امامت آیت‌الله سید موسی شبیری زنجانی در جوار مرقد استادش آیت‌الله سید محمد محقق داماد - در صحن حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌عليها به خاک سپرده شد.

 

پی نوشت:
۱. مفاخر آذربایجان ، ج ۵، ص ۲۸۴۳.
۲. اختران فضیلت، ص ۲۱۵.
۳. اختران فضیلت، ص ۲۱۳ - ۲۱۷؛ مفاخر آذربایجان، ج ۵، ص ۲۸۳۹ - ۲۸۴۵.

 

منبع: کتاب فرزانگان قفقاز، عادل مولایی، ص 77 الی 81.

پدیدآورنده
موضوع انجمن

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا