رفتن به محتوای اصلی

تا کی چو باد سربدوانی به وادیم / شاعر : شهریار

تاریخ انتشار:

تا کی چو باد سربدوانی به وادیم / شاعر : شهریار

تا کی چو باد سربدوانی به وادیم
ای کعبه مراد ببین نامرادیم

دلتنگ شامگاه و به چشم ستاره بار
گویی چراغ کوکبه بامدادیم

چون لاله ام ز شعله عشق تو یادگار
داغ ندامتی است که بر دل نهادیم

مرغ بهشت بودم و افتادمت به دام
اما تو طفل بودی و از دست دادیم

چون طفل اشک پرده دری شیوه تو بود
پنهان نمی کنم که ز چشم اوفتادیم

فرزند سرفراز خدا را چه عیب داشت
ای مادر فلک که سیه بخت زادیم

بی تار طره های تو مرهم گذار دل
با زخمه صبا و سه تار عبادیم

در کوهسار عشق و وفا آبشار غم
خواند به اشک شوقم و گلبانک شادیم

شب بود و عشق و وادی هجران و شهریار
ماهی نتافت تا شود از مهر هادیم

موضوع انجمن

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا