غدیر / بخش پنجم ( ادامه مبحث شباهت سجده بر آدم و بیعت با امیرالمؤمنین علیهماالسلام)
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین ...
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن...
شباهت های دیگر جریان سجده بر آدم و بیعت با امیرالمؤمنین (علیهماالسلام)
در راستای مقایسه ی ماجرای سجده بر آدم (علیه السلام) و غدیر خم، به وجوه دیگری اشاره میکنیم و دلایلی بیاوریم که دلالت بر این داشته باشد که این دو ماجرا بسیار شبیه یکدیگر هستند.
1-در ماجرای آدم (علیه السلام) انسان مشاهده می کند که خداوند برای سجده ی ملائک بر آدم (علیه السلام) بسیار جِدّ و جهد دارد و برای اینکار بسیار عزم نشان می دهد و این کار در نزد او بسیار اهمیت دارد.
در ماجرای غدیر خم خداوند متعال همین عزم و جدیت را بلکه شدیدتر از خود نشان می دهد. در ماجرای اول، خداوند آدم (علیه السلام) را «خلیفه ی رب» قرار داده و در ماجرای دوم، خداوند امیرالمومنین(علیه السلام) را «خلیفة الله» قرار داده است.
2-در ماجرای اول، اگر ولایت آدم (علیه السلام) قبول نشود، اگر خلافت ایشان مورد قبول قرار نگیرد، کلّ این نظام متقنی که توسط خداوند متعال ایجاد شده، ضایع می شود.
در ماجرای غدیر نیز خداوند می فرماید:
«یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ......»
یعنی «ای رسول ما! اگر این کار را انجام ندهی، رسالت خود را ابلاغ نکرده ای. یعنی کلّ شریعتی را که آورده ای، تمام زحماتی را که کشیده ای، تماماً نادیده گرفته می شود و در واقع انگار اصلاً کاری انجام نداده ای.»
علی ایّ حال باید دانست که در بین این دو ماجرا، آن ماجرایی اصل محسوب می شود که مربوط به اهل بیت(علیهم السلام) باشد و ماجرای دیگر، در جایگاه فرع قرار خواهد گرفت. بر این اساس، ماجرای غدیر خم افضل از ماجرای سجده بر آدم (علیه السلام) است.
ماجرای سجده بر آدم (علیه السلام) آیه ای برای غدیر خم است. ماکتی از غدیر خم است. فرعی برای اصل است. اگر در ماجرای سجده بر آدم (علیه السلام)، «خلیفه ی رب» مطرح است، در غدیر خم، «خلیفة الله» مطرح است. اگر در ماجرای سجده برآدم (علیه السلام)، نور امیرالمومنین(علیه السلام) در صلب آدم است و حضور اهل بیت(علیه السلام) با این درجه از کیفیت مطرح می باشد، در غدیر خم، خودِ صراط المستقیم، خودِ امیرالمؤمنین(علیه السلام) حضور دارند و ظاهر هستند.
3-در ماجرای آدم (علیه السلام) با تعلیم اسماء از جانب خداوند، به ایشان فضایل عطا شد و خداوند با ملائک درباره ی فضایل آدم (علیه السلام) صحبت می کند.
در ماجرای امیرالمومنین(علیه السلام) نیز ماجرا اینگونه بود و از صدر اسلام رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) با مردم در ارتباط با فضایل ایشان صحبت می نمودند و نسبت به فضایل ایشان شهادت و گواهی می دادند.
4- علّت خلقت آدم (علیه السلام) به استناد آیه ی «إِنّی جاعِلٌ فِی اْلأَرْضِ خَلیفَة»، جریان خلافت بود.
و درجریان غدیر علت وجودی امیرالمومنین(علیه السلام) نیز جریان خلافت است.
5- در ارتباط با آدم (علیه السلام)، جریان و جعل «خلافت رب در زمین» مطرح بوده است
در ارتباط با امیرالمومنین(علیه السلام) جریان و جعل «خلافت اللهی در زمین» مطرح می باشد.
6-در ماجرای آدم (علیه السلام) نباید تصور کنیم که ایشان از زمانی خلیفه می شوند که ملائک بر ایشان سجده می کنند، بلکه خداوند از ابتدا قصد دارد در زمین خلیفه ای قرار دهد و ایشان از ابتدا به عنوان خلیفه ی خدا خلق می شوند و در مصدر خلافت جای می گیرند و این موضوع مربوط به مدتها قبل از آن است که ملائک بر ایشان سجده نمایند.
در غدیر خم نیز ماجرا به همین صورت است، یعنی مولی امیرالمؤمنین (علیه السلام) در روز غدیر و به خاطر بیعت مردم، خلیفه نشده اند،بلکه ایشان از ابتدا خلیفه بوده اند. اینگونه نبوده که ایشان در ماجرای غدیر خم خلیفه شده باشند. اساساً خداوند ایشان را به خاطر خلافت، به دنیا و در زمین آوردند و ایشان از مدتها قبل خلیفه شده بودند و خلافت ایشان، بارها و بارها توسط رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) به گوش افراد رسیده بود و به مردم اطلاع داده شده بود. پس همانطور که ماجرای سجده بر آدم (علیه السلام) حاکی از خلیفه شدن ایشان نیست، ماجرای غدیر خم نیز حاکی از خلیفه شدن امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیست. بلکه ماجرا بسیار عظیم تر از این است.
اگر در اینجا تا حدودی به تشبیه این دو ماجرا پرداخته شد، به این دلیل است که امام رضا(علیه السلام) در یکی از فرمایشاتشان این باب را باز نموده و سرنخ را به شیعیان داده اند. ایشان فرموده اند: ماجرای غدیر خم شبیه به ماجرای سجده بر آدم (علیه السلام)می باشد و ماجرای کسانی که در غدیر خم، ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) را قبول نکردند، مانند ماجرای ابلیس لعنت الله علیه است.
اگر کلام امام رضا(علیه السلام) در این ارتباط مطرح نمی گردید، هرگز میسر نبود که این موضوع به فهم انسان در آید.
افزودن دیدگاه جدید