درگذشت "رابیندرانات تاگور" فیلسوف، نویسنده و شاعر هندی (1941م)
رابیندرانات تاگور، فیلسوف و ادیب شهیر هندی در 6 مه سال 1861م در خانواده ای برهمایى در كلكته هندوستان به دنیا آمد. پدربزرگش مروج آیین برهمایى و پدرش مردی دانشمند بود. وی از كودكی شعر می سرود به طوری كه در چهارده سالگی نخستین شعر خود را در جشن ملی - فرهنگی بنگالی ها خواند. تاگور در سیزده سالگی به همراه پدر به سیر و سفر پرداخت و در هفده سالگی به همراه برادر به انگلستان سفر كرد و در رشته حقوق به تحصیل پرداخت. او در آن كشور شروع به مطالعه زبان انگلیسی و تحقیق و جستجو درباره شاعران انگلیسی نمود و خود نیز كتاب هایى را كه به زبان بنگالی نوشته بود به انگلیسی ترجمه كرد. وی به زودی به اصول تعالیم كهن و مكتب های فلسفی هند روی آورد و به آثار شاعران گذشته بنگالی و انگلیسی دلبستگی یافت. وی تا قبل از 18 سالگی 7000 بیت شعر سرود و در این كار تبحّر یافت. این متفكر هندی در سال 1901م مدرسه ای با نام خانه صلح تأسیس كرد و همه نظریاتش را درباره چگونگی آموزش و پرورش، در این مدرسه به مرحله اجرا و عمل درآورد. تاگور در این مؤسسه، همواره به تربیت و ارشاد جوانان هندی و در پیشرفت معنویشان براساس اندیشه های مذهبی و سنتی می پرداخت. این سازمان تربیتی در سال 1921م توسعه یافت و به دانشگاه تبدیل شد. تاگور به موازات نشر مقالات و كتاب های گوناگون، درباره مسائل تربیتی و فرهنگی، همچنان به خلق آثار ادبی محض، ادامه داد. تاگور از دوستان نزدیك گاندی، پیشوای هند بود و خود نیز هنرمند و متفكری بزرگ با افكاری بلند و نوشته ها و تابلوهایى بسیار جالب به شمار می رفت. این شاعر هندی در اشعار و نوشته هایش، توصیفات لطیفی از طبیعت را با تفكرات مذهبی و فلسفی در هم آمیخته است. فلسفه تاگور نیز مخلوطی از فلسفه شرقی و اخلاقیات مسیحی و یهودی بود. وی چندان رغبتی به حیات اخروی نشان نمی داد و آنچه بیشتر مورد توجه او بود تحول مترقیانه انسان در زندگی فعلی او بود. تاگور عقیده داشت كه این تحولْ فرایند یادگیری از طریق رنج است. او این اندیشه را به زیبایى تمام در یكی از اشعار خود بیان می كند. از میان آثار منثور تاگور كه بیان كننده فلسفه اوست، شاید دل انگیزتر از همه، مجموعه نامه های خارجی است كه در سال 1921م انتشار یافت. هم چنین از رابیندرانات تاگور حدود 60 دیوان شعر، چهل داستان كوتاه و بلند، پنجاه نمایش نامه و تعدادی رساله و كتاب فلسفی به جای مانده كه بیشتر آن ها به زبان انگلیسی ترجمه شده است. این اندیشمند هندی در 1913م به عنوان اولین آسیایى، جایزه نوبل ادبی را دریافت كرد و شهرتی جهانی یافت. این جایزه، نه تنها به خاطر زیبایى شاعرانه سبكش در نوشتن، بلكه به خاطر عمق فلسفی افكارش به او اعطا شد. تاگور تنها شاعری غزل سرا نبود، بلكه مدیحه سرا، حماسه سرا و نویسنده ای میهن پرست بود، برای كودكان شعر می سرود و در كنار اندیشه های فلسفی استوار، طبع بذله گو و طنزآمیزش نیز تجلی می كرد. نمایش نامه هایش از محیطی رنگین و خوش آهنگ و هیجان فراوان برخوردار بود. به موسیقی و نقاشی علاقه خاص داشت و موسیقی را زبان روح و نقاشی را وسیله نزدیكی به عالم طبیعت می دانست. تاگور اساس مذهب را برپایه نیكی و زیبایى نهاده بود و تمدن واقعی را در تحمل سختی ها و متانت روح می دانست. از نظر تاگور، كمال مطلوبْ در عظمت روح و دست یافتن به عالم ناشناخته است و بشر تا درون خود را نشناسد معنی واقعی زندگی را درك نمی كند. اما مفهوم این نظر، كناره گیری از زندگی و لذت نیست. آثار متنوعی از تاگور بر جای مانده كه باغبان، گورا، وطن و جهان، گیتاجانی، خاطرات من، قربانی و پُست خانه از آن جمله است. رابیندرانات تاگور سرانجام پس از یك عمل جراحی، در هفتم اوت 1941م در هشتاد سالگی در خانه ای كه به دنیا آمده بود، درگذشت.
افزودن دیدگاه جدید