كودتای خونین عبدالكریم قاسم علیه پادشاه عراق، ملک فیصل دوم(1958میلادی)
غازی دوم پادشاه پیشین عراق، فرزند ملک غازی، که بعدها ملک فیصل دوم لقب گرفت، در آوریل 1939میلادی پس از مرگ پدرش، در چهار سالگی به پادشاهی عراق برگزیده شد. از این زمان، امیر عبدالله، دایى این پادشاه چهارساله، تا سال 1953میلادی که وی به سن قانونی رسید، عهده دار امور بود. طی این 14 سال، به موجب قراردادها و موافقت نامه هایى که میان عراق و انگلستان منعقد گردید، عراق تبدیل به مستعمره غیر رسمی آن کشور شده بود. در طی این سال ها، دستگاه پلیسی بر کشور حکومت می کرد و سلطنت که از حمایت سرمایه داران و ملاّکان برخوردار بود بر دولت نظارت داشت و قانون اساسی را به میل خود تفسیر می کرد. هم چنین در طول این سال ها، احساسات ضد انگلیسی در عراق به اوج خود رسیده بود و اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی در سال 1948میلادی و جنگ این رژیم علیه کشورهای اسلامی، ابراز انزجار برضد انگلیس را در میان مردم و پاره ای احزاب سیاسی کشور تشدید کرده بود. در سال 1953م، ملک فیصل دوم، رسماً قدرت را در دست گرفت با این حال در سلطنت خود، تحت نفوذ شدید سیاست مداران طرفدار انگلیس از جمله دایى خود و نوری سعید، نخست وزیر کهنه کار عراق بود. اما در نهایت، پنج سال بعد در 14 ژوئیه 1958میلادی عبدالکریم قاسم به عنوان فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق، طی یک کودتای خونین نظامی، رژیم پادشاهی ملک فیصل دوم را ساقط کرد و خودْ زمام امور عراق را به دست گرفت. در جریان این کودتا، ملک فیصل و کلیه افراد خاندان سلطنتی و نیز نوری سعید، نخست وزیر عراق، به همراه بسیاری از مقامات کابینه وی کشته شدند. عبدالکریم قاسم، ژنرال کمونیست عراق در طول سالیان دراز، توانسته بود عقاید افراطی و چپ گرایانه خود را در فاصله دو دهه پر حادثه در این کشور از دید رژیم غرب گرا و انگلیسی نوری سعید، مخفی نگاه دارد و با همین احساسات، حساس ترین منصب نظامی کشور یعنی ریاست ستاد ارتش عراق را به مدت چند سال بر عهده داشته باشد. وی پس از این کودتا با سیاستی کاملاً عکس سیاست رژیم پادشاهی آن کشور، قدرت را در دست گرفت. با وقوع این کودتای خونین نظامی در عراق به فرماندهی ژنرال عبدالکریم قاسم رئیس ستاد ارتش این کشور، نظام سلطنتی ملغی و حکومت جمهوری اعلام گردید. از نخستین اقدامات حکومت کودتا در عراق، اعلام خروج این کشور از پیمان بغداد بود که پیش از آن، با هدف در انزوا قرار دادن شوروی تشکیل شده بود. هم چنین این کودتا، زمینه را برای توسعه نفوذ شوروی در خاورمیانه و به ویژه عراق فراهم آورد. هرچند این کودتا در ابتدا با تایید و حمایت جمال عبدالناصر، رئیس جمهور مصر همراه بود، ولی عبدالکریم قاسم که با کمک ناصر به قدرت رسید، خود به رقابت با ناصر در دنیای عرب پرداخت. تا این که سرانجام به دنبال یک کودتای نظامی در فوریه 1963میلادی، عبدالکریم قاسم نیز به قتل رسید و عبدالسلام عارف جای وی را گرفت.
افزودن دیدگاه جدید