امام خامنه ای مدظله العالی در دیدار دانشجویان فرمودند:«من به همه ی آن هسته های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً می گویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به قول میدان جنگ، آتش به اختیار.
البتّه در جنگ، قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور می دهد، امّا اگر چنانچه رابطه ی قرارگاه قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ آتش به اختیار می دهد.»
گاهی اوقات انسان احساس می کند دستگاه های مرکزی فکر و فرهنگ و سیاست و مانند این ها دچار اختلالند، دچار تعطیلند؛ واقعاً آدم گاهی اوقات احساس می کند. حال مثلاً فرض بفرمایید این همه ما مسئله ی فرهنگی در کشور داریم، مسائل مهم که شاید من بتوانم ده مسئله ی اصلیِ فرهنگی را بشمارم که این ها دچار مشکل است؛ فرض کنید مسئله ی سینما، یک مسئله ی مهم است، [یعنی] مسئله ی فرهنگی مهمّی است که سینمای کشور چه جوری اداره می شود، از کجا پشتیبانی می شود -حالا پشتیبانی خارجی هم پیدا می کنند برای فیلمها- اداره ی هنر کشور و سینما که چیز کوچکی نیست؛ مثلاً فرض کنید ده مسئله ی این جوری می شود پیدا کرد، [امّا] ناگهان می بینید مثلًا فرض کنید اینکه فلان آهنگ قبل از افطار پخش بشود یا نشود، می شود مسئله ی اصلی؛ نامه نگاری می کنند! پیدا است که این دستگاه اختلال پیدا کرده که مسئله ی اصلی را از مسئله ی فرعی تشخیص نمی دهد و یک مسئله ی اصلاً بی اعتبارِ بی اهمّیّت فرعی را به عنوان یک مسئله ی اصلی، درشت می کنند. وقتی این جوری دستگاه های مرکزی اختلال دارند، آن وقت اینجا جای همان آتش به اختیاری است که عرض کردم."
شاید بتوان گفت مساله ی "آتش به اختیار" بودن نیروهای مومن و انقلابی در بیانات امام خامنه ای، اشاره ای است به همان مطلبی که امام خمینی(ره) در وصیت نامه ی الهی سیاسی خود فرموده اند: «اكنون وصيت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آينده و رئيس جمهور و رؤسای جمهور مابعد و به شورای نگهبان و شورای قضايی و دولت در هر زمان، آن است كه نگذارند اين دستگاه های خبری و مطبوعات و مجله ها از اسلام و مصالح كشور منحرف شوند. و بايد همه بدانيم كه آزادی به شكل غربی آن، كه موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می شود، از نظر اسلام و عقل محكوم است. و تبليغات و مقالات و سخنراني ها و كتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح كشور حرام است. و بر همه ی ما و همه ی مسلمانان جلوگيری از آنها واجب است. و از آزادی های مخرب بايد جلوگيری شود. ... و مردم و جوانان حزب اللهی اگر برخورد به يكی از امور مذكور نمودند به دستگاه های مربوطه رجوع كنند و اگر آنان كوتاهی نمودند، خودشان مكلف به جلوگيری هستند . خداوند تعالی مددكار همه باشد.»
چند نکته:
1. حضرت امام خمینی(ره) این نکته را در وصیت نامه ی تاریخی خود به صورت مشروط مطرح فرموده اند:«مردم و جوانان حزب اللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاه های مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند.»
تا به حال شاید کسی ادعا می کرد هنوز با چنین شرایطی روبه رو نشده ایم، ولی امام خامنه ای در بیانات اخیرشان راه را بر این بهانه ها بستند: «البتّه خطاب بنده در غیر از این جلسه به #همه است؛ من به همه ی آن هسته های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً می گویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به قول میدان جنگ، آتش به اختیار. البتّه در جنگ، قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور می دهد، امّا اگرچنانچه رابطه ی قرارگاه قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ آتش به اختیار می دهد.»
با توجه به این بیانات و نیز با عنایت به اتفاقات ضدفرهنگی غیرمنتظره ای همچون اجرای بی سروصدای سند ۲۰۳۰ و سرگرم کردن مردم به مقولات بی اهمیتی همچون ربنای فلان خواننده! آیا می توان دست روی دست گذاشت و همچنان منتظر دستگاه ها بود؟!
2. شاید تا به حال استناد به فرمایش حضرت امام در وصیت نامه ، مورد انتقاد قرار می گرفت که ما باید از ولی فقیه حاضر اطاعت کنیم نه از ولی فقیه فقید؛ البته پاسخ اول ما این بود که ولی فقیه حاضر نیز همواره ما را به پایبندی به وصیتنامه ی امام خمینی(ره) دستور می دادند، و بیانات اخیر معظم له اتمام حجتی آشکار بر این موضوع بود و می تواند پاسخ دوم به شمار آید.
3. ممکن است دشمنان بیرونی و لیبرال های غرب زده ی داخلی، مساله ی آتش به اختیار بودن را نوعی بی قانونی و هرج و مرج قلمداد کنند ولی باید توجه داشت که آن چه در بیانات امامین امت آمده است، به معنای هرج ومرج نیست؛ به این فرمایش رهبر معظم انقلاب دقت کنید: «قانون را اهميت بدهيد. قانون - وقتی كه با ساز و كار قانون اساسی پيش رفت - حتميت و جزميت پيدا می كند...اگر قانون نقص دارد، ضعف دارد و غلط است، عوض بشود؛ تا مادامی كه قانون، قانون است، حتماً بايستی به آن عمل بشود و به آن اهميت داده بشود.» (دیدار هیئت دولت، ۲/۶/۸۷)
آتش به اختیار یعنی منتظر مسئولان و دستگاه ها نماندن. امربه معروف و نهی ازمنکر وظیفه ی همگانی است، تبلیغ ارزش ها و دفاع از آن ها، صرفاً وظیفه ی نهادهای فرهنگی نیست، مجری اقتصاد مقاومتی فقط دولتی ها نیستند، مردم نیز می توانند و باید در این مقولات ورود پیدا کنند .
افراد مغرضی که آتش به اختیاربودن حزب الله را تفسیربه رای می کنند، می خواهند با یاوه گویی هایشان مانع از شکوفایی ظرفیت بی انتهای جوانان انقلابی شوند و به فسادانگیزی خود ادامه دهند. زهی خیال باطل!
4. نکته ی آخر اینکه با نشستن و دعا کردن و حتی با شعاردادن و انتقاد کردن، اتفاق زیادی نخواهد افتاد. حزب الله باید در عرصه باشد، حتی نباید تصور کرد که ما باید برای پیروزی در انتخابات های آینده برنامه ریزی کنیم و کارمان همین است و بس!
این تصور باطل است که ما تنها زمانی می توانیم نظام را به اهدافش نزدیک کنیم که مجلس و دولت در اختیار جریان انقلابی کشور باشد، مگر حزب الله وابسته به پست ومقام است؟!
ما در خانه و خیابان، در مسجد و مدرسه، در هیئت و کانون، در فضای مجازی و در همه ی عرصه هایی که در اختیارماست و به برکت انقلاب اسلامی این عرصه ها افزایش یافته است، باید فعال باشیم و با خلاقیت، هم اندیشی، اندیشه ورزی، همکاری و همدلی و با توکل بر خدا و توسل به اولیایش، منویات نائب امام زمان(عج) را پیگیری نماییم و تحقق ببخشیم، ان شاءالله.
حسبناالله و نعم الوکیل، نعم المولی و نعم النصیر.
پي نوشت:
1. مسئول مدرسه علمیه امام صادق علیه السلام گرگان.