فتوا بدون علم ممنوع!
ابراهیم بن هاشم (پدر علی بن ابراهیم صاحب تفسیر معروف) می گوید: بعد از درگذشت (و شهادت) امام علی بن موسی علیهماالسلام به حج مشرف شدم و در آن سفر به دیدار امام جواد علیه السلام رفتم، عده بسیاری از شیعیان که از شهرهای گوناگون دور و نزدیک آمده بودند در آن جا انتظار دیدار حضرت را می کشیدند، بعد از اندکی عبدالله فرزند امام هفتم، عموی امام جواد علیهماالسلام، وارد شد. وی پیرمردی بود جلیل القدر که آثار زهد و عبادت در سیمایش آشکار بود. طولی نکشید که امام جواد علیه السلام وارد مجلس شد، همه حاضران از جمله عمویش، عبدالله، به احترام وی بپا خاستند. عبدالله جلو رفت و پیشانی امام را بوسید، این رفتار وی با برادرزاده اش (که سنی کمتر از ده سال داشت) مایه شگفتی حاضران شد.
در این میان مردی از میان مجلس برخاست و از عبدالله مسأله ای پرسید و او نیز پاسخ داد، اما پاسخش صحیح نبود. امام جواد علیه السلام ناراحت شد و فرمود: عموجان! از خدا بپرهیز! مبادا آن چنان عمل کنی که در روز قیامت هنگامی که در برابر خداوند متعال می ایستی، به تو بگوید: چرا درباره حکمی که نمی دانستی فتوا دادی؟ سپس امام خود، پاسخ صحیح مسأله را بیان فرمود و در پایان، عبدالله با عذرخواهی اظهار داشت: من از این که عجله کردم استغفار می کنم.(1)
للعالمِ اذا سُئل عَن شَیء و هُوَ لایعلمُهُ ان یقول: الله اعلمُ و لیسَ لِغیرِ العالمِ اَن یَقولَ ذالک.(2)
عالِم حق دارد، اگر چیزی از او پرسیدند که نمی داند، بگوید: خدا داناتر است، اما غیر عالم این حق را ندارد(یعنی غیر عالم باید بگوید: نمی دانم.)
"امام صادق علیه السلام"
منبع: جلوه های تقوا، ج 3، محمدحسن حائری یزدی.
--------------------------------
پی نوشت:
1- بحارالانوار، ج 50، صص 85- 86.
2- اصول کافی، ج 1، ص 42.
افزودن دیدگاه جدید