رفتن به محتوای اصلی
روتیتر
حمید رحمانی

رفتار و سبک زندگانی حضرت فاطمه

تاریخ انتشار:
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

چکیده :
بررسی و شناخت سیره معصومین (علیهم السلام) به عنوان برگزیدگان خداوند و الگوهای شایسته برای پیروی مؤمنان، اهمیت بسیاری دارد. از آن میان، حیات و رفتار اجتماعی آنان به دلیل، اهمیت و نقش اموراجتماع بر رفتارهای جمعی و هدایت بخشی جوامع، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در این مقاله نوشتار سیره اجتماعی حضرت  فاطمه (علیها السلام) به طور کلی بررسی می شود که مجموعه سیره آن حضرت، بیان گر ویژگی های مکتب فاطمی است. در این نوشتار به مباحثی درباره سیره حضرت فاطمه (علیها السلام) ون قش و جایگاه آن، سیره خانوادگی، علمی، معیشتی و سیاسی آن حضرت، به اجمال پرداخته شده است.
متن مقاله :مکتب فاطمی
اشاره

بررسی و شناخت سیره معصومین (علیهم السلام) به عنوان برگزیدگان خداوند و الگوهای شایسته برای پیروی مؤمنان، اهمیت بسیاری دارد. از آن میان، حیات و رفتار اجتماعی آنان به دلیل، اهمیت و نقش امور اجتماع بر رفتارهای جمعی و هدایت بخشی جوامع، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
در این مقاله نوشتار سیره اجتماعی حضرت  فاطمه (علیها السلام) به طور کلی بررسی می شود که مجموعه سیره آن حضرت، بیان گر ویژگی های مکتب فاطمی است. در این نوشتار به مباحثی درباره سیره حضرت فاطمه (علیها السلام) و نقش و جایگاه آن، سیره خانوادگی، علمی، معیشتی و سیاسی آن حضرت، به اجمال پرداخته شده است.
سیره اجتماعی حضرت  فاطمه (علیها السلام)
واژه «سیره» از ریشه «سیر» به معنای «نوع رفتن» و «حرکت کردن» و جمع آن «سیر» است. در مفردات آمده است : سیره، روش در چیزی و به معنای سنت است؛ زیرا حرکت می کند وادامه می یابد.(1) به اعتقاد اهل لغت نیز سیره بر نوع، هیئت و چگونگی دلالت می کند. بنابراین، سیره را می توان نوع و سبک رفتار و کردار ترجمه کرد که در این صورت، بر سبک رفتار شخص دلالت می کند.(2)
در این نوشتار منظور از سیره فاطمی، سبک ها و روش های رفتاری حضرت فاطمه (علیها السلام) است. آنچه در حیات اجتماعی مسلمانان بیشتر شایسته و راه گشاست، توجه به سیره اجتماعی حضرت فاطمه (علیها السلام) است که در هر زمان مورد نیاز نسل حاضر و نسل های آینده است.
راز نیاز به سیره فاطمی
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیث متواتر ثقلین فرمود:
من دو چیز گران بها برای شما [به جا] می گذارم؛ یکی قرآن و دیگری عترت و اهل بیتم را. شما تا زمانی که به این دو تمسک کنید، گمراه نخواهید شد این دو از هم جدا نخواهند شد تا زمانی که در حوض کوثر بر من وارد شوند.(3)
با توجه به این کلام پیامبر، حضرت  فاطمه (علیها السلام) از زمره «ثقل اصغر» است و پیروی از سیره آن حضرت، انسان را به کمال و سعادت رهنمون می کند.
در این نوشتار، از مجموعه رفتارها و سبک رفتاری حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) در حوزه های مختلف، به مکتب فاطمی تعبیر می گردد.
سرآمد زنان دو سرا
سیره فاطمی، قابل دسترسی و پیروی برای همه انسان ها به ویژه زنان و دختران است. هیچ گونه تضاد و تناقضی با سیره نبوی و سیره دیگر ائمه اطهار ندارد. رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در روایتی فرموده است: «ابنتی فاطمه، سیده نساء العالمین؛ دخترم فاطمه، سر آمد زنان دو عالم است.»(4) این حدیث نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) با آیه شریفه ای که خداوند در باره حضرت مریم فرموده : «واصطفاک علی نساء العالمین»، (5) هیچ گونه منافقاتی ندارد؛ زیرا برتری حضرت مریم از یک جنبه خاص و نسبی است و به دلیل خرق عادت و چگونگی تولد فرزندش بوده، ولی برتری حضرت فاطمه (علیها السلام) نسبی نیست و در پرهیزکاری و فضایل انسانی است.(6)
نقش حضرت فاطمه (علیها السلام) در ارتقای جایگاه زن
پیش از بعثت و در آستانه صدر اسلام، اعراب، به خانواده و زنان، نگاه ابزاری و تحقیر آمیز داشتند. در جامعه آن روز، زن از حقوق فردی و اجتماعی برابر و عادلانه برخوردار نبود. او جزو دارایی پدر، شوهر یا پسر خود به شمار می رفت. وظیفه زن به دنیا آوردن فرزندان بسیار، به ویژه پسران جنگجو بود. همچنین، رفتارهای جاهلانه و تبعیض آمیز با دختران و زنان در مواردی به قتل آنان می انجامید.
حضور فعال زنان خانواده پیامبر به ویژه دختر گرامی شان، حضرت فاطمه (علیها السلام) در فعالیت های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در اوج تضاد با نگرش جاهلی به زنان وبا هدف ایجاد تحول و کرامت برای زنان و ارتقای جایگاه فردی واجتماعی آنان بود. در ادامه به برخی موارد که به موجب سیره حضرت فاطمه (علیها السلام) در جایگاه زنان تحول ایجاد کرد، اشاره می شود.
سیره خانوادگی حضرت  فاطمه (علیها السلام)
خانواده به عنوان کوچک ترین واحد جامعه، نقش بسزایی در سالم سازی اجتماع دارد. در درون خانواده، انسان های مفید برای جامعه پرورش می یابند و موجب تحولات و پیشرفت های بزرگ اجتماعی می شوند. سیره خانوادگی حضرت زهرا (علیها السلام) را می توان از برخی جنبه ها بررسی کرد که عبارتند از:
همسرداری
سیره زهرای اطهر(علیها السلام) در زندگی مشترک، رعایت دقیق و ظریف حقوق همسرش بود.خانه محقر وگلین ایشان، جهانی از معنویت و عظمت الهی را در برداشت و در زندگی بی آلایش و به دور از تشریفات و تجمل فاطمه زهرا (علیها السلام)، بسیاری از کارهای خانه خود را حضرت علی (علیه السلام) و فاطمه (علیها السلام) انجام می دادند. همچنین دو اصل مهم در همسرداری؛ یعنی مهربانی و گذشت و ایثار، بر زندگی خانوادگی آن حضرت حاکم بود. آن حضرت محیط خانه را چنان ساخته بود که آسایش علی (علیه السلام) و فرزندانش را فراهم می کرد، چنان که هرگاه رنج ها، غم ها و دشواری ها امیرمؤمنان (علیه السلام) فشار می آورد، به خانه می آمد، به امیدی که لحظاتی با زهرا (علیها السلام) سخن بگوید و دلش آرام گیرد. حضرت فاطمه (علیها السلام) در زندگی خانوادگی، همه جوانب و شئونات زندگی را رعایت می کرد و به آن پای بند بود. ایشان خطاب به امام علی (علیه السلام) فرموده است : «ای ابا الحسن! من از پروردگار خود شرم می کنم چیزی از تو درخواست کنم که توتوان وقدرت انجام دادن آن را نداری».(7)
تربیت فرزندان
حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) با مدیریت درست و به کار بستن ویژگی های تربیتی، فرزندانی را برای جامعه اسلامی تربیت کرد که هر یک منشأ آثار خیر و یپشرفت آموزه های الهی شدند و به الگوهای عملی تبدیل گردیدند.
حضرت فاطمه (علیها السلام) به همسری مردی در آمده بود که مجاهدی کامل در راه خدا بود و بیشتر روزهای زندگی مشترک این دو بزرگوار، در شرایطی گذشت که علی (علیه السلام) در جبهه بود. در چنین شرایطی، فاطمه (علیها السلام) صاحب فرزندانی شد وبا داشتن فرزندان خردسال، وظیفه نگهداری و تربیت و آموزش آنها و بخشی از وظایف همسرش در خارج از خانه را نیز به عهده گرفت. فاطمه زهرا (علیها السلام) در شرایطی عهده دار تربیت فرزندان خود بود که از یک سو جامعه در شرایط بحرانی و جنگ به سر می برد و شهر مدینه در محاصره بود و از دیگر سو در امور معیشتی و خوراک و پوشاک از حداقل امکانات برخوردار بودند. با این حال، فاطمه (علیها السلام) هیچ گاه از وضع خود کوچک ترین گلایه و شکایتی نکرد یا خواستار حضور بیشتر علی (علیه السلام) در خانواده نشد.(8)
حضرت زهرا (علیها السلام) در تربیت روحی و پرورش جسمی کودکان خود کوشا بود. وقتی با کودکان خود بازی می کرد، با استفاده از شعر به پرورش اندیشه آنان می پرداخت. آن حضرت در قالب اشعاری زیبا و ادیبانه فرموده است: «حسن جان! مانند پدرت علی باش و ریسمان را از گردن حق بردار! خدای احسان کننده را پرستش کن وبا افراد دشمن و کینه تو ز دشمنی نکن!»(9)
از جمله روش های تربیتی حضرت زهرا (علیها السلام) نوع دوستی آن حضرت بود. ایشان در برابر چشمان تیز بین فرزندانش، به مردم کمک می کرد وخود گرسنه می ماند. آن حضرت نه تنها در مسائل اقتصادی و رفع مشکلات روز مره مردم پیشگام بود، حتی از نظر اخلاقی و پرورش عواطف انسانی و ارشاد و هدایت مردم نیز به آنها کمک و مصالح مردم را پیگیری می کرد و درحقشان دعا می فرمود. حضرت زهرا (علیها السلام) با رفتار عادلانه خویش، خشنود می ساخت و با عواطف محبت آمیز مادری، فرزندان خویش را به این صفات انسانی واسلامی تشویق می کرد و پرورش می داد.
میانه روی و اعتدال
اعتدال یا میانه روی، از اصول اسلام و تعیین کننده سبک زندگی است و از اصول فردی و اجتماعی در همه امور به شمار می آید. از جمله اموری که درآن باید اعتدال رعایت شود، امور خانواده است.
حضرت فاطمه (علیها السلام) در امور معیشتی، اعتدال به شرایط مکان و زمان توجه داشت و اعتدال را رعایت می کرد. آنگاه که مسلمانان درفقر وتنگ دستی به سر می بردند، او نیز با اختیار خود با فقر و سادگی می زیست و هر چه داشت، حتی افطاری خود را به نیازمندان ایثار می کرد. در سال های پس از فتوحات که غنائمی و اموال بسیاری نصیب مسلمانان شد، با توجه به حجم زیاد کارها درخانه، پیامبر خدمتکاری به نام فضه برای حضرت فاطمه (علیها السلام) گرفت. آن حضرت کارهای منزل را به طور مساوی میان خود و فضه تقسیم کرد. سلمان می گوید: «روزی دیدم که فاطمه (علیها السلام) خود مشغول آسیاب کردن است. گفتم: چرا این کار را به فضه که در کنار شماست، نمی دهید. فرمود: «پیامبر به من سفارش کرده که کارهای خانه را با او تقسیم کنم. دیروز روز خدمت او بود وامروز روز خدمت من است.»(10)
عفاف  فاطمه (علیها السلام)
زنان در صدر اسلام، در فعالیت های اجتماعی حضوری فعال داشتند و در مکتب اسلام از زنانی به نیکی یاد می شود که اجتماعی هستند و در صحنه های سیاست و اجتماع حضوری فعال دارند. دین اسلام با معرفی الگویی چون فاطمه (علیها السلام) به همگان آموخت که زن باید در جامعه مشارکت فعال وهمه جانبه داشته باشد و در تربیت اجتماع و سوق دادن به فضیلت های اخلاقی و انسانی بکوشد.
آنچه در زندگی حضرت زهرا فاطمه (علیها السلام) به عنوان یکی از ملاک های حضور اجتماعی زن اهمیت دارد، حفظ عفاف، حجاب و متانت است که حافظ کرامت و جایگاه حقیقی و والای زن است. بنابراین، از جلوه های درخشان زندگی حضرت که برای الگو قراردادن، التزام به عفاف است. عفاف و حجاب فرمانی الهی است و برخلاف تصور برخی، عامل مصونیت اجتماعی و پیشگیری از تخریب شخصیت زن است.
حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) نمونه کامل زن مسلمان در تمام اوصاف وکمالات اسلامی به ویژه در حجاب و عفاف بود. تا ضرورتی نمی دید از هم کلامی با مردان - آن هم با شرایطی ویژه - خودداری می کرد واز اینکه پدر بزرگوارشان کارهای داخل خانه را به او واگذار کرده و از فعالیت های امور بیرونی معاف داشته، شادمان بود. هرچند حضرت زهرا (علیها السلام) در مواقع لزوم به فعالیت های سیاسی و اجتماعی نیز می پرداخت، ولی هرگز از پرده حجاب کامل و عفاف لازم بیرون نرفت و حتی در میدان مبارزه (در دفاع از ولایت امیرمؤمنان علی (علیه السلام) و به یغما رفتن فدک) به حجاب کامل و حیای اجتماعی و اخلاقی بسیار مقید بود.(11)
فعالیت های علمی حضرت زهرا (علیها السلام)
فاطمه زهرا (علیها السلام) با بیان احکام و آموزه های اسلام، جامعه به ویژه زنان را به وظایفشان آشنا می کرد. فضه، خدمت گزار فاطمه (علیها السلام) - که از شاگردان و پرورش یافتگان در محضر فاطمه زهرا (علیها السلام) است – در مدت بیست سال، جزبا آیه های قرآنی سخنی نگفت و هر گاه قصد بیان مطلبی را داشت، با آیه ای متناسب از قرآن، منظور خویش را بیان می کرد.
فاطمه (علیها السلام) پناه و مرجع فکری و مذهبی مسلمانان بود و حتی مردان مسلمانان نیز که از اصحاب نزدیک اهل بیت بودند، به محضر فاطمه (علیها السلام) می آمدند و از حوزه علمی ایشان کسب فیض می کردند. افزون براین، سخنان گهربار آن حضرت در جمع مهاجرین و انصار در مسجد رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و خطابه های آتشین آن حضرت در حضور زنان مدینه که به عیادتش شتافته بودند، همه نشان دهنده نقش آموزشی و پرورشی آن حضرت است که برای بیداری و هدایت مؤمنان می کوشید.
از امام علی (علیه السلام) نقل شده است: زنی نزد حضرت زهرا (علیها السلام) رسید و مسائل دینی فراوانی از او پرسید وپاسخ شنید. درادامه خجالت کشید و گفت: «بیش از این نباید شما را به زحمت اندازم». حضرت فاطمه (علیها السلام) فرمود: « بازهم بیا و آنچه می خواهی بپرس، آیا اگر به کسی برای رساندن باری سنگین به پشت بام، صد هزار دینار طلا مزد بدهند. چنین کاری برای او دشواری دارد؟ من هر مسئله ای را که پاسخ می دهم، بیش از فاصله میان زمین و عرش خداوند، پاداش معنوی دارم. پس سزاوار است که این کار بر من دشوار نباشد».(12)
فاطمه زهرا (علیها السلام) درس انسانیت، اخلاق، توحید و اسلام را در مکتب و محضر پدر و همسرش آموخت. آنچه را فرشتگان الهی از اسرار و دانش ها برای پیامبر باز می گفتند، علی (علیه السلام) می نوشت و فاطمه (علیها السلام) گرد می آورد که مجموع آنها کتابی به نام «مصحف فاطمه» است. جابر بن عبدالله انصاری می گوید: «من صحیفه فاطمیه را از فاطمه (علیها السلام) آموختم.»
سلمان فارسی نیز می گوید: « فاطمه به من دعای نور را آموخت و فرمود: «این دعا را از پدرم آموختم و به تو می آموزم.»(13)
فاطمه (علیها السلام) ومعیشت
در جامعه ای که فاطمه (علیها السلام) می زیست، دو گروه و طبقه اقتصادی زندگی می کرد؛ گروهی که با مشاغلی مانند کشاورزی، زندگی خود را می گذراندند و در سرزمین خشک و کم آب عربستان، با رنج و سختی، زندگی می کردند و گروه دیگر اشراف و ثروتمندانی بودند که ملک های بسیار و بردگان بودند. این گروه اغلب، اهل تفاخر و تجمل بودند وبا بهره گیری از خلافت پس از پیامبر، پایه های اشرافیت خود را تقویت کردند.(14)
گروه دوم، در معیشت و اقتصاد، ارزش های اصیلی را که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بنیان نهاده بود، رعایت نمی کردند و اهل ایثار و نفاق وقناعت نبودند. مشی آنان انباشتن ثروت و تکاثر از راه های نامشروع بود و حقوق مستمندان و فقیران جامعه را ادا نمی کردند. فاطمه (علیها السلام) به حقوق مستمندان جامعه بسیار اهمیت می داد و در زندگی فردی و اجتماعی وی این حساسیت و توجه آشکار بود. بررسی های تاریخی نشان می دهد در نگاه فاطمه (علیها السلام)، مادیات جایگاه و اهمیتی ندارد و فقط وسیله ای برای رسیدن به معنویت و اطاعت از آموزه های الهی است. آن حضرت در شب عروسی اش، پیراهن نوی خود را به فقیر بخشید و پیراهن قدیمی خود را پوشید. حضرت زهرا (علیها السلام) چون همسرش علی (علیه السلام)، زهد را بر دنیا پرستی و قناعت را بر اسراف و خدابینی را بر خود بینی ترجیح می داد.(15)
سیره سیاسی فاطمه (علیها السلام)
اخلاق و رفتار اجتماعی حضرت  فاطمه (علیها السلام) در مکتب پیامبر شکل گرفت و پس از وفات رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) مسئولیت های اجتماعی جدیدی به فاطمه زهرا (علیها السلام) محول شد. وی جریان سیاسی عظیمی ایجاد کرد و برای حفظ و تکریم جامعه نوپایی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بنیان گذارده بود، با شیوه های مسالمت آمیز دست به مبارزه زد.
پس از رحلت پیامبر، دشمنان دیرینه اسلام برای بازگشت به جاهلیت که منافعشان درآن نهفته بود، شرایط را مناسب دیدند، ولی اهل بیت پیامبر و در رأس آنان علی (علیه السلام) و فاطمه (علیها السلام) بزرگ ترین مانع برای قدرت یافتن آنها بودند.(16)
 فاطمه (علیها السلام) که می دید شمشیرهای انتقام جاهلی از هر سو امام علی (علیه السلام) و حریم ارزش های انسانی را نشان رفته است، با صراحت در برابر جبهه باطل و دشمنان اسلام و انحراف یافتگان قد برافراشت و به دفاع از کیان دین و پیامبر برخاست. آن حضرت دریافته بود که با از دست رفتن حقوق اهل بیت پیامبر درآینده به سبب انحراف در رهبری، خسارت سنگینی به اسلام وارد خواهد شد. و دیری نخواهد پایید که سنت های جاهلی که پیامبر در محو آنها و جایگزین کردن سنت های اسلامی به جای آنها کوشیده بود، زنده خواهد شد. از این رو، فاطمه (علیها السلام) با تمام توان خود برای بازگرداندن خلافت به مدار اصلی و حق خود می کوشید.
آگاهی دادن به امت
نخستین گام حضرت زهرا (علیها السلام) بیدار کردن وجدان های خفته و آگاهی دادن به جامعه بود. به همین منظور، سیاسی- تربیتی آن حضرت در مسجد پیامبر و در جمع یاران پیامبر اعم از مهاجرین و انصار و خلیفه وقت حاضر شد.(17) و با گفتار رسا و بیان فاطمی خود، از حقیقت اسلام و حقانیت پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) دفاع کرد.
تیغ فاطمی علیه ستم
خطبه آتشین حضرت فاطمه (علیها السلام)، سندی محکم و استوار در باطل بودن انحراف ها و بدعت های پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به شمار می آید. فرازی از سخنان آن بانوی شجاع در دفاع از کیان اسلام به این شرح است:
«هنوز دو روزی از مرگ پیامبرتان نگذشته و سوز سینه ما خاموش نگشته، آنچه نباید کردید و آنچه از آنتان نبود، بردید، ولی در آتش فتنه افتادید و آنچه کشتید، به باد دادید که دوزخ، جای کافران است و منزلگاه بدکاران. شما کجا و فتنه خواباندن کجا؟ دروغ می گویید و راهی جز راه حق می پویید و گرنه این کتاب خدا در میان شماست ون شانه هایش بی کم و کاست هویداست. چه زود رنگ پذیرفتید وب ی درنگ در غفلت خفتید... . من آنچه شرط بلاغ است، با شما گفتم، ولی می دانم خوارید و در چنگال زبونی گرفتار... آنچه می کنید، خدا می بیند و ستمکار به زودی می داند که در کجا نشیند. من از پایان کار نگرانم و چون پدرم شما را از عذاب خدا می ترسانم. به انتظار بنشینید تا میوه درختی را که کشتید، بچینید و کیفر کاری را که کردید، ببینید.»(18)
ریحانه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، در سراسر زندگی کوتاه، ولی درس آموز و پر بارخود، دفاع از حق و کوشش برای تحقق عدالت را سر لوحه فعالیت های اجتماعی و سیاسی خود قرار داد. مبارزه او با ستم و استبداد و انحراف ها، الگویی فرا راه زنان و مردان مسلمان و آزاده است.

منبع: کرمانی زاده،عین اله،اشارات(ش1 پیاپی142(،انتشارات مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیمای قم،1390 / نقل از سایت مجمع جهانی اهل البیت
-------------------------------------------------
پی نوشت ها :
1. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص425.
2. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، سیری درسیره نبوی، ج16، ص50.
3. بحارالانوار، ج23، ص106.
4. همان، ج 43، ص22.
5. آل عمران: 42.
6. حبیب الله احمدی، فاطمه الگوی زندگی، ص 108.
7. محمد دشتی، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) ص 29.
8. مرضیه محمد زاده، بانوی آفتاب، ص14.
9. فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(س) ص156.
10. عبدالکریم بی آزار شیرازی، پاره پیامبر، صص 82و 87.
11. علی اکبر بابازاده، تحلیل سیره فاطمه زهرا(س) صص 153و 154.
12. فرهنگ سخنان فاطمه(س) ص 224.
13. بانوی آفتاب، ص 19.
14. علی قائمی، مکتب فاطمه زهرا(س) ص 322.
15.مهدی نیلی پور، فرهنگ فاطمیه، ص87.
16. مکتب فاطمه زهرا(س) ص 284.
17. سید هاشم رسول محلاتی، زندگانی حضرت فاطمه ودختران آن حضرت، ص 686.
18. سید جعفر شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا(س)، صص 131- 135.

موضوع مقالات

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا