جایگاه فاطمه(سلام الله علیها) در کتاب و سنّت
برای تحقیق و بازشناسی ابعاد وجودی شخصیت ها و قهرمانان تاریخی راه ها و شیوه های متعددی وجود دارد مانند شناخت آنان از طریق آثار و گفتار. ولی در حوزه اندیشه اسلام شناخت جایگاه شخصیت ها و قهرمانان همانند فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) تنها با بهره گیری از کلام خدا و گفتار معصومین (علیهم السلام) امکان پذیر است از این رو بر آن شدیم ابعاد وجودی شخصیت بانوی برتر جهان را از طریق آیات و روایات اسلامی مورد بحث و تحقیق قرار دهیم البته بیان ابعاد فضائل آن حضرت (سلام الله علیها) نیاز به فرصت دیگر دارد و در این مقال نمی گنجد و این نوشتار می تواند به طور اجمال به برخی از دریای فضائل آن حضرت اشاره داشته باشد و این مقال در محورهای زیر سامان یافته.
اسامی فاطمه
در منابع روائی و حدیثی اسامی و القاب فراوانی برای دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دیده می شود که از معانی بسیار بلندی برخوردار است از جمله آن نام فاطمه است که برای وی انتخاب شده.
یونس برقی از امام صادق نقل می کند که امام کاظم (علیه السلام) فرمود پرمعناترین اسم های فاطمه نُه تا است که آنها نزد خدا می باشد. عبارتند از «فاطمه ـ صدیقه ـ مبارکه ـ طاهره، محدثه، زهرا، زکیه، راضیه، مرضیه.»
و نیز در کتب حدیثی دیگر گزارش شده که خداوند یکی از اسم های خود را برای فاطمه نام گذاری کرده است که آن نام «فاطر» است چون فاطمه از فاطر گرفته شده و فاطر یعنی خالق و آفریننده همه این ها گویای این است که فاطمه (سلام الله علیها) یک حقیقت است.
القاب
باید گفت در کتب حدیثی القاب و صفات بسیار برای فاطمه (سلام الله علیها) گزارش شده که حدود شصت لقب و صفت را صاحب کتاب الجنة العالمه گردآوری کرده و به نظم کشیده که بعدا به ذکر آن خواهیم پرداخت که از جمله القاب پرارزش (زهراء) است جابر بن عبداللّه می گوید از امام پرسیدم که معنای زهرا چیست؟ فرمود زهرا همان نوری است که خدا در صلب و نهاد پیغمبرش قرار داد که از او بواسطه دخترش فاطمه یازده امام و رهبر بوجود آمدند تا مجری دستورات خدا در زمین باشند.
حال می پردازیم به القاب ذکر شده آن حضرت در کتاب الجنة العالمه و کتاب عوالم العلوم محدث اصفهانی.
القاب بنت مصطفی کثیره نظمت منها نبذة یسیره نفسی فداها و فدا ابیها و بعلها الولی مع بنیها سیّدةٌ انسیة حوراء نوریةٌ حانیةٌ عذراء کریمةٌ رحیمةٌ شهیده عفیفةٌ قانعةٌ رشیده شریفةٌ حبیبةُ محترمه صابرةٌ سلیمةٌ مکرمه صفیةٌ عالمة علیمه معصومهٌ مغصوبةٌ مظلومه میمونةٌ منصورةٌ محتشمه جمیلةٌ جلیلةٌ معظمه حاملة البلوی بغیر شکوی حلیفة العبادة والتقوی حبیبةُ اللّه و بنتُ القصوه رکن الهدی و آیة النبوّه شفیعة العصاة امّ الخیره تفاحة الجنه والمطهّره سیدةُ النساء بنتُ المصطفی صفوة ربها و موطن الهدی. غرّة عین المصطفی و بضعه مهجة قبله کذا بقیه حلیمة فهیمة عقیله محزونة مکروبة علیله عابدةُ زاهدة قوامه باکیةٌ صابرة صوامه عطوفةُ رؤوفةٌ حنانه البرّة الشفیعة الابابه والدة السبطین دوحة النبی نور سماواتی و زوجة الوصی تمام غرةٍ غرائی روح ابیه ذرة بیضاء واسطة قلادة الوجود درة بحر الشرف والجود امینة اللّه و سراللهی امینة الوحی و عین اللّه درة بحرالعلم والکمالِ جوهرة الغرة والجلالی قطب رحی المفاخر السنیّة مجموعة المآثر العلیه مشکاة نوراللّه والزجاجه کعبة الآمال لاهل الحاجه لیلة قدر لیلة مبارکه ابنة من صلت به الملائکه قرار قلب امها المعظمه عالیه المحل سرّالعظمه مکسورة الضلع رفیض الصدری مغصوبةُ الحق خفی و جلّی
اینها بخشی از القاب و اوصاف آن حضرت بود که ذکر شد.
معنای فاطمه
امام صادق (علیه السلام) به راوی «یونس برقی» می فرماید آیا می دانی معنای فاطمه چیست؟ راوی گفت خیر حضرت فرمود: «الفاطمة فُطِمَت من الشّر» یعنی فاطمه انسان کامل است که هیچگونه پلیدی همراه او نیست از این رو او را فاطمه نهادند و سپس اضافه کرد اگر علی نبود هم کفوی در این جهان برای حضرتش یافت نمی شد.
در حدیث دیگری معنای فاطمه تعریف شده که رسول خدا فرمود «انّما سماها فاطمة لان اللّه فَطَمها و مُحبیّها من النّار» همانا خداوند فاطمه را فاطمه نهاده است چون وجود شریفش و دوستارانش را از دوزخ محفوظ داشته است.
در حدیث دیگر گزارش شده که امام باقر (علیه السلام) فرمود هنگامی که فاطمه به دنیا آمد فرشته ای از عالم بالا فرود آمد. و از زبان جدّم محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) به سخن درآمد و فرمود: اسم این مولود فاطمه است. سپس فرمود: «انّی فَطَمْتُکِ بالعِلم و فَطمْتُکِ عن الطَّمتْ. یعنی من تو را دریایی از علم و آگاهی می بینم و نیز فاطمه هرگز از عهد و پیمانی که با خدا بسته بر نخواهد گشت و عهدشکن نخواهد بود و مرحوم محدث کبیر اصفهانی در معنای فطمتک بالعلم گفته است یعنی تو را از علم و دانش عالم غیب سیراب کرد تا اینکه از تعلیم و یادگیری بی نیاز شدی و روی این جهت او را علیمه نیز گفته اند.
«و قَطَعتُکِ عن الجَهل» یعنی تو را از دنیای جهالت و نادانی دور گردانید.
خیر کثیر
بیشتر دانشمندان علوم قرآن کلمه کوثر در آیه «انّا اعطیناک الکوثر» را به خیر کثیر در دنیا و آخرت کثرت و زیادی پیروان پیامبر و نهر کوثر در بهشت و شفیع تفسیر کرده اند.
از دلائلی که می توان این تفسیر را پذیرفت و تطبیق بر حضرت فاطمه داد شأن نزول و معانی بلند سوره کوثر است.
«انّا اعطیناک الکوثر فصلِّ لِربّک وانحر انّ شانئک هوالأبتر» ای پیامبر ما به تو کوثر عطا کردیم پس تو به شکرانه آن برای خدا نماز بگذار و نیز شتر قربانی کن زیرا دشمن می گوید که تو ابتر و فاقد نسل هستی.
گفته اند پیامبر فرزندی به نام قاسم داشت که به سن رشد رسیده بود و در سن نوجوانی درگذشت عده ای از اعراب جاهلی و مشرکان از جمله عاص بن وائل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را شدیداً سرزنش می کردند در این زمان اولین دختر پیامبر بنام فاطمه متولد شد امّا چون اعراب جاهلی دختر را جزء فرزندان خود به حساب نمی آوردند پیامبر را ابتر و بلاعقب و بدون فرزند می نامیدند در پاسخ به این یاوه گوییها سوره کوثر نازل شد و طبق گفته بعضی سوره مزبور در میانه منی نازل شده است.
آیه دیگری در قرآن هست که دال بر مقام و منزلت حضرت زهرا (سلام الله علیها) دارد زمانی بود که دنیای مسیحیت طرح رویارویی و شکست دادن پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را پایه ریزی کردند و در مقام انکار رسالتش برآمدند رسول خدا برای مقابله رویارویی با آنان و اثبات ادعای نبوت خود طرح مباهله را پیشنهاد کرد تا هر کدام ناحق و دروغگو هستند رسوا شوند و در نهایت نابود گردند یکی از افرادی که رسول خدا به جمع مباهله دعوت کرد حضرت فاطمه بود و این مسئله نزد شیعه و سنی به حد تواتر رسیده است و این خبر از طریق جابر بن عبدالله انصاری رسیده است. «فَمَن حاجّک من بعدِ ما جاءَک مِن العلم فقل تعالوا ندعُ ابناءَنا و ابنائکم و نساءَنا و نساءَکم و اَنْفُسَنا و اَنْفُسَکُم ثُمَّ نَبتَهِلْ فَنَجْعل لعنة اللّه علی الکاذبین هر کس با توبه مجادله برخیزد پس از آنکه دانش (وحی) به تو برسد بگو بیایید ما و شما با فرزندان (حسن و حسین) و زنان «حضرت فاطمه» و خودمان با هم به مباهله برخیزیم تا دروغگویان را به لعنت خدا گرفتار سازیم».
عصمت فاطمه
از جمله آیاتی که به صراحت درباره فرزندان پیامبر و جانشینان پیامبر و حضرت فاطمه به طور صریح و روشن دلالت بر عصمت و پاکی و پیراستگی از گناه آنان می کند این آیه است که معروف به آیه ی تطهیر است و در خانه امّ سلمه نازل شده است هنگام نزول آیه فاطمه حسن و حسین نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حضور داشتند پیامبر عبای خویش بر آنان افکند و بدین ترتیب آنان را از بقیه اهل خانه جدا کرد و دست خود را به سوی آسمان بلند کرد و فرمود خدایا اینان فرزندان و اهل بیت من هستند پس بر محمّد و آل او درود فرست. «اِنّما یریدُاللّه لِیُذهب عنکم الرجس اهل البیت و یُطَهِّرَکم تطهیرا؛ خداوند چنین می خواهد که رجس و پلیدی را از شما خاندان نبوّت ببرد و شما را پاک و منزّه گرداند».
و نیز در احادیث به مسئله فوق اشاره شده از جمله این حدیث است که امام صادق فرمود: «الفاطمة فُطِمَت من الشّر» فاطمه از هرگونه بدی به دور است. به طور کلی از معنای فاطمه نیز بخوبی استفاده می شود که وی با هیچ گونه پلیدی همراه نیست و از هر پلیدی و گناهی به دور است.
ایثار فاطمه
«و یُطعمون الطعام علی حُبّهِ مسکینا و یتیما و اسیرا انما نُطعِمکم لوجه اللّه لا نُریدُ منکم جَزاءَ ولا شکورا بر دوستی خدا به فقیر و طفل یتیم و اسیر طعام می دهند «گویند» ما فقط برای خشنودی خدا به شما طعام می دهیم و از شما پاداشی نمی طلبیم».
ابن عباس می گوید حسن و حسین(علیهم السلام) مریض شده بودند پیامبر به همراه گروهی از آنان عیادت نمود و به امام علی (علیه السلام) فرمود چه خوب است برای شفای فرزندانت نذری کنی آنگاه امام علی و فاطمه (سلام الله علیها) و کنیز آنها فضه نذر کردند که در صورت بهبودی آنان سه روز روزه بگیرند پس از بهبودی امام حسن و امام حسین حضرت فاطمه روزه گرفتند و برای افطار نان جویی که آماده کرده بودند سر سفره آوردند در این هنگام مسکینی آمد طلب غذا کرد که آن حضرت غذا را به او بخشید روز دوّم و سوّم نیز یتیم و اسیری در وقت افطار آمدند و غذای خود را به آنان دادند و با آب افطار کردند تا روز چهارم امام علی (علیه السلام) و دو فرزندش محضر رسول خدا رسیدند در حالی که از ضعف به خود می لرزیدند پیامبر همراه آنان به خانه فاطمه (سلام الله علیها) آمد وقتی فاطمه را با آن حال در شدت ضعف و در حال نماز دید افسرده خاطر شد در این هنگام جبرئیل فرود آمد در حالیکه هدیه بهشتی برای اهل بیت آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) آورده بود به پیامبر فرمود این هدیه را بگیر خدای تعالی به داشتن چنین اهل بیتی به تو تهنیت گفته پس سوره هل اتی را بر پیامبر نازل کرد. مرحوم فیلسوف گرانقدر آیة اللّه العظمی کمپانی چه زیبا سروده است:
وحی و نبوتش نسب جود وفتوتش حسب
قصه ای از مروّتش سوره هل اتی کند
نمونه دیگری از ایثار فاطمه
جابر بن عبداللّه انصاری می گوید: روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز عصر را با ما خواند و پس از فراغ از نماز در محراب نشست و مردم اطراف او گرد آمدند به ناگاه پیرمردی از مهاجران عرب نزد رسول خدا آمد در حالی لباس های کهنه و مندرس پوشیده بود و در نهایت ضعف و پیری نمی توانست خود را نگاه دارد رسول خدا متوجه او شد. و از احوال او پرسید پیرمرد گفت ای پیامبر خدا من گرسنه ام، غذایم دهید، برهنه ام مرا بپوشانید و نادارم بی نیازم کنید حضرت فرمود الآن چیزی ندارم ولی می توانم شما را راهنمای خوبی باشم چون راهنمای به خوبی مانند انجام دهنده آن است به منزل کسی برو که خدا و رسول را دوست می دارد و خدا و رسول هم او را دوست می دارند و رضای خدا را بر جان خود مقدّم می دارد. به سوی خانه فاطمه برو حضرت به بلال فرمود برخیز و این مرد را به منزل فاطمه ببر پیرمرد و بلال به راه افتادند و چون به در خانه فاطمه رسیدند با صدای بلند سلام کردند پس فاطمه فرمود سلام بر تو کیستی؟ گفت: پیر مردی از عرب، آمده ام به سوی پدرت ای دختر محمّد من برهنه و گرسنه ام با من از مال خود کمک کن تا خدا تو را رحمت کند این در حالی بود که فاطمه و علی و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سه روز بود که غذا نخورده بودند و پیامبر این را می دانست فاطمه پوست قوچی را که دباغی شده بود و حسن و حسین بر روی آن می خوابیدند به پیرمرد داد و فرمود این را بگیر (ای کوبنده در) امید می رود که خداوند بهتر از این به تو عطا کند مرد عرب گفت ای دختر محمّد من از فقر و گرسنگی به تو شکایت می کنم و شما پوست قوچ به من می دهید؟ چون فاطمه این سخن را شنید گردنبندی که فاطمه دخترِ عمویش حمزه به او هدیه داده بود از گردن خود باز کرد و به اعرابی داد و فرمود این را بگیر و بفروش! امید است خداوند بهتر از این به تو عوض دهد. مرد عرب گردنبند را گرفت و به نزد رسول خدا آمد و هنوز حضرت با اصحاب خود نشسته بودند مرد گفت ای رسول خدا فاطمه این گردنبند را به من داد و گفت بفروش امید می رود که خداوند برای تو چاره بسازد رسول خدا بگریست و گفت چگونه خداوند برای تو چاره نمی سازد و حال آنکه فاطمه دختر محمّد به تو داده که بهترین دختران فرزندان آدم است! در این هنگام عمار بن یاسر برخاست و گفت ای رسول خدا آیا اجازه می دهی که من این گردنبند را خریداری کنم؟ حضرت فرمود. خریداری کن ای عمّار اگر جن و انس در این گردنبند شریک شوند خداوند آنها را به آتش جهنم عذاب نکند. عمار گفت گردنبند را چند می فروشی ای عرب؟ گفت آن قدر که از نان و گوشت سیر شوم و یک بُرد یمانی تهیه کنم که با آن خود را بپوشانم و در آن نماز بخوانم و یک دینار که مرا به خانواده ام برساند عمّار آنچه آن مرد عرب گفت به او داد علاوه شتر خود را هم داد سپس اعرابی نزد پیامبر برگشت حضرت به او فرمود آیا سیر و پوشیده شدی؟ مرد عرب گفت آری بی نیاز شدم پدر و مادرم فدای تو باد حضرت فرمود: پس فاطمه را به دعای خود نسبت به آنچه در حق تو کرد پاداش ده، اعرابی، گفت خداوندا، تویی پروردگار ما، و تویی روزی دهنده ما در همه حال! خداوندا، به فاطمه عطا کن آنچه ندیده چشمی و گوشی نشنیده باشد.
و رسول خدا به دعای او آمین گفت و روبه اصحاب خود کرد و فرمود خداوند به فاطمه عطا کرده است در دنیا آنچه اعرابی برای او تقاضا کرد. چون من پدر او هستم و هیچ کس از جهانیان مثل من نیست و علی شوهر اوست و اگر علی نمی بود، همتایی برای فاطمه نبود. خداوند به او حسن و حسین را عطا کرده و به هیچ یک از آدمیان چنین فرزندانی نداده است و ایشان بهترین فرزند زادگان پیغمبرانند و دو آقای جوانان اهل بهشت هستند در آن حال عمّار آن گردنبند را به مشک خوشبو کرد و در بردیمانی پیچید و به غلامش بنام سهم داد و گفت این را خدمت پیغمبر ببر و تو را هم به او بخشیدم غلام خدمت پیغمبر آورد و آنچه عمار گفته بود به پیغمبر عرض کرد. حضرت فرمود به نزد فاطمه برو و گردنبند را به او بده و تو هم غلام و خدمت کار او باش غلام گردنبند را آورد و پیغام حضرت را رسانید فاطمه (سلام الله علیها) گردنبند را گرفت و غلام را هم آزاد کرد غلام خندید و فاطمه فرمود این خنده برای چیست؟ عرض کرد بزرگی برکت این گردنبند مرا به خنده وا داشت. گرسنه ای را سیر کرد و برهنه ای را پوشاند و فقیری را بی نیاز و بنده ای را آزاد کرد و در نهایت به صاحبش برگشت.
جایگاه فاطمه (سلام الله علیها) از منظر آیات
امّا جایگاه و منزلت دختر پیامبر چیزی نیست که بر دانشمندی پنهان باشد. زیرا از آیات و روایات وارد شده استفاده می شود که دختر پیامبر مقامی عظیم در نزد خدا و پیامبر دارد امّا آیات: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الآ المودّة فی القربی؛ ای پیامبر به امت خود بگو من اجر و مزدی از شما نمی خواهم مگر در قبال آن دوستی و محبت به فرزندانم.»
یکی دیگر از آیات این آیه است: «فتلقی آدم من رَبّهِ کلمات فتاب علیه انّه هوالتوّاب الرحیم» پس آدم از پروردگار خویش کلماتی را فرا گرفت و خداوند بوسیله آن کلمات توبه او را پذیرفت که خداوند توبه پذیر و مهربان است» از پیامبر سؤال شد: درباره کلماتی که خداوند به آدم تعلیم داد و آدم بوسیله آن کلمات توبه کرد؟ حضرت فرمود خداوند این کلمات را به آدم آموخت (بحق محمّد و علی و فاطمه والحسن والحسین الا تبت علیَّ) به حق محمّد و علی و فاطمه و حسن و حسین توبه ما را قبول فرما» پس خداوند توبه او را پذیرفت در اینجا عظمت زهرای مرضیه مشخص می شود. که حضرت آدم برای پذیرفته شدن توبه خود نام فاطمه و فرزندانش را بر زبان جاری ساخت آیه دیگر آیه 19 و 20 از سوره الرحمن است که امام صادق در تفسیر این آیات می فرماید «مَرَج البحرین یلتقیان بینهما برزخٌ لایَبقیان» دو دریایی در دو جهان هستند که هرگز سرکشی نمی کنند آن دو علی و فاطمه (سلام الله علیها) می باشند و بیان آن دو دریا «ای رسول» برزخ و فاصله ایست که تجاوز به حدود یکدیگر نمی کنند که شاید آن مقررات که مرد به وظایف خود و زن به وظایف خود می باشد.
روایات
امّا جایگاه فاطمه (سلام الله علیها) در روایات و منزلت آن حضرت از زبان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم گزارش شده است در حدیث است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به امام علی (علیه السلام) به حسن و حسین و فاطمه (سلام الله علیها) نگاه کرد و فرمود «اَنا حربٌ لِمَنْ حارَبَکم و سلم لمن سالمکم» یعنی من با هر کسی که با شما در جنگ باشد در جنگم و هر کسی که با شما از در صلح و آشتی درآید من نیز با او از در صلح و صفا خواهم بود.
2 ـ در حدیث دیگری است که ذهبی روایت کرده که رسول خدا فرمود: (اوّل شخص یَدخُل الجنّةَ فاطمه بنتُ محمد) اول کسی که وارد بهشت می شود فاطمه دختر محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) است.
3 ـ بخاری محدث معروف و بزرگ اهل سنت است در کتاب خود از رسول خدا
روایت می کند که فرمود: «فاطمةُ بضعةُ منی فَمَنْ اَبْغَضَها ابغَضَنی» فاطمه پاره تن من است هر کسی او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است.
4 ـ احمدبن حنبل نیز از محدثان معروف اهل سنت در کتاب خود حدیث مزبور را با عبارتی دیگر از رسول خدا نقل کرده: انما فاطمة بضعةُ منّی یُؤذینی ما آذاها و یُنصِبُنی ما اَنْصَبَها حضرت فرمود «فاطمه پاره تن من است آنچه او را بیازارد مرا آزرده است و آنچه او را ناخشنود می کند مرا ناخشنود کرده است.»
5 ـ و نیز جوینی خراسانی در کتاب خود حدیثی نقل کرد. که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «اذا کان یوم القیامه نادی مناد من تحت الحُجُب یا اهل الجمع غَضّوا ابصارَکم و نکّسوا رؤوسُکم فهذه فاطمة بنتُ محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) تریدُ اَن تمر علی الصراط فتمرّوا معها سبعون الف جاریه من الحور العین کالبرق اللاّمع؛ روز قیامت منادی از پس پرده ندا می کند که ای اهل محشر چشمانتان را ببندید و سرها را بزیر افکنید که فاطمه (سلام الله علیها)دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از صراط بگذرد با هفتاد هزار فرشته آنهم مثل آفتابی روشن. در کتب حدیثی از امام باقر (علیه السلام) به نحو تواتر گزارش شده که حضرت می فرماید: برای مادرم فاطمه (سلام الله علیها) جلو درب جهنم ایستگاهی است که آن حضرت هنگام ورود افراد به آن جا می ایستد روی پیشانی هر فردی کلمه مؤمن یا کافر نوشته آن حضرت از بین آنان دوستاران خود را جدا نموده و سپس این جملات را می فرماید «الهی و سیدی سَمَّیتَنی فاطمه و فُطِمَت بی من تولاّنی و تولاّ ذریّتی من النار و وَعدک الحق و أنْتَ لا تخلفُ المیعاد، ای خدای من نام مرا فاطمه نهادی و از عذاب جهنم بریدی و وعده کردی که من و دوستانم را از جهنم برهانی زیرا که وعده تو حق است و خلاف نیست خداوند در پاسخ می فرماید: «صَدَقْت یا فاطمه انّی سَمّیتکِ فاطمه و فطمت بک من احبک و تولاّکِ و احبّ ذریّتکِ و تولاّهم من النار وَعدِیَ الحق و انا لا اُخْلِف المیعاد». خدا فرمود آنچه که گفتی درست است وعده ی من حق و تخلف ناپذیر است به شما اجازه می دهم که دوستاران خود را شفاعت کنی.
در پایان به اشعاری از آیة اللّه محمدحسین اصفهانی که در مقام فاطمه (سلام الله علیها) سروده است اکتفا می کنیم.
دلیل نطق من ز یک نغمه ی عاشقانه ای گلشن دهر را پر از زمزمه و نوا کند
بضعه سید بشر ام ائمه غرر کیست جز او که همسری باشه لافتی کند
وحی و نبوتش نسب جود و فتوتش حسب قصه ای از مروّتش سوره «هل اتی» کند
در جبروت حکمران در ملکوت قهرمان در نَشَأت کن فکن حکم بما تشاء کند
عصمت او حجاب او عفت او نقاب او سرقدم حدیث از آن سرو از آن حیا کند
نغمه قدس بوی او جذبه اُنس خوی او منطق او خبر ز لاینطق عن هوی کند
مفتقرا متاب رو از در او بهیچ سو زانکه مس وجود را فضّه او طلا کند
افزودن دیدگاه جدید