فاطمه سلام الله علیها از ولادت تا شهادت (بخش دهم)
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین...
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن...
ای داغدار اصلیِ این روضه ها بیا صاحب عزای ماتم زهرا بیا بیا
تنها امید خلق جهان! یابن فاطمه ای منتهای آرزوی اولیا بیا
بالا گرفته ایم برایت دو دست را ای مرد مستجابِ قنوت دعا بیا
فهمیده ایم با همه دنیا غریبه ایم دیگر به جان مادرت ای آشنا بیا
هفته به هفته می گذرد با خیال تو پس لا اقل به حرمت خونِ خدا بیا
بیش از هزار سال تو خون گریه کرده ای ای خون جگر ز غربت زینب بیا بیا
نماز خواندن آیة اللَّه گلپایگانى با امام زمان (علیه السلام) در عالم رؤیا
هنگامى که حضرت آیة اللَّه گلپایگانى به عتبات، مشرّف بودند خدمت حضرت امام حسین (علیه السلام) در حرم شریف عرض مى کند: (پدر شما حضرت امیر (سلام اللَّه علیه) به من عنایتى کردند و ظرف عسلى دادند؛ شما فرزند همان بزرگوارید ،آیا چیزى (- اشاره است به توسّلى که حضرت آیة اللَّه گلپایگانى به مقام ولایت مطلقه امیرالمؤمنین (علیه السلام) پیدا کردند و ظرف عسلى در خواب براى ایشان آوردند. به من عنایت نمى کنید؟) آن زمان آقا در کربلا حجره آقا شیخ عبد الرّحیم که از اوتاد و مقدّسین بوده مکان داشت و همان حجره جایى بوده که مشهور است حضرت على اکبر از بالاى زین همان جا افتادند. آقا در خواب مى بینند صف جماعتى تشکیل شده که امام جماعت، حضرت ولى عصر -ارواحنا فداه - هستند. صف اوّل، ابتدا و انتهایش معلوم نیست. صف دوّم، اوّلش معلوم نیست ولى آخرین شخص مقابل حضرت، خود آیة اللّه گلپایگانى ایستاده بود و همگى علما بودند.(شیفتگان حضرت مهدى (علیه السلام))
فاطمه از ولادت تا شهادت قسمت چهارم :
محور بودن فاطمه (سلام الله علیها)
1- فاطمه (سلام الله علیها) در جهان آفرینش محورى به حساب می آید که گردش بسیارى از پدیده ها و چرخش آنها به دور او می باشد.
روایات بسیارى بنقل از مورخان شیعه و اهل سنت در دست است که او را مورد عنایت خداوند در امر آفرینش خوانده اند و حتى متذکر شده اند که اگر فاطمه (سلام الله علیها) نبود آفرینش جهان نبود.
2-در دنیاى اسلام او محور اسلام است.
3-محور رسالت است.
4-محور امامت و خلافت منصوص است.
وعده الطاف حق در حفظ و تداوم آئین محمدى (صلی الله علیه و آله و سلم) به وسیله او محقق شده و اسلام و قرآن به برکت حضور ذریه طیبه او از مهجوریت به در آمده است .
5-او محور اهل بیت است .
6-محور اصحاب کسا است .
7- تداوم بخش نسل پیامبر است و محور سادات.
در جریان مباهله او مصداق نساءناست و الگوى همه نیک زنانى که تا قیام قیامت بر تارک تاریخ بشریت مى درخشند واسلام بوسیله آنان مى تواند امروز هم مباهله کند و حقانیت این آئین را به اثبات برساند.
مهدى امت که چشم جهانى منتظر اوست از نسل فاطمه (سلام الله علیها) است و فرزند اوست و جهان آشفته را فرزندش تحت سلطه اسلام در مى آورد و پرچم توحید را او بر جهان مى افرازد. پس فاطمه (سلام الله علیها) مادر اسلام است و مادر قرآن، ام ابیها بوده و ام الاسلام هم مى تواند به حساب آید.
فاطمه مصداق همه صفات جمال است:
1- فاطمه (سلام الله علیها) مصداق آیات مختلف قرآن و تجلى بخش جنبه هاى مختلفى از ابعاد حیات اسلامى است بگونه اى که هر کدام از آنها نوعى محوریت او را نشان مى دهند.
2- او مصداق اهل بیت پیامبر و واجد شأن آیه تطهیر است .
3- مصداق عترت و یکى از دو ثقلى است که رسول خدا آن را به مردم سفارش کرده است. [1]
4- مصداق ذوى القرباى قرآن است که مودت آنها مورد توصیه است. [2]
5- مصداق نفس پیامبر در آیه مباهله است .
6- مصداق ام الائمه و ام المومنین است که پیامبر درباره او سفارش داشته است .
7- مصداق کوثر به معنى خیر کثیر که شعاع برکتش سراسر عالم و جود را پر کرده و از وجود او و از رحمش شخصیت هائى پدید آمده اند که هر کدام مایه افتخار اسلامند.
این همه فیوضات و درخشندگى از ستاره هاى تابان اسلام، این همه هادیان و راهنمایان که هم چون اخترهائى فروزان بر تارک آسمان اسلامند همه از فاطمه اند.
فاطمه (سلام الله علیها) محور خلقت :
اگر به حدیث لولاک لما خلقت الافلاک که در شأن پیامبر اسلام است اتکا شود، باید فاطمه را محور آفرینش دانست از آن بابت که بدون وجود او نسل پیامبر منقطع بود وتداوم بخشى اسلام تا قیام قیامت که توسط نسل فاطمه (سلام الله علیها) است على الظاهر بى اثر مى ماند.
در قوس صعودى و نزولى، در سیر کمالى وجود فاطمه (سلام الله علیها) منشأ فیض و منبع آثار انوار عالیه بحساب مى آید و اگر رسول خدا را اصل اصیل آفرینش بحساب آوریم و اگر او را علت غائى خلقت بدانیم طبیعى است که محور همه این سیرها و رشد فاطمه (سلام الله علیها) خواهد بود .
فاطمه (سلام الله علیها) واسطه نبوت و امامت است و تکامل خلقت در سایه تبیین رسالت است و ائمه مبین قرآن و رسالت و همه از نسل فاطمه (سلام الله علیها). پس فاطمه (سلام الله علیها) مصدر ائمه است و تداوم بخش دعوت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است.
حلقه تکامل انبیاء
بگفته استاد فاضل حسینى دانشمند مصرى، فاطمه (سلام الله علیها) مانند موجى بود که باید نور رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را در طول رشته هاى ممتد اعصار و قرون عبور دهد و بشریت را از آن نور فیاض روشن و نورانى کند [3] او حلقه تکامل انبیاء الهى و بقیة النبوه به تعبیر على است [4] زندگى او امتداد حیات پیامبران است .
همه آنچه را که پیامبران در طول تاریخ گفته بودند، از طریق فاطمه (سلام الله علیها) به امامان برحق، و از امامان به خلق خداى رسیده است. او از طریق پدر وارث و نیز سرایت ده همه مفاخر انبیاى گذشته است و بدین سان همه ارزش هاى نیاکان خویش از انبیاء و رسل را در خود داراست و آنها را از طریق ازدواج با على در نسل خود سارى و جارى ساخته است .
پس فاطمه (سلام الله علیها) از این دید ادامه دهنده رسالت ها و از دیدى امید رسالت هاست، ثمره باغ وجودى انبیاء است و مهدى موعود را او به جامعه اسلامى تحویل داده است و از این دید فاطمه (سلام الله علیها) رسالت هاى گذشته را با خاتمیت و امامت پیوند بخشیده است .
تداوم بخش نسل پیامبر
فاطمه (سلام الله علیها) زنى است که سلاله پاک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بوسیله او تداوم یافته است. یازده خلیفه راستین پیامبر و ولى خدا وارث فضائلى شده اند که فاطمه (سلام الله علیها) از طریق رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بدان صفات متصف بود.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بوسیله فاطمه (سلام الله علیها) نشان داد که بر خلاف رسم معهود دختران هم مى توانند نسل پدر را تداوم بخشند آن هم پدرى که خاتم انبیاست. و نیز از طریق دختر مکتب، تربیت، شهادت مى تواند به نسل بعد سرایت کرده و استمرار یابد، و این مزیت مخصوص مردان نیست .
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بر خدیجه وارد شد و دید با جنین خود سخن مى گوید، پس از سؤال و جوابى به او گفت:
' هذا جبرئیل، فیبشرنى انها انثى. این جبرئیل است که به من مژده مى دهد طفلى که در رحم دارى دختر است .
- و انها النسلة الطاهرة المیمونة و او نسل پاک و میمون و مبارکى است .
- و ان اله تبارک و تعالى سیجعل نسلى منها و مژده ام داد که خداى تبارک و تعالى تداوم نسل مرا از او معین کرده است .
- و سیجعل نسلها ائمة. و بزودى نسل او را پیشوایان زمین قرار دهد.
- و یجعلهم خلفا فى ارضه بعد انقضاء و حیه [5] و پس از انقضاى وحى آنها را خلیفه خود در زمین قرار دهد.
محور رسالت
فاطمه (سلام الله علیها) محور رسالت است.
پیامبر او را جدّاً گرامى مى داشت و محبت او به دخترش بیش از حد محبت عادى پدرى به دخترش بود. شرایطى در فاطمه (سلام الله علیها) بود که براساس آن او رکن مهم پیشرفت اسلام بحساب مى آمد. هم در دوران حیات پیامبر، هم در عصر پس از وفاتش نقش هاى مهم و اساسى را در زندگى ایفا کرد.
او پس از وفات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، رسالت را زنده نگه داشت. همتاى على در مبارزه حق طلبانه بنفع اسلام بود. و هم او زمینه ساز شرایطى شد که مقدمتاً به صلح حسن و نهایتاً به شهادت حسین منجر گردید بار رسالت کربلا در واقع به دوش فاطمه بود و حاملان پیام شهادت دختران فاطمه اند.
پیامبر در شب عروسى فاطمه (سلام الله علیها) فرموده بود: پروردگارا این دو محبوبترین آفریدگان تو نزد منند. پس دوست بدار آنها را، و نسل شان را مبارک گردان و در تداوم بدار نسل و تبارشان را و از جانب خود آنها را نگهدارى بنما... بدین سان فاطمه (سلام الله علیها) وزنه اى گرانقدر براى اسلام و محور استمرار هدف عالیه اسلام است .
محور عصمت
فاطمه (سلام الله علیها) محور عصمت است. معصومان اسلام در عصر او پیامبر است که پدر اوست، على است که همسر اوست حسن و حسین اند که دو فرزند او هستند و او هم چون قطبى است که عصمت ها به دور او مى گردند و از طریق او به نسل بعد سرایت مى کنند.
بدین سان فاطمه (سلام الله علیها) محور تداوم عصمت است. گردش چرخ امامت و ولایت به نیرو بخشى فاطمه(سلام الله علیها) وصل است و تربیت معصومان و شهادت آموزى و زندگى سازى، و هدایت آموزى هاى بعدى هم در محور او دور مى زنند. ابواب علیم الهى از دریچه فاطمه (سلام الله علیها) گشوده مى شود و اقتداى مردم به راه خداوند از برکت اوست. جابر عبدالله انصارى از قول پیامبر چنین نقل مى کند:
- ان الله جعل علیا زوجته و ابناءه حجج الله على خلقه. خداوند على و همسر او و فرزندان او را حجت هاى خدا بر خلقش قرار داد.
- و هم ابواب العلم فى امتى - آنان دروازه هاى علم در امت منند.
- من اهتدى بهم هدى الى صراط مستقیم. آن کس که بوسیله آنها ره یابد به صراط مستقیم هدایت گردد.[6]
محور اهل بیت
فاطمه (سلام الله علیها) محور اهل بیت و نزدیکترین فرد به بیت رسول اله است. ام سلمه گوید روزى پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در منزل من بود على و فاطمه (سلام الله علیها) هم دم در خانه بودند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود اهل بیت مرا صدا بزن. و من على و فاطمه (سلام الله علیها) را صدا کردم، وارد شدند و پیامبر آنها را در کنار گرفت. [7] و این خود حکایت از معرفى مصداق اهل بیت دارد .
فاطمه (سلام الله علیها) وزنه سنگین اهل بیت است و محور علاقه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هر وقت سخن ازمورد محبت بودن کسى در نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود فاطمه (سلام الله علیها) بر همه آنها مقدم بود. از کسانى که در زیر عبائى گرد آمده و مورد ادعاى پیامبر قرار گرفته اند فاطمه (سلام الله علیها) از اعضاى مهم آن است پیامبر درباره آنها چنین فرمود:
اللهم هولاء اهل بیتى فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیراً. خداوندا اینان اهل بیت منند، پلیدى را از آنان دور دار و آنان را کاملاً پاک و پاکیزه بدار.
محور اهل کسا
داستان کسا بدینگونه است که روزى رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) على، فاطمه، حسنین (علیهما السلام) را در زیر عبائى که خود هم در آن بود گرد آورد. و آیه تطهیر را در شأن آنان خواند که انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً و دعا کرد و فرمود خداوندا اینان اهل بیت و آل محمدند درود و برکات خود را بر اینان قرار داده که تو ستوده و الا مقامى.
این حدیث که شأن خاندان پیامبر، فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، على و حسنین را نشان مى دهد از طرق مختلفى از شیعه و اهل سنت نقل شده است بنابر آنچه صاحب کتاب فاطمه الزهرا ء ذکر کرده است [8] نویسندگان حدیث کسا بخط خود عبارتند از شیخ عبداله بحرانى در کتاب العوالم العلوم، که در آن خط بیش از 20 تن از علماى بزرگ مثل شهید ثانى، علامه حلى، فخر المحققین، ابن شهر آشوب و دیگر افراد مورد وثوق گردآورى شده است.
این حدیث با 29 سلسله سند به جابربن عبدالله انصاری مى رسد و افرادى چون علامه حلى، طبرسى، شیخ طوسى، شیخ مفید و امثالهم بر آن صحه گذارده اند که صدق و اتقان سخن شان جاى بحث و وسوسه اى نیست و جز اعتماد بر آن گزیرى نتواند بود .
- طبرى در تفسیر الجامع البیان از 25 طریق، سیوطى در تفسیر درالمنثور از 20 طریق درباره این حدیث بحث کرده اند.
- و بنابر آنچه علامه سید شهاب الدین تبریزى تحقیق کرده حدیث کسا داراى سندى است که او آنرا بدست آورده و در رساله اى کوچک به زبان فارسى آن را نگاشته است. [9]
اهمیت حدیث و محوریت فاطمه (سلام الله علیها)
خداوند خواست حقیقت نورانى و ملکوتى اهل بیت را در حدیث آشکار سازد و آنان را اشرف مخلوقات معرفى کند، و افضل موجودات، اینان اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) معرفى شدند و جان او، در زیر آن عباى کوچک و محدود جهانى گرد آمده بودند.
لیس على اللّه بمستنکر **** ان یجمع العالم فى واحد
و رسول خدا در محوریت و ارزش آنان از سوگند هاى غلیظ استفاده کرده بود .
در کسا فاطمه (سلام الله علیها) محور و اول و آخر آنها بود - معرفى جبرئیل از اهل کسا هم همین نکته را نشان مى دهد جبرئیل در معرفى آنها به اهل آسمان و فرشتگان عبارتى بدین شرح داشت:
هم فاطمة و ابوها، و بعلها و بنوها.
در این معرفى چنان است که گوئى خداى هم دوست داشت نام فاطمه (سلام الله علیها) مکرراً ذکر شود و ترجمه عبارت فوق چنین است:
- فاطمه (سلام الله علیها) است و پدر فاطمه (سلام الله علیها).
- فاطمه (سلام الله علیها) است و شوهر فاطمه (سلام الله علیها).
- فاطمه (سلام الله علیها) است و فرزندان فاطمه (سلام الله علیها). و محوریت تعریف روى او دور مى زند - نام پیامبر و على و فرزندان یکبار مورد اشاره قرار گرفته و نام فاطمه (سلام الله علیها) چند بار.
محور مباهله
مسیحیان نجران درباره حقانیت اسلام با پیامبر به بحث و جدال پرداختند و نتوانستند حقانیت اسلام را بپذیرند و یاخود را قانع کنند بر این مقرر شد که خاندان و عزیزان خود را در مجلسى گرد آورند و به نفرین گروهى که ناحق است بپردازند. دعوت پیامبر چنین بود:
و قل تعالوا، ندع ابنائنا و ابنائکم - و نسائنا و نسائکم - و انفسنا و انفسکم ثم نبهتل فنجعل لعنة الله على الکاذبین [10]
پیامبر براى حضور در آن مجلس على و فاطمه و حسنین (علیهما السلام) را بهمراه خود برگزید و در این آیه فاطمه (سلام الله علیها):
- از جهتى مصداق فرزند پیامبر است ابنائنا.
- از دیدى مصداق نسائنا است و تنها زنى است که در جریان مباهله حاضر شده.
- و از دید سوم مصداق انفسنا و نفس و جان پیامبر است .
- در مورد گزینش پیامبر این عده را حدیثى بدینگونه داریم از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم):
- لو علم الله تعالى ان فى الارض عباداً اکرم من على و فاطمه و الحسن و الحسین لامرنى ان اباهل بهم ولکن امرنى بالمباهله على هؤلاء و هم افضل الخلق [11]
اگر خداى تبارک و تعالى در روى زمین بندگانى گرامیتر از على و فاطمه و حسن و حسین (علیهما السلام) سراغ مى داشت به من دستور مى داد که با آنها به مباهله بپردازم ولى او مرا به مباهله فرمان داد بهمراهى این گروه و اینان برترین آفریدگان خدایند.
محور امامت
فاطمه (سلام الله علیها) محور امامت است. خداوند به او مژده داد که از نسلش 11 ذریه پاک و امام پدید آید که همه هدایتگر دوران خود مى باشند. [12]
ام الائمه است
ام الازهار (مادر شکوفه هاى و گلهاى اسلام)
ام انوار الائمه نام دارد زیرا که نور امامان از او مشتق است .
حامل سرّ مستودع خدا، ولى امر و بقیة الله است. در دعاى حاجتى که به اسم اوست چنین مى خوانیم:
اللهم انى اسالک بحق فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها، و السّر المستود ع فیها - ان تصلى على محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و ان تفعل بى ما انت اهله - و ان تقضى حوائجى [13]
خداوندا از تو مسألت دارم که بحق فاطمه (سلام الله علیها) و پدرش، و شوهر و فرزندانش، و سرّ ودیعه نهاده در او، که بر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و آلش درود فرستى، و آنچه خود اهل و سزاوار آنى برایم انجام دهى و حوائجم را برآورده سازى.
فاطمه (سلام الله علیها) آن زنى است که نور امامان از او پدید آمده و تداوم یافت. در زیارتش مى خوانیم:
- حلیفة الورع و الزهد - و نفاحة الفردوس - والخلد اللتى شرف مولدها بنساء الجنة - و سللت منها انوار الائمة و ازجت دونها حجاب النبوة و...[14]
و بدین سان او امامت اسلام را به تاریخ بشریت و به انبیاى گذشته الهى پیوند مى دهد. روایات در این زمینه بسیارند و مورد دیگرى را به این شرح ذکر مى کنیم:
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فاطمة بهجة قلبى و ابناها ثمرة فوادى و بعلها نور بصرى - و الائمة من ولدها امناء ربى و حبله الممدود بینه و بین خلقه...[15]
پیامبر فرمود فاطمه (سلام الله علیها) مایه روشنائى دل من است و فرزندانش میوه دل من هستند و شوهر او نور چشم من است و امامان ازفرزندان او امناى پروردگار منند، و رشته ممدود خدا بین او و خلق خدایند...
محور سادات
فاطمه (سلام الله علیها) محور سادات است. میلیونها نفر در جهان بشریت زندگى مى کنند که شجره حسب و نسب شان به فاطمه (سلام الله علیها) پیوند مى خورند. با آن همه دشوارى و مشکل تراشى خصم در سر راه رشد خاندان پیامبر و با آن همه محدودیت ها که در ارتباط با آنان پدید آوردند باز هم نسل او بمیزان و حدودى است که یک فامیل چند میلیون نفرى را تشکیل داده و همه آنها از دامان فاطمه (سلام الله علیها) بوجود آمدند. و چه بسیار از آنان که ستارگان درخشان این امت در علم و تقوا بوده اند.
نوع سادات جهان امروز را در نظر آوریم از سادات علوى، فاطمى، حسنى، حسینى، زینبى، زیدى، جعفرى، رضوى، اسمعیلى، موسوى، همه و همه از نسل فاطمه اند. پس او چشمه جوشان و فیض الهى است و به تعبیر عالمى در تفسیر سوه کوثر [16] معنى خیر کثیر وجود صدها هزار خانواده سیادت است که هر کدام وارث صفاتى از فاطمه اند. و چه بسیار از آنها که براى حمایت از دین برخاسته و تا پاى جان به پیش رفته اند. پس دامن زهرا (سلام الله علیها) دامن فضیلت و خیر و برکت است .
محور هدایت و پیشوائى
فاطمه (سلام الله علیها) محور هدایت است و در جنبه پیشوائى امت. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در پیشرفت آئین خود و اهداف و مقاصد خویش الگوى مردانه بسیار داشت اما در جنبه الگوئى زن عده او بسیار اندک بودند و در آن جمع اندک فاطمه (سلام الله علیها) در رأس بود. تشبیهات درباره فاطمه (سلام الله علیها) تشبیه زهره اى است که در بین کواکب آسمانى درخشان است و جلب نظر کننده. به این حدیث توجه شود.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: اهتدوا بالشمس، فاذا غاب الشمس فاهتدوا بالقمر، فاذا غاب القمر فاهتدوا بالزهرة فاذا غابت الزهرة فاهتدوا بالفرقدین...
بوسیله خورشید و ماه و زهره و فرقدان، هدایت یابید در صورت غیبت یکى به دیگرى تمسک جوئید. از او درباره این لغات و اصطلاحات توضیح خواستند. فرمود خورشید منم، و على (علیه السلام) چون قمر است، و فاطمه (سلام الله علیها) چون زهره، و فرقدان حسن و حسین (علیهما السلام)...[17] و دیدیم که محور این پنج تن فاطمه (سلام الله علیها) بود .
- در تفسیر آیه
ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قرة اعین و اجعلنا للمتقین اماماً [18]
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مقام پیشوائى را درباره خانواده خود پرسید همانگونه که درباره کلمات ازواج و ذریه و قرة اعین پرسش کرد.
جبرئیل، خدیجه را مصداق ازواج،
فاطمه (سلام الله علیها) را مصداق ذریه،
حسن و حسین (علیهما السلام) را مصداق قرة اعین
و على را مصداق امام ذکر کرد. [19]
و مى دانیم که از ذریه او چه نسل پاک و پاکیزه اى پدید آمد. در سخنى دیگر رسول خدا خود را به یک درخت، و فاطمه (سلام الله علیها) را حامل آن، و على (علیه السلام) را عامل لقاح و حسن و حسین (علیهما السلام) را میوه آن معرفى کرد: انا شجرة، فاطمة حملها، و على لقاحها، و الحسن و الحسین ثمارها [200].
محور دیانت
فاطمه (سلام الله علیها) محور دیانت دیروز و امروز بشر است. ببرکت او چراغ اسلام روشن است و در سایه تربیتش فروغ شیعه پر تو افکن - این همه آثار تربیت از وعظها و سخنرانى ها، و این همه آموزش هاى دینى از تعلیمات و تبلیغات همه از فاطمه (سلام الله علیها) است و خیراتش هم به فاطمه (سلام الله علیها) بر مى گردد.
فاطمه (سلام الله علیها) زنى است که تحولات جهان تشیع در طول تاریخ، و حتى تحولات جهان اسلام در جنبه حرکت آفرینى و رشد از او منشاء مى گیرند. چه بسیارند آثار خدماتى و انسانى که در سایه حیات فاطمه (سلام الله علیها) پدید آمده اند. این همه آثار دیانت از مساجد و بارگاه ها، از حسینیه ها و مراکز تبلیغى، این همه مدارس علمى و دینى همه از آثار فاطمه (سلام الله علیها) است .
او محور عالم عصمت است،
محور فضیلت است،
محور عفت و تقواست،
محور تبلیغ است، محور تلاش پدران درباره دختران است،
محور گسترش دین و مذهب است.
و او حتى محور و میزان عمل محبان و مبغضان است،
یوزن فیها اعمال المحبین لنا و المبغضین لنا [21].
هم چنین فاطمه (سلام الله علیها) محور نجات گنهکاران از دوزخ است،
او را فاطمه (سلام الله علیها) نامیده اند بدان خاطر که خدا او و ذریه اش را از آتش دوزخ دور داشته است، البته بدان شرط که خداى را در سایه اعتقاد به توحید و به آنچه من پیامبر آورده ام ملاقات کند.
(سمیت فاطمه - لان الله فطمها و ذریتها من النار - من لقى الله بالتوحید و الایمان بما جئت به [22]).
محوریت امروز او
فاطمه (سلام الله علیها) نه تنها در گذشته بلکه در امروز هم محور است، محور شناخت مخالفان و طرفداران است. اگر او نبود از کجا در مى یافتیم که موافق کیست و منافق کیست؟ ممکن چیست غیر ممکن کدام است؟ از کجا مى فهمیدیم چه کسى سخن پیامبر را در ولایت رها مى کند؟ حق را نادیده مى گیرد؟ خداى را به غضب مى آورد؟ و...
- امروز هم اگر بخواهیم از دخترى محبوب پدر نام ببریم نام فاطمه (سلام الله علیها) بر زبان خواهد آمد.
- اگر بخواهیم از زنى موید در زندگى یاد کنیم باید فاطمه (سلام الله علیها) را معرفى کنیم .
- اگر بخواهیم از همسرى دلدار سخن بگوئیم چه کسى اصلاح از فاطمه (سلام الله علیها)؟
- اگر بخواهیم از زنى مبارز و سیاستمدار در نظام دین یاد کنیم چه کسى برتر از فاطمه (سلام الله علیها)؟
- و اگر بخواهیم از مادرى موفق یاد کنیم زبده ترین از فاطمه (سلام الله علیها) چه کسى تواند بود؟
او محور نگرش ها براى کسب تکلیف و وظیفه آموزى براى همه دختران، همسران، مادران و مدیران کانون خانوادگى و همه زنان صالحه و قانته است. با اعتماد و یقین مى توان از او درس وظیفه آموخت.
ای آفتاب روشنم ای همسرم مرو اینگونه از مقابل چشم ترم مرو
با تو تمام زندگیم بوی سیب داشت ای میوه بهشتی پیغمبرم مرو
جان مرا بگیر خدا حافظی مکن از روبروی دیده ی نا با ورم مرو
تا قول ماندن از تو نگیرم نمی روم ای سایه بلند سرم. از سرم مرو
لطف شب عروسی دختر به مادر است پس لااقل به خاطر این دخترم مرو
پاسی از شب گذشته و سر و صداها خوابیده بود و دیدگان به خواب رفته بودند که علی(علیه السلام) از جا برخاست تا وصیت های فاطمه زهرا(علیها السلام) را عملی سازد. آری؛ آن بدن نحیف را که مصائب فراوان، چونان هلال ماه ذوبش ساخته بود؛ آری آن بدن پاک را روی دست خویش حمل کرد تا مراسم اسلامی را در موردش جاری فرماید. آن بدن پاک را روی محل غسل قرار داد. تا بنا به وصیت زهرا او را از روز لباس غسل بدهد .
شاید فاطمه(علیها السلام) از فرط حیا و شرم نمی خواست شوهر بزرگوارش اثر صدمه در و تازیانه و غلاف شمشیر را به پشت و پهلو و بازوی همسرش ببیند، چنان که تا آن روز هم که علی فاطمه را غسل می داد، زهرا کیفیت حال خود را به او نگفته بود.
به ریختن آب بر روی بدن از روی جامه اکتفا فرمود؛ همان گونه که رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) را غسل داده بود. در این مراسم اسما یعنی آن بانوی با وفای پاک که در ابراز علاقه و محبت حسنه اش نسبت به اهل بیت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) وفادار و با استقامت مانده بود نیز شرکت داشت، یعنی آب به دست علی(علیه السلام) می ریخت تا حضرت فاطمه را بشوید.[ 23 ]
علی (علیه السلام) هنگام غسل فاطمه (علیها السلام) می فرمود : «خدایا! فاطمه (علیها السلام) کنیز تو و دختر رسول و برگزیده تو است. خدایا! حجتش را به او تلقین کن، و برهانش را بزرگ بدار، و درجه اش را عالی کن، و او را با پدرش محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) همنشین گردان.» و سپس با همان پرده ای که بدن رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) را خشک کرد، بدن زهرا (علیها السلام) را خشک نمود.[24]آری، به واقع این مراسم تغسیل زهرا نیست، مرور مصیبت و درد، و تداعی محنت است! با مراسم غسل، همه آنچه فاطمه (علیها السلام) از علی (علیه السلام) مخفی کرده بود، آشکار شد و داغ مصیبت زهرا خانه دل همسرش را شعله ور نمود. یعقوبی در تاریخ خود گوید: «بعضی از زن های پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در حال بیماری فاطمه (علیها السلام) آمدند، و گفتند: ای دختر پیغمبر! در غسل دادن خود برای ما نصیبی قرار بدهد! فرمود: می خواهید درباره من حرف هایی بگویید که در حق مادرم خدیجه گفتید! من احتیاجی به شما ندارم. الان از دنیای شما بدم می آید، و از فراق شما شادم؛ خدا و رسول را ملاقات خواهم کرد با حسرت هایی که در دل دادم. حق مرا حفظ و احترام مرا رعایت، و وصیت پدرم را درباره من قبول نکردند. »[25]
گریزی به کربلا :
در این جا علی (علیه السلام) با غسل زهرا (علیها السلام) مصیبت های او را مرور می کند، اما چه کشید زینب (علیها السلام) آن وقتی که بدن کوچک رقیه را آن زن غساله غسل می داد و جای تازیانه های دشمن را شستشو می داد! هنگامی که زن غساله، بدن رقیه را غسل می داد ناگاه دست از غسل کشید و گفت: «سرپرست این اسیران کیست؟» حضرت زینب(علیها السلام) فرمود: «چه می خواهی؟» غساله گفت: «این دخترک به چه بیماری مبتلا بوده که بدنش کبود است»! حضرت فرمود: «ای زن! او بیمار نبود و این کبودی ها آثار تازیانه ها و ضربه های دشمن است.» و به روایتی: آن زن دست از غسل کشید و دست هایش را بر سرش زد و گریست. گفتند: چرا بر سر می زنی؟ گفت: مادر این دختر کجاست تا به من بگوید چرا قسمت هایی از بدن این دخترک سیاه شده است؟ گفتند: این سیاهی ها اثر تازیانه های دشمنان است. [26]
-------------------------
پی نوشت ها:
1- انى تارک فیکم الثّقلین...
2- قل لما اسئلکم علیه اجرا...
3- فاطمة الزهراء ترجمه صادقى ص 61.
4- سخنان على در مسجد به هنگام خطبه فاطمه (سلام الله علیها).
5-ص 143 ج 1 - روضه الواعظین.
6- ص 58 ج 1 شواهدالتنزیل - حافظ حسکانى.
7- مسند احمد بن حنبل ص 323.
8- ص 292 - الرحمانى.
9- الذریعه ج 6 ص 378.
10- آیه 61 سوره آل عمران .
11- ص 131 ینابیع الموده.
12- دلایل الامامه ابن جریر ص 18.
13- ص 134 منتهى الامال ج 1.
14- تحفة الزائر - مجلسى.
15- ص 66 فرائد السمطین ج 2 به نقل از امام حسین (ع).
16- فخر رازى .
17- ص 59 شواهد التنزیل - از جابر.
18- آیه 74 سوره فرقان.
19- شواهد التنزیل ج 1ص 416.
20- احقاق الحق ج 9 ص 157.
21- ص 107 مقتل الحسین - خوارزمى .
22- ص 18 بحار ج 43.
23-فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، از ولادت تا شهادت، ص 598.
24-بیت الاحزان، ص 251.
25-شیعه علامه طباطبایی، ص 263.
26-الوقایع و الحوادث، محمدباقر ملبویی، ج 2،
مرقاه الایقان، گنجوی، ص 52، به نقل از «سرگذشت جانسوط حضرت رقیه» محمد اشتهاردی، ص 47.
افزودن دیدگاه جدید