فرازهایی از زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها از منظر امام صادق سلام الله علیه(بخش ششم)
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین...
اللهم کن لولیک الحجةابن الحسن...
شاید دلت بسوزد و رحمی به ما کنی ما را ز دام سخت جدایی رها کنی
چیزی نمی شود که میان قنوت خود یک ذره هم برای ظهورت دعا کنی
ای فارس الحجاز غریب خدا بیا تا مرقدی برای عزیزت بنا کنی
ای یوسف قبیله ی زهرا نمی شود ما را به عطر پیروهنت آشنا کنی
آیا نمی شود که بیایی و بعد از آن ما را ز بام مسجد کوفه صدا کنی
برخیز و ذوالفقار خودت را تکان بده وقتش شده است کرب وبلایی به پا کنی
آقا تو را قسم به غریبی عمه ات جمعه بیا که حاجت ما را روا کنی
تشرف :
مرحوم مجلسی در بحار فرموده است: این قضیه را شخصی که مورد وثوق من است به من گفت:
خانه کهنه قدیمی که الا ن من در آن سکونت دارم مال مردی از اهل خیر و صلاح بود که او را حسین مدلل می گفتند. او نزدیک صحن حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) در محلی که آن را ساباط حسین مدلل می گفتند: زندگی می کرد او دارای عیال و فرزندانی بود، و او مبتلا شده بود به کسالت فلج و مدتها بود که قدرت بر قیام و حرکت از رختخواب را نداشت و حتی برای رفع حاجت اهل و عیالش به او کمک می کردند و چون مرضش طولانی شده بود اهل و عیالش به فقر و تنگدستی مبتلا گردیده بودند. در نیمه شبی در سال 720 وقتی زن و فرزندش بیدار شدند دیدند که از خانه و بام خانه نور عجیبی ساطع است. این نور به قدری فوق العاده است که چشم را خیره می کند. آنها از حسین مدلل پرسیدند: این نور چیست؟ و چه خبر است؟! گفت: الا ن حضرت بقیه الله ارواحنا فداه نزد من تشریف داشتند و به من فرمودند: ای حسین! از جا برخیز. عرض کردم: ای سید و مولایم، من را می بینید که نمی توانم برخیزم، من فلجم! حضرت دست مرا گرفتند و بلندم کردند من فورا حالم خوب شد و صحیح و سالم گردیدم. و به من فرمودند: این ساباط راه من است که من از این راه به حرم جدم امیرالمومنین (علیه السلام) می روم، در آن را هر شب ببندید. عرض کردم: شنیدم و اطاعت می کنم. سپس حضرت بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برخاستند و از همانجا به زیارت حرم حضرت علی بن ابیطالب (علیهما السلام) رفتند و این نور اثر قدم مبارک آن حضرت است.
فرازهایی از زندگی حضرت زهرا علیها السلام از منظر امام صادق (علیه السلام)
ولادت حضرت فاطمه علیها السلام
مفضل بن عمر گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: ولادت فاطمه زهرا چگونه بوده است؟ حضرت فرمود: آرى، وقتى خدیجه با پیامبر ازدواج کرد، زنان مکه او را ترک کردند. هیچ فردى بر او وارد نمى شد و بر او سلام نمى کرد و هیچ زنى اجازه نداشت تا با حضرت خدیجه ملاقات داشته باشد.
همسر رسول الله صلى الله علیه وآله و سلم از این وضعیت رنج مى برد تا زمانى که به فاطمه باردار شد. حضرت زهرا علیها السلام در رحم مادر، شریک غم و غصه هاى او بود و ایشان را به صبر و بردبارى دعوت مى کرد. مونس تنهایى مادر بود و با او سخن مى گفت.
حضرت خدیجه، موضوع مکالمه با جنین را با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ابراز نمى کرد. تا این که روزى حضرت رسول صلى الله علیه وآله و سلم وارد منزل شد و سخن گفتن حضرت فاطمه علیها السلام با مادرش راشنید!
پیامبر پرسید: چه کسى با تو سخن مى گفت؟
حضرت خدیجه فرمودند: جنینى که در رحم دارم.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: جبرئیل به من بشارت داد که این جنین، دختر است و او دخترى پاک و بسیار مبارک است. خداوند نسل مرا از او به وجود مى آورد و از نسل او پیشوایانى براى این امت به وجود آمده و بعد از انقطاع وحى، خلفاى خداوند در زمین خواهند بود. (1)
فَلَمَّا حَمَلَتْ بِفَاطِمَةَ سلام الله علیها صَارَتْ تُحَدِّثُهَا فِی بَطْنِهَا وَ تُصَبِّرُهَا وَ کَانَتْ خَدِیجَةُ تَکْتُمُ ذَلِکَ عَنْ رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلم فَدَخَلَ یوْماً وَ سَمِعَ خَدِیجَةَ تُحَدِّثُ فَاطِمَةَ فَقَالَ لَهَا یا خَدِیجَةُ مَنْ یحَدِّثُکِ قَالَتِ الْجَنِینُ الَّذِی فِی بَطْنِی یحَدِّثُنِی وَ یؤْنِسُنِی؛
هنگام ولادت
امام صادق علیه السلام مى فرماید:
هنگامى که فاطمه علیها السلام متولد شد و روى زمین قرار گرفت، نورى از چهره اش درخشید و وارد همه خانه هاى مکه شد و در شرق و غرب زمین جایى نماند مگر آنکه آن نور بر او تابید. (2)
لَمَّا سَقَطَتْ إِلَی الْأَرْضِ أَشْرَقَ مِنْهَا النُّورُ حَتَّی دَخَلَ بُیوتَاتِ مَکَّةَ وَ لَمْ یبْقَ فِی شَرْقِ الْأَرْضِ وَ لَا غَرْبِهَا مَوْضِعٌ إِلَّا أَشْرَقَ فِیهِ ذَلِکَ النُّورُ؛
اسامى ویژه فاطمه علیها السلام
امام صادق علیه السلام مى فرماید:
حضرت فاطمه در پیشگاه خداوند 9 اسم(مخصوص) دارد:
فاطمه، صدیقه، مبارکه،طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه، و زهرا سلام الله علیها. (3)
لفاطمة علیها السلام تسعة أسماء عند الله عزوجل : فاطمة ، و الصدیقة ، و المبارکة ، و الطاهرة ، و الزکیة ، و الراضیة ، و المرضیة ، و المحدثة ، و الزهراء .
انتخاب نام فاطمه علیها السلام
امام صادق علیه السلام مى فرماید:
فاطمه را براى آن فاطمه نامیدند که مردم نمى توانند حقیقت او را درک کنند. (4)
سمیت فاطمة فاطمة لان الخلق فطموا عن کنه معرفتها.
چرا بتول؟
امام صادق علیه السلام مى فرماید:
فاطمه را بتول نامیدند، زیرا بى نظیر است. (5) سمیت بتولا لانقطاعها عن نساء زمانها فضلا و دینا و حسبا.
چرا زهرا؟
امام صادق علیه السلام مى فرماید:
براى آن که هرگاه در محراب عبادت مى ایستاد، نور او بر اهل آسمان ها مى تابید; هم چنان که نور ستارگان بر اهل زمین مى تابد. (6)
باز فرمود: زیرا که خداوند او را از نور عظمتش بیافرید. او چون طلوع کرد، آسمان و زمین به نورش پرتو افکن شد و چشمان فرشتگان توانایى دیدن نورش را نداشتند. آنان گفتند: پروردگارا! معبودا! این چه نورى است؟
خداوند به آنها وحى کرد: این نور از نور من است که در آسمان جاى دادم و از عظمتم بیافریدم. او را از صلب پیامبرى از پیامبرانم -که بر تمامى آنها برترى دارد.- خارج مى کنم. از این نور رهبرانى به وجود مى آید که امر مرا به پاى مى دارند و مردم را به سوى حق هدایت مى کنند. من این پیشوایان را بعد از سپرى شدن وحى، جانشینان خود بر روى زمین مى گردانم. (7)
چرا محدثه؟
امام صادق علیه السلام در مورد محدثه بودن حضرت زهرا علیها السلام مى فرماید:
از این جهت یکى از نامهاى فاطمه علیها السلام، محدثه بود که ملائکه به حضور او مى آمدند و مانند مریم با وى سخن مى گفتند. از جمله به او مى گفتند: اى فاطمه! همانا خداوند تو را برگزید و تو را پاکیزه گردانید و بر زنان دیگر جهان برترى داده است. (8)
انما سمیت فاطمة محدثة ، لان الملائکة تهبط من السماء کما تنادى مریم بنت عمران ،
یا فاطمة ان الله اصطفاک و طهرک و اصطفاک على نساء العالمین ،
یا فاطمه اقنتى لربک واسجدى و ارکعى مع الراکعین فتحدثهم و یحدثونها.))
همچنین ملائکه به سخنان او گوش مى دادند و با وى سخن مى گفتند. فاطمه یکشب از ملائکه پرسید: مگر مریم برترین زنان جهان نیست؟ ملائکه گفتند: مریم سرور زنان زمان خود بود; ولى خداوند سبحان تو را سرور زنان زمان خود، سرور زنان عصر مریم و حتى سرور زنان از اولین تا آخرین قرار داده است. (9)
ازدواج حضرت زهرا علیها السلام
«امام صادق علیه السلام درباره قول خداوند سبحان که دو دریاى ژرف را پیوست تا به هم برسند.» (10)
«علىّ و فاطمة علیهما السلام بحران عمیقان، لا یبغى احدهما على صاحبه، یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان، الحسن و الحسین علیهما السلام»
فرمودند: على و فاطمه دو دریایى ژرفند، هیچ کدام بر دیگرى نمى خروشند. از آن دو، لؤلؤ و مرجان یعنى حسن و حسین علیهما السلام بیرون آید. (11)
فدک
حضرت صادق علیه السلام فرمود:
وقتى که آیه «و ات ذاالقربى حقه والمسکین » نازل شد، پیغمبر اکرم صلى الله علیه وآله و سلم به جبرئیل فرمود: مسکین را مى شناسم ولى ذوالقربى چه کسانى هستند؟ عرض کرد: نزدیکان تو مى باشند. پس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حسن و حسین و فاطمه علیهم السلام را نزد خویش فرا خواند و فرمود: خدا به من دستور داده که حق شما را بدهم. بدین جهت فدک را به شما واگذار کردم. (12)
لَمّا نَزَلَتْ هذِهِ الآیَة وَ آتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ... دعا رسول اللّه فاطمة فأعطاها فَدَکا........
نماز زهرا علیها السلام
هر کس چهار رکعت نماز بخواند (هردو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت پس از سوره حمد پنجاه مرتبه «قل هو الله احد» را بخواند، این نماز، نماز فاطمه علیها السلام است. (13)
سرور زنان بهشتیان
مفضل گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: این که پیامبر صلى الله علیه وآله و سلم فرموده است، فاطمه سرور زنان بهشتیان است، آیا سرور زنان روزگارخود بود؟
حضرت فرمودند: آن مریم بود که سرور زنان روزگار خود بود; ولى فاطمه سرور زنان اهل بهشت از اولین و آخرین است. (14)
تسبیح حضرت زهراعلیها السلام
امام صادق علیه السلام مى فرماید:
تسبیح فاطمه زهرا علیها السلام در هر روز بعد از هر نمازى در نزد من محبوب تر است از هزار رکعت نماز (مستحبى) که در هر روز خوانده شود و ما فرزندانمان را به گفتن تسبیح فاطمه علیها السلام امر مى کنیم; چنان که آنان را به نماز فرمان مى دهیم. (15)
در جاى دیگر مى فرماید: هر کس پس از نماز واجب با صدر بار تسبیح فاطمه زهرا، خداوند را به پاکى یاد کند و به دنبال آن «لااله الا الله » بگوید، خداوند او رامى آمرزد. (16)
باز فرموده است: هر کس تسبیح فاطمه علیها السلام را بعد از نماز واجب و قبل از این که پاهایش را باز کند (برخیزد) به جا آورد، خدا بهشت را بر او واجب مى کند. (17)
مصحف فاطمه علیها السلام
امام صادق علیه السلام مى فرماید:
وقتى که خداى متعال روح پیامبرش را قبض کرد، فاطمه علیها السلام به شدت محزون شد و جز خدا کسى از درد دل وى خبر نداشت. بعد از آن فرشته اى را به سوى او فرستاد تا وى را تسلیت گفته و با او گفتگو کند. حضرت فاطمه علیها السلام این موضوع را به اطلاع امیرالمؤمنین علیه السلام رسانید. آن حضرت فرمود: هرگاه چنین احساسى کردى، مرا خبر کن.بدین ترتیب على علیه السلام گفتگوها را مى نوشت و از این طریق، مصحف فاطمه علیها السلام به وجود آمد. (18)
باز در این خصوص امام صادق علیه السلام فرموده است:
همانا مصحف فاطمه علیها السلام نزد ماست و مردم نمى دانند که این مصحف چیست و آن از نظرحجم سه برابر قرآن است و یک کلمه از این قرآن در آن مصحف نیست; بلکه مندرجات آن عبارت است از امورى که پروردگار بزرگ بر مادرمان املا و وحى فرموده است. (19)
و ما مصحف فاطمه؟ قال: مصحف فیه مثل قرآنکم ثلاث مرات، و الله ما فیه من قرآنکم حرف واحد
تولاى حضرت زهرا علیها السلام
دوستى و قبول ولایت اولیاى خدا و بیزارى از دشمنان آنها و از کسانى که به آل محمد صلى الله علیه و آله و سلم ستم کردند و هتک حرمت آنان نمودند، فدک را از فاطمه علیها السلام گرفتند و از میراثش باز داشتند، حقوق او و همسرش را غصب کردند و به سوختن خانه اش همت گماشتند، واجب است. (20)
چرا صدیقه؟
مفضل گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم: چه کسى فاطمه علیها السلام را غسل داد؟
فرمودند: غسل دهنده امیرالمؤمنین علیه السلام بود. گویى از فرموده امام ششم مطلب بر من گران آمد. ایشان فرمودند: گویا آنچه به تو گفتم، بر تو گران آمد؟ عرض کردم: فدایتان شوم، چنین است. حضرت فرمودند: پذیرش این مطلب بر تو دشوار نیاید; زیرا که فاطمه صدیقه بود و کسى جز صدیق را نشاید که صدیقه را غسل دهد. مگر نمى دانى که مریم را کسى جز عیسى علیه السلام غسل نداد. (21)
شهادت حضرت زهرا علیها السلام
امام صادق علیه السلام مى فرماید:
چون وفات فاطمه علیها السلام نزدیک شد، شروع به گریه کرد. امیرالمؤمنین علیه السلام به او گفت:
چرا گریه مى کنى؟
حضرت فاطمه علیها السلام فرمود: براى مظلومیت تو گریه مى کنم.
مولى على علیه السلام فرمودند: گریه نکن، این مسئله در راه خدا براى من آسان است.
امام صادق علیه السلام مى فرمایند: زهرا علیها السلام وصیت کرد که على به آن دو خلیفه اجازه ندهد که آن دو در تشییع فاطمه علیها السلام شرکت کنند و حضرت على علیه السلام نیز چنین کرد. (22)
گل، بر من و جوانی من گریه می کند بلبل به خسته جانی من گریه می کند
از بس که هست غم به دلم، جای آه نیست مهمان به میزبانی من گریه می کند
از پا فتاده پا و ز کار اوفتاده دست بازو به ناتوانی من گریه می کند
گل های من هنوز شکوفا نگشته اند شبنم به باغبانی من گریه می کند
در هر قدم نشینم و خیزم میان راه پیری، بر این جوانی من گریه می کند
گردون، که خود کمان شده، با چشم ابرها بر قامت کمانی من گریه می کند
این آبشار نیست که ریزد، که چشم کوه بر چهره ی خزانی من گریه می کند
فردا مدینه نشنود آوای گریه ام بر مرگ ناگهانی من گریه می کند
فاطمه(سلام الله علیها) بر مزار شهیدان
وقتی زهرا از گریه کردن منع می کردند و بهانه می گرفتند که علی ، به زهرا بگو یا شب گریه کند یا روز. گاهی بی بی کنار قبر بابا می آمد گاهی بیت الاحزان ، گاهی هم کنار قبر شهیدان.
گاهی بر مزار شهیدان می آمد و اشک می ریخت، (مخصوصا کنار قبر حمزه سیدالشهداء می آمد ) بر مزار حمزه(علیه السلام) بیشترین اشک را نثار می کرد بحارالانوار، ج36، ص352.
فاطمه جان شما کنار قبر عموی خود حمزه می آمدید و گریه می کردید دیگر بدن پاره پاره در مقابل نمی دیدید چه گذشت بر دخترت زینب که آمد کنار بدن پاره پاره فرمود یوم علی صدر المصطفی
آنروز تو را روی سینه پیامبر دیدم امروز روی خاک گرم کربلا
---------------------
پی نوشتها:
1 - بحارالانوار، ج 16، ص 79.
2 - امالى صدوق، ص 594.
3 - بحارالانوار، ج 43، ص 10.
4 - همان، ص 65.
5 - همان، ج 43، ص 16.
6 - معانى الاخبار، ص 64; علل الشرایع، ج 1، ص 181; عوالم العلوم، ج 11، ص 63.
7 - علل الشرایع، ج 1، ص 179; دلائل الامامه،ص 54; بحارالانوار، ج 43، ص 12.
8 - بحارالانوار، ج 43، ص 78.
9 - همان.
10 - الرحمن، آیه 22.
11 - مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 318; خصال،ج 1، ص 65.
12 - بحارالانوار، ج 8، ص 93.
13 - من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 564.
14 - بحارالانوار، ج 43، ص 26.
15 - فروع کافى، ج 3، ص 343; مرآة العقول، ج 15،ص 176.
16 - فروع کافى، ج 3، ص 342.
17 - فلاح السائل، سید بن طاووس، ص 165.
18 - بحارالانوار، ج 26، ص 44 و 43 و 80; اصول کافى، ج 1، ص 240.
19 - بحارالانوار، ج 26، ص 38، حدیث 70.
20 - خصال، ج 2، ص 603.
21 - بحارالانوار، ج 27، ص 291، حدیث 7; اصول کافى، ج 1، ص 459.
22 - عوالم العلوم، ج 11، ص 494; بحارالانوار، ج 43، ص 218.
افزودن دیدگاه جدید