رفتن به محتوای اصلی
روتیتر
حسین سوری لکی؛

فلسفه وجوب روزه

تاریخ انتشار:
ماه مبارک رمضان

این مقاله به بررسی آثار معنوی و مادی روزه پرداخته و آن را از چهار بعد تحلیل کرده است: بعد روحانی که همان تحصیل تقوا و اخلاص است، بعد اخروی که یاد قیامت و مواقف دشوار آن است، بعد اجتماعی که یاد گرسنگان و دستگیری از تهیدستان و عدالت اجتماعی بین اغنیا و فقرا است، بعد جسمانی که مربوط به سلامتی جسم است.

مقدمه:

خداوند حکیم انسان را آزاد و مختار آفریده، اختیار انتخاب خیر و شر را به او واگذار کرده و راه حق و باطل را به وسیله انبیاء برای او تعیین و روشن نموده است .
کسانی که شرایط صحیح زندگی الهام گرفته از فرامین حق تعالی را پذیرفته اند، در واقع به ندای فطرت و وجدان خویش پاسخ مثبت داده و از مکتب اصیل انبیا تبعیت نموده اند و خود را از آزادی مطلق که خوی و سرشت بهایم و انعام است، برحذر داشته و مفتخر به شرف و فضیلت تکالیف الهی می گردند و پای عهدنامه "الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لاتعبدوا الشیطان انه لکم عدوّ مبین و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم"[1] را امضا کرده و به آن وفا دار می باشند.
از آیات و روایات استفاده می شود که انسانهای آزاده فقط بندگانی هستند که خداپرست و مکلف به تکالیف آسمانی اند، و بقیه از فضیلت و شرافت انسانیت محروم می باشند. یکی از برنامه های مترقی و متعالی دین مبین اسلام که ضامن سعادت دنیا و آخرت و تزکیه نفس و اخلاق و بهداشت جسم می باشد، روزه است.
روزه یک موهبت بزرگ الهی است که خداوند بر بندگان خویش منّت نهاد و روزه را به عنوان یک فریضه بر آن واجب نمود. روزه عامل بازدارنده از گناه و سرکوب کننده نفس عصیانگر است. روزه در اصلاح نفس و تربیت آن و کنترل هواهای نفسانی و غرایز حیوانی نقش اساسی و تعیین کننده ای دارد. با نزدیک شدن ماه مبارک رمضان مسلمانان به تکاپو می افتند و خود را برای انجام این فریضه الهی و این مهمانی خدا آماده می کنند و همه دوست دارند که نهایت استفاده را از این ماه پرفیض و برکت ببرند. به جهت آگاهی و توجه بیشتر، با استفاده از آیات و روایات نورانی اهل بیت ـ علیهم السلام ـ فلسفه وجوب روزه از چهار بُعد به شرح ذیل مورد بحث و بررسی قرار داده می شود.

1ـ بُعد معنوی و روحانی:

طبق آنچه از آیات و روایات استفاده می شود، بعد معنوی و روحانی و اخلاقی فلسفه وجوب روزه از دو جهت قابل بحث و تحقیق است:

الف) تقوا:

تقوا در اسلام به عنوان ارزش اصیل اخلاقی و هدف تشریع احکام معرفی شده است. هدف تشریع بعضی عبادتها، بلکه اصل عبادت این بوده که مردم با انجام آن اعمال باتقوا شوند.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: "یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون"[2]  ای کسانی که ایمان آورده اید، روزه بر شما واجب شده، چنانکه بر کسانی که قبل از شما بودند واجب شد، شاید پرهیزگار شوید.
این آیه شریفه، فلسفه این عبادت انسان ساز را در یک جمله کوتاه اما بسیار پرمحتوا با "لعلّکم تتقون" بیان می کند.
روزه، عامل مؤثری در پرورش روح تقوا و پرهیزگاری در تمام زمینه ها و همه ابعاد زندگی انسان است. روزه ابعاد گوناگونی دارد که از همه مهمتر، بُعد معنوی و اخلاقی و تربیتی آن است. روزه روح و اراده انسان را قوی و غرایز او را تعدیل می کند. روزه دار باید در حال روزه با وجود گرسنگی و تشنگی از غذا و آب و همچنین لذت جنسی چشم بپوشد، و عملاً ثابت کند که او همچون حیوان دربند اصطبل و علف نیست، بلکه او می تواند زمام نفس سرکش را به دست گیرد، و بر هوسها و شهوات خود مسلّط گردد.
در حقیقت، بزرگترین فلسفه روزه همین اثر معنوی و روحانی آن است. انسانهایی که انواع غذاها و نوشیدنیها را در اختیار دارند، و هر لحظه تشنه و گرسنه به سراغ آنها می روند. مانند درختانی هستند که در پناه دیوارهای باغ بر لب نهرها می رویند، این درختان نازپرورده، بسیار کم مقاومت و کم دوام اند، اگر چند روزی آب از پای آنها قطع شود، پژمرده می شوند و می خشکند؛ اما درختانی که از لابلای صخره ها در دل کوهها و بیابانها می رویندو نوازشگر شاخه هایشان از همان طفولیت طوفانهای سخت، و آفتاب سوزان، و سرمای زمستان است، و با انواع محرومیتها دست به گریبانند، محکم و بادوام و پراستقامت و سخت کوش و سخت جانند! روزه نیز با روح و جان انسان همین عمل را انجام می دهد، و با محدودیتهای موقت به او مقاومت و قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت می بخشد، و چون غرایز سرکشی را کنترل می کند، بر قلب انسان نور و صفا می پاشد.[3]
روزه عبادت بسیار مهم و ارزشمندی است که اگر با آداب و شرایط مخصوص و با همان کیفیت که شارع مقدس اسلام خواسته انجام گیرد، در خودسازی و تزکیه و تذهیب نفس تأثیر فراوانی دارد. روزه در مرحله تخلیه نفس از گناهان و اخلاق زشت و آماده ساختن آن برای تکامل و رشد معنوی و انسانی نقش اساسی دارد. روزه دار به وسیله ترک گناهان، نفس اماره را مهار و کنترل نموده و در اختیار خویش قرار می دهد. ایام روزه داری یک دوران تمرین ترک گناه و ریاضت نفس است؛ دوران جهاد با نفس و تمرین خود نگهداری است.
در این دوران، انسان علاو بر اینکه نفس را از گناهان و آلودگیها پاک می سازد، از لذائذ مشروع مانند خوردن و آشامیدن نیز چشم پوشی می نماید و بدین وسیله، به نفس خویش صفا و نورانیت می دهد؛ زیرا گرسنگی موجب صفای باطن و توجّه به خدا می گردد. انسان در حال گرسنگی غالبا از حال خوشی برخوردار است که در حال پُر بودن معده آن حال را ندارد.
اسلام پرخوری را مذمت نموده و انسان را به کم خوری توصیه می نماید، زیرا انسان با شکم پر نوعا حال دعا و مناجات را ندارد و در حال گرسنگی، بهتر می تواند لذت عبادت و مناجات را بچشد.
قال رسول الله ـ صلی الله علیه و آله: "لا تشبعوا فیطفی نور المعرفة من قلوبکم"[4] پرخوری نکنید که نور معرفت در قلب شما خاموش می گردد.
قال علی ـ علیه السلام ـ: "نعم العون علی اسر النفس و کسر عادتها التجوّع"[5]  گرسنگی بهترین کمک به نفس و شکستن عادت های او می باشد.
امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ روایت کرده که خداوند متعال در شب معراج به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: یا احمد، کاش شیرینی گرسنگی و سکوت و خلوت و آثار آنها را می چشیدی. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) عرض کرد: پروردگارا! فایده گرسنگی چیست؟ فرمود: حکمت و حفظ قلب و تقرب به من و حزن دایم و کم خرجی و گفتار حق و بیباکی از اینکه در گشایش باشد یا در سختی.[6]
علاّمه طباطبایی در ذیل تفسیر آیه شریفه ".. لعلّکم تتّقون" می فرماید: تعالیم عالیه اسلام و بیانات وافیه، چنین افاده می کندکه ساحت قدس پروردگار منزّه از این است که احتیاج و نیاز به چیزی داشته باشد، و از هر گونه نقص و نیازی مبرّا است.
پس عبادات، اثرش تنها متوجه بنده خواهد شد، نه خدا، چنانکه گناهان نیز چنین اند. خداوند در قرآن کریم می فرماید: "ان احسنتم احسنتم لانفسکم و ان أسأتم فلها"[7] اگر نیکی کردید به خود نیکی کرده اید و اگر بدی کنید باز به خود کرده اید. پس آثار اطاعت یا معصیت، عاید خود انسان می شود که شأنی جز نیاز و تهیدستی ندارد: "یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی"[8] ای مردم، شما نیازمند به خدایید و خدا بی نیاز است.
و در خصوص روزه می فرماید: "لعلّکم تتّقون" یعنی تشریع این حکم، برای این است که شما پرهیزگار شوید، نه اینکه پروردگار به روزه گرفتن شما نیازمند باشد.
اما اینکه از روزه امید یافتن تقوا می توان داشت جای شک نیست، چون انسان این مطلب را در فطرت خود می یابد که اگر کسی بخواهد با عالم طهارت و قدس ارتباط پیدا کند و به مرتبه کمال و روحانیت برسد ودرجات ارتقاء معنوی را بپیماید، اول چیزی که بر او لازم است این است که از بی بند وباری و شهوترانی بپرهیزد، و جلوی نفس سرکش را بگیرد و نگذارد که در زمین طبع و طبیعت افسار گسیخته به هر سو که می خواهد برود و در هر جا که می خواهد بماند واز دلبستگی و فرو رفتن در مظاهر حیات مادی خود را منزه کند. و خلاصه از هر چیز که او را از خدا باز می دارد، دوری گزیند، این تقوا از راه خودداری از شهوات و دوری از هواهای نفسانی به دست می آید، و آنچه با حال عموم مردم مناسب است این است که در امور مورد نیاز همگان، مانند خوردن و آشامیدن و تمایل جنسی از شهوتهای مشروع هم خودداری کنند، تا به واسطه این تمرین، اراده شان تقویت شود و بتوانند از شهوتهای نامشروع نیز خودداری نمایند و به سوی پروردگار تقرب بجویند، زیرا کسی که در امور مشروع و مباح دعوت خدا را اجابت کرد، در امور غیر مشروع و حرام بهتر اطاعت و فرمانبرداری می نماید."[9]
کسی که ماه رمضان را روزه می گیرد و در این یک ماه از ارتکاب گناه و اخلاق زشت اجتناب می کند، می تواند بعد از ماه مبارک رمضان نیز همین حال ترک گناه را ادامه دهد.
روزه عبادتی است که در آن به واسطه ترک لذایذ مشروع و ترک گناهان، قلب روزه دار صیقلی و پاک می شود و از فکر و ذکر غیر خدا فارغ می گردد.
بدین وسیله، انسان برای استفاضه اشرافات و افاضات ذات ربوبی و لقاء الله استعداد پیدا می کند. در چنین حالی مشمول الطاف و عنایات خداوندی قرار می گیردو با جذبه های الهی به قرب حق نائل می گردد. به همین جهت، در احادیث آمده که نفس کشیدن و خواب روزه دار ثواب عبادت دارد.
مهمترین فلسفه روزه که از احکام اسلام است، رسیدن به تقوا است. دستیابی به سجایای اخلاقی و خصلتهای انسانی مستلزم برپا داشتن این حکم واجب الهی است، زیرا گرسنگی ـ صرف نظر از عبادت بودن روزه ـ انسان را از تمایلات و جاذبه هایی که او را به سرکشی و بیراهه می کشد، باز می دارد و خُلق و خوی انسانی را در او زنده می کند. بدین ترتیب تقوا برترین ویژگی انسان خودساخته است.
امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ در مورد تقوا چنین می فرماید: "فانّ تقوی الله دواء داء قلوبکم و بصر عمی افئدتکم و شفاء مرض اجسادکم و صلاح فساد صدورکم و طهور دنس انفسکم و جلاء غشاء ابصارکم و امن جأشکم و ضیاء سواد ظلمتکم"[10] همانا که تقوا داروی شفابخش بیماری قلبهای شما و روشنگر کوری دلها و شفابخش بیماری بدنها و اصلاح کننده فساد سینه ها و پاک کننده آلودگیهای نفس و جلا دهنده پرده های دیدگان و آرامش بخش اضطرابهای درونی و روشن کننده تاریکیهای شما می باشد.

ب) آزمایش اخلاص بندگان:

اخلاص از عالی ترین مراحل تکامل معنوی است. در اثر اخلاص، قلب مرکز تابش نور الهی می گردد و حکمت و دانش از قلب بر زبان جاری می شود.
قال علی ـ علیه السلام ـ : "فرض الله الصیام ابتلاءً لاخلاص الخلق"[11] خداوند روزه را واجب کرد تا به وسیله آن اخلاص مردم را بیازماید.
و در خطبه حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ درباره امر فدک می فرماید: "... فرض الله الصیام تثبیتا للاخلاص"[12] خداوند روزه را برای تثبیت اخلاص واجب کرد.
از این روایات استفاده می شود که روزه با اخلاص رابطه خاصی دارد. اینکه وجوب روزه به خاطر اخلاص بندگان باشد، حاکی از اهمیت داشتن اخلاص است. انسانی که از تمایلات نفسانی پرهیز می کند و در زمان خاصی خودش را ملزم به رعایت دستورات فقهی و اخلاقی می کند، آن هم در مدت یک ماه، اگر اعمالش همراه با اخلاص نباشد، آن ارزش معنوی خاص را نخواهد داشت.
بنابراین انسانی که سختی ها و مشکلات روزه را تحمل می کند، باید اخلاص داشته باشد، یعنی اعمالش فقط برای رضای خداوند باشد.
در روایات داریم که عمل بدون اخلاص فاقد ارزش است، حتی روزه ای که آن قدر اهمیت و فضیلت دارد که مطلوب خدا است و خداوند خودش می فرماید: من پاداش آن را می دهم "الصوم لی و انا اجزی به"[13]
قال علی ـ علیه السلام ـ: "الاخلاص ثمرة العبادة"[14] اخلاص ثمره عبادت می باشد.
عبادتی مورد قبول خداوند واقع می شود و سبب قرب و کمال می گردد که از هرگونه ریا و خود خواهی و خودنمایی به دور باشد و فقط و فقط برای خدا انجام گیرد. ملاک و معیار قبولی و ارزش عمل به اخلاص است. هرچه اخلاص بیشتر باشد، عمل نیز کاملتر خواهد بود. در واقع، شرط رسیدن به تقوا که فلسفه روزه بود، اخلاص است. اگر کسی توانست در عبادت ماه رمضان اخلاص داشته باشد، مهمان واقعی حق تعالی شده وبه مقام قرب الهی و مقامات معنوی و اخلاقی نایل گردیده است.

2ـ بُعد اخروی: یادآور قیامت

دومین بعد فلسفه وجوب روزه که قابل بحث است، بعد اخروی آن است که همان یادآوری روز قیامت است؛ یعنی انسانی که در این دنیا روزه می گیرد و گرسنگی و تشنگی را تحمل می نماید، گرسنگی و تشنگی روز قیامت را، به یاد می آورد. و همین توجه، در رفتار، منش و اعمال او اثر بسزایی می گذارد. اگر انسان اعمالش را با توجه انجام دهد و خود را موعظه کند که حساب رسی دقیقی در پیش دارد، متواضع تر و متخلق تر خواهد شد و از اجر و ثواب بیشتری برخوردار خواهد گردید.
قال الرضا ـ علیه السلام: "فان قال: فلم امروا بالصوم؟ قیل لکی یعرفوا الم الجوع والعطش، فلیستدلوا علی فقر الآخرة، ولیکون الصائم خاشعا ذلیلاً مستکینا مأجورا محتسبا عارفا صابرا علی ما اصابه من الجوع والعطش، فیستوجب الثواب مع ما فیه من الانکسار عن الشهوات ولیکون ذلک واعظا لهم فی العاجل، و رائضا لهم علی اداء ما کلفهم و ذلیلاً لهم فی الاجل و لیعرفوا شدة مبلغ ذلک علی اهل الفقر والمسکنة فی الدنیا، فیؤدوا الیهم ما افترض الله لهم فی اموالهم"[15] اگر بپرسند چرا روزه واجب شده است؟ پاسخ آن است که درد گرسنگی و تشنگی را بدانند، و از این راه پی به فقر و بی زاد و توشه بودن آخرت ببرند، و برای اینکه روزه دار بر اثر ناراحتی که از گرسنگی و تشنگی برایش پیش آمده فروتنی کند و کوچکی کند و نیازمندی نشان دهد تا اجر ببرد و به حساب آورد کار خویش را و بشناسد و پایداری و مقاومت کند بر آن، و از این جهات مستحق اجر شود، با آنچه که در آن است از قبیل جلوگیری از طغیان شهوات و کنترل هواها، و اینکه موجب عبرت و موعظه ای باشد برای آنها در این دنیا، و تمرینی باشد برای انجام تکالیف، و راهنمایی باشد برای آنها در عالم دیگر، و بشناسند شدت مشکلات فقرا و بینوایان را در دنیا، و آنچه را که خداوند در اموالشان برای مساکین و تهیدستان واجب کرده ادا کنند.
در این حدیث شریف امام رضا(علیه السلام) فلسفه وجوب روزه را بیان نمودند؛ علاوه بر بعد اخروی که یادآوری گرسنگی و تشنگی روز قیامت بود، توجه به مشکلات فقرا و بینوایان هم وجود داشت که این مربوط به بعد اجتماعی است که در قسمت بعد پیرامون آن بحث خواهد شد.
در جایی دیگر امام رضا(علیه السلام) چنین می فرماید: "انما امروا بالصوم لکی یعرفوا الم الجوع والعطش فیستدلوا علی فقر الآخرة"[16] مردم به انجام روزه امر شدند تا گرسنگی و تشنگی را بفهمند و به واسطه آن فقر و بیچارگی آخرت را درک کنند.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در خطبه شعبانیه می فرماید: "و ذکروا بجوعکم و عطشکم جوع یوم القیامة و عطشه"[17] و یاد آورید از گرسنگی و تشنگی روزه داریتان، گرسنگی و تشنگی های روز قیامت را.
آنچه از مجموع روایات این باب استفاده شد، یادآوری و توجه به آخرت از راه گرسنگی و تشنگی روزه بود و اینکه آن انسانی که با روزه سختیها و مشکلات را تحمل می کند، در این هنگام توجه به فقر و مشکلات روز قیامت بکند.

3 ـ بُعد اجتماعی: گامی در راه برقراری عدالت اجتماعی

بعد اجتماعی روزه بر کسی پوشیده نیست. روزه یک درس مساوات و برابری در میان افراد اجتماع است که با انجام آن، افراد متمکن هم وضع گرسنگان و محرومان اجتماع را به طور محسوس درمی یابند و با صرفه جویی در غذای شبانه روزی خود می توانند به کمک آنها بشتابند.
البته ممکن است با توصیف حال گرسنگان و محرومان، سیران را متوجه حال گرسنگان ساخت، ولی اگر این مسأله جنبه حسی و عینی به خود بگیرد اثر دیگری دارد، روزه به این موضوع مهم اجتماعی رنگ حسی می دهد، لذا در حدیث معروفی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که هشام بن حکم از علت تشریع روزه پرسید، امام(علیه السلام) فرمود: "انما فرض الله الصیام لیستوی به الغنی والفقیر و ذلک انّ الغنی لم یکن لیجد مسّ الجوع فیرحم الفقیر، و انّ الغنی کلما اراد شیئا قدر علیه، فاراد الله تعالی ان یستوی بین خلقه، و ان یذیق الغنی مسّ الجوع والالم، لیرق علی الضعیف و یرحم الجائع"[18] روزه به این دلیل واجب شده است که میان فقیر و غنی مساوات برقرار گردد، و این به خاطر آن است که غنی طعم گرسنگی را بچشد و نسبت به فقیر ادای حق کند، چرا که اغنیاء معمولاً هرچه بخواهند برایشان فراهم است؛ خدا می خواهد میان بندگان خود مساوات باشد، و طعم گرسنگی و درد و رنج را به اغنیا بچشاند تا به ضعیفان و گرسنگان رحم کنند.
عن حمزة بن محمد قال: "کتبت الی ابی محمد العسکری علیه السلام: لم فرض الله عزّوجلّ الصوم؟ فورد فی الجواب: لیجد الغنی مسّ الجوع فیمنّ علی الفقیر"[19] از حمزة بن محمد است که گفت: به ابی محمد عسکری نوشتم: چرا خداوند عزوجل روزه را واجب کرده است؟ در جواب آن آمد: تا غنی حال گرسنگی را بچشد و به فقیر احسان کند.
حدثنا جعفر بن محمد بن حمزة قال: "کتبت الی ابی محمد الحسن(علیه السلام): أساله لم فرض الله الصوم؟ فکتب الی: فرض الله تعالی الصوم لیجد الغنی مضض الجوع لیحنو علی الفقیر"[20] جعفر بن محمد بن حمزه در گفت و گویی با ما گفت: به ابی محمد الحسن(علیه السلام) نوشتم: از او پرسیدم که چرا خداوند روزه را واجب کرد؟ برایم نوشت: خداوند تعالی روزه را واجب کرد تا غنی حس گرسنگی را بچشد تا بر فقیر مهر ورزد.
از مجموع این روایات استفاده می شود که یکی از دلایل وجوب روزه، گامی در راه برقراری عدالت اجتماعی است تا انسان غنی و ثروتمند با روزه گرفتن درد گرسنگی و فقر و بیچارگی محرومان و بینوایان را درک کند و کمکی به فقرا بنماید. چقدر زیاد هستند افرادی که گرسنه و فقیر و محتاج هستند و کم نیستند افرادی که غنی و ثروتمند می باشند. چقدر خوب است که انسانهای ثروتمند، در ماه مبارک رمضان به فکر محرومان و فقرا باشند و گامی در راه برقراری عدالت اجتماعی بردارند و هر مقدار که امکان دارد، به آنها کمک نمایند. راستی اگر کشورهای ثروتمند جهان، چند روز را در سال روزه بدارند و طعم گرسنگی را بچشند، باز هم این همه گرسنه در جهان وجود خواهد داشت؟!

4ـ بُعد جسمانی: صحت و سلامتی جسم

در طب امروز و همچنین طب قدیم، اثر معجزه آسای "امساک" در درمان بیماریها به اثبات رسیده است. عامل بسیاری از بیماریها، زیاده روی در خوردن غذاهای مختلف است؛ چون مواد اضافی جذب نشده به صورت چربیهای مزاحم در نقاط مختلف بدن، یا چربی و قند اضافی درخون باقی می ماند، این مواد اضافی در لابلای عضلات بدن در واقع لجنزارهای متعفنی برای پرورش انواع میکروبها و بیماریهای عفونی هستند، بهترین راه مبارزه با این بیماریها، نابود کردن این لجنزارها از طریق امساک و روزه است.
روزه زباله ها و مواد اضافی و جذب نشده بدن را می سوزاند و در واقع بدن را خانه تکانی می کند.
روزه نوعی استراحت برای دستگاه گوارشی و عامل مؤثری برای سرویس آن می باشد. از آنجا که این دستگاه در تمام سال به طور دایم مشغول کار است، این استراحت برای آن لازم است. بدیهی است شخص روزه دار طبق دستور اسلام، به هنگام افطار و سحر نباید در غذا افراط و زیاده روی کند، تا از این اثر بهداشتی نتیجه کامل بگیرد! در غیر این صورت ممکن است نتیجه بر عکس شود.
در حدیث معروفی پیامبر(صلی الله علیه وآله) می فرماید: "صوموا تصحوا"[21] روزه بگیرید تا سالم شوید.
و در جایی دیگر پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید: "والمعدة بیت کل داء و الحمیة رأس کل داء" معده خانه تمام دردها و امساک بالاترین داروهاست.
بنابراین، روزه بهترین وسیله برای بهداشت جسم واستراحت معده است، مخصوصا یک ماه و روزه در سال برای حفظ صحت و سلامتی بدن کسی که عادت به پرخوری دارد بسیار مفید است.
"الکسی سوفورین" دانشمند روسی در کتاب خود می نویسد: "درمان از طریق روزه، فایده ویژه ای برای درمان کم خونی، ضعف روده ها، التهاب بسیط و مزمن، دملهای خارجی و داخلی، سل، اسکلیروز، روماتیسم، نقرس، استسقاء، بیماریهای چشم، مرض قند و... دارد. معالجه از طریق امساک، اختصاص به بیماریهای فوق ندارد، بلکه بیماریهایی که مربوط به اصول جسم انسان و یا سلولهای جسم آمیخته شده، همانند: سرطان،سفلیس، سل و طاعون، را نیز شفا می بخشد."[22]
یکی از دانشمندان روم می گوید: "اولین بیماری مربوط به پرخوری و نخستین درمان نیز روزه گرفتن است." و این سخن را در حدود هزار و چهار صد سال پیش رهبر بزرگ اسلام، با الهام از وحی در اختیار همه مردم دنیا قرار داد، و آن همان جمله معروف "المعدة بیت کل داء والحمیة هی الدواء" می باشد که بهترین دستورالعمل بهداشت جسم و تغذیه انسانها است.
دکتر"کارلو" امریکایی می نویسد: "شخص بیمار باید در هر سال مدتی از غذا پرهیز کند، زیرا مادامی که غذا به تن می رسد، میکروبها در حال رشد هستند، ولی هنگامی که از غذا پرهیز می کند، میکروبها رو به ضعف می روند." سپس می افزاید: "روزه ای که اسلام واجب کرده، بزرگترین ضامن سلامتی تن می باشد."[23]
در کتاب "طب النبی" حدیثی از پیامبر(صلی الله علیه وآله) نقل شده که می فرماید: "لاتمیتوا القلب بکثرة الطعام والشراب فان القلب یموت کالزرع اذا کثر علیه الماء" قلبتان را با زیادخوردن و ازدیاد نوشیدن نکشید، زیرا قلب (کسی که معده اش پر از غذا و مایعات است) می میرد، مثل زراعتی که هرگاه آبش از حد زیاد باشد خراب می شود.
از مطالب فوق استفاده می شود که شاید یکی از علتهای وجوب روزه سلامتی جسم باشد ؛ البته همان طوری که در قسمت نخست گفته شد، مهمترین فلسفه وجود روزه همان حصول تقوا و تهذیب نفس و رسیدن به کمالات معنوی و سجایای اخلاقی است که در واقع، برای رسیدن به این مرتبه اعلا، مقدماتی لازم است که یکی از آن مقدمات، صحت و سلامت جسمی است که اسلام توجه به این نکته داشته است.

 

پاورقیها:

1 . یس، آیه 61 ـ 60.
2 . بقره، آیه 183.
3 . تفسیر نمونه، ج1، ص624.
4 . به نقل از مستدرک، ج3، ص81.
5 . همان.
6 . خودسازی (تهذیب نفس)، نوشته آیة الله امینی، ص209.
7 . اسراء، آیه11.
8 . فاطر، آیه15.
9 . ترجمه تفسیر المیزان، ج3، ص9.
10 . نهج البلاغه، خطبه198.
11 . همان، حکمت 252.
12 . بحار، ج93، ص368.
13 . وسایل الشیعه، ج7، ص292.
14 . غرر الحکم، ص17.
15 . بحار، ج93، ص369.q
16 . من لایحضره الفقیه، ج2، ص43.
17 . بحار، ج96، ص356و عیون الاخبار، ج1، ص230.

 

18 . وسایل الشیعه، ج7، باب اول کتاب صوم، ص3 و 4؛ بحار،ج93، ص371.
19 . همان.
20 . همان، ص339.
21 . همان، ج96، ص255 و تفسیر نمونه، ج1، ص633.
22 . همان، ص632.
23 . روزه درمان بیماریهای روح و جسم، ص86 ـ 85.
-----------------------------------------
منابع:
1 . یس، آیه 61 ـ 60.
2 . بقره، آیه 183.
3 . تفسیر نمونه، ج1، ص624.
4 . به نقل از مستدرک، ج3، ص81.
5. خودسازی (تهذیب نفس)، نوشته آیة الله امینی، ص209.
6.ترجمه تفسیر المیزان، ج3، ص9.
7.. بحار، ج93، ص368.
8. وسایل الشیعه، ج7، ص292.
9. غرر الحکم، ص17.
10.بحار، ج93، ص369.
11. من لایحضره الفقیه، ج2، ص43.
12.بحار، ج96، ص356و عیون الاخبار، ج1، ص230.
13. وسایل الشیعه، ج7، باب اول کتاب صوم، ص3 و 4؛ بحار،ج93، ص371.
14. روزه درمان بیماریهای روح و جسم، ص86 ـ 85.

موضوع مقالات

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا