رفتن به محتوای اصلی
روتیتر
گزیده‌ای از سخنان آیت‌ الله ناصری درباره فضائل وجود مقدس امام حسین علیه السلام

فضائل حسینی علیه السلام (بخش اول)

تاریخ انتشار:
آیت الله محمدعلی ناصری

امام حسین علیه السلام  در قرآن
آیات متعددی از قرآن کریم در شأن اهل بیت علیهم السلام  نازل شده است؛ از جمله آیه تطهیر:

إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا؛(1)
خداوند فقط مى ‏خواهد پلیدى را از شما اهل بیت دور کند و کاملًا شما را پاک سازد.
در یک بررسی مختصر دیدم ۲۳ نفر از علمای برجسته اهل سنت اعتراف کرده بودند که آیه تطهیر، درباره پنج نور مقدّس نازل شده است.
این آیه، نه یک بار، بلکه حدود هفت، هشت بار از سوی حضرت حق برای پنج نور مقدّس نازل شده است. از این  آیه استفاده  می شود که امام حسین علیه السلام  در این فضیلت، دوش به دوش جدّ خود و پدر و مادر و برادر خود قدم  می زنند. یعنی عصاره شرافت و فضیلت و عظمت عالم وجود، منحصر به این پنج نور مقدّس است که حسین علیه السلام  یکی از آن ها است. در این آیه همه مراتب تطهیر برای اهل بیت علیهم السلام  ثابت می شود. این آیه  شامل  تطهیر ذاتی، جسمی، روحی، اخلاقی و رفتاری می شود، نه فقط تطهیر در یک بعد.
خداوند متعال در آیه مباهله می فرماید:

فقل تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُم ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَى الْکاذِبین؛ (2)
به آن ها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم نفوس خود را؛ آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم.
مورّخان شیعه و سنی و یهود و نصاری نقل کرده اند که آیه  مباهله در مورد پنج نور مقدّس می باشد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم  در قضیه مباهله با بردن این انوار مقدس به همراه خود برای دعا کردن، نشان دادند که مقرب تر و بهتر از این انوار مقدس وجود ندارد. حضرت حق، این پنج نور مقدّس را زبده عالم وجود و اشرف عالم وجود قرار داده است که حسین علیه السلام  یکی از آن ها است. هم در آیه مباهله، و هم در آیه تطهیر، حضرت حق، امام حسین علیه السلام  را به عظمت یاد کرده است.

خلقت نوری امام حسین علیه السلام
یکی از فضائل مهم حضرت ابا عبدالله علیه السلام  مربوط به اصل خلقت ایشان است. نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم  فرمودند: «کَانَ اللهُ وَ لَمْ یَکُنْ مَعَهُ شَی‏ء»؛(3) حضرت حق بود و هیچ مخلوقی در عالم وجود، نبود. زمانی که خدا اراده کرد عالمی بیافریند، اوّل نور من را آفرید. از نور من، نور امیرالمؤمنین علیه السلام  را آفرید و از نور من و امیر المؤمنین علیه السلام  نور فاطمه زهرا علیها السلام  را آفرید و از نور من و امیرالمؤمنین علیه السلام  و حضرت زهرا علیها السلام ، نور امام حسن و امام حسین علیهما السلام را آفرید. این پنج نور مقدّس در جوّ لایتناهی که نه عرش بود و نه کرسی و نه کهکشان و نه ثوابت و سیارّات و نه منظومه، هیچ  نبود، مشغول تسبیح و تحلیل حق بودند. بعد، از نور من، عرش را آفرید. از نور امیرالمؤمنین علیه السلام  ملائکه را آفرید. از نور حضرت زهرا علیها السلام  آسمان ها و زمین را آفرید. از نور حضرت امام حسن علیه السلام  ماه ها و خورشیدها را آفرید و از نور امام حسین علیه السلام  بهشت و حورالعین را آفرید. (4)
این، ابتدای خلقت عالم وجود است؛ پس حضرت امام حسین علیه السلام  در علیّت عالم وجود، دوش به دوش پیغمبر و دوش به دوش مادر و پدر خود علیهم السلام  قدم  می  زنند.  به این اعتبار، حضرت امام حسین علیه السلام  جزء اولین مخلوقات الهی هستند و در این زمینه روایات متعددی وجود دارد.

ویژگی های امام حسین علیه السلام
در روایت دارد که خداوند در ازای شهادت امام حسین علیه السلام  چهار خصلت در این دنیا به ایشان عطا کرد: استجابت دعا را در زیر قبه حضرت قرار داد؛ یعنی هر کس زیر قبه امام حسین علیه السلام  دعا کند دعایش مستجاب است؛ دوم اینکه شفای بیماری ها را در تربت ایشان قرار داد و سوم اینکه امامان بعدی را از نسل ایشان قرار داد و چهارم اینکه زائران او ایامی که زائر ایشان هستند از عمرشان محسوب نمی شود.(5)

استجابت دعا تحت قبه
ابوهاشم جعفرى می گوید: امام هادى علیه السلام  مریض شده بودند. شخصى را نزد من فرستادند و مرا احضار نمودند. همچنین محمد بن حمزه را هم احضار کرده بودند. او که قبل از من به خدمت آن  حضرت رسیده بود، به من گفت: چون خدمت آن حضرت رسیدم، شنیدم که آن بزرگوار همواره می فرمود: «ابعَثُوا إِلَى الحائِرِ، ابعَثُوا اِلَى الحائِرِ»؛ یعنى کسى را بفرستید حائر حسینى که براى من دعا کند.
ابوهاشم جعفرى می گوید به محمد بن حمزه گفتم: «به امام نگفتی که من عازم کربلا هستم؟» گفت: «نه». به محضر حضرت رسیدم و به ایشان گفتم که عازم کربلا هستم. حضرت به خادمین خود فرمودند اسباب سفر من را مهیا کنند.
ابوهاشم می گوید: این موضوع را به على بن بلال گفتم. او به من گفت: «آن حضرت را با حائر حسینى چه کار است؟ خود آن حضرت حائر است» (یعنى ایشان خودشان امام هستند و هر دعایی بکنند، مستجاب است).
چون بعد از سفر خود به سامرا رفتم و به خدمت آن حضرت رسیدم، حضرت خیلی به من محبت نمودند و بعد فرمودند:  «رسول خدا با وجود آنکه مقامش از بیت و حجرالاسود بالاتر بود، طواف خانه می کرد و حجرالاسود را می بوسید؛ در حالی که ارزش مؤمن، اعظم از بیت الحرام است. همچنین خدا رسولش را امر فرمود که وقوف به عرفات بنماید. حق تعالى دوست دارد که بندگان در مواطنى او را یاد کنند و دعا نمایند من هم دوست دارم در مکانى براى من دعا کنند که خدا آن مکان را دوست دارد و آن مکان، حائر حسینى است». (6)
----------------------------
پی نوشت ها:
1.سوره احزاب: ۳۳.
2.سوره آل عمران: ۶۱.
3.بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۲۳۴.
4.همان، ج ‏۵۳، ص ۱۴۲ و ج‏۵۴، ص ۱۹۳.
5.وسائل ‏الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۳۷.
6.کامل‏ الزیارات، ص ۲۷۳.
----------------------------
منبع : محو دلدار

موضوع مقالات

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا