بانوی شکیب (وفات حضرت زینب علیهاالسلام)/ بخش اول

زینب خاتون جلال کمالی
حضرت زينب(سلام الله عليها)

بانوی غم

زینب علیهاالسلام زبان علی علیه السلام در کام است و ذوالفقار علی علیه السلام در نیام. زینب علیهاالسلام آفتاب عفت زهرا علیهاالسلام در حجاب است و حلم حسن علیه السلام در سینه. کلام زینب علیهاالسلام چون تیغی است که پرده های تزویر را می درد و یادآور فصاحت جاری بر زبان رسول اللّه صلی الله علیه و آله است. ردای وصله خورده زینب علیهاالسلام و قد خمیده اش، یادآور مظلومیت فاطمه علیهاالسلام است. چشم های مضطرب او، از سر بریده حسین علیه السلام بر نیزه حکایت می کند. به راستی کیست که چون زینب علیهاالسلام از آغاز کودکی تا پایان زندگی، در دامان مصیبت و صبر آن زندگی کند و کیست که چون زینب علیهاالسلام این چنین در برابر آماج سختی ها شکیبایی از خود نشان دهد؟!

خاندان عصمت و طهارت

قرآن مجید می فرماید: سرزمین پاکیزه و زمین مطلوب، گل و گیاه زیبا و ارزشمند می رویاند؛ در حالی که از شوره زار جز خار و گیاه بی ارزش سر برنمی آورد.[1] و این چنین، زینب کبری در خانواده ای به دنیا آمد که همگی پاک زیسته اند و پایه گذار فضیلت ها و کرامت های انسانی به شمار آمده اند. رسول خدا صلی الله علیه و آله جد مادری زینب علیهاالسلام همان کسی است که قرآن مجید وی را با تعبیر «رحمةً للعالمین» معرفی می کند.[2] پیامبر خدا افزون بر آن که جد زینب علیهاالسلام بود، عنوان دیگری داشت و آن نقش پدری بود؛ زیرا آن حضرت صلی الله علیه و آله خود را پدر فرزندان زهرا علیهاالسلام می دانست.[3]

مولود فاطمه علیهاالسلام

سال ششم هجرت بود که تو پا به عرصه گیتی گذاشتی و بیش از همه حسین علیه السلام را خوشحال کردی. موج شادی محله بنی هاشم را غرق در سرور کرده بود؛ زیرا همه برای ولادت سومین نوه رسول اللّه صلی الله علیه و آله لحظه شماری می کردند و آرزو داشتند که «مولود فاطمه» را در آغوش گیرند و آن زمان بود که تو تنها در آغوش حسین آرام می گرفتی و بس. ای زینت پدر و آل محمد، ای که نامت را جبرئیل با چشمی اشکبار بر رسول خدا عرضه داشت و ای که پیامبر بعد از شنیدن مصیبت های تو از سوی جبرئیل فرمود: «هر کس بر مصایب زینب علیهاالسلام گریه کند، مانند کسی است که بر مصیبت های برادرانش حسن و حسین علیهم االسلام گریسته است».[4] سلام بر تو و بر خاندان پاکت باد.

عقیله بنی هاشم

«عقیله» به معنای بانویی است که در قومش از کرامت و ارجمندی ویژه ای برخوردار باشد و در خانه اش عزت و محبت شگفت داشته باشد.[5] به همین دلیل، به زینب کبری علیهاالسلام لقب «عقیلة بنی هاشم» و «عقیلة الطالبین» داده اند. از دیگر لقب های آن بزرگوار، موَثَّقه، عارفه، عالمه غیرمتعلمه، عابده آل علی، فاضله و کامله است.[6] حضرت زینب علیهاالسلام نیز به «صدیقه صغری» لقب یافته اند و این به دلیل شباهت های بی شماری است که بین ایشان و مادر بزرگوارشان «صدیقه کبری» وجود دارد.[7]

در مکتب زینب علیهاالسلام

در فضیلت های حضرت زینب علیهاالسلام می توان به قناعت، زهد، عبادت و تحمل در مقابل پیشآمدهای ناگوار و مشکلات روزگار اشاره کرد. از شگفتی های آن بانو این که در حدود شش سالگی، خطبه بلیغ و طولانی مادر بزرگوارشان را در مسجد النبی راجع به فدک و ولایت امیرمؤمنان حفظ کرده بود. بشیر بن خزیم اسدی از شخصیت های مهم کوفه می گوید: «به خدا سوگند هرگز زنی را که سراپا شرم و حیا باشد، سخنران تر از زینب علیهاالسلام ندیده ام؛ گویی از زبان علی علیه السلام نطق می کرد و سخن گفتن را از زبان آن حضرت فرا گرفته بود». موقعیت علمی و اجتماعی آن بانو به گونه ای بود که شوهرش عبداللّه نیز او را با این عنوان می خواند: «ای دختر مرتضی، ای بانوی خردمند بنی هاشم».[8] امام سجاد علیه السلام پس از خطبه آتشین زینب در کوفه، در مقام تأیید به ایشان فرمود: «بحمداللّه تو دانشمند بدون آموزگار و اندیشمند بدون استاد هستی».[9]

مفسر نمونه

در روزگاری که امیرمؤمنان علیه السلام در کوفه به سر می برد، حضرت برای زنان مجلس برپا می کرد و برای آنها تفسیر قرآن می گفت. یکی از روزها تفسیر «کهیعص» (حروف مقطعه ابتدای سوره مریم) را می فرمود. در این بین علی علیه السلام وارد شده و فرمود: ای نور دیده! شنیده ام تفسیر «کهیعص» را برای زنان بیان می نمودی. عرض کرد: بلی، فدایت شوم. امیرمؤمنان فرمود: دخترم! این رمزی است در مصیبت شما عترت پیامبر، و سپس مصیبت هایی را که بر آنها وارد می شد برای آن بانو بیان فرمود که ناگاه ناله و گریه آن مظلومه بلند شد.[10]

زهد زینب علیهاالسلام

زینب کبری علیهاالسلام نمونه بارز زاهد کامل بود. او هرچند همسرش از ثروتمندان کم نظیر عرب به شمار می آمد، ولی از همه زیبایی های دنیا چشم پوشید و برای رضای خدا ویاری نهضت مقدس اباعبداللّه الحسین علیه السلام راه کربلا را در پیش گرفت و در این راه چون کوهی استوار و پا برجا بود و پناهگاه خاندان عصمت و طهارت شد. او با پدری زهد پیشه چون علی علیه السلام زندگی کرد و یک بار چهار هزار درهم از اموال شخصی اش به یک عرب بخشید و مشکل او را برطرف نمود.[11]

الگوی حجاب

قرآن مجید در سوره نور درباره حجاب بانوان تأکید، و زنان و دختران پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را به عنوان الگوهای جامعه اسلامی معرفی کرده است و زینب علیهاالسلام چون مادر بزرگوارش، اسوه حجاب و عفت بود. یحیی مازنی می گوید: «من مدت زیادی در همسایگی خانه امیرمؤمنان سکونت داشتم. در طول این مدت، نه قامت زینب را دیدم و نه صدای او را شنیدم. هر گاه زینب می خواست به زیارت جدش برود، امام حسن علیه السلام، امام حسین علیه السلام و حضرت علی علیه السلام گرداگرد او را می گرفتند و علی علیه السلام، پیش از رسیدن به روضه مبارک پیامبر، چراغ ها را خاموش می کرد و می فرمود: «نمی خواهم چشم بیننده ای به خواهرتان زینب علیهاالسلام بیفتد».[12]

زینب علیهاالسلام در مهد فضیلت ها

بیان سخنان و خطبه های عالمانه و همراه با استدلال به آیات قرآن کریم، در کربلا، بازار کوفه، مجلس عبیداللّه بن زیاد و دربار یزید از سوی زینب کبری علیهاالسلام، هر یک شاهد گویایی بر توانایی علمی ودانش آن بانوست و البته این طبیعی است؛ چرا که پیامبر صلی الله علیه و آله مدینه و شهر علم است و علی هم دروازه آن شهر، و هر کس بخواهد وارد شهر علم شود، باید از آن در وارد گردد. زینب علیهاالسلام خود ساکن شهر علم بود و از محضر جد بزرگوار خود کسب فیض می نمود. بسیاری از محدثان از حضرت زینب علیهاالسلام حدیث نقل کرده اند. از جمله ابن عباس، خطبه حضرت زهرا علیهاالسلام را از آن حضرت نقل می کند و می گوید: «زینب، عقیله بنی هاشم، احادیث بسیاری از فاطمه علیهاالسلام و مادرش نقل نموده است».[13]

همراه حسن علیهاالسلام، همراز حسین علیه السلام

با غروب غم انگیز حیات امیرمؤمنان علیه السلام صبح صادق امامت امام حسن علیه السلام و سپس دوران امامت امام حسین علیه السلام آغاز شد. در این فصل از زندگانی زینب علیهاالسلام، او چون مادری مهربان، یاری وفادار و خیرخواهی همیشگی برای برادران بود. اما بعد از شهادت امام حسن علیه السلام، او دیگر همه کس حسین علیه السلام و همرازی مطمئن برای او به شمار می آمد. عشق به حسین چنان وجود این بانو را پر کرده بود که زندگی بدون برادر برایش مقدور نبود. با شروع نهضت حسینی، زینب همچون پروانه گرداگرد شمع وجود برادر می سوخت و خود را برای فردایی مهیا می ساخت که دیگر حسین نبود و او می بایست گرد خیمه های نیم سوخته حرم بسوزد و از دل های سوخته دلجویی کند.

تصویر حسین علیه السلام در کربلا

زینب علیهاالسلام آیینه حسین بود و آیینه دار آیین رسول خدا علیهاالسلام. دیدار زینب، تماشای حسین را به دیدگان مضطرب هدیه می داد و او شعله عشق حسین را در میان دل های مشتعل کربلا تقسیم می کرد تا هیچ کس بی نور حسین قدم در راه نگذارد و بی روشنی او شام و کوفه را تجربه نکند. زینب علیهاالسلام آیینه حسین علیه السلام بود. زینب حسین بود و خودش، حسین علیه السلام بود و زهرا علیهاالسلام، حسین علیه السلام بود و علی علیه السلام. زینب تصویری از اهل بیت علیهم السلام بود. زینب، همه صبر و شکیبایی و همه سرمایه غریبی ها و بی پناهی ها بود. زینب، آینه حسین بود و امتداد راه او در کربلا. آری، زینب با حسین خاکسترنشین شد، آن لحظه که بر خاکسترهای خیمه های نیم سوخته به نماز نشسته بود. زینب و حسین دو تصویرند در کربلا و کوفه؛ بلکه در همیشه و همه جا برای همه آنان که بخواهند یک حقیقت را در دو جلوه ببینند.

ادامه دارد...

 

منبع: مجله گلبرگ، شماره65، مهر1384.
----------------------------------
پی نوشت:

[1] اعراف: 58.
[2] انبیاء: 107.
[3] کنز العمال، ج 12، ص 98، ح 34168؛ عوالم، ج 11، ص 303.
[4] شیخ جعفر نقدى، زینب الکبرى علیهاالسلام، ص 17؛ على اکبر بابازاده، سیماى زینب کبرىس، انتشارات مکیال، ص 36.
[5] ره توشه راهیان نور، ویژه محرم 1418ق ـ 1376ش، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، ص 258.
[6] سیماى زینب کبرى س، ص 37.
[7] ره توشه راهیان نور، ص 258.
[8] احمد امیرى پور، آشنایى با فرزندان و یاران چهارده معصوم، انتشارات راز توکل، ص 19.
[9] علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 45، ص 164.
[10] سید نورالدین جزایرى، خصائص زینبیه، انتشارات جمکران، ص 82.
[11] سیماى زینب کبرى علیهاالسلام، ص 78.
[12] همان، ص 83.
[13] محمد مهدى فقیه محمدى جلالى، امامزادگان حافظ، مفسر و قارى قرآن، انتشارات فقه، ص 157؛ به نقل از مقاتل الطالبین، ص 90.

Share