ازدواج؛ تكامل و سعادت
آيا با ازدواج مى توان به تكامل و سعادت رسيد؟
ازدواج، خود راهى براى تكامل و سعادت است چرا كه خداوند انسان را زوج آفريده و ازدواج- كه مظهر بروز زوجيت است- خود بزرگراهى براى خروج انسان از فردگرايى و خود محورى، به زوجيت و ديگرنگرى است. اما چه محورهايى براى تكامل و سعادت در اين محدوده وجود دارد؟ همانگونه كه سعادت فردى انسان، در پرتو تنظيم روابط با خدا، خلق و خود آدمى به دست مىآيد، در عرصه ازدواج نيز اگر اهداف اساسى آفرينش- كه همان كمال يابى انسان در تقرب به خداوند است- فراموش نشود، مرحله بالاترى از كمال در دسترس انسان خواهد بود.
بنابراين نحوه نگرش به زندگى، عامل بسيار مهمى در تأمين اين هدف است. اگر زندگى به منظور تأمين خواستههاى نفسانى و دنيايى باشد و تنها كامروايى مد نظر قرار گيرد، روشن است كه اين نوع زندگى، روزنهاى به سوى كمال نخواهد بود. ولى اگر تشكيل خانواده را صحنهاى براى ابتلا و آزمايش و جلوه گاهى براى بروز ارزشها دانستيم، آنگاه زندگى خانوادگى را، شاهراهى به سوى كمال خواهيم يافت. بنابراين به طور خلاصه بايد گفت: زندگى زناشويى عرصه مناسبترى براى بروز صفات ارزشمند انسانى است. پس بايستى در پرتو ايمان و اخلاق، به زندگى شكل داد. هر صفت و خصيصه اخلاقى كه به طور فردى ارزش است، در خانواده نيز بايد ارزش باشد. اگر گذشت ارزش است، در خانواده و زندگى نيز همين طور بايد باشد. علاوه بر آن كه عشق و محبت در زندگى زناشويى چاشنى بسيار مناسبى براى ارتقاى پايههاى اخلاقى است. بنابراين بايد گفت: زندگى زناشويى كه بر پايه ايمان، اخلاق، تفكر، تفاهم، احترام و ارزشمندى بنيان گرديده است، بدون ترديد عرصهاى براى سعادت و تكامل خواهد بود.
افزودن دیدگاه جدید