رفتن به محتوای اصلی
روتیتر
برهان حشمتی

تبلیغات جمهوری آذربایجان در الگوگیری از ترکیه!

تاریخ انتشار:
بحران هویت در جمهوری آذربایجان به عنوان عامل اصلی الگوبرداری حاکمیت آن از ترکیه در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی و نظامی شده است.
تبلیغات جمهوری آذربایجان در الگوگیری از ترکیه!

تقلید از الگوی ارتش ترکیه:

ینی‌مساوات، رسانه غیررسمی ریاست جمهوری آذربایجان، سخنان اخیر الهام علی‌اف را در دوازدهمین نشست "مجمع باکو" با عنوان "بازاندیشی در نظم جهانی: تبدیل چالش‌ها به فرصت‌ها" مبنی بر اینکه "باکو از سال ۲۰۰۵، تقویت ساختار و ظرفیت نیروی نظامی جمهوری آذربایجان را پی گرفته است و بعضاً برای اجرای عدالت (سیاست مورد نظر باکو) استفاده از نیروی نظامی لازم است"، به عنوان تقلید جمهوری آذربایجان از الگوی ارتش ترکیه دانست و نوشت: «انتقال ارتش‌مان به مدل ارتش ترکیه ادامه دارد.....»

بحران هویت در جمهوری آذربایجان:

اینکه چرا الهام علی‌اف در دوازدهمین نشست "مجمع باکو" به‌جای سخن گفتن از امور فرهنگی و موضوعات انسانی در جهان، بیشتر به سخنان تهدیدآمیز و قدرت‌نمایی و عرض‌اندام نظامی و تبلیغ حکومت خود پرداخت، موضوعی است که در ارتباط با بحران هویت جمهوری آذربایجان قابل درک است. بحران هویت در جمهوری آذربایجان که ناشی از جداسازی قهری اراضی شمال ارس از ایران در نتیجه جنگ‌های ایران و روسیه تزاری و معاهدات ننگین گلستان و ترکمانچای (معاهدات ۱۸۱۳ و ۱۸۲۸) ایجاد شده و هم‌چنان این بحران هویت تداوم دارد و در حال تشدید است، موجب شده که حاکمان این اراضی هر از گاهی تشابه به یک قدرت خارجی و بیگانه را در دستور کار خود قرار دهند.

در دوره اخیر، ترک‌گرایی و تقلید از ترکیه و رژیم صهیونیستی در دستور کار جمهوری آذربایجان قرار گرفته است. پیش از آن، روس‌گرایی و تقلید از روس‌ها در دستور کار جمهوری آذربایجان بود. در دوره حاکمیت شوروی، تحت‌تأثیر بحران هویت، در مقاطع مختلف، ارمنی‌گرایی و تقلید از ارامنه در دستور کار حاکمان باکو قرار می‌گرفت. در برهه اخیر نیز رئیس‌جمهوری آذربایجان گاه سعی می‌کند خود را به اردوغان و گاه به پوتین و در این اواخر نیز به ترامپ شبیه سازد و الگوی سخن گفتن ترامپ را تقلید می‌کند.

تأثیر تقلید از اجانب بر ابعاد مختلف زندگی مردم آذربایجان:

رویکرد تقلید و تلاش برای تشابه به اجانب در جمهوری آذربایجان از سوی حاکمیت‌های مختلف در این جمهوری زوایای مختلف زندگی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و حتی امور نظامی را دربر می‌گیرد. در بعد نظامی، اگر زمانی جمهوری آذربایجان به داشتن قهرمانانی نظیر حضی اصلانف در ارتش سرخ شوروی افتخار می‌کرد و الگوی ارتش سرخ را بهترین الگوی نظامی در جهان می‌دانست، امروز به الگوی ارتش ترکیه می‌بالد و سعی دارد که خود را مثل ارتش ترکیه بکند، گرچه الگوی ارتش ترکیه و ناتو تاکنون هیچ افتخار و قهرمانی برای جمهوری آذربایجان خلق نکرده است و در جنگ دوم قراباغ نیز ژنرال‌های ترک و کارشناسان نظامی رژیم صهیونیستی راساً امور جنگ ۲۰۲۰ را به‌عهده گرفتند و از نظامیان جمهوری آذربایجان فقط به‌عنوان گوشت دم توپ استفاده کردند.

تشابه به بیگانه در امور هویتی و فرهنگی، تبعات ویران‌گرتری برای جمهوری آذربایجان داشته است و در بحث زبان موجب دگردیسی وحشتناکی در زبان آذری رایج در رسانه‌های جمهوری آذربایجان شده و ترکی استانبولی را بر زبان آذری رایج در جمهوری آذربایجان مسلط کرده و نگرانی‌ها از احتمال نابودی و هضم و استحاله کامل آذری باکویی در زبان ترکی استانبولی تحت پوشش شعار هم‌زبانی را موجب شده است. در امور رسانه‌ای و فرهنگی و آموزشی نیز الگوی ترکیه در ساختارهای آموزشی و فرهنگی و تلویزیون‌های جمهوری آذربایجان مسلط شده است و ترس این می‌رود که پس از یکی دو دهه، اخلاق عمومی و مسائل عفت و غیرت نیز در جمهوری آذربایجان تحت‌تأثیر سریال‌های ترکیه‌ای قرار گیرد که متأسفانه تاکنون بطور ناخودآگاه و به سرعت زبان و لهجه و عبارات رایج در میان بسیاری از مردم جمهوری آذربایجان را طی دو دهه اخیر تغییر داده‌اند و ادامه این روند ممکن است به استحاله کامل هویتی در این جامعه بیانجامد و البته، این استحاله به معنای اتمام دوره "بحران هویت" در جمهوری آذربایجان نخواهد بود و این بحران را شدیدتر و خطرناک‌تر خواهد کرد.

نقش آذری‌زبان‌های ایران به عنوان مانع پان‌ترکیسم:

در این میان، وجود قومیت آذری‌زبان ایران یا ایرانیان آذری‌زبان، مانع مهم پان‌ترکیسم در استحاله فرهنگی و هویتی جمهوری آذربایجان است. زیرا، وجود الگوی اصیل و خودی ایرانیان آذری‌زبان طی سه دهه اخیر موجب شد که مردمان جمهوری آذربایجان به تبعیت از این الگوی خودی، مقاومت شدیدی در مقابله استحاله فرهنگی خود داشته باشند و برخلاف جریان حاکم در این جمهوری، به سمت احیای هویتی و بازگشت به الگوی ایرانی – اسلامی خود حرکت کنند و حتی در مقابل سرکوبگری نظام حاکم نیز سرتسلیم فرود نیاورند. به همین علت، پان‌ترکیسم به این نتیجه رسیده است که برای برداشتن این مانع از سر راه خود در جمهوری آذربایجان، ابتدا باید استحاله هویتی را در میان آذری‌های ایران در دستور کار اصلی خود قرار دهد و این استحاله آذری‌های ایران، با تبلیغات برای نظام حاکم بر جمهوری آذربایجان و تلاش برای تغییر فرهنگ آذری‌های ایران، در دستور کار پان‌ترکیسم و صهیونیسم قرار گرفته است.

تلاش برای دور کردن آذری‌های ایران از هویت ایرانی-اسلامی:

تلاش برای دور کردن آذری‌های ایران از زبان فارسی در واقع تلاش برای دور کردن این جامعه از هویت اصیل اسلامی و ایرانی خود است که متأسفانه تحت پوشش حیله "زبان مادری"، مباحثه و مشاجره برسر آن حتی به داخل مجلس شورای اسلامی ایران نیز کشانده شده است. ورود افراد شاخصی هم‌چون برندا شافر و مردخای کادر به این مباحث نشانه جدی بودن دشمن در توطئه و طرح‌های تغییر هویتی آذری‌های ایران است و هشیاری ملت و نظام را می‌طلبد و در شرایطی که نظام سیاسی درگیر مشکلات و چالش‌های عمده‌ای ایجاد شده از طرف قدرت‌های متجاوز جهانی است، این بر عهده ملت و به‌خصوص ایرانیان آذری‌زبان است که در برابر توطئه‌های بیگانگان برای استحاله هویتی خود بایستند.

تغییر کلیدواژه‌های دشمن در مقابله با هویت ایرانی:

دشمنان موجودیت ایران که در گذشته از کلیدواژه‌هایی نظیر شووینیسم فارس و ادعای ممنوع بودن زبان آذری در ایران برای ایجاد اختلافات در ایران و به‌خصوص تحریک افراد احساساتی و تحریک‌پذیر در میان آذری‌ها استفاده می کردند، طی سال‌های اخیر کلیدواژه جدیدی را برای حمله به هویت ایرانی در دستور کار خود قرار داده اند و با عنوان "ایرانشهری" و بار کردن معنای غلط و من‌درآوردی برای ایرانشهر، سعی دارند علقه و عنایت به ایران و زبان فارسی و سایر عناصر هویتی ایرانی را در تقابل با قومیت‌های ایران تعبیر و تفسیر کنند و متأسفانه تحریک‌پذیرهای قومی و غیرقومی نیز متأسفانه این حربه دشمن را پذیرفته‌اند و از کلمه "ایرانشهر" به‌عنوان یک انگ منفی و فحش سیاسی علیه پاسبانان هویت ایران استفاده می‌کنند و کاربرد کلمه ایرانشهر توسط برخی دانشگاهی‌ها و نظریه‌پردازان لاییک و سکولار نیز بهانه‌ای شده است تا با تحریک احساسات مذهبی و شیعی افراد که در هویت ایرانی نقش اساسی دارد، ایرانشهر را جدای از ایران قلمداد کنند!! حال آنکه ایرانشهر همان ایران است و اگر دشمن بتواند کلمه ایرانشهر را به فحش سیاسی و انگ نامربوط تبدیل کند، در مرحله بعدی، خود نام ایران را هدف خواهد گرفت و همان‌گونه که رمز حمله به هویت ایرانی را از "شووینیسم فارس" به "ایرانشهر" تبدیل کرده، این‌بار خدای‌ناکرده در صورت مؤفقیت در جا انداختن هدف منحوس خود، به‌طور مستقیم به خود کلمه ایران حمله خواهد کرد. بنابراین دست‌کم باید در بکارگیری کلمات رمز و کلیدواژه‌های به جریان انداخته شده توسط دشمنان صهیونیست و پان‌ترکیست هشیار باشیم و ایران و ایرانشهر را که پاسبان اسلام و تشیع است، پاس بداریم.

موضوع مقالات

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا