آثارمحبت وعشق به خداوند :
1. دوستی با دوستان خدا :
كه شامل رسول خداواهل بیت ایشان می شود.وقتی محبت خداوند دردلی خانه كرد،آن دل محبت همه ی كسانی را كه رنگ ونشانی از اودارند ، درخود می یابد.
2. پیروی از خداوند :
نمی شود انسان ازصمیم قلب كسی را دوست داشته باشد اما ازفرمانش سرپیچی كند. این سرپیچی نشانه ی عدم صداقت دردوستی است.در شعری منسوب به امام صادق (ع) آمده است : خدا را نافرمانی كنی واظهاردوستی با اونمایی؟ به جان خودم این رفتاری شگرف است. اگردوستی ات راستین بود،اطاعتش میكردی؛ زیرا دوستدار،مطیع محبوب خود است.
3. محبت به راهی كه مارا به خدا میرساند :
كه این راه درقالب (دین)به ما ارائه شده.درواقع پذیرفتن دین مثل اتخاب كردن راه مستقیم زندگی است كه خداوند به ما نشان داده است.
4. بیزاری وتنفرازباطل ودشمنان خدا :
عاشقروشنایی، ازتاریكی میگریزد. دوستدارزندگی وبقا،ازنیستی ونابودی متنفراست.دل بسته ی عدالت وآزادی وصداقت ووفا،ازظلم واستبدادوریاوبی وفایی بیزار است.
5 . مبارزه با دشمنان خدا :
عاشقان خدا پرچمدارمبارزه بازشتی ها،ستم وستمگران بوده اند.تفاوت محبت خدا به انسان با محبت انسان به خداوند :محبت خدا به انسان با محبت انسان به خدا فرق مى كند. خداوند كمال مطلق است و انسان نیاز مطلق. انسان خواستار كمال است پس به كمال مطلق عشق مى ورزد و خواهان اوست. ولى در برابر كمال خداوند هیچ كمال دیگرى وجود ندارد. پس مقصود از محبت خدا به بندگان استكمال بنده است، یعنى چون بنده به اختیار خود طریق كمال را مى گزیند، خداوند او را دوست مى دارد و در این كمال جویى او را یارى مى دهد و چون بنده راه هلاكت و سقوط را در پیش گیرد غضب الهى شامل حال او مى شود. دوستان خدا اگر قلب خود را از محبت غیر او خالى كنند و هر چه را او مى پسندد و فرمان مى دهد عمل نمایند و همواره در یاد او باشند، خداوند نیز آنان را دوست مى دارد و كمال مطلوب آنان را به آنها اعطا مى كند(24).
2. محبت به اهل البیت ( صلوات الله علیهم ) :
محبت اهل بیت ( علیهم السلام ) اساس اسلام :و لِكُلِّ شَىْء اساسٌ و اَساسُ الاِْسْلامِ حُبُّنا اَهلَ البیتِ(25); هر چیز پایه اى دارد و پایه اسلام، محبت ما اهل بیت است. به عبارتى، اسلام نظیر خانه اى است كه پایه و ستون آن خانه، محبت اهل بیت(علیهم السلام) است. یك ساختمان اگر پایه هاى محكمى داشته باشد، مى تواند سال هاى طولانى پا برجا بماند. چنین خانه اى در گذر زمان ممكن است ظاهرش كثیف و سیاه و در و دیوارش خراب شود، اما چون پایه هایش محكم است، با كمى تعمیر و رنگ و روغن و تزیینات مى توان آن را تمیز و مرتب كرد. اما اگر پایه و اساس محكمى نداشته باشد، هرچه هم رنگ و روغن بزنیم فایده اى ندارد و با باد و باران یا سیلابى فرو خواهد ریخت. اسلام نیز به حسب این روایت پایه اى دارد كه اگر آن پایه محكم و پابرجا باشد بناى اسلام فرد و جامعه هم باقى خواهد ماند ; هرچند ممكن است در معرض حوادث و آفاتى واقع شود و ظاهرش آسیب هایى ببیند(26).
رابطه دین با محبت اهل بیت ( علیهم السلام ) :
اصولا دین براى ایجاد رابطه بین انسان و خدا آمده است. ارتباط انسان با خدا نیز حداقل تحت تأثیر دو عامل شكل مى گیرد: یكى عامل شناختى و معرفتى، و دیگرى عامل عاطفى. ابتدا انسان نسبت به این كه این عالم آفریدگار و خدایى دارد شناخت پیدا مى كند ; نسبت به این كه این جهان ولى نعمتى دارد كه تمام نعمت هاى انسان از او است. پس از این و در مرحله دوم، باید در دلش محبتى نسبت به این آفریدگار و ولى نعمت پیدا شود. اگر این شناخت و این محبت در وجود انسان شكل گرفت ، آن گاه زمینه لازم براى ارتباط انسان با خدا كه هدف دین است، فراهم مى گردد. اما نكته مهم این است كه این حد از شناخت و عاطفه، براى آن كه انسان زندگى اش را بر اساس پرستش صحیح خدا و صراط مستقیم بنا كند كافى نیست. در طول تاریخ بسیار بوده اند كسانى كه هم خدا را شناخته بوده اند و هم محبت او در دلشان بوده است، اما افكار و عقاید و راه و رسم انحرافى و باطل داشته اند. به تصریح قرآن كریم، حتى بت پرست ها نیز به خدا توجه داشته اند و خواهان تقرب به خداوند بوده اند: ( ما نَعْبُدُهُمْ إِلاّ لِیقَرِّبُونا إِلَى اللّهِ (27) ) (( ما آنها را جز براى این كه ما را هرچه بیش تر به خدا نزدیك گردانند، نمى پرستیم. )) هم چنین از زبان مشركان چنین نقل مى كند: ( هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللّه (28)) (( اینها بت ها شفیعان ما نزد خداوند هستند. ))بنابراین صرف این كه انسان خدا را بشناسد و علاقه و محبتى از او در دل داشته باشد و بخواهد خود را به او نزدیك كند، براى قرار گرفتن در راه راست و رسیدن به سعادت كافى نیست و لازم است راه این نزدیكى و تقرب را نیز بدانیم. از همین جا است كه بعد از مسأله (توحید) مسأله (نبوت) مطرح مى شود. خداوند پیامبران را فرستاده تا از طریق آنان راه صحیح تقرب به خودش را به بشر نشان دهد. اما با آمدن انبیا به تنهایى باز هم مسأله هدایت تمام نمى شود. ما مى بینیم كسانى كه مدعى پیروى از انبیا هستند; مذاهب، فرقه ها، مرام و مسلك هاى مختلفى دارند. در اسلام، هفتاد و دو ملت با آرا و عقاید و راه و رسم هاى مختلف و گاه متضاد و متناقض داریم كه همگى ادعاى مسلمانى و پیروى از نبى خاتم را دارند. بنابراین براى اتمام كار هدایت، تكمله اى لازم است و از همین رو است كه خداوند پس از هر پیامبرى، اوصیا و جانشینانى براى او قرار داده تا ملجأ و مرجع مردم پس از آن پیامبر باشند. در اسلام نیز خداى متعال براى پیغمبر اكرم(صلى الله علیه وآله) جانشینانى قرار داده كه گفتار و رفتار آنان راهنما و سرمشق مسلمانان پس از آن حضرت باشند. این جا است كه روشن مى شود چرا اساس اسلام محبت اهل بیت(علیهم السلام) قرار داده شده و چه رابطه اى (ثبوتاً) بین بقاى اسلام و محبت اهل بیت وجود دارد(29).
محبت رسول الله واهل بیت او علیهم السلام وزن میزان است
صدوق در كتاب (فضآئل الشّیعة ) با إسناد خود از حضرت باقر علیه السّلام از پدرانش علیهم السّلام روایت كرده است كه :(رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمودند: محبّت من و محبّت اهل بیت در هفت جا فائده دارد؛ آن هفت جائی كه دهشت و وحشت در آن مواقف عظیم است : نزد وفات ، و در قبر، و در هنگام نشور، و در وقت رؤیت نامۀ اعمال ، و در هنگام حساب ، و در نزد میزان ، و هنگام عبور از صراط .) معلوم میشود كه محبّت رسول الله و اهل بیتش موجب تقویت و سنگینی اعمال میگردد، تا موجب ثقل و توزین میزان میشود و به حال انسان فائده می بخشد(30).
تربیت فرزندان براساس محبت و دوستى اهل بیت علیهم السّلام
1. پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : فرزندان خود را با سه خصلت بار آورید: دوست داشتن پیامبرتان، دوست داشتن اهل بیت او و قرآن خواندن؛ زیرا در آن روزى كه سایه اى جز سایه خدا نیست، حاملان قرآن به همراه پیامبران و برگزیدگان او در سایه خدا هستند(31).
2. پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : فرزندان خود را دوستدار من ودوستدار اهل بیتم وقرآن بار آورید(32).
3. ابو زبیر مكّى: جابر را دیدم كه عصا زنان در كوى و برزن انصار و در انجمنهاى آنان مى گشت و مى گفت:... اى گروه انصار، فرزندان خود را دوستدار على بار آورید و هریك نپذیرفت در حال مادر او بیندیشید(33).
3. محبت به خانواده
بوجود آمدن مهر و محبّت در خانواده نیازمند تشریك مساعى و مساعدت و همكارى همه اعضاى خانواده است. اسلام همه روشهاى زندگى هدفدار را براى اصلاح خانواده و رشد و شكوفایى آن، بیان كرده و نسبت به محیط خانه توجّه خاصى مبذول داشته است .اعضاء یك خانواده كه ركن مهم آن زن و شوهر هستند، گذشته ازضرورتهائى كه آنها را دور هم جمع مى كند، باید از پیوندى مقدس و درونى كه همان محبتو احساس علاقه به یكدیگر است ، برخوردار باشند.زن و شوهر نباید به حكم ضرورت ،با هم زندگى كنند، در هنگام ساختن یك بنا، میان آجرها هرگز علاقه در كار نیست ، فقطبه حكم ضرورت در كنار هم قرار گرفته اند.ولى در كانون خانواده چطور؟ آیا درزندگى مشترك آنها هم باید به حكم ضرورتها و ناچاریها با هم باشند؟ مسلما خیر، كانونخانواده باید از بنیاد محكمترى كه همان علاقه و محبت است ، برخوردار باشد، حكمتمتعالیه حضرت حق ، در یك حسابرسى و نقشه كشى دقیق بهترین فرصت را براى پى ریزى اینبنیاد در اوائل ازدواج ایجاد كرده است ، شور و نشاط جوانى ، شهوت و احساس محبتبسیار به همسر در اوائل ازدواج ، فرصت طلائى است كه همراه با پیوند جنسى ، پیوند دوقلب هم انجام گیرد و این عروس و داماد هستند كه باید از این فرصت و بهانه ، نهایتاستفاده را بكنند، و با انجام عوامل محبت آن را به گونه اى گسترش دهند كه تا پایانعمر همدیگر را دوست و دلسوز هم بدانند.
1. آثار محبت در خانواده :
1. كم شدن درصد آمار طلاق .
2. با ارزش جلوه دادن رفتارها و گفتارهاى نیكو و پسندیده و تشویق به انجام این گونه رفتارها در محیط خانواده .
3. حاكم شدن روحیه عفو ، گذشت ، بخشش، مهربانى، دلسوزى و رأفت و عطوفت در خانواده و در اعضاى آن .
4. همیارى ، كمك و رسیدگى به یكدیگر در مسائل زندگى و اداره امور خانواده و تدبیر منزل .
5. پرهیز از سخنان زشت و ناروا و رفتارهاى ناپسند در فضاى خانواده .
6. احترام و مهرورزى افراد و اعضاى خانواده نسبت به یكدیگر .
7. تحمل ناملایمات زندگی .
8 . دلگرمی در فرزندان .(34)
2. بیست و پنج راه ایجاد محبت در خانواده :
1. مطالعه كتب مربوط به انتخاب همسر، آیین همسردارى، چگونگى ایجاد ارتباط با دیگران و نیز شركت در جلسه هاى آموزش خانواده .
2. همدلى، همفكرى، همكارى و مشورت با یكدیگر درباره مسائل مختلف خانواده .
3. هر یك از زوجین دیگرى را نزدیك ترین و محرم ترین فرد بداند و او را نیمه تن، حامى و پشتیبان خود تلقى كند .
4. به حرف هاى یكدیگر گوش كردن، احترام به نظرها و عقاید یكدیگر و تشریك مساعى و مشورت كردن .
5. داشتن صداقت، پذیرش، سعه صدر، انصاف و اعتماد متقابل .
6. حل و فصل هر گونه سوء تفاهم و سوء برداشت، در نخستین فرصت ممكن .
7. مورد توجه و تایید قرار دادن رفتارهاى مطلوب اعضاء خانواده به هر طریق ممكن ، به گونه اى كه اعضاء خانواده بفهمند برایشان ارزش قائل هستید .
8. تشویق و تایید و بیان نكات مثبت به طور آشكار یا در جمع و تذكر نكات منفى و انتقاد به طور محرمانه و در تنهایى .
9. ارزش قائل شدن براى خصوصیات و نیازمندى هاى یكدیگر .
10. توجه نمودن به روابط كلامى، عاطفى، اقدام ها ، تصمیم گیرى ها ، افكار و خواسته هاى تمامی اعضاء خانواده.
11. روشن نمودن موضوعات و رفتارهای مبهم با روشی مسالمت آمیز، صمیمانه و خوش بینانه .
12. پاسخ ندادن خشونت رفتاری اعضاء خانواده با خشونت بلكه با سكوت و به بحث و گفت وگو پرداختن در موقعیتى مناسب درباره مساله مورد نظر .
13. دیدن نقاط مثبت و قوت اعضاء خانواده به جاى هرگونه پیش داورى یا مشاهده اشكالات و ضعف ها .
14. مشورت كردن با یكدیگر در برنامه ریزى براى فعالیت هاى اجتماعى، اوقات فراغت،دید و بازدیدهاى خانوادگى و نظایر آن .
15. برقرار نمودن ارتباط كلامى و عاطفى با همسر و اعضاى خانواده در هر فرصتى كه پیش مى آید.
16. هر از چند گاهى اعضاء خانواده و بالاخص زوجین در فضایى محرمانه، محبت آمیز و صمیمانه به ارزیابى رفتار و روابط یكدیگر بپردازند و از یكدیگر بپرسند، چه باید كرد تا روابطمان بهتر و بانشاطتر شود؟
17. حل و فصل اختلافات در رویارویى با مسائل و مشكلات خانوادگى از طریق قرار خود در وضعیت طرف مقابل و شناخت انتظارات طرف مقابل.
18. اجتناب نمودن از داشتن نگرش هاى آرمان گرایانه ، شاعرانه و نیز انتظارات غیر واقع بینانه در روابط زناشویى و مسائل خانوادگی.
19. خوددارى نمودن و از بین بردن رفتارهایى كه موجب بروز سوء تفاهم و سوء ظن در محیط خانواده مى شود .
20. پرهیز نمودن از مسخره كردن یكدیگر ، متلك ، تحقیر، سرزنش ، به رخ كشیدن یكدیگر وگفتن سخنان طعنه آمیز و دو پهلو در كانون خانواده.
21. دو چندان نمودن عشق و علاقه و محبت در خانواده بایادآورى برخى ایام مانند روز تولد، سالگرد ازدواج و نظایر آن و دادن هدیه هایى هر چند كوچك (مثل یك شاخه گل) به طور نمادین یا سمبلیك به اعضاء خانواده .
22. پرهیز از پریشانى و نامرتب بودن خود در برابر همسر و سایر اعضاء خانواده و آراسته و پاكیزه و جالب توجه نگه داشتن خویش .
23. دقت نمودن در انتخاب دوست و برقرارى روابط دوستانه و معاشرت هاى خانوادگى .
24. عمل كردن به قول هایى كه به اعضاء خانواده داده اید تا به سلب اعتماد و احساس فریب خوردگى نینجامد .
25. پرهیز از نسبت دادن القاب و زدن برچسب هاى ناگوار و نامطلوب مانند بدقول، زرنگ، شلخته، كله شق، یك دنده، لجباز و خودخواه به یكدیگر(35).
***************************************
منبع:پرسمان
***************************************
پی نوشتها:
24. آموزه هاى بنیادین علم اخلاق جلد اول ، محمد ، فتحعلی خانی
25. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج 27 82 باب 4 ثواب حبهم و نصرهم و ولایتهم و أنها أمان من النار ..... ص : 73 .
26. برگرفته از كتاب پندهاى امام صادق(علیه السلام ) به ره جویان صادق .
27. زمر / 3.
28. یونس / 18.
29. برگرفته از كتاب پندهاى امام صادق(علیه السلام ) به ره جویان صادق ، محمد تقی ، مصباح یزدی .
30. قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَهِ صَلَّی اللَهُ عَلَیهِ وَءَالِهِ [ وَسَلَّمَ ] حُبِّی وَ حُبُّ أَهْلِ بَیتِی نَافِعٌ فِی سَبْعَةٍ مَوَاطِنَ أَهْوَالُهُنَّ عَظِیمَةٌ: عِنْدَ الْوَفَاةِ، وَ فِی الْقَبْرِ، وَ عِنْدَ النُّشُورِ، وَ عِنْدَ الْكِتَابِ، وَ عِنْدَ الْحِسَابِ، وَ عِنْدَ الْمِیزانِ، وَ عِنْدَا لصِّرَاطِ. (بحار الانوار) طبع حروفی ، ج 7، ص 248.
31. میزانالحكمه ج 13 صفحه 464 ـ حدیث شماره 22721.
32. نقل شده از كتاب اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث / محمد محمدی ری شهری - ترجمه: حمید رضا شیخی و حمید رضا آژیر ، قم : دار الحدیث.
33. همان.
34. برگرفته از نرم افزار پرسمان دانشجویی ، ذیل عنوان محبت خانواده .