( «هر كس به نشستن در مكاني معمولي از مجلس بسنده كند، خدا و فرشتگان بر او رحمت مي فرستند تا برخيزد».[1]
( «هر كس دوست و برادر خود را محرمانه پند بدهد، او را زينت بخشيده است و اگر نصيحت آشكار باشد، سبب ننگ و خواري او شده است».[2]
( «كليد هر شرّ و بدي، خشم و غضب است».[3]
( «از جمله گناهاني كه آمرزيده نمي شود، اين است كه آدمي بگويد: اي كاش مرا به غير اين گناه مؤاخذه نكنند».[4]
( «كسي كه پارسايي، خوي او؛ بخشندگي، طبيعت او؛ و بردباري خصلتش باشد،دوستانش بسيار مي شوند».[5]
( «هيچ عزيزي، حق را وانگذاشت مگر آنكه خوار شد و هيچ خواري، به حق تن نداد مگر آنكه عزيز شد».[6]
( «آنان كه بيش از همه، حقوق برادرانشان را مي شناسند و از ديگران در بر آوردن اين حقوق، كوشاترند، نزد خداوند، بزرگ تر از ديگرانند».[7]
( «همين ادب براي تو بس از آنچه بر ديگران نمي پسندي، دوري كني».[8]
( «جدال و كشمكش لفظي نكن كه آبرو و احترامت مي رود و شوخي نكن كه بر تو جرئت پيدا مي كنند».[9]
( «خنده بي جا، نشانه ناداني است».[10]
( «عابدترين انسان ها كسي است كه واجبات را به پا دارد و زاهدترين مردم كسي است كه كوشش او در ترك گناه بيشتر از ديگران باشد».[11]
پی نوشت:
[1] تحف العقول، ص 486.
[2] همان، ص 489.
[3] همان، ص 395.
[4] الخصال، ص 24.
[5] اعلام الدين في صفات المؤمنين، ص 314.
[6] ابن شعبه حراني، تحف العقول، ص 894.
[7] طبرسي، احتجاج، ج 2، ص 517.
[8] بحار الانوار، ج 78، ص 377.
[9] تحف العقول، ص 578.
[10] همان، ص 58.
[11] همان، ص 582.